پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: نقش هنر و رسانه در تهاجم فر هنگی

نقش هنر و رسانه در تهاجم فر هنگی 9 سال 3 هفته ago #113824

موضوع تحقيق :

نقش هنر و رسانه در تهاجم فرهنگی
چكيده
در ميان انواع هجوم هاي غير نظامي دشمنان ، هجوم فرهنگي از همه آنها خطرناكتر و خسارت بارتر است . زيرا در اين نوع حمله ، دشمن با ترويج فساد و فحشا ، افكار عمومي به ويژه افكار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده كرده ، ارزشها و آرمانها ي مقدس ديني ، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مي دهد تا مسلمانان را همرنگ خود كرده و در نتيجه راه نفوذ و سلطه اش را هموار سازد . مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب عليه اسلام و مسلمانان نيز از مصاديق بارز جهاد فرهنگي با دشمنان دين خدا در عصر حاضر است چرا كه آنان هماهنگ با هم در تلاش اند تا از هر راه ممكن ، ابتذال فرهنگي و مفاسد اخلاقي را در ميان مردم به ويژه نسل جوان رواج داده و با اغفال جوانان آنان را به بي ديني و بي توجهي نسبت به ارزشهاي اسلامي بكشانند .
اينجاست كه مسئوليت عموم مسلمانان متعهد و در راس آنان مسئولان فرهنگي ، نسبت به انجام كارهاي فرهنگي بسيار سنگسن تر مي شود و بايد با آمادگي و حساسيت بيشتري در صحنه فرهنگي حضور يابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتي و ابطال آن از راه معقرل و منطقي ، معارف حيات بخش اسلام ناب را جايگزين آن كرده ، گسترش دهند .
تفاوت عمده ي تهاجم فرهنگي با تبادل فرهنگي در اين است كه در تهاجم براي فرهنگ مورد هجوم امكان انتخاب وجود ندارد .جلوه هاي تهاجم فرهنگي را مي توان به دو دسته ي بيروني ، همچون تلاش براي دين زدايي ، ايجاد روحيه ي خود باختگي فرهنگي ، ترويج افكار و انديشه هاي غربي و … و دروني همچون ، عقب ماندگي علمي و صنعتي ؛، فقر اقتصادي ، غفلت كارگزاران فرهنگي و … تقسيم كرد در اين مقاله ضمن بررسي جلوه هاي فوق ، راهكارهاي براي مبارزه با تهاجم فرهنگي ارائه شده است .
واژگان كليدي : فرهنگ ، تهاجم فرهنگي ، فرهنگ پذيري ، تبادل فرهنگي






فهرست مطالب

عنوان صفحه
چكيده ........................................................................................................................................... 1
مقدمه ......................................................................................................................................... 4
فصل اول
- تعريف فرهنگ ......................................................................... ............................... 5
- خصوصيات فرهنگ ................................................................................................ 5
- مفهوم تبادل فرهنگي ............................................................................................... 6
- مفهوم تهاجم فرهنگي ............................................................................................ 6
- تفاوت هاي تهاجم فرهنگي و تبادل فرهنگي ........................................................ 7
- سخن مقام معظم ذهبري در مورد تبادل و تهاجم فرهنگي ............................. 8

فصل دوم
- ريشه هاي تاريخي تهاجم فرهنگي ........................................................................ 10
- شيوه هاي تهاجم فرهنگي......................................................................................... 10
- ابزارهاي تهاجم فرهنگي........................................................................................... 11
- مطبوعات ....................................................................................... 12
- راديو و تلويزيون ........................................................................ 13
- سينما و تئاتر ................................................................................ 13
- مواد مخدر .................................................................................... 14
- كالاهاي صادراتي......................................................................... 14
- زيان و خطرات تهاجم فرهنگي ............................................................................ 15
- روشهاي مقابله با تهاجم فرهنگي ........................................................................ 16

فصل سوم
-جوان و تهاجم فرهنگي .......................................................................................... 18
- سخنان مقام معظم رهبري در رابطه با تهاجم فرهنگي .................................................... 18
- تهاجم فرهنگي نوجوانان .................................................................................................. 20
- تهاجم فرهنگي كودكان ................................................................................................... 20
- تولد باربي ....................................................................................................................... 21
- باربي و تعليم وتربيت ................................................................................................ 21

فصل چهارم
- مظاهر تهاجم فرهنگي در جامعه كدامند ........................................................................... 23
- چرا غرب با تهاجم فرهنگي خود به مقابله با كشورهاي جهان سوم برخاسته است ؟ 23
- روسري تركمني و مد روز بانوان و دختران تهراني...................................................... 24
- روز ولنتاين ...................................................................................................................... 25
نتيجه گيري .................................................................................................................................... 26
ارجاعات ....................................................................................................................................... 27
منابع و ماخذ ................................................................................................................................ 28
ضمائم ........................................................................................................................................ 29




















مقدمه

بحث تهاجم فرهنگي هر چند در دو دهه ي اخير يكي از گفتمان مسلط جامعه فكري ايران تبديل شده است اما اين بحث نه مختص به اين دوره از تاريخ ايران است و نه اختصاص به فرهنگ ايراني اسلامي ما دارد . حتي هم اكنون در اروپا و آمريكا كه مهد تمدن غرب هستند گفتمان تهاجم فرهنگي ، گفتماني غالب بشمار مي رود . از اهميت اين بحث همين بس كه فرهنگ ،مهمترين بخش حيات يك تمدن به شمار مي رود و ضربه زدن به آن همه وجوه و شئون ديگر زندگي انساني را تحت شعاع قرار مي دهد و به همين جهت است كه روشنفكران ديار ما ، روشنفكران ديگر فرهنگهاي پيراموني و حتي روشنفكران ومشفقان غربي ، تا بدين حد در اين باب سخن گفته اند . در اين مقاله سعي شده كه در ابتدا تعريف جامعي از اين پديده ي فرهنگي ارائه كنيم و سپس تاثيرات اين پديده در فرهنگ ما چه بوده؟و چه اثراتي آن را تشديد كرده اند. و در اين راستا ، پژواك هاي تهاجم فرهنگي در عرصه هاي گوناگون را نيز بررسي خواهيم كرد و آنگاه راهكارهاي متناسب با مشكل ارائه كنيم .


















تعريف فرهنگ

واژه ي فرهنگ در زبان فارسي از مصدر فرهيختن است . فرهيختن به معناي ادب ،علم آموختن و هنر با آموزاندن بوده است و فرهنگ در اصل به معناي ادب و علم و هر آنچه كه در رده هاي شايستگي اخلاقي و هنروري جاي دارد.
در واژه نامه هاي عربي به فارسي هم همه جا ‌‌« ادب » عربي را فرهنگ و « مؤدب » را فرهنگ آموز و متأدب را فرهنگ آموزنده معني كرده اند .
تايلور مي گويد فرهنگ يا تمدن ، كليت در همه بافته اي است شامل دانش ، دين ، هنر ، قانون ، اخلاقيات ، آداب و رسوم و هرگونه توانايي و عادتي كه آدمي مانند ساير اعضاء از جامعه بدست مي آورد .

خصوصيات فرهنگ
خصوصيات فرهنگ را مي توان به شرح زير ارائه كرد:
1- آموختني و اكتسابي است : افراد هر نسل ، ميراث فرهنگي رااز نسل گذشته دريافت مي كنند و به نسل بعدي مي سپارند.
2- زنده است : جنبه هاي پذيرندگي فرهنگ مربوط به زنده بودن آن است و توقف فرهنگ مساوي با مرگ آن است
3- فطرت ثانوي انسان است : يعني به خودي خود عمل مي كند بر اين اساس است كه ارزش ها ، بايدها و نبايدها و اهداف و عادات ، پايه هاي فرهنگ را مي سازند.
4- فراتر از سواد و تحصيلات است : زيرا با فطرت و سرشت انسانها مرتبط است .
5- هويت دهنده است : يعني تنظيم كننده ي روابط اجتماعي و تضمين كننده ي نوع بينش و نگرش فرهنگ پذير است .
6- نسبي است : فرهنگ متنوع است ، تدابير و روش ها از يك گروه به گروه ديگر فرق مي كند وهر قومي طرز تفكر و عادت ويژه اي دارد.
7- منتقل شدني است : هر گروه انساني ميراث اجتماعي ( فرهنگ ) خود را به ديگران انتقال مي دهد.
8- خاص انسان است : فرهنگ شامل گذر از مرحله ي غريزي به رفتار آموخته است كه الگو هاي آن مي تواند از يك شخص يا نسل به شخص يا نسل ديگر منتقل شود . در واقع مفهومي تجريدي از مشاهده ي رفتار انسانهاست .

مفهوم تبادل فرهنگي
هيچ ملتي از فراگيري و استفاده از معارف ساير ملت ها و مليت ها در تمام زمينه ها ازجمله فرهنگ و مسائلي كه عنوان فرهنگ به آن اطلاق مي شود بي نياز نيست و به همين وسيله تبادل فرهنگي ، امري لازم و ضروري به شمار مي رود .
در طول تاريخ ملت ها در ارتباطات خود با يكديگر ، آداب، چگونگي زندگي، خلقيات ، علم و فن چگونگي لباس پوشيدن ، زبان ، آدادب معاشرت ، معارف دين و ...را از يكديگر فرا گرفته اند .
اين نحوه ي ارتباطي و تبادلي كه فرهنگ نام دارد ، مهم ترين نوع ارتباط ملت ها در طول تاريخ تشكيل داده كه گاه از تبادل اقتصادي نيز مهم تر بوده است .
ملت ايران در طول تاريخ از ملت هاي ديگر چيزهاي بسيار آموخته است وبه همين ترتيب فرهنگ بومي خود را نيز در كنار يادگيري از ديگران ، به آنها آموخته است .
اين امر براي ماندن معارف و حيات فرهنگي در سرتاسر جهان روندي ضروري و مستمر محسوب مي شود. به طور مثال تحت كوشش بر خورداري از وجدان كار ، علاقمندي و اشتياق به كار ، وقت شناسي نظم و ترتيب ، ادب و احترام به خصوصياتي است كه ملت ها بدان علاقمند بوده ، و در صدد آموختن يا آموزش آن بر آيند .

مفهوم تهاجم فرهنگي
تهاجم فرهنگي عبارت است از هجوم يك مجموعه سياسي يا اقتصادي به بنيادهاي فرهنگي يك ملت به منظور بي هويت كردن و سپس اسير كردن آن ملت و اجراي مقاصد خام و مورد نظر خويش از طريق يك برنامه مشخص و از پيش تعيين شده در محيط هايي كه يك فرهنگ ملي و مدافع حيثيت خود وجود دارد . اولين هدف تهاجم فرهنگي ، از ميان بردن يا تضعيف فرهنگي بومي و سپس جايگزيني آن با فرهنگ وارداتي مورد نظر است . بررسي تاريخي نشان مي دهد كه استعمار گران قبل از ورود سياستمداران ، سربازان و نظاميان خود در آسيا ، آمريكاي لاتين و آفريقا ، ابتدا ميسيون هاي مسيحي و هيات هاي تبشيري مسيحي ، كه وظيفه شان تبليغ مسيحيت بود ، را وادار مي كردند و پس از مسيحي ساختن افراد، طناب استعماري را به گردن آنها انداخته و با دور كردن آنها از فرهنگ ملي و بومي ، آنها را از خانه و كاشانه آواره مي نمودند.
از طرف ديگر در تهاجم فرهنگي ، استعمار گران خصوصيات خوب و پسنديده ، خود را به ساير كشور ها و ملت ها صادر نمي كنند ، بلكه به صدور خصوصياتي مي پردازند كه با ايجاد غفلت درآنها از طريق دور شدن از فرهنگ ملي و بومي ، زمينه غارت و چپاول منابع اين كشور ها را فراهم آوردند . تاريخ ايران گواه اين مدعاست .هنگامي كه اروپايي ها تهاجم فرهنگي را به كشور ما آغاز كردند ، صفات و روحيات پسنديده آنها چون وقت شناسي ، شجاعت ، خطر كردن ، كاوش و كنجكاوي در مسائل و موضوعات علمي ، نظم و دقت و ... به كشور ما وارد نشد ، بلكه تنها بي بند و باري اخلاقي و جنسي را وارد كشور ما كردند تا از طريق آنها به چپاول و غارت منابع فراوان ايران بپردازند(1)

ويژگيها و تفاوت هاي تبادل فرهنگي و تهاجم فرهنگي
برخي از ويژگي ها و تفاوت هاي تبادل فرهنگي و تهاجم فرهنگي به قرار زير است :
1- در تبادل فرهنگي ، هدف بارور كردن و كامل كردن فرهنگ ملي و بومي است ، ولي در تهاجم فرهنگي ، هدف متفرق كردن ، ريشه كن كردن و از بين بردن فرهنگ ملي مي باشد .
2- در تبادل فرهنگي ، ملت گيرنده ي فرهنگ امور مطبوع ، دلنشين ، خوب و مورد علاقه را مي گيرد، ولي در تهاجم فرهنگي ، دشمن نقطه اي از فرهنگ خود را به ملت مقابل و گيرنده مي دهد كه از طريق آن به هدف خود دست يابد .
3- تبادل فرهنگي دو طرفه و با علاقمندي است ، در حالي كه تهاجم فرهنگي از طرف دشمن انجام مي شود تا فرهنگ مقابل را ريشه كن كند .
4- تبادل فرهنگي در هنگام قوت و توانايي يك ملت ،ولي تهاجم فرهنگي در روزگار ضعف يك ملت صورت مي گيرد .
5- تبادل فرهنگي در كمال اختيار صورت مي گيرد ، در حالي كه تهاجم فرهنگي با زورگويي همراه است .
6- تبادل فرهنگي در فضاي صفا و دوستي است ، ولي تهاجم فرهنگي در فضاي ريا و كينه توزي و دشمني است .
7- تهاجم فرهنگي همانند تبادل فرهنگي ، يك كار آرام و بي سر و صدا است . به عبارت ديگر كار فرهنگي اعم از تبادل يا تهاجم فرهنگي كاري بي سر و صدا بوده و نيازي به هوشياري جدي ندارد.

سخن مقام معظم رهبري در رابطه با تبادل و تهاجم فرهنگي
تهاجم فرهنگي با تبادل فرهنگي متفاوت است . تبادل فرهنگي لازم است و هيچ ملتي از اين كه معارفي را در تمام زمينه ها- از جمله فرهنگ و مسائلي كه به عنوان فرهنگ به آن اطلاق مي شود از ملت هاي ديگر بياموزد ، بي نياز نيست .و هميشه تاريخ همين طور بوده و ملت ها در رفت و آمدهايشان با يكديگر ، آداب زندگي ، خلقيات ، علم ، لباس پوشيدن ، آداب معاشرت ، زبان ، معارف و دين را از هم فراگرفته اند. اين مهم ترين مبادله ي ملت ها با هم بوده كه از تبادل اقتصادي و كالا مهم تر بوده است .ما ايراني هستيم بايد بگرديم همان چيزي را كه متعلق به خود ماست ، پيدا كنيم. البته اين به اين معنا نيست كه زيبايي هاي ديگران را ياد نگيريم . انسان هر چيز خوب و زيبايي را از ديگران مي آموزد ، ولي خوب است آن را در فرهنگ خودش حل كند و از آن استفاده كند . من يك وقت كه پيرامون فرهنگ صحبت مي كردم گفتم : گرفتن فرهنگ ايرادي ندارد ، منتها همان طور كه جسم انسان ، عنصر خارجي را دو جور مي گيرد ، فرهنگ ديگران را نيز دو جور مي شود گرفت .يك وقت هست كه انسان يك غذايي را كه ويتامين هاي گوناگوني در آن هست مي خورد ، با بزاق دهانش مخلوط مي كند و به داخل معده مي فرستد . معده انسان آن مواد لازم را كه با بدنش مناسب است ، مي گيرد و مواد زايد آن را دفع مي كند ، اين گرفتن سالم است . يك وقت هست كه يك نفر را مي خوابانند، دست و پايش را هم مي بندندو يك آمپولي را كه خود او نمي خواهد در بدنش تزريق مي كنند . اين يك جور گرفتن مواد بيگانه است كه با آن قبلي يكسان نيست . حالااگر آن كسي كه به بدنش تزريق مي كند ، يك طبيب دلسوز و علاقمند ي بوده مي گوييم روي چشم . ولي اگر دشمن بود ، تكليف چيست ؟الان ما داريم فرهنگ بيگانه را متاسفانه اين طور مصرف مي كنيم ، يعني يك چيزي را همين طور به بدن ما وصل كرده اند و تزريق مي كنند و ما هم هيچ عكس العملي انجام نمي دهيم . آن وقت همين كه گفته مي شود تهاجم فرهنگي ، يك عده خيال مي كنند طرف قضيه آن ها هستند . حال آنكه تهاجم فرهنگي از طرف غرب و از طرف دشمن است و ما بايد بيدار باشيم . به دشمن كه نمي شود گفت : آقا دشمني نكن؟طبيعت دشمن ، دشمني است . من و شما بايد بيدار باشيم و نگذاريم دشمني كند . بله ، ما اگر در معلومات غرب چيز مناسبي را يافتيم ، مثل يك انسان سالمي كه مي نشيند غذايي را مي خورد، خوبش را جذب مي كند و بدش را دفع مي كند . ما هم خوبش را بگيريم وجذب كنيم يعني همان طور كه يك موجود زنده باعامل خارجي برخورد مي كند.
چرا بايد فرهنگ بيگانه را اين گونه به ما تزريق كنند ؟ در حالي كه ما خودمان مي توانيم آن چه را كه مناسب است انتخاب كنيم ، ولي امروز عكس اين است . منتها با سوزن تزريق نمي كنند ، بلكه با راديو و تلويزيون و كتابچه و تبليغات و جار و جنجال تزريق مي كنند .
گرفتن دانش و مهارت هاي گوناگون و كشف مجهولات و نمونه برداري از ابزار كار و زندگي ديگر ملت ها ، بخشي از تبادل فرهنگي به شمار مي رود . اين همان چيزي است كه اسلام آن را تاييد كرده است. پيامبر اكرم (ص) فرمود : اطلب العلم و لو كان بالصين. دانش را ياد بگيريد هر چند لازم باشد به چين برويد .
بنابراين ، تبادل فرهنگي كه همان ارتباط منطقي و درست فرهنگ هاست ، مي تواند در پيشرفت ارزش هاي انساني و به سازي زندگي بشر سود مند افتد ، زيرا همه ي مردم جهان از تجربه آگاهي و باور هاي درست يكديگر بهره مي برند و از آزمايش روش هاي نادرست آزموده شده بي نياز مي شوند . بر اين اساس بايد از تبادل فرهنگي استقبال كرد . البته بايد توجه داشت كه خود باوري ، اعتماد بنفس، شناخت و ايمان به ارزش هاي انساني و الهي فرهنگ خودي ، پيش شرط پيروزي در عرصه ي تبادل فرهنگي است. (2)














ريشه هاي تاريخي تهاجم فرهنگي

تهاجم فرهنگي غربي عليه ملت و كشور ايران به طور مشخص از دوران رضاخان آغاز شد . البته قبل از آن مقدمات تهاجم فراهم شده و در كنار كارهاي فراوان ، روشنفكران وابسته را به داخل كشور گسيل كرده بودند ، زماني كه غرب مسلط و پيشرفته در علم و تكنولوژي مي خواست پايگاه نفوذ و سلطه خود را در ايران مستحكم نمايد ، ابتدا از طريق روشنفكري و عناصر خودفروخته وارد شده و اقدام كرد. جريان روشنفكري در ايران از دوره قاجاريه به بعد ، بيمار و وابسته متولد شد متاسفانه معدود روشنفكران سالم و خواست ميان روشنفكران وابسته فرصت ظهور و بروز نيافته و در ميان آنها گم شدند. اين جريان از ابتدا وابسته بود تا زمان رضا خان پهلوي ، جريان روشنفكري در كشور ما حايگاه و پايگاه خود را كسب نكرده و نتوانست تاثير عمده اي در كشور بگذارد .
رضاخان پس از رسيدن به قدرت ، بزرگترين قدم را به نفع فرهنگ غرب ودر حقيقت سلطه غرب و استعمار انگليس در ايران برداشت . وي به دستور اربابان خود با اقداماتي از قبيل عوض كردن لباس مردم كشور ، كشف حجاب ، ممنوعيت دين و شعار ديني و عزاداري و تغيير سنت هاي
مردمي بومي ، بزرگترين خيانت را به كشور و مردم ايران و مهمترين خدمت را به كشور هاي غربي و در راس آنها انگلستان انجام داد و به چهره محبوب قلب البته نه محبوب آحاد مردم و افكار عمومي ، بلكه محبوب سلطه گران و سياست مداران غربي تبديل شد .
بدين ترتيب تهاجم فرهنگ غرب عليه اسلام و ملت ايران از زمان رضا خان به صورت جدي آغاز شده شكلهاي گوناگوني را يافته و تجزيه كرد . اين تهاجم در دوران محمد رضا خان به خصوص در 20 سال آخر حكومت وي شكل خطرناك تري پيدا كرد(3)

شيوه هاي تهاجم فرهنگي
دشمنان انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي و در راس آنها آمريكا در راستاي تهاجم فرهنگي در خلال سال هاي اخير شيوه هاي مختلفي رابه كار گرفته اند كه برخي از اين روش ها به قرار زير است 1- اتهام ضديت نظام جمهوري اسلامي ايران با آزادي ، اين اتهام در حالي صورت مي گيرد كه به جرات مي توان ادعا كرد كه ايران اسلامي يك از كشور هايي است كه آزادي در چهار چوب موازين اسلامي در انواع مختلف آزادي بيان عقيده ... وجود دارد .
2- سست كردن پايه هاي ايمان جوانان نسبت به موضوعات ديني ، اعتقادي و مذهبي است
3- سوق دادن جوانان به سمت فساد و ابتذال ، شهوتراني ، ميگساري ، استعمال مواد مخدر و ... روشهايي است كه دشمن در اين راستا به كار گرفته و از آنها استفاده مي كنند .
4- تحقير و منزوي كردن جريان ادب ، هنر و فر هنگ اسلامي و انقلابي .
5- بي اعتنايي به آثار و فرآورده هاي هنري.
6- دفاع دروغين از حقوق بشر و اتهام نقض حقوق بشر به ايران .
7- عدم توجه لازم به ارزش هاي اسلام و انقلاب اسلامي در بخش هاي فر هنگي .
8- راه انداختن راديو ها ، توزيع فيلم هاي ويدئو يي و تجهيزات ماهواره اي ارزان و به راه انداختن سايت هاي كامپيوتري مبتذل و سؤاستفاده از تكنولوژي پيشرفته اتباطات از روش هاي مؤثر تهاجم فرهنگي است (4)
9.- درو غ پراكني و شايعه سازي
10- ايجاد اختلاف و تفرقه افكني
11- تهمت و افتراء به روحانيت
12- جداكردن ملت از گذشته ي خود
13- سست كردن اساس و بنيان انقلاب در ذهن مردم
14نا اميد كردن مردم


ابزارهاي تهاجم فرهنگي
از آنجا كه موضعگيري انسان در زندگي فردي و اجتماعي بستگي به سه عامل توان ،نياز واگاهي دارد استكبار جهاني نيز بابكارگيري از ابزارهاي مدرن و پيشر فته در صدد است تا با تبليغات وسيع ودامنه دار خويش از عوامل فوق در جهت منافع خود بهره برداري نمايد .با نگاهي گذرا به اين ابزارها مي توان انديشمندان آزاده جهان را به درك عمق فاجعه تهاجم جهاني عليه فر هنگ ملت ها ياري داده ودر جهت مبارزه با اين پديده مخرب ،مفيد واقع گردد .
خبر گزاري هاي بين المللي
سرعت بيشتردر گرد آوري و پراكندگي خبرها از شرايط كاميابي رسانه هاي گروهي – به ويژه روز نامه ها و شبكه هاي خبر رساني در جهان امروز –به شمار مي ايد . و اين خود ، به سازماني وسيع و پر هزينه و نيازمند است .كه اغلب از توان صاحبان رسانه هابيرون است .استكبار جهاني از دير باز ، با هدف كنترل آشكار رسانه هاي گروهي جهان سازمان هاي بزرگ خبر رساني را بنيان نهاده است . اين بنيادها كه چشمان پيدا و پنهان خويش را در سرا سر جهان گسترانيده اند خوراك هزاران نشريه و شبكه رايو و تلويزيون را فراهم مي آورند . آسوشيتدپرس، يونايتدپرس آمريكايي ، رويتر انگليسي و فرانس پرس فرانسوي ، هر يك با هزاران خبر نگار، مزدوران ناشناخته استكبار در جبهه اي به گستردگي زمين به شمار مي آيند كه با تلاش خستگي ناپذير به كاناليزه كردن رسانه هاي گروهي در جهت اهداف استكبار مي پردازند . ارائه تفسير و تحليلهاي جهت دار ، مخابره حوادثي كه با فزونخاهي سرمايه داران غرب سازگاري ندارد. بزرگ نمايي برخي حوادث كوچك براي مخدوش كردن چهره انقلابهاي ضد استكباري ، ناچيز جلوه دادن تحريكات آزاديخواهانهو نيز تزريق فرهنگ مصرف غرب ، بخشي از برنامه اين خبر گزاريها براي كنترل رسانه ها ي گروهي به شمار مي آيد .
نگاهي گذرا به حجم و كيفيت گزارشهاي ارائه شده از سوي اين بنيادهاي استعماري درباره يورش صدام به جمهوري اسلامي ايران و كويت ، و نيز گروگان گرفته شدن كارگزاران جاسوس غرب در لبنان و گروگان گيري كاردار جمهوري اسلامي از سوي فالانژها پرده از چهره ي مناديان دروغين آزادي و حقوق بشر بر مي دارد .

مطبوعات
مطبوعات را در واقع و به مفهوم وسيع خود مي توان آينه افكار جامعه به شمار آورد . در روزگار ما با پيشرفت ابزار چاپ و امكانات پخش ، همه روزه هزاران عنوان كتاب ، مجله ، روز نامه و بولتنهاي رنگارنگ جاده ها را پشت سر گذارده و در كمترين زمان ممكن خود را در دستهاي مشتاقان مطالعه و تحقيق جاي مي دهند.
نقش اين پديده در شكل گيري و سازندگي افكار عمومي به اندازه اي است كه والتريسين ، دانشمند آمريكايي در باره آن مي گويد : عقايد، ناشي از تصوراتي است كه اشيا و مسائل در ذهن ، ايجاد كرده اند و مطبوعات يوميه در قسمت اعظم اين تجسم ، شركت دارند .
به دليل ويژگي هاي ياد شده ، استكبار جهاني از دير باز مطبوعات را به عنوان ابزاري مطمئن براي دست يابي به اهداف خويش شناخته و در مسموم ساختن فضاي فرهنگي جوامع از آن سود برده است رهبر كبير انقلاب اسلامي در اين باره مي فرمايد :
« مجله ها با مقاله ها و عكس ها ي افتضاح بار و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگي و ضد اسلامي خويش ، باافتخار ، مردم به ويژه طبقه جوان و موثر را به سوي غرب يا شرق هدايت مي كردند....

راديو و تلويزيون
راديو و تلويزيون به دليل ويژگيهاي خاصي كه دارد ،پيوندي آسانتر و ژرفتر با مردم برقرار مي كند و اثري فزونتر و سريع تر برانديشه ها ورفتار و كردار يكايك افراد جامعه مي گزارد.استكبار از دير زمان نقش اين پديده ها را در يافته و كنترل آنها را به دست گرفته است .بي ارزش جلوه دادن فرهنگ ،
آيين ، رفتار و كردار بومي جوامع مورد تهاجم از يك سو و ارائه الگوهاي ايمان سوز در شيوه انديشه ،پوشش مصرف و ... از سوي ديگر بخشي از برنامه هايي است كه تبليغات جهت دار استكباري روزانه به سمت آنتنهاي راديو تلويزيوني در سرار جهان مي فرستد. امام خميني ( قد ) در فرازي از سخنان خويش ، درباره اين پديده تمدن جديد مي فرمايد :
دستگاه راديو و تلويزيون چنانچه آن را كرارا گفته ام ، يك دستگاهي است كه حساس ترين دستگاههاي تبليغاتي هر كشوري است كه هم از طريق بصر و هم از طريق سمع ، از آن استفاده مي كنند و آن طوري كه مردم به راديو و تلويزيون توجه مي كنند ،به ساير رسانه ها توجه نمي كنند.اگراين دستگاه اصلاح شودو برنامه هاي آن اصلاحي باشد،اميد كه يك مملكت اصلاح بشود.و اگر اين دستگاه يك دستگاهي باشد كه نظير همان زمان طاغوت باشد ، مردم به همان حال باقي مي مانند .

سينما ،تئاتر
مستكبران جهان با چنگ اندازي به مرزهاي هنر و سرمايه گذاري در صنعت توليد فيلم نه تنها خونهاي مسموم و آلوده فرهنگ ويژه خويش را بر پيكر نحيف جهان سوم تزريق مي كنند، بلكه به كنترل مردمان ساكن در كشورهاي غربي نيز مي پردازد.سود جويان غرب با بهره گيري از شيوه هاي پيچيده و مدرن توليد فيلم ،مفاهيم خاص ارزشي خود را كه غالب موارد نقش تخريبي ارزش هاي واقعي ساير فرهنگ ها را به عهده دارد ،در قالبي بسيار زيبا و جذاب در ميان مردم ترويج مي كنند . وبا تهي ساختن جامعه از معنويا ت ، راه را براي چپاول هر چه بيشتر آن هموار مي سازند .امام خميني در اين باره مي فر مايد :
«تمام اين رسانه هاي گروهي را اجير كرده اند يا از قصد ونيت شوم خودشان بود كه طبقه جوان را به واسطه راديو و تلويزيون و سينما وتئاتر و مطبوعات ومجلات و...سرگرم به عيا شي كنند وعياش بارشان بياورند .»

مواد مخدر
تجربه چندين ساله نشان داد كه استكبار به غارتي بهتر ،فزونتر و ايمن تر مي انديشد.سرمايه داران غرب با اين ديدگاه هر انسان شرقي آگاه و متعهد به اصول انساني را آتشفشاني خاموش مي بينند كه ممكن است براي منافع آنان خطرآفرين باشد.از اين رو نگاه آنان،گرفتار ساختن مردم جهان سوم،
بويژه طبقه جوان و تحصيلكرده،در دام اعتياد و فساد تنها يك برنامه و توطئه ساده نيست؛ بلكه نوعي
يورش به زاغه مهمات طرف مقابل و به آتش كشيدن آن بشمار مي آيد.زيرا افرادي كه در معرضً وزش طوفان اعتياد قرار مي گيرند،نه تنها توليد كننده و انديشمند نخواهند بود،بلكه با تبديل شدن به انگلي نيمه جان و رها شده از چارچوبهاي معقول و معنوي بعنوان ارزانترين وسيله در جهت اهداف غرب به تباه ساختن بنيادهاي استقلال جامعه مي پردازد.
رهبر فقيد انقلاب اسلامي امام خميني (ره) پرده از اين توطئه برداشته و مي فرمايد:«شما اين را يك
مسئله اتفاقي ندانيد كه من باب اتفاق يك دسته اي هروئين فروش شده اند و يك دسته اي ديگر هم ابتلا شده اند ،اين همه يك توطئه اي است كه قدرتهاي بزرگ به اين وسيله ضربه مي زنند .
قشرجوان ، قشري است كه مي شود از آن همه جور استفاده را كرد قشر جوان قشري است كه مي تواند اقتصادمارا اداره كند . قشر جوان مي تواند خود را در مقابل هجومات فرهنگي ، نظامي و سياسي مجهز كند .اين جوان در حالي كه جوانيش ارزشمند است ، افكارش آنقدر عميق نيست كه توطئه ها را تا آخر بتواند بخواند. اين يك نقشه است كه براي فلج كردن جوانهاي ماست.يك آدم هروئيني نمي تواند در سياست فكر كند . نمي تواند در اقتصاد فكر كند . اگر يك گرفتاري پيش بيايد نمي تواند در جنگ شركت كند .»
كالاهاي صادراتي
سودجويان غرب همه اهرمهاي ممكن را در راه برقراري سلطه همه جانبه سياسي و اقتصادي خود به
كار مي گيرندو كشورهاي تحت سلطه را حتي در گزينش كالاهاي صادراتي آزاد نمي گذارند.اينان از فقر مادي و نيازمنديهاي علمي،صنعتي و تكنولوژيكي كشورهاي جهان سوم استفاده كرده و با ترفندهاي گوناگون،زمينه ورود فرهنگ خويش را فراهم ساخته و با دستهاي پنهان و آشكار خويش به
غارت منابع آنان مي پردازند.در اين شيوه ضد انساني ، باور نكردن كالا هاي لوكس – كه استفاده از آنها فرهنگ خاصي مي طلبد – مانند لوازم آرايش ، لباسهاي بدن نما با مدلهاي تحريك كننده و مانند آن ، خودروهاي سواري پر زرق و برق و ... به كشورهاي غارت شده ، و با تبليغات وسيع خويش ، تجمل گرايي و مصرف زدايي و روحيه اشرافيگري را در بين سران كشورها و طبقه مرفه بي درد ، ايجاد نموده و از غفلت و ناآگاهي طبقات مختلف مردم – كه موجب جدايي از بنيادهاي فكري و فرهنگي بومي – مي شود ، استفاده نمايند . آنان با تشديد و ترويج اين گسستگي فكري ، ملتها را به استحاله فرهنگي و غرق شدن در دامهاي گسترده خود – كه فرا روي شيفتگان تجدد و تمدن و پيشرفت پهن نموده اند – گرفتار مي سازند .ورود اين كالا علاوه بر اينكه بار فرهنگي ويژه اي را همراه دارد ، از به جريان افتادن انديشه و سرمايه هاي اين كشور ها در راههاي سازندگي پيشگيري مي كند . مردمي كه در معرض وزش تند باد صادرات مصرفي غرب قرار مي گيرند ، از يك سو با وجود انبوه كالا هاي مصرفي ارزان ، انگيزه توليد در داخل كشور را از دست مي دهند و از سوي ديگر با فرو رفتن در منجلاب – فساد انگيزه رفاه كاذب – كه هديه مسموم اهريمنان ديو سيرت غرب است – از تفكر در آرمانهاي ملي – مذهبي و خطر كردن در راه آن باز مي مانند .
پيشواي خردمند جمهوري اسلامي ايران ، در بخشي از گفتار حكيمانه خود با آگاهي از پيامد هاي ناگوارمصرف زدگي و تجمل گرايي ، مردم را از آلوده شدن به اين عادت هاي ناپسند برحذر داشته و هشدار مي دهد كه :
« مبادا چنانكه در افراد سطحي و غافل ديده شده است ، نسل انقلابي و زنان مؤمن دوباره روي به مصرف و تجمل هاي پوچ و گرايش هاي غير انقلابي بياورند . »
جواني بهار زندگي است ؛ بهاري ارزشمند اما زودگذر.(5)

زيان و خطرات تهاجم فرهنگي
در اثر تهاجم فرهنگي ارزشهاي موجود به چالش كشيده شده يا ناديده گرفته مي شود . فرهنگ جامعه دچار ضعف و زبون و در نتيجه جامعه منحط مي گردد و تحت سلطه بيگانه در مي آيد. معمولا تهاجم فرهنگي در موارد ي صورت مي گيرد كه فرهنگي غني و قوي وجود دارد و جنگ فرهنگي ،نفوذ و حتي استعمار نتوانسته اند آنرا به انحطاط بكشانند . بي ترديد يكي از خطرناك ترين نقشه هاي شوم دشمن در ميادين مقابله با نظام فرهنگي اسلام تهاجم و يورش فرهنگي است . خطرات اين تهاجم به مراتب بيشتر و عميق تر از تهاجم نظامي وسياسي است . زيرا تهاجم نظامي و تا حدودي سياسي ،به آثار ظاهري و سرو صدا ي آشكار خود و انسانهاي مورد تهاجم را بيدار مي سازد و مردم را به قيام فرا مي خواند ، اما تهاجم فرهنگي بي هيچ سر و صدايي به آرامي و به صورت نامحسوس ، چون موريانه اي كه از درون درخت تنومندي آن را به تدريج پوك مي كند ، با جذبه زيبايي و ظرافت خاصي همراه با دستاورد هاي عظيم تكنولوژي و اطلاعاتي بنيان فرهنگ را در هم مي ريزد .بنابراين دغدغه امروز ما «تهاجم فرهنگي» و سلطه فرهنگي است ، نه تهاجم نظامي و سلطه نظامي . به طور كلي زيانهاي تهاجم فرهنگي و خطراتي كه به دنبال دارد عبارت است از :
1-ايجاد ياس و نااميدي از حركت ، پيشرفت و بهبودي اوضاع
2-باور اين موضوع كه فرهنگ خودي نه توانايي مقابله با تهاجم فرهنگي را دارد و نه خود مي تواند پيشرفتي را به دنبال داشته باشد .
3- ايمان به فرهنگ بيگانه
4- تسليم و اخلال شخصيت در برابر فرهنگ بيگانه
5- تهي شدن از خود ، شكست و انحطاط در زمينه هاي مختلف (6)

روش هاي مقابله با تهاجم فرهنگي :
1- اصلاح و تجديد نظر در ساختار نظام فرهنگي .
2- اصلاح و تجديد نظر در ساختار نظام آموزشي .
3- توجه به اسلام به عنوان دين حياتبخش و انساني ساز .
4- توجه به ارزش هاي انقلاب اسلامي .
5- گرامي داشتن و حمايت از عناصر مؤمن خودي .
6- نظارت قانون مند به محصولات فرهنگي .
7- اهتمام جدي به اجراي سياست هاي فرهنگي ، مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي .
8- تكيه بر فرهنگ بومي در ايران .
9- افزايش بينش و آگاهي مردم و آشنا ساختن آنها با فرهنگ غني و ميراث مفاخر فرهنگي اسلامي ايران .
10-فراهم ساختن زمينه رشد استعدادها و ظرفيت هاي جوانان و پرورش آنها و حمايت از نيروهاي خلاق ، و متعهد در زمينه هاي فرهنگي و هنري .
11-برنامه ريزي براي استفاده بهينه نوجوانان و جوانان از اوقات فراغت.
12-بسط و گسترش كانون ها و مؤسسات فرهنگي و هنري و ورزشي
13-استفاده از تكنولوژي هاي پيشرفته ارتباطي و تبليغي در معرض فرهنگ اسلامي
14-طراحي دو نظام مطبوعاتي و رسانه اي مستقل با فرهنگ ديني و ملي(7)

























جوان و تهاجم فرهنگي اگر اين نسل جوان خودي خود را بيابد و يأس را از خود دور كند و چشمداشت به غير خود نداشته باشد در دراز مدت قدرت همه كار و ساختن همه چيزراداردامام خميني(قدس سره)اگر يك ملت از لحاظ سياسي تحت تأثير قدرتهاي بزرگ نباشد و از لحاظ اقتصادي هم به خود كفايي كامل برسد اما فرهنگ واخلاق و عقايد و باورهاي دشمنان و بيگانگان در ميان ملت رواج داشته باشد و رشد بكند اين ملت نمي تواند ادعاي استقلال كند .

سخنان مقام معظم رهبري در ارتباط با تهاجم فرهنگي جوانان :
آسيب پذيري نسل جوان بي ترديد دوره نوجواني و جواني از آسيب پذير بودن مراحل زندگي است و اين امر از دو جهت قابل تبيين است يكي از محدوديت تجربه و ديگري غلبه احساسات برفرد از اين روي احساسات مالك وجود آدمي مي شود و با قدرت تمام او را مسخر خود مي نمايد نوجوانان و جوانان حوادث و رويدادهاي را از دريچه عواطف مي بينند و تفسير مي كنند ودر محاسبات آنان جاذبه ها و كششها جايگاه خاصي رااشغال مي كنند از سوي ديگر فقدان تجربيات اجتماعي موجب مي شود كه اين گروه سني نتواند معادلات پيچيده محيط ارتباطي خود رابه دقت ارزيابي نموده و تحليل كند لذا در مواجهه با اين گونه مسايل به ساده انديشي و خوش بيبني افراطي كشيده مي شود فرهنگ مهاجم غرب با استفاده از اين ويژگيهاي تبليغي روان شناسانه سعي در فروپاشي نظام اعتقادي و فكري نسل جوان داشته و از طريق تهي ساختن آنها از درون زمينه جذبشان رابه مباني فرهنگي بيگانه فراهم مي آورد اشاره تاريخي اگر چه حوادث و رويدادها در طول تاريخ ، جداي از هم رخ مي دهند و ظاهراً ارتباطي ميان آنها مشاهده نمي شود لكن در حقيقت توالي حوادث حكايت از قانومندي و روابط منطقي ميان آنها مي نمايد به عنوان نمونه توين بي اظهار نموده است كه : حوادثي كه اكنون روي مي دهد در گذشته اتفاق افتاده و در آينده نيز به وقوع خواهد پيوست چنين اظهار نظري متكي بر قانومندي حوادثي است كه در مراحل مختلف تاريخ به وقوع پيوسته اند ولي از يك معادله علت و معلولي خاص تبعيت نموده اند برهمين اساس تهاجم فرهنگي پديده هاي نوين نيست بلكه ردپاي آن را در تاريخ پر فراز نشيب اسلام مشاهده كنيم از جمله اين موارد سرنوشت شوم كشور مسلمانان و مقتدر اندلس است كشوري كه نمونه گويايي از سقوط يك سرزمين پهناور و مقتدر است كه در اثر سقوط و انحراف جوانانش نابود شد مهمترين عواملي كه نجر به نابودي اين سرزمين اسلامي و سربرآوردن كشور مسيحي اسپانيا گرديد عبارتند از : اختلافات داخلي و توسعه آن به وسيله عمال مسيحي، خيانت وزراء و زمامداران، اشاع فساد بي بندو باري مي خواري و شهوتراني درميان جوانان مسلمانان به وسيله ايادي كليسا، ورود مشاوران نظامي مسيحي در ارتش اندلس، آزادي بي حد و حصر مسيحيان در تبليغات ديني و هجوم مبشران مسيحي به اسپانيا، بسط مناسبات بازرگاني بين مسلمانان و مسيحيان و بالاخره نفوذ مسيحيان در فرهنگ مسلمانان شيوه هاي مقابله با تهاجم فرهنگي رويارويي با فرهنگ مهاجم راه كارهاي استوارو مطمئني را مي طلبد كه در ذيل به بيان برخي از آنها مي پردازيم :
1- بازيابي هويت : هويت جويي از اصلي نرين و مهمترين نيازهاي نسل جوان است و بازيابي هويت در حقيقت بازشناسي نقشي است كه اين نسل بر عهده دارد جوانان بايد براي پرسشهاي اساسي زير پاسخهاي روشن و مستدلي بيابند :-غايت و مقصود زندگي چيست ؟– جايگاه من در حيات معقول چيست ؟– چه عاملي فلسفه وجودي جوانان را در نظام هستي توجيه و تبيين مي كند ؟– آيا جوانان در نظام هستي از كرامت و منزلتي بر خورد دارند ؟پاسخ به اين پرسشها جوان را از جايگاه رفيعي كه نزد پروردگار دارد مطمئن نموده و او را از رنج درون تهي بودن و آسيب پذيري مي رهاند
2- در ك هويت فرهنگي : شناخت يك فرهنگ در حقيقت معرقت به ويژگيها، مشاهير ارزشها و برتريهاي آن فرهنگ نسبت به ساير فرهنگهاست نسل جوان بايد به مشاهير ارزشها و برتريهاي آن فرهنگ نسبت به ساير فرهنگهاست نسل جوان بايد به امتيازات فرهنگ اسلامي و مل خويش آشنا باشد تادر مقابله با فرهنگهاي بيگانه از اعتماد به نفس بالايي برخوردار باشد تاريخ تحليلي فرهنگ خودي و مطالعات تطبيقي فرهنگ هاي معاصر و به ويژه بررسي ماهيت انقلاب اسلامي و تأثيري كه انقلاب بر معادلات سياسي و اجتماعي جهان معاصر داشته است جوانان را در برابر نفوذ فرهنگ بيگانه مقاومت مي كند و اين امر با بازگشت به فرهنگ خودي امكانپذير خواهد بود.
3- غرب شناسي زمينه غرب ستيزي- براي مقابله با هر پديده اي ابتدا بايد شناخت دقيقي از آن حاصل نمود تا بنوان ساز و كارهاي لازم را مهيا كرد غرب شناسي به مفهوم شناخت ماهيت عملكرد باطن و جوهر حقيقي اين فرهنگ است جوانان چون غالباً ظاهرگرا هستند به باطن و درون چندان معطوف نيستند شناخت عميق و مستدل فرهنگ غرب به معناي اين است كه آنها بتوانند از ظاهر فريبنده آن پرده برگيرند و به درون آن راه يابند تمدن مغرب زمين از درون به شدت احساس تزلزل روزمرگي و تهي شدن مي كند زيرا قادر نيست به نسل جوان خويش معنا و مفهومي براي زيستن ببخشد و فلسفه ارضاءكننده اي براي زندگي آنان تبيين نمايد و به گفته نيچه« كسي كه نداند براي چه زندگي مي كند قادر نخواهد بود با هرچگونه اي بسازد». (8)

تهاجم فرهنگي نوجوانان
براساس تحقيق بعمل آمده به منظور بررسي عوامل گرايش نوجوانان دبيرستانهاي شهر مشهد به فرهنگ بيگانه نتايج زير بدست آمده است : جنسيت در نگرش نوجوانان دختر و پسر به فرهنگ بيگانه اثر ندارد . وضعيت اعتقادي نوجوانان و خانواده هاي آنها و شيوه ي تربيتي در نگرش آنان به فرهنگ بيگانه مؤثر است . رسانه هاي گروهي در نگرش پسران بي تاثير ولي در دختران اثر دارد .چگونگي گذران اوقات فراغت ، وضع اقتصادي خانواده ، در نگرش نوجوانان به فرهنگ بيگانه تاثير دارد . ميزان تحصيلات والدين در نگرش دختران به فرهنگ بيگانه موثرولي در پسران بي تاثير است.سن در نگرش دانش آموزان دختر به فرهنگ بيگانه مؤثر ولي در پسران بي تاثير است نتايج پژوهش حاضر ، تاثير عوامل تربيتي ، فرهنگي ،اجتماعي و اقتصادي را بر نگرش نوجوانان به فرهنگ بيگانه تاييد مي كند (9)

تهاجم فرهنگي كودكان
وقتي حرف از تهاجم فرهنگي به ميان مي آيد ، تصور مي شود مخاطب اين تهاجم ، جوانان و افراد بزرگسال جامعه هستند. در حالي كه يك جريان تهاجمي عليه كودكان و خردسالان كشورمان در جريان است ، مثل « سي دي » هاي كارتوني خارجي كه براي آنان در ايران دوبله مي شوند.(از جمله
كارتونهاي مثل هري پاتر،شرك و .........)بر روند تهيه و دوبله اين فيلم هاي كارتوني نظاره ي چنداني وجود ندارد.در اين فيلمها صحنه هاي زشتي مثل رقص مختلط و .......ذهن كودكان را تحت تاثير قرار
مي دهد. (10)
در روشهاي تعليم و تربيت،مهمترين و كليدي ترين عامل بحث «الگو ساز ي» است. هر سن و هر جنس
الگوي خاص خود را برمي دارد. كه در اين ميان مهمترين سن،دوران كودكي است. تربيت دوران كودكي با بهره گيري از الگو هاي خاص و ويژه اين دوران است.طبيعي است كه الگوهاي خاص و ويژه ي اين دوران است . طبيعي است كه الگو هاي دوران كودكي به طور عمده از مؤلفه هاي عاطفي به جاي گزاره ها ي عقلاني بهره مي برند . لذا رمز و رازهاي موجود در خيال پردازي هاي كودكانه ، جايگزيني گزاره هاي واقع گرايانه در تربيت بزرگسالان مي شود . مبتني بر اين اصل ، استفاده از نماد حيوانات به صورت فانتزي در انتقال مفاهيم آموزشي و تربيتي به كودكان همواره مد نظر بوده است . به گونه اي كه امروزه بيشترين حجم توليدات فرهنگي مربوط به كودكان در زمينه انيميشن، كتاب داستان و اسباب بازي به استفاده از نماد گرايي از حيوانات محدود مي شود .
در اين ميان دختر بچه ها انحصارا به عروسك علاقه مند هستند . اين علاقه از عاطفه ويژه دختران و همچنين به دليل قدرت برتر عروسك در ايجاد حس همزاد پنداري و تفاهم خيالي با كودك است . و بالاترين نقش تربيتي و پايه ريزي شخصيت دختران دارد . دختر بچه ها زنان آينده ي هر ملت هستند و براي انحطاط هر ملت بايستي دختران و زنان آن ملت را منحط تربيت نمود .همانگونه كه براي اعتلاي هر ملت ، بايستي دختران و زنان آن ملت را متعالي تربيت كرد . از اين منظر ، نقش عروسك در تهاجم فرهنگي نقش برجسته اي است .

تولد باربي
باربي اسم خلاصه شده ي باربارا دختر كوچك رئيس كمپاني متل يعني آقاي هندلر بود. باربي بزودي در صف اول اسباب بازي دختران در غرب قرار گرفت . در سال 1959هر عروسك باربي به قيمت سه دلار فروخته مي شد . اما اكنون هر عروسك باربي اصل ساخت كمپاني متل تا 4500 دلار قيمت دارد .

باربي و تعليم و تربيت
خانم روت هندلر همسر رئيس كمپاني متل دريافته بود كه همچنان كه فرزندش باربارا رشد مي كند به شخصيت سازي و تقليد از بزرگسالان در رفتار با عروسك هاي كاغذي مي پردازد بنابراين طرح ايده ابداع عروسك واقعي ( سه بعدي ) به ذهن او خطور كرد .پس از ساخت باربي تصميم براين شد تا مدل هاي گوناگوني از لباسها در اختيار كودكان قرار گيرد تا آنان بتوانند شخصيت دلخواه خود را در مدل هاي مختلف به باربي ببخشند .به مرور زمان باربي كاركرد مهمي يافت ، باربي به دختران آموزش داد كه جامعه مدرن از آنها به عنوان يك زن چه انتظاري دارد؟.
كمر باريك و اندام كشيده باربي باعث شده است تا دختران نوجوان در غرب و ساير كشور ها براي اينكه اندامشان شبيه باربي شود يا از الگو ي باربي خيلي فاصله نداشته باشند از خوردن غذا به اندازه كافي در سن رشد خود پرهيز كنند . لذا آمار حيرت آور سازمانهاي بهداشتي غرب از سؤتغذيه دختران غربي خبر مي دهد . و همچنين طرح ذهنيت تركيب اندام باربي هيچگاه به هم نخورد ، در تربيت دختران براي اينكه در سنين بزرگسالي هيچگاه آبستن نشوند بسيار مؤثر بود.بعد از اينكه رشد جمعيت كم شد (بخصوص در آمريكا ) باربي براي تربيت دختران در آن زمينه وارد صحنه شدو درسال 1995 اين عروسك بايك جنين در شكم خود به بازار عرضه شد تا دختران و نوجوانان با وضع حمل باربي به دست خود اشتياق مادر شدن را بيابند .
امروزه باربي بر روي تمام وسايل مورد استفاده كودكان و نوجوانان اعم از لوازم التحرير، لوازم آرايشي و بهداشتي ، پوشاك و اسباب بازي و لوازم تزئيني و... حك شده است حتي خوردني هاي فانتزي كودكان مانند آدامس و شكلات نيز از حضور باربي بي نصيب نيستند . چه اينكه دخترها در سراسر جهان بايستي حضور مدل و الگوي غربي خود ( باربي ) را همواره در پيرامون خود احساس كنند . مادران غربي مي پرسند چرا دختران ما زودتر از آنچه كه بايد بالغ مي شوند ؟ دليل اين بلوغ زود رس جنسي اين دختران ما چيست ؟(11)

























مظاهر تهاجم فرهنگي در جامعه كدامند ؟
مظاهر تهاجم فرهنگي درواقع همان نمودهاي عيني و تحقق يافته اي كه در اثر تهاجم فرهنگي در يك جامعه بوجود آمده اند، كه مي تواند در بخشهاي مختلف فرهنگي ، سياسي و اقتصادي و اجتماعي و ... مظاهر مختلفي داشته باشد مثلا در بخش اقتصاد : فرهنگ مصرف گرايي ، اسراف و تبذير و...
در بخش سياست : فرهنگ هجو و تخريب و ...
در بخش اجتماع : بذهكاري ، قانون گريزي، مدرك گرايي ، ابتذال ، فساد هاي اخلاقي و ...

چرا غرب با تهاجم فرهنگي خودبه مقابله با كشورهاي جهان سوم برخاسته است ؟
هجوم غرب به ويژه آمريكا به كشورهاي جهان سوم اختصاص به تهاجم فرهنگي ندارد ،بلكه براي رسيدن به اهداف خود كه تسلط سياسي ،اقتصادي و...نيز تأخير منابع همه جانبه است –از اهرم فشار و سياست هاي همسو با شرايط زمان مي گيرند ،از اين رو نيز جهت تحقيق اهداف خود گاهي از حمله نظامي و گاهي از تحرير اقتصادي و ...استفاده مي كنند .
يكي از راهكارهاي بسيار كار آمد كه غرب از آن بهره مي گيرد، تهاجم فرهنگي و يا به تعبير مقام معظم رهبري شبيخون فرهنگي است .
مقام معظم رهبري فرمود:« تهاجم فرهنگي همانند كار فرهنگي ، يك كار آرام و بي سرو صدا است .»
هدف اساسي غرب از اين تهاجم ، تهي كردن جامعه از معيار هاو هنجارهاي پذيرفته شده آن و عدم تعلق خاطر نسبت به جامعه خود است تا استحاله فرهنگي صورت گيردو كساني كه در جهان سوم حقند ، شيفته فرهنگ و جامعه غربي گردند . با اين هدف نتايج بسياري براي جهان غرب به دست مي آيد : اولا : اگر جزء متفكران و دانشمندان باشد ، خود را در خدمت كشورهاي غربي قرار دهد تا از خدمات آن بهره مند شود . ثانيا : بازار پرسودي براي كالاي مصرفي صنايع و كارخانه هاي بزرگ جهان غرب ايجاد مي شود .ثالثا : تسلط فرهنگي ، تسلط سياسي و اقتصادي را به دنبال دارد و از اين طريق ضمن بدست گرفتن
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

نقش هنر و رسانه در تهاجم فر هنگی 9 سال 3 روز ago #114592

باسلام خوب بودسپاس
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حجت مداحی شاهخالی