خوش آمديد,
مهمان
|
|
بازاریابی به عنوان فرایندی مدیریتی -اجتماعی تعریف میشود که بوسیلهٔ آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادلهٔ کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام میکنند. برای روشن شدن این تعریف باید بدواً اصطلاحات مهم نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار را بررسی کرد.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
برای ایجاد یک طرح بازاریابی قوی، سه کلید موفقیت وجود دارد که عبارتند از:
1) یک تیم میان کارکردی ایجاد کنید مدیران بازاریابی نمیتوانند به تنهایی یک طرح بازاریابی خوب و قوی ایجاد کنند و به دو دلیل مهم نیاز به یک تیم میان کارکردی دارند. اول اینکه یک تیم میان کارکردی میتواند مسائل بالقوه را شناسایی کند و مورد توجه قرار دهد. اجرای طرح همیشه یک فاکتور اساسی محسوب میشود. در واقع، یک طرح بازاریابی که بهترین ایدههای دنیا را در خود داشته باشد، اگر به درستی اجرا نشود، هیچ کاربردی ندارد. خیلی از مسائل، وقتی پای تیمهای میان کارکردی به میان میآید، ظهور میکنند. مثلا اگر از تیم فروش مشورت نگیرید، هیچ گاه نمیفهمید که مشتریان خواهان 3 درصد تخفیف شدهاند. دوم، درگیر کردن تیم میان کارکردی این احتمال را که طرح در نهایت از سوی سازمان مورد حمایت قرار بگیرد، افزایش میدهد. 2) ابتدا فونداسیون را چک کنید استحکام یک ساختمان به استحکام فونداسیون آن مربوط است. در مورد طرح بازاریابی هم همین طور است. بنابراین، قبل از ایجاد طرح، باید فونداسیون آن را چک کنید. هر کسب وکاری باید دو عامل اساسی داشته باشد: ماموریت و موقعیت یابی. ماموریت همان هدف کسب وکار و آرمانهای بلند مدت آن است. ماموریت سازمان به سوالاتی مانند اینکه «چرا این کسب وکار را راه انداخته ایم؟ قرار است در بلند مدت به چه چیزهایی دست یابیم؟ ارزشها ما چیست؟» پاسخ میدهد. موقعیت یابی یعنی توضیح اینکه یک برند خاص در بازار چه جایگاهی دارد. این عوامل عامل انسجام یک کسب وکارند و نباید دائما تغییر کنند. در عوض، یک طرح کسبوکار باید سالانه یا شاید زودتر دستخوش تغییرات شود. اگر کسبوکاری ماموریت و موقعیتیابی نداشته باشد، تهیه طرح بازاریابی برای آن بیفایده خواهد بود. 3) تحلیل، تحلیل، تحلیل بدون شناخت عمیق مشتری، رقبا و بازار، ایجاد یک طرح بازاریابی غیرممکن است. اطلاعات، دادهها و رویکردها در این زمینه مهم هستند. اندازه یک طرح بازاریابی نهایی باید منعکس کننده عمق و وسعت تحلیلهای صورت گرفته باشد. البته همه تحلیلهای صورت گرفته نباید در طرح لحاظ شوند. طرح بازاریابی تنها باید مهمترین تحلیلها و یافتهها را به شکلی ساده در خود جای دهد. در نهایت باید گفت که در دنیای امروز که تغییرات به سرعت اتفاق میافتند، مدیران نمیتوانند در پس نمودارهای تصویری و تحلیلهای پیچیده پنهان شوند. آنها باید انتخابهای هوشمندانهای داشته باشند و سپس آن را اجرایی کنند. یک طرح بازاریابی منسجم که بر اساس اهداف، اقدامات استراتژیک و تاکتیک بنا نهاده شده باشد، کمک میکند این اتفاق رخ دهد.
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد ارجمند سرکار خانم خسروی.
به نظر من میتوان گفت بازار یابی و تبلیغات با هم رابطه غیر مستقیم دارند. به دلیل اینکه فردی که به عنوان یک بازار یاب مشغول به تحقیق در مورد بازار و نحوه عرضه محصول شرکت خود و رقبا میپردازد نحوه موفقیت شرکتهای دیگر را هم مورد برسی قرار میدهد که یکی از دلایل مهم آن تبلیغات است. پس بازار یاب با تحقیق و مشاهده ی تبلیغات شرکتهای دیگر میتواند برای فروش بیشتر و جلب مشتری تبلیغاتی را به شرکت پیشنهاد دهد.و یا میتولند تبلیغات خاصی را که نبود آن را در بازار احساس میکند و برای فروش شرکت مفید میباشد را ارائه دهد. این را هم نباید فراموش کنیم که وظیفه بازاریاب سنجش بازار و پیدا کردن راهکار های مناسب برای فروش محصول میباشد که یکی از این راه ها تبلیغات میباشد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
تشکر فراوان
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
باسلام و احترام خدمت استاد گرامی سر کار خانم خسروی
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|