خوش آمديد,
مهمان
|
|
گردآورنده:راحله ایلاتی و شراره کوچکی.
تفاوت انسانهای موفق با دیگران آدم های موفق خودشان را با افرادی كه با آنها هم فكر هستند، متحد میكنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یك گروه بودن را میدانند و می توان گفت آدم های موفق 30 فرق کلی با دیگران دارند که دانستن آنها بد نیست 1. فرصتهایی را میبینند و پیدا میكنند كه دیگران آنها را نمیبینند. 2. از مشكلات درس میگیرند، در حالی كه دیگران فقط مشكلات را میبینند. 3. روی راهحلها تمركز میكنند. 4. هوشیارانه و روشمندانه موفقیتشان را میسازند، در زمانی كه دیگران آرزو میكنند موفقیت به سراغ شا ن آید. 5. مثل بقیه ترسهایی دارند ولی اجازه نمیدهند ترس آنها را كنترل و محدود كند. 6. سوالات درست را به شیوه صحیح از خود میپرسند. سوالهایی كه آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار میدهد. 7. به ندرت از چیزی شكایت میكنند و انرژیشان را به خاطر آن از دست نمیدهند. همه چیزی كه شكایت كردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفیبافی و بیثمر بودن است. 8. سرزنش نمیكنند (واقعا فایدهاش چیست؟) آنها مسوولیت كارهایشان و نتایج كارهایشان را تماما به عهده میگیرند. 9. وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیتشان استفاده كنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیتشان پیدا میكنند و بیشتر از ظرفیتشان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو كارآمدتری استفاده میكنند. 10. همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی كه اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامهریزی کرده و فكر میكنند تا وقتی كه كارشان را انجام میدهند استرس كمتری داشته باشند. 11. خودشان را با افرادی كه با آنها هم فكر هستند، متحد میكنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یك گروه بودن را میدانند. 12. بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرتانگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب میكنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمیگذارند زندگیشان اتوماتیكوار سپری شود. 13. بهوضوح و دقیقا میدانند كه چه چیزی در زندگی میخواهند و چه نمیخواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی میكنند به جای اینكه صرفا تماشاگر زندگی باشند. 14. بیشتر از آنكه تقلید كنند، نوآوری میكنند. 15. در انجام كارهایشان امروز و فردا نمیكنند و زندگیشان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام كاری از دست نمیدهند. 16. آنها دانشآموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان كار میكنند. آنها از راههای مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه كردن یاد میگیرند. 17. همیشه نیمه پر لیوان را میبینند و توانایی پیدا كردن راه درست را دارند. 18. دقیقا میدانند كه چه كاری باید انجام دهند و زندگیشان را با از شاخهای به شاخهای دیگر پریدن از دست نمیدهند. 19. ریسكهای حسابشدهای انجام میدهند؛ ریسكهای مالی، احساسی و شغلی. 20. با مشكلات و چالشهایی كه برایشان پیش میآید سریع و تاثیرگذار روبهرو میشوند و هیچ وقت در مقابل مشكلات سرشان را زیر برف نمیكنند. با چالشها روبهرو میشوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره میبرند. 21. منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمیمانند تا آیندهشان را رقم بزند. آنها بر این باورند كه با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان میسازند. 22. وقتی بیشتر مردم كاری نمیكنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینكه مجبور به كاری بشوند، عمل میكنند. 23. بیشتر از افراد معمولی روی احساساتشان كنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند كه ما داریم ولی هیچگاه برده احساساتشان نمیشوند. 24. ارتباطگرهای خوبی هستند و روی رابطهها كار میكنند. 25. برای زندگیشان برنامه دارند و سعی میكنند برنامهشان را عملی كنند. زندگی آنها از كارهای برنامهریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است. 26. در زمانی كه بیشتر مردم به هر قیمتی میخواهند از رنج كشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب كنند، افراد موفق قدر و ارزش كار كردن و بودن در شرایط سخت را میفهمند. 27. ارزشهای زندگیشان معلوم است و زندگیشان را روی همان ارزشها بنا میكنند. 28. تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، میدانند كه پول و موفقیت مترادف هم نیستند. آنها میدانند افرادی كه فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است كه خیلیها خیال میكنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافتهاند كه پول هم مثل بقیه چیزها یك وسیله است برای دستیابی به موفقیت. 29. اهمیت كنترل داشتن روی خود را درك كردهاند. آنها قوی هستند و از اینكه راهی را میروند كه كمتر كسی میتواند برود، شاد میشوند. 30. از خودشان مطمئن هستند ۱۵ روش برای تاثیر گذاری و متقاعد کردن دیگران فـکــرش را بکنید که نیرویی داشتید که می توانستید هر کسی را که میـخواستید متقاعد به انجام کارهای دلـخواهتان می کردید. غیرممکن به نظر می آید؟ باید بگویم آنقدرها هم که فکـر مـی کنـیـد سخت نیسـت. افـراد زیـــادی مثل رهبران یا فروشندگان با همین نیرو امـوراتـشان را مــی گذرانند. مـتـدهـایـشـان بــسیــار سرراست است. وقتی قدرت این را ندارید که به دیگران حکم کنید و دستور بدهید، می توانید برای انجام این کار از راه های روانشناختی زیرکانه ای استفاده کنید. البته نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و کمی سیاست دارید. در این مقاله می خواهیم راه هایی را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آنها می توانید نظر دیگران را تغییر دهید. زمینه سازی کنید و برنامه بچینید قبل از تعیین مورد، خیلی مهم است که طبیعت و ذات فرد مقابلتان را بفهمید. این کار دو مزیت دارد: ۱- می توانید با آنها همدلی کرده و یک رابطه ی احساسی برقرار کنید. ۲- بهتر می توانید استدلالات خود را بیان کنید و به آنها ثابت کنید که نظرات شما درست تر از مالِ آنهاست. بعد از آن از راه های زیر استفاده کنید. راه های متقاعد کردن دیگران ۱- اعتماد آنها را جلب کنید مردم خود به خود در مقابل افرادی که می خواهند نظراتشان را تغییر دهند هشیارانه رفتار می کنند. به همین دلیل است که جلب اعتماد آنها یکی از مهمترین قدم ها میشود. باید به آنها ثابت کنید که فردی بی ریا و صادق هستید و نظرات مفیدی دارید. باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید. ۲- نقطه ی مشترک پیدا کنید افراد زیادی در مورد مسائل و موضوعات مختلف نقطه نظرات مشابهی دارند. به مخاطبین خود نشان دهید که افکار و ایده های شما با مال آنها سازگار است. باید خودتان را جای آنها بگذارید، نگرانی های آنها را بفهمید و نسبت به احساساتشان همدردی نشان دهید. ۳- خوب ساختار بندی کنید هر بحث متقاعد کننده ای، چه یک سخنرانی باشد، چه یک مقاله باید ساختاری روشن داشته باشد. منظور از ساختار مناسب، تکرارها و جا گذاری ها است. وقتی دلایل اینکه چرا مردم باید به شما گوش بدهند را لیست کنید، مهمترین دلایل را برای آخر لیست بگذارید تا در مغز شنوندگانتان باقی بماند. مطالب مهم را چند بار تکرار کنید. ۳- خوب ساختار بندی کنید هر دو جنبه ی مثبت و منفی نظراتتان معرفی کنید. این کاری بسیار معقول است. حقه ای که اینجا باید بزنید این است که روی جنبه های مثبت را بیشتر تاکید کنید. توضیح دهید که چطور جنبه های بد نظراتتان آنقدرها هم بد نیستند و مزیت ها و فواید آنها بر جوانب منفی اش غلبه دارد. هیچوقت در مورد نقاط منفی آن دروغ نگویید چون اگر مخاطبین این مسئله را متوجه شوند که آنها را فریب داده اید از شما خشمگین خواهند شد. و هیچوقت دوباره به شما اعتماد نمی کنند. ۵- منافع شخصیشان را به آنها یادآور شوید وقتی منافع شخصی افراد را از یک ایده به آنها توضیح دهید، شانس بیشتری برای متقاعد کردن آنها دارید. چون آنچه از این نظر گیرِ آنها می آید آن چیزی است که همه به آن فکر می کنند. برای انجام این مسئله ابتدا باید نیازهای مخاطبینتان را دریابید. توجه آنها را با گفتن نیازهایشان جلب کرده و به آنها بگویید که چور می توانید آنها را راضی کنید. ۶- به نفس آنها بپردازید به این کار چاپلوسی و تملق استراتژیک هم می گویند. تحسین کردن کار دیگران–اگر درست انجام شده باشد. چیزهایی را پیدا کنید که مخاطبینتان به آن افتخار می کنند، چه مربوط به استعدادهایشان باشد و چه مشغولیاتشان. وقتی شما افراد را تحسین می کنید، نشان می دهید که توانایی های آنها را شناخته اید. با این کار آنها میل بیشتری به شنیدن حرفهایتان خواهند داشت. ۶- به نفس آنها بپردازید همه افراد متخصص را دوست دارند. اگر کارشناسی چیزی در مورد موضوعی بگوید، حتماً حرف درستی زده است. حرف های خود را با حرف های متخصصین و کارشناسان مربوطه تطبیق دهید. ۸- رضایت و موافقت عمومی را کسب کنید اکثر افراد تحت تاثیر کارهای دیگران هستند. کاری که باید بکنید این است که نشان دهید افراد بسیاری حرفتان را قبول دارند. مثال هایی بزنید که چطور ایده ها و نظراتتان جاهای دیگر کاربرد خوبی داشته است. ۹- زمانبندی خوبی داشته باشید برای خوب زمانبندی کردن نیاز به حس ششم دارید. هیچوقت موقعی که افراد زیر استرس و فشارهای روحی هستند سراغشان نروید. وقتی سراغ آنها بروید که راحت بتوانند به حرفهایتان گوش دهند. ۱۰- منحصر به فرد باشید این یک قانون است، هر چیزی که تک تر و منحصر به فرد تر است، قیمت بالاتری هم دارد. خودتان و ایده ها و نظراتتان را منحصر به فرد و تک نشان دهید. با این کار شنونده هایتان بیشتر خواهند شد. این کار را می توانید با نشان دادن اینکه اطلاعات و معلومات زیادی در مورد مسئله دارید انجام دهید. ۱۱- بی پروا باشید و اعتماد به نفس داشته باشید ممکن است همه جا برای انجام هر کاری این توصیه را شنیده باشید. بله، چون واقعاً مسئله ی مهمی است. شما خود باید به عقاید و نظراتتان ایمان داشته باشید تا بتوانید دیگران را هم متقاعد به قبول آنها کنید. ۱۲- جالب و دلچسب باشید وقتی با یکنواختی صحبت کنید، کم کم شنونده هایتان را از دست خواهید داد. باید با انرژی و جالب صحبت کنید، نشان دهید که خودتان هم از نظراتتان به هیجان آمده اید. ۱۳- معقول باشید مردم دوست دارند معقول جلوه کنند، پس روی منطقشان کار کنید. منطق در کار بسیار مهم است. سخنرانیتان باید قالبی معقول داشته باشد. ۱۴- سیاست به خرج دهید با شنوندگانتان همان طوری باید رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. با تُن مناسب صحبت کنید و سر آنها داد نکشید و صدایتان را هرگز بالا نبرید. مهمتر اینکه، کاری نکنید که احساس نادان بودن به آنها دست دهد. به یاد داشته باشید که شما می خواهید با آنها گفتگو کنید نه مشاجره. احترام گذاشتن به مخاطبینتان نباید فراموش شود. ۱۵- فروتن باشید کسی افراد خودخواه و مغرور را دوست ندارد. حتی اگر بدانید و مطمئن باشید که نظر شما بهترین است، اگر خودبین و خودخواه باشید دیگر کسی به حرفهایتان گوش نخواهد داد. هیچ وقت هم فکر نکنید که خیلی زود موفق به متقاعد کردن آنها خواهید شد، واقع بین باشید و همیشه این احتمال را بدهید که شکست بخورید. پس انداز کنید… یکی از موفق ترین سیاست مداران، اندرو یانگ، می گوید: "تاثیر گذاری مثل یک حساب پس انداز است. هرچه کمتر از آن بردارید، سود بیشتری رویش می آید." بدانید که قدرت خود را کجا و چطور استفاده کنید. با کمی تمرین خواهید توانست که خیلی خوب تصمیم گیریهای افراد تاثیر گذاشته و آنها را متقاعد کنید. ۱۵ روش فکر کردن افراد موفق! موفقترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد. چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر میدهد، در اینجا به 15 مورد از بهترین طرز فکرهای افراد موفق اشاره میکنیم... موفقترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد. چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر میدهد، در اینجا به 15 مورد از بهترین طرز فکرهای افراد موفق اشاره میکنیم. 1 - فکر کردن یک نظم است. اگر میخواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید. میتوانید برای برنامهریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یکبار یک نصفه روز، هر یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل. 2 - ببینید انرژیتان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون 20/80 استفاده کنید. 80 درصد از انرژی تان را به 20 درصد از مهمترین فعالیتهای تان اختصاص دهید. یادتان باشد که نمیتوانید در آن واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه کاری انجام دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی شما را به 40% برساند. 3 - افراد موفق خود را در معرض ایده ها و آدمهای مختلف قرار میدهند. آنها سعی میکنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش میکشند. 4 - ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر. ایدهها تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از اینکه تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را عملی کنید. 5 - افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان میرسد را انجام ندهید. آخرین باری که ساعت 2 صبح یک فکر عالی به سرتان زد و وقتی صبح از خواب بیدار شدید به نظرتان احمقانه میرسید، را به خاطر دارید؟ افکار تازمانی که ماده دارند باید شکل داده شوند و باید مورد بازجویی و سوال قرار گیرند. 6 - افراد باهوش با افراد باهوش دیگر همفکری میکنند. فکر کردن با دیگران نتایج بهتری در بر خواهد داشت. مثل این میماند که به خودتان یک راه میانبر بدهید. به همین خاطر است که جلسات طوفان مغزی تا این اندازه موثر هستند. 7 - تفکر عامه پسند را رد کنید ( که معمولاً یعنی اصلاً فکر نکردهاید ). خیلی از آدمها وارد عمل میشوند با امید اینکه به فکر بقیه خوب برسد. برای اینکه از وضعیت خارج شوید باید اول با احساس ناراحتی کردن کنار بیایید. همچنین به خاطر داشته باشید که همین الان آدمهای دیگری هستند که سعی دارند برای خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفقاند. 8 - بهترین متفکران از قبل برنامه میریزند، درحالیکه برای افکار ناگهانی نیز جا میگذارند. وقتی با استراتژی وارد عمل شوید، احتمال خطا پایین میآید. داشتن افکار مبهم از اینکه کجا هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهید، شما را به هیچ کجا نمیرساند. کلید استراتژیک بودن: 1. موضوع را خرد کنید. 2. بپرسید چرا این مشکل باید حل شود. 3. موارد کلیدی را مشخص کنید. 4. منابع تان را مرور کنید. 5. افراد مناسب را در جای مناسب قرار دهید. هنری فورد میگوید، "هیچ چیز سخت نیست اگر آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید." 9 - برای متفاوت فکر کردن، باید کارهای مختلفی انجام دهید. راه های جدیدی برای انجام کارتان پیدا کنید، با آدمهای جدید آشنا شوید، حتی کتابهایی را بخوانید که فکر میکنید خستهکننده هستند. رمز کار این است که با ایدهها و سبکهای زندگی جدید آشنا شوید. 10 - برای تقدیر از ایدههای دیگران، باید به ایدههای دیگر احترام بگذارید. نمیتوانید فکر کنید که همیشه حق با شماست. باید به نظرات دیگر هم فرصت دهید. 11 - برای هر روزتان و زمانهایی که افراد دیگر را ملاقات میکنید، برنامه و موضوع داشته باشید. بیشتر آدمها فقط برای روزشان برنامهریزی میکنند. متفکران برای برنامهریزی هفته، ماه و اهداف بلندمدتشان وقت میگذارند و بعد آن را دنبال میکنند. همچنین بدون موضوعی برای حرف زدن وارد جلسات، مهمانیها و قرارهای ملاقات نمیشوند. قبل از اینکه وارد چنین موقعیتهایی شوند، تصمیم میگیرند که از آدمها یاد بگیرند. تفکر انعکاسی در مهارتهای تصمیمگیریتان به شما رویکرد و اعتمادبهنفس میدهد. اگر تفکر انعکاسی نداشته باشید، بیشتر از آنچه که فکر میکنید شما را عقب میکشد. 12 - بر حرفهای منفی که با خودتان میزنید غلبه کنید. برندهها با عباراتی مثل "من میتوانم" حرف میزنند. افراد باهوش محدودیتها را نمیبینند. آنها امکانات را میبینند. سام ایوینگ قهرمان سابق بیسبال میگوید، "هیچ چیز شرمآورتر از این نیست که ببینید کسی کاری را انجام میدهد که شما میگفتید غیرممکن است." 13 - افراد خلاق خود را وقف ایدهها میکنند. آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمیترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست میکنند. 14 - افراد خوشبین نمیتوانند متفکرانی واقع بین باشند. داشتن رویکرد واقع بینی به شما این امکان را میدهد آنقدر به یک مشکل نزدیک شوید که بتوانید آن را بشکافید. روبهرو شدن با عواقب احتمالی هم به شما کمک میکند کارآمدتر باشید و به شما اعتبار بیشتر میدهد. برای اینکه متفکری واقعبینتر باشید، باید: 1. از واقعیت تقدیر کنید. 2. کارتان را انجام دهید و واقعیات را به دست آورید. 3. نقاط مثبت و منفی آن را بسنجید. 4. بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. 5. تفکرتان را با منابع تان هم تراز کنید. 15 - خیلی مهم است که آخر روز به یاد بیاورید که میتوانید طرز فکرتان را عوض کنید. اینکه یاد بگیرید چطور در فکر کردن استاد شوید باعث میشود تفکری پربازده داشته باشید. اگر بتوانید این خصوصیت را در خود ایجاد کنید طوریکه به عادت همیشگی تان تبدیل شود، تمام طول زندگی فردی موفق خواهید شد. افراد باهوش تصمیمات خوب میگیرند. افزایش مهارت کلامی ضامن ارتباطات موفق در خانواده کارشناس اجتماعی صدا و سیما با بیان اینکه افزایش مهارت کلامی ضامن ارتباطات موفق در خانواده است، گفت: عوارض قلبی، استرس، افسردگی و دیابت از جمله بیماریهایی هستند که در نتیجه رفتار ارتباطی ناصحیح در بدن انسان بروز میکنند. وی با بیان اینکه سالها قبل پیامبران و امامان در سخنان خود بر مهارت ارتباطی در زندگی خانوادگی تأکید کردند، اظهار داشت: رسول خدا (ص) کنار هم نشستن همسران و با محبت در چشمهای یکدیگر نگاه کردن را گام نخست در برقراری مهارت ارتباطی میدانستند. در چشم ما نیروی عجیبی قرار داده شده که میتوان از آن مانند دو لبه شمشیر استفاده کرد، یا به قول معروف دیگران را چشم زد و یا اطرافیان را مجذوب خود کرد. این کارشناس خانواده از تعبیر تربیت خاموش صحبت به میان آورد و گفت: «تربیت خاموش» در نگاه آدمها به یکدیگر بدون گفتن هیچ گونه کلامی تعبیر میشود و موجب افزایش محبت بین آدمها میشود، از سویی مهارت ارتباط بصری در برقراری ارتباط موفق و سالم بین آدمها مهم است و یک نگاه ممکن است معنی خواهش، تهدید و محبت داشته باشد. ما ایرانیها مهارت کنار هم نشستن را میدانیم ولی در برقراری مهارت ارتباط کلامی ضعیف هستیم، در صورتی که غربیها در این بخش از ما جلوتر هستند. یکی از مشکلات ما این است که نحوه برقراری ارتباط را نمیدانیم و به سوءتفاهم میرسیم و به جای اینکه با برقراری ارتباط این موارد را حل کنیم از یکدیگر کینه و کدورت به دل میگیریم و با هم یک دعوای حسابی به راه میاندازیم. در کشورهای پیشرفته در حوزه ارتباط کلامی فرهنگسازی شده است، عوارض قلبی، استرس، افسردگی و دیابت از جمله بیماریهایی هستند که در نتیجه رفتار ارتباطی ناصحیح در بدن انسان بروز میکنند. مهارت ارتباط برقرار کردن با دیگران از راه حرکات بدن همچون دستان صورت می گیرد و اگر در خانواده و به خصوص همسران به آن توجه داشته باشند قادرند حرف یکدیگر را بهتر متوجه شوند. تشخیص زبان بدن در زنان قویتر بوده و در مردان زبان کلامی قویتر است به همین خاطر اگر بتوانند ضمن شناخت از ویژگیهای شخصیتی یکدیگر با هم ارتباط برقرار کنند زندگی بهتری دارند. محبت اعضای خانواده به یکدیگر باید بدون هیچ گونه چشم داشت و شرطی باشد تا بتوان به استحکام این جامعه کوچک کمک کرد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: هایده فصیحی
|