خوش آمديد,
مهمان
|
|
تهاجم فرهنگی
امروزه با توجه به رشد فکری و آگاهی عمومی ملتهای جهان، نفوذ و سلطه و بهدست آوردن مستعمرات از راه لشکرکشیهای نظامی، به آسانی امکانپذیر نیست و در صورت اجرا هزینههای زیادی را بر مهاجمان تحمیل میکند؛ به همین سبب، بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر دادهاند. این کشورها معمولاً اجرای مقاصد خود را با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، ترویج زبان، انجمنهای خیریه، ترویج بهداشت، سوادآموزی و ، به عبارت دیگر، به نام سیاستهای فرهنگی و فرهنگپذیری انجام میدهند. هرچند نمیتوان این عناوین را از نظر نوعدوستی و انسانیت موردتردید قرار داد، ولی تاریخچهی این روابط و خدمات نشان داده است که این برنامهریزیهای دقیق، در جهت رشد و بالندگی فرهنگ این کشورها نبوده بلکه زمینهی اسارت کامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسیآنان را فراهم ساخته است تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی تبادل فرهنگی ملتها در طول تاریخ به شکلی طبیعی وجود داشته و عاملی برای رشد و تعالی مستمر فرهنگ ها بوده است. تبادل فرهنگی برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری بسیار ضروری است و جامعه انسانی را در ارتقای ارزشها و پیمودن مسیر سعادت واقعی به پیش میبرد. این جریان فرهنگی دو سویه است و هنگام قوت و توانایی ملتها صورت میگیرد. در این روند، ملتها با هدف ترویج ارزشهای بشری، به تبلیغ ایدهآلها و معیارهای خود میپردازند و نیز عناصر و مفاهیم برجستهی فرهنگهای دیگر را وام میگیرند ویژگیهای تهاجم فرهنگی اساسا "تهاجم فرهنگی" در مقایسه با تهاجم نظامی یا اقتصادی، دارای ویژگیهای منحصر به فردی است. تهاجم فرهنگی معمولاً نامرئی و نامحسوس است؛ دراز مدت و دیرپاست؛ ریشهای و عمیق است؛ همهجانبه است؛ حساب شده و دارای برنامه و ابزارهای گسترده است؛ گسترده و فراگیر است؛ کارساز و خطرزاست. علاوه بر اینها، "تهاجم فرهنگی" همانند کار فرهنگی، یک کار آرام و بیسر و صداست و قربانیان آن بیشتر قشر جوان هستند در تهاجم نظامی، دشمن با تجهیزات و امکانات نظامی وارد معرکه میشود، اما در "تهاجم فرهنگی" نیازی به لشکرکشی و هزینههای هنگفت نظامی نیست؛ همچنین دشمن در این تهاجم برای تحمیل حاکمیت فرهنگ خود از همهی حربههای سیاسی ـ اقتصادی، نظامی، روانی و تبلیغاتی بهره میگیرد. در "تهاجم نظامی" تنها بخشی از مرزها و سرزمینهای مجاور در تیررس مستقیم دشمن قرار میگیرد، اما در "تهاجم فرهنگی" سلاحهای مخرب دشمن تا عمق خانهها پیش میرود و ذهن و قلب انسانها را نشانه میگیرد. به همین دلیل است که پس از جنگ جهانی دوم، آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرده بود که: بزرگترین جنگی که در پیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسان عوامل تهاجم فرهنگی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: الف) عوامل برونزا ب) عوامل درونزا راههاي مقابله با تهاجم فرهنگي 1- تهاجم متقابل فرهنگي كه به فرمايش مقام معظم رهبري اين كار به يك سياستگذاري همه جانبه احتياج دارد 2- دفاع از ارزشهاي اسلامي 3- استفاده از هنر و هنرمندان متعهد 4- برنامه ريزي فرهنگي 5- گسترش فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر وترويج نماز و قرآن و دعا در ميان جوانان و نوجوانان 6- معرفي الگوهاي مناسب به جوانان 7- آموزش خانواده 8- تكيه به هويت ديني ملي 9- ايجاد اشتغال و حل مشكلات جوانان اعم از بيكاري 10- تلاش در حفظ كيان خانواده اهداف تهاجم فرهنگي 1-اسلام زدايي و ضربه به اصل نظام 2- ترويج فرهنگ تسامح و تساهل و نفي مطلق خشونت 3- ترويج سوكولاريسم 4- تقدس زدايي و حمله به ارزشها 5- ايجاد بحران اخلاقي 6- ايجاد روحيه ياس ونا اميدي زمينه هاي پيدايش تهاجم فرهنگي 1- وجود احساس حقارت اگر در ميان جامعه حقارت وجود داشته باشد جامعه سعي مي كند با تقليد از فرهنگ ديگران به اين احساس سرپوش بگذارد و با آن كمبود خود را جبران كند 2- عدم مقبوليت و محبوبيت اگر اين نياز به خوبي پاسخ داده نشود بهداشت رواني جامعه دچار آسيب شده و در نهايت پذيرش فرهنگ بيگانه نمود پيدا مي كند 3- خلاء و فرهنگ جامعه تهاجم فرهنگي به خودي خود نمي تواند در جامعه اي موفق و كارسازباشد بلكه نياز به زمينه مساعد دارد كه اين با پاسخ ندادن به نياز جوانان مساعد مي شود 4- بي اعتقاد كردن مردم يك جامعه به فرهنگ و تاريخ خودشان شهيد مطهري در اين رابطه در كتاب خدمات مقابل اسلام و ايران مي نويسد استعمار سياسي و اقتصادي زماني توفيق حاصل مي كند كه در استعمار فرهنگي موفق شود. منبع:اینترنت |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|