خوش آمديد,
مهمان
|
|
تعريف تهديد نرم
اقداماتي است برنامهريزي شده براي جلب نظر و افكار گروه هدف تا با مشاهده توليدات و ايدههاي جديد عرضه شده به مرور زمان از آنچه كه باور و اعتقاد داشتند دست بردارند و رفتار ناشي از آن باورها و اعتقادات را فرو گذارند و در سير و تحولي طبيعي توليدات و ايدههاي جديد را جايگزين آنها نمايند و رفتاري متأثر از اين جايگزينها بروز دهند. این قدرت به عنوان منبع خاص اعمال قدرت امریکا بر مبانی فرهنگی - ارزشی و اقتصادی مبتنی است. تهدید نرم موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی میشود. تهدید نرم نوعی سلطه کامل در ابعاد سهگانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله الگوهای رفتاری ملی در این حوزهها و جایگزینی الگوهای نظام سلطهای تهدید محقق میشود. با این نگرش، تمامی اقداماتی که موجب شود تا اهداف و ارزشهای حیاتی یک نظام سیاسی (زیرساختهای فکری، باورها و الگوها در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست) به خطر افتد، یا موجب ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیینکننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار آید. هدف تهدید نرم عمده ترین هدف در تهدید نرم، تاثیرگذاری بر انتخاب ها و کنترل فرایند تصمیم گیری و شیوه اطلاع رسانی و تغییر در نظام ارزش ها است که منجر به استیلای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنها می شود. بدین ترتیب «مهاجم فرهنگی» سعی می کند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فن آوری، به مبانی اندیشه و رفتار یک ملت هجوم آورد و با تغییر الگوهای رفتاری حریف و تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آنها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزش ها و رفتارهای مطلوب خویش را فراهم آورد. عرصه های تهدید نرم عرصه های «تهدید نرم» عرصه فرهنگی، سیاسی واجتماعی است. تهدیدهای فرهنگی که از آن به عنوان تهاجم فرهنگی و یا تهدید نرم یاد می شود، به دنبال ایجاد انواع بحران های فرهنگی- سیاسی در جامعه برای دستیابی به اهداف و اغراض سیاسی است. هدف اصلی از این نوع تهدید، حذف باورمندی جامعه، سلب اراده و روحیه مقاومت و در مجموع استحاله فرهنگی و سیاسی است. در این نوع تهدید تلاش می شود، ملتی دارای آرمان به ملت بی آرمان تبدیل شود و آن هم به دست خود، الگوهای رفتاری خود را در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به چالش کشاند، امروزه تهدید نرم، موثرترین کارآمدترین و کم هزینه ترین و در عین حال خطرناکترین و پیچیده ترین نوع تهدید علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومت های فیزیکی به هدف رسید، زیرا با عواطف، احساسات، فکر و اندیشه و باور و ارزش ها و آرمان های یک ملت و نظام سیاسی ارتباط دارد. ابعاد این جنگ و تهدید، گسترده تر و مخرب تر است، زیرا دین، فکر و آرمان ملت ها را آماج تهاجم خود قرار می دهد. تهدید نرم به روحیه و روان یک ملت، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند. فروپاشی روانی یک ملت می تواند، مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختاری آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب، بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد مورد نظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تاثیر پیشرفت و آزاد اندیشی آن قرار می گیرند. بنابراین قدرت نرم، توانایی کسب آنچه می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش باشد. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب چهره دوم قدرت است. به تعبیر دیگر، قدرت نرم به برنامه هایی گفته می شود که هدف آنها اطلاع رسانی یا نفوذ در افکار عمومی سایر کشورها است. ابزارهای عمده در این رابطه عبارتند از: رسانه های مکتوب. فیلم های سینمایی و تلویزیونی و مبادلات فرهنگی. نمونه های فراوانی از کاربرد تهدید نرم در صفحات تاریخ وجود دارد. در حال حاضر، همه کشورها به نوعی دیگر در معرض این نوع تهدید هستند. قدرت های استکباری، امکانات و نیروی انسانی و ابزارهای پیشرفته و پیچیده و مراکز علمی و پژوهشی خود را به صورت گسترده دراختیار این جنگ قرار داده اند. با ظهور وسایل ارتباط جمعی و رسانه های متنوع نوین، ابعاد تهدید نرم، گسترده تر و پیچیده تر شده است. در حال حاضر کشورهای اسلامی به شکل اعم و جمهوری اسلامی ایران به نحو خاص آماج حملات و تهاجمات دشمنان اسلام با روش تهدید نرم هستند. در این راستا هوشیاری و بیداری ملتها به ویژه زمامداران و رهبران سیاسی و فرهنگی آنها نقش کلیدی و اساسی در جهت مقابله با این تهدید خطرناک و حفظ هویت و آرمان های خود دارد. ابزارهاي جنگ نرم جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام مي گيرد. بنابراين تمامي ابزارهاي حامل قدرت نرم را بايد به عنوان ابزارهاي جنگ نرم مورد توجه و شناسايي قرار داد. اين ابزارها انتقال دهنده پيام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاري براي انتقال پيام از يك نقطه به نقطه ديگر هستيم. رسانه ها شامل راديو، تلويزيون و مطبوعات، عرصه هاي هنر شامل سينما، تئاتر، نقاشي، گرافيك و موسيقي، انواع سازمان هاي مردم نهاد و شبكه هاي انساني در زمره ابزار جنگ نرم به شمار ميآيند. با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزار مختلفي استفاده مي شود مي توان گفت كه به همان نسبت نيز گروه هاي مختلفي را مورد هدف و مبارزه قرار مي دهد. چه افراد و تشكلهايي هدف جنگ نرم هستند؟ همه افراد جامعه ميتوانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند. در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي. با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند. در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود. تاكتيكهاي جنگ نرم 1- برچسب زدن: بر اساس اين تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند 2- تلطيف و تنوير: از تلطيف و تنوير (مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت) استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم. 3- انتقال: انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود. 4. تصديق: تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است. 5- شايعه: شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد. 6- كليگويي: محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و... است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته ميشوند. 7- دروغ بزرگ: اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار ميگيرد. 8- پاره حقيقتگويي: گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد. 9- انسانيتزدايي و اهريمنسازي: يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيتزدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد. 10- ارائه پيشگوييهاي فاجعهآميز: در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كليگويي، پاره حقيقتگويي، اهريمنسازي و ...) به ارائه پيشگوييهاي مصيبتبار ميپردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند. 11- قطرهچكاني: در تاكتيك قطرهچكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد. 12- حذف و سانسور: در اين تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير تاكتيك هاي جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود. 13- جاذبه هاي جنسي: استفاده از غریزهی جنسی و نمادهاي اروتيكال از تاكتيكهاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره ميگيرند. 14- ماساژ پيام: در ماساژ پيام، از انواع تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و...) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد ، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد. 15- ايجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود. 16- ترور شخصيت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نميتوان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيتزدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و... وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي نیز با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و... كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه ، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند. 17- تكرار: براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند 18- توسل به ترس و ايجاد رعب: در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند. 19- مبالغه: مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند. غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند. 20- مغالطه: مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه ، شخص يا محصول ارائه داد. متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش ، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند اصول و روشهای مقابله با جنگ نرم اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهرهگیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد. براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگيهاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار ميگيرد، جان انسانها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال ميشود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار ميگيرد، افكار عمومي است. براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغپردازي رسانههاي خارجي، آگاه كنيم. اين دو مهم فقط با تقويت رسانههاي خودي و تلاش براي بينالمللي كردن اين رسانهها، ميسر است. ديپلماسي رسانهاي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مييابد؛ يكي مديريت رسانهها توسط سازمانهاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياستهاي كلان كشورها. هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسهآفرينيها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم. برخی راههای مقابله با جنگ نرم 1. گسترش دامنه و شمول فعاليتهاي فرهنگي. 2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان. 3. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم. 4. استفاده از ديپلماسي عمومي. 5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليتها: اقليتهاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفتورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند. 6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روشهاي مقابله باشد. 7. آگاهیبخشی عمومی. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
باسلام خیلی خوب بود
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|