خوش آمديد,
مهمان
|
|
آفرینش آدمی به گونه ای است که همچون تمامی سیستم های مجهز و پیچیده ، بدون پیروی از برنامه ها و دستورالعمل های مندرج در کاتالوگ های مربوط نمی تواند به طور سالم و هدفمند به حیات و بقای خود ادامه دهد.
استفاده ی مطلوب و مفید از یک دستگاه ساخته ی دست بشر که به مراتب ساده تر از سیستم پیچیده ی روح و جسم آدمی است، محتاج بهره گیری از دفترچه های ویژه ای است که سازندگان آن دستگاه در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهند. براساس این اصل علمی و تجربی که مورد تأیید و تأکید منابع وحیانی و قرآنی نیز می باشد، آفریننده و خالق انسان نیز به منظور قرار گرفتن او در فرآیند تعالی و تکامل دستورالعمل ها و احکام جامع و کاملی را توسط حاملان وحی بر بشر نازل فرموده تا ضمن پیشگیری از به هدر رفتن انرژی و توانایی های جسمی و روحی انسان ابزار و شیوه های دست یابی به مراتب والا و بالای انسانی، الهی را به وی یادآور شود. به رغم گرایش های فطری و الهی و نیز انزال کتب و ارسال رسل برای هدایت و سعادت بشر، لیکن بنا به دلایل و عللی که در این نوشتار به عمده ترین آن ها اشاره خواهد شد انسان در بسیاری موارد در دام و دامن شیطان گرفتار شده و دچار بیماری ها و آسیب های روحی، روانی و اخلاقی می شود. تعریف بدحجابی باتوجه به تعریف حجاب به عنوان یکی از اصول و ارزش های اسلامی و انسانی و تعیین حدود و چارچوب آن در منابع قرآنی و اسلامی مفهوم بدحجابی نیز به روشنی مشخص خواهد شد. منظور از حجاب، همان پوشش اسلامی به معنای پوشانیدن تمامی بدن و برجستگی های آن به جز گردی صورت و دست ها از مچ به پایین، توأم با رفتار و گفتاری است که منجر به خودنمایی و جلب نظر نامحرم نگردد. بنابراین پوشش اسلامی می بایست دو مشخصه ی بارز داشته باشد: 1. حدود شرعی مذکور (در رساله های علمیه) لحاظ شود. 2. باخودنمایی و جلب نظر و نگاه نامحرم همراه نباشد. براساس این تعریف از حجاب، مفهوم بدحجابی و مصادیق آن روشن تر می شود. به عبارتی دقیق تر استفاده از لباس ها و تن پوش های تنگ و کوتاه، با رنگ ها، نوشته ها و نقش های محرّک و آرایش های غلیظ و افراطی که اغلب با گفتار و رفتار تحریک آمیز همراه می باشد و نیز بعضاً استفاده از چادرهای نازک و بدن نما در برابر نامحرم از مصادیق بدحجابی به شمار می آیند. واژه ی بدحجاب، در سال های بعد از پیروزی انقلاب طرح و تکرار شده است. تا قبل از پیروزی انقلاب در برابر واژه ی با حجاب از عبارت بی حجاب استفاده می شد. کسانی بی حجاب تلقّی می شدند که از روسری و یا چادر برای پوشاندن حتی بخشی از موهای سر استفاده نمی کردند و نیز از لباس های کوتاه و بدن نما به عنوان پوشش استفاده می کردند.. الف -تلويزيون: تلويزيون درواقع مجموعهاي از سينما، راديو، كتاب و مطبوعات است كه به راحتي در اكثر خانهها، هتلها، هواپيماها،ترمينال ها، قطارها، اتوبوسهاي بين شهري و حتي اتومبيلهاي سواري جاي گرفته است. امروزه در مطالعات آسيبشناسانه به منظور بازشناسي علل و عوامل كاهش يا افزايش ناهنجاريهاي اجتماعي و فرهنگي نميتوان كارهاي ويژهي صداوسيما و تأثيرگذاري آنها در ذهن و زندگي مردم را ناديده انگاشت. چراكه راديو و بخصوص تلويزيون از طريق آموزش مفاهيم فرهنگي و اعتقادي و ترسيم و معرفي مصاديق بارز اسوهها و الگوهاي مثبت و منفي و تبليغ و ترويج مصرف كالاها و محصولات داخلي يا خارجي و نهادينهسازي هنجارهاي مذموم يا ممدوح و حتي در تغيير ذوق و ذائقهي مخاطبان از تأثيرگذاري كاملاً استثنايي برخوردار است. در اين ميان زنان و دختران به دليل گذراندن اوقات فراغت بيشتري پاي تماشاي تلويزيون، بيش از مردان تحت تأثير آموزهها و القائات اين رسانهها قرار ميگيرند. طبق مطالعات به عمل آمده اين واقعيت آشكارتر شده است كه بخش مهمي از آداب و عادات، نوع كالاهاي مصرفي، مدل لباس، آرايش و حتي اصطلاحات و عبارات مورد استفاده از سوي زنان و مردان جوان به شدت تحت تأثير تبليغات و تعليمات صداوسيما ميباشد. به همين دليل هيچ دولت و ملتي نميتواند (در عصر رسانهها) بدون اتكاء به اقتدار اين رسانهها در تكامل يا تنزل فرهنگي، اجتماعي مردم تأثيرگذار باشد. در جامعهي جوان ما (كه از انعطاف بيشتري در برابر رسانهها برخوردار است) براي شناخت ريشهي بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي و كمرنگ شدن ارزشهاي اسلامي و نيز شكسته شدن قبح بدحجابي ميبايست به مطالعه و بررسي عملكرد صداوسيما پرداخت، اگرچه پيشرفتهاي كمي و كيفي قابل تحسين و مهم صداوسيما در سالهاي بعد از پيروزي انقلاب قابل انكار نيست، اما متأسفانه كاستيها و ضعفهاي عدهاي در فرآيند عملكرد تلويزيون ملاحظه ميشود كه بدون بازكاوي و رفع آنها نميتوان شاهد كاهش آسيبهاي اجتماعي عليالخصوص مسألهي بدحجابي و روابط نامناسب گروهي از زنان و مردان در جامعه بود. لذا ذيلاً عمدهترين اشكالات و كاستيهاي موجود در رسانهي ملي كه در رشد و افزايش فساد و بدحجابي در جامعه دخالت دارند را مرور ميكنيم: 1- ماهيت ايدئولوژيك و آرماني انقلاب اسلامي باعث گرديده است تا متوليان سيما در طول سالهاي انقلاب اسلامي در استفاده از الگوهاي ارائه شده از سوي ليبرال سرمايهداري غرب و سوسياليسم شرق جانب احتياط و حتي مقابله را برگزيده و در توليد و توزيع محصولات خود مستقل عمل نموده و به تواناييهاي خود اكتفا نمودهاند. علاوه بر محدوديت فوق كمتجربگي و ندانمكاريهاي مديران و دستاندركاران توليد و توزيع برنامههاي سيما موجب فراهم آمدن زمينههاي افزايش معضلات متعدد در فرآيند فعاليت صداوسيما گرديده است. روي آوردن گروهي از مخاطبان سيما به رسانههاي غربي و در نتيجه سست شدن اعتقادات آنان به ارزشهاي ديني از جمله حجاب و پوشش اسلامي از جمله آثار و عوارض ناخوشايند معضل مذكور بود. 2- دفاع غلط و بعضاً متعصبانه وغيرعالمانه از اصول و اسوهها و الگوهاي اسلامي و اخلاقي از يكسو و مقابله و نفي ناشيانه (و نه نقد عالمانه) فرهنگ و ارزشهاي بيگانه از سويي ديگر نيز در رشد و گسترش فساد و بدحجابي و ناهنجاريهاي اجتماعي نقش مؤثري را به عهده داشت. به عنوان مثال: تكرار سوژههاي منفي از روستاييان ساده، صادق و بيريا به عنوان افراد سادهلوح، نادان و بيسواد و بينزاكت تحت عنوان دهاتي و يا دادن نقشهاي منفي (نظير همسر معتاد، فضول، سخنچين، خرافاتي، بيسواد، بداخلاق و ...) به زنان باحجاب و برعكس ارائهي الگوهاي برتر در قامت زنان بدحجاب اما متخصص، محقق، پزشك، مهندس، داروساز و ... يكي از بهترين و مؤثرترين شيوههاي تبليغي (نامحسوس و تأثيرگذار) عليه حجاب و پوشش اسلامي زنان مسلمان و اشاعهي بدحجابي در سطوح مختلف جامعه ميباشد. به عبارت روشنتر اين شيوهي تبليغ رسانهي ملي اين نگرش را در بين مخاطبان آسيبپذير نهادينه ميكند كه: اصول، ارزشها و حجاب اسلامي، تداعيكنندهي خرافات، بيسوادي، اعتياد، عقب ماندگي بوده و رفاه، تكنولوژي، پيشرفت و ترقي و علم و دانش با حفظ حجاب اسلامي و رعايت شؤونات ديني به طور كامل در تعارض ميباشد. 3- با تغيير دولتها و جابجايي احزاب، ميزان بهرهبرداري جناحي و حزبي از رسانهي ملي و تغيير و تحريف و تحليل اخبار و رويدادها و واقعيتهاي موجود جامعه در جهت تأمين منافع و مطامع باندها و جناحهاي صاحب قدرت و ناديده گرفتن نيازها و مطالبات مخاطبان صداوسيما افزايش يافته و در نتيجه بسياري از مخاطبان اعتماد خود را نسبت به جايگاه و صداقت مديران رسانهي ملي از دست داده و به رسانههاي پرنفوذ بينالمللي روي ميآورند. حاصل اين معضل چيزي نيست جز اشاعهي فرهنگ بيگانه با همهي آثار و عوارض تلخ آن از جمله شكسته شدن قبح بدحجابي و شايع شدن مدها، آرايشهاي مضحك، اختلاط زنان و مردان در معابر و اماكن عمومي. 4- محدود كردن سخنرانان، انديشهورزان و صاحبنظران فرهنگي، ديني و سياسي و اجتماعي به چند چهرهي سرشناس و تكراري، يكي ديگر از عوامل تأثيرگذار در فرآيند كمرنگ شدن باورهاي ديني و فرهنگي مردم و محروم شدن مردم از درك نقطهنظرات كارشناسان لايق و باكفايت در حوزهي مسايل مهم از جمله مسألهي حجاب و ارتباطات اجتماعي بين زنان و مردان جوان بوده است. 5- عدم شناخت فلسفهي وجودي و كار ويژههاي تلويزيون و استفادهي نادرست (به جاي تريبون و منبر خطابه و سخنراني) از آن ضمن به هدر دادن سرمايهي كلان اين رسانهي پر هزينه،زمينههاي بيتوجهي و بياعتنايي مخاطبان نسبت به آموزههاي حاصل از تلويزيون و شرطي شدن منفي آن در برابر پند و اندرز و موعظه را فراهم ميسازد. همچنين در بسياري از موارد از تلويزيون به جاي راديو استفاده ميشود در حاليكه كاركرد راديو با سخنراني و خطابه بيشتر هماهنگ ميباشد تا تلويزيون. ب – سینما بحث در مورد مسایل مربوط به سینما بسیار است اما در این جا به این مقدار اکتفا می شود که: سینمای بعد از انقلاب به رغم تحولات و دگرگونی های مفید و لازم، به ویژه در دهه ی اول انقلاب (به لحاظ کیفی) در سال های بعد از جنگ به خصوص در دهه ی 80 به افول گراییده است. با نگاهی اجمالی و مقایسه ای به فیلم های سینمایی مربوط به سال های دهه 60 تا سال های دهه 80 این واقعیت به خوبی آشکار خواهد شد که پوشش و حجاب زنان در دهه های فوق الذکر به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. در اکثر فیلم های سینمایی دهه ی 60 زنان از حجاب و پوشش کامل تر و ساده تری برخوردار بوده، از زیورآلات، آرایش های غلیظ، تن پوش های عجیب و غریب و لوازم لوکس و غیر ضروری در زندگی آنان کمتر دیده می شد. در حالی که در فیلم های تولید شده در سال های دهه 80 موارد بسیار کمتر دیده می شود که زنان با حجاب و بدون استفاده از آرایش های جلب کننده نظر و نگاه نامحرم ایفای نقش کنند. بدیهی است فرآیند فوق در شکسته شدن قبح گرایش به بدحجابی، آرایش های غلیظ و عادی شدن ارتباطات نامناسب بین زنان ومردان در سطوح مختلف جامعه تأثیر غیر قابل انکاری داشته و دارد که بهره مندی از این رسانه را نیز تأمل انگیز می نماید. مطبوعات از طریق چاپ و انتشار اخبار، داستان های دنباله دار و رویدادهای گوناگون و نیز معرفی کتاب ها، فیلم های سینمایی، مصاحبه با افراد و اشخاص علمی، فرهنگی، هنری، تحلیل علل و راه های مقابله با ناهنجاری های اجتماعی و نقد و بررسی کارشناسانه و برون داد فعالیت های قهرمانان مثبت و منفی در حوزه های مختلف زندگی و ده ها مورد و محور دیگر می تواند در تعیین و ترسیم رویکرد فرهنگی، اجتماعی مردم به ویژه اقشار باسواد سهم بسیار وسیع و گسترده ای داشته باشد. مطبوعات کشورمان اگر چه در سال های طولانی (قریب به سه دهه گذشته) نقش عمده ای در رشد و بالندگی فکری و فرهنگی مخاطبان خود داشته اند، امّا نباید فراموش کرد که بنا به دلایل ذیل به نوعی در رشد ناهنجاریهای اجتماعی از جمله شکسته شدن قبح بدحجابی و گرایشات لایه هایی از نسل جوان به سطحی نگری، رفاه طلبی، خودآرایی و خودنمایی و خرید و مصرف رقابت آمیز کیف، کفش ، لباس، لوازم آرایش در جهت جلب توجه جنس مخالف و روابط و اختلاط زن و مرد نیز تأثیرگذار بوده اند. ج- مطبوعات 1 – سیاست زدگی مطبوعات (به دلیل غیبت احزاب از عرصه فعالیت های سالم و هدفمند) و حاشیه ای تلقی شدن رسالت اصلی (فکری، فرهنگی، هدایتی) آن ها و در نتیجه فرو غلتیدن در دام و دامن احزاب و باندهای مختلف سیاسی و اقتصادی به منظور به دست آوردن قدرت و ثروت بیشتر. فرآیند بیمار فوق (در برخی مطبوعات) بنیه ی فرهنگی، علمی، ادبی و معرفتی و معنوی مخاطبان را تضعیف نموده و مسایل و موضوعات سطحی و مقطعی و زودگذر را در نگاه خوانندگان مطبوعات افزایش داده است. 2 – ابهامات قانونی و حقوقی در حوزه ی فعالیت های مطبوعاتی باعث گردیده برخی از متولیان و گردانندگان مطبوعات آگاهانه و یا ناآگاهانه با درج مطالبی با گرایش های لیبرالیستی در حوزه ی فرهنگ، اخلاق و معاشرت زنان و مردان به نوعی بر دامنه ی ناهنجاری های اجتماعی، مفاسد اخلاقی و بدحجابی و بی عفتی بیفزایند. در طول سال های بعد از انقلاب کم نبوده اند مجلات و نشریاتی که به دلیل ابهام در مواد مصوب قانون مطبوعات و چالش های فرساینده در این خصوص با چاپ و انتشار رمان ها و داستان های دنباله دار و گزارش های و مقالات و استفاده ی ابزاری از جذابیت های زنانه در تبلیغ کالاهای مصرفی و به دنبال آن رواج اختلاط زنان و مردان و روابط ناسالم دختران و پسران و گسترش بدحجابی و خودنمایی و خودآرایی در سطح جامعه تلاش نموده اند. در موارد متعددی شاهد چاپ مقالاتی در خصوص اعتیاد، طلاق، بی سوادی، فقر، فساد، افسردگی و اضطراب، ... در برخی مطبوعات بوده ایم که به عنوان زینت صفحه تصویر زنی با چادر و حجاب اسلامی به چاپ رسیده است. به عبارتی هر کجا (در مطبوعات مورد نظر) فساد، تباهی، فقر و بی سوادی وطلاق و افسردگی هست قامت یک زن مسلمان محجبه هم دیده می شود. (بهترین و مؤثرترین شیوه ی تبلیغ علیه حجاب اسلامی). با توجه به بالا رفتن سطح سواد زنان جامعه تأثیرگذاری مطبوعات نیز بیشتر شده است. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
باسلام خیلی خوب بود
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|