رابطه بازاریابی و تبلیغات
دنیای بزرگ بازاریا بی مشحون از ابهامات، سوالات، پیچیدگی‌ها و بعضاً مفاهیمی است كه گاهی اوقات به علت وارداتی بودن، گاهی به علت كمبود اطلاعات و دانش بازاریابی نزد دست اندركاران و ظاهراً حرفه‌ای‌هایی كه تازه به این وادی پا نهاده‌اند و بالاخره زمانی هم متاسفانه به علت عدم شناخت و درك صحیح مفاهیم علمی‌تر و قدیمی‌ترها و آنهایی كه سالهاست در حوزه بازاریابی فعالیت می‌كنند ناشی می‌شود. در حقیقت، بازاریابی یك فعالیت استراتژیك است كه می‌تواند یك بنگاه اقتصادی را به بعضی از اهداف نزدیك نماید.
بازاریابی (Marketing) ، چهار مقوله اصلی كالا یا خدمات (Product) و روشهای توزیع (Place Distribution)، روشهای قیمت‌گذاری(Pricing) و روشهای تبلیغات و اطلاع‌رسانی (Promotion) را مورد بررسی قرار می‌دهد و هدف از آن، تولید كالا یا عرضه خدمتی است كه قیمت و مشخصات آن مناسب و مورد قبول مشتریان احتمالی بوده و نیازهای ‌آشكار و پنهان آن را برآورده ساخته و برای بنگاه اقتصادی نیز رضایت مشتری، شهرت، سود و فروش بیشتر را به ارمغان می‌آورد.
تبلیغات كوششی است نظام مند برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، نگرش ها، دیدگاه ها و رفتارهای دیگران به گونه ای كه فعالیتهای تبلیغاتی سبب تغییر دلخواه در رفتار و نگرش فرد یا افرادی شود كه تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفته اند. به زبان دیگر تبلیغ كننده هدف یا اهداف خاصی را دنبال می كند كه از نظر میزان تأثیر، صرف زمان و هزینه، بازده مطلوبی داشته باشد. برای دستیابی به چنین اهدافی در وهله نخست نیاز به مشاور و یا گروه مشاوران است كه می بایستی بر اساس برنامه ریزی و تدوین اهداف حركت نماید.
این امر میسر نیست مگر با شناخت دقیق و كامل موضوع تبلیغ، در كنار چنین شناختی می‌بایستی به عوامل چندی به صورت جدی نگریست. نخست مطالعه برنامه بازاریابی آن شركت. این برنامه كه در آن اهداف استراتژی تولید، بازاریابی و فروش نهفته است به طراحان استراتژی تبلیغات خواهد گفت كه با چه محصول و اهداف تولید و فروش روبرو هستند. شناخت این امر در برنامه ریزی های تبلیغاتی امری حیاتی و مهم است.