دوشنبه, 17 ارديبهشت 1403

 



موضوع: سرمقاله

سرمقاله 10 سال 2 هفته ago #71406

روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان "چرا به تماشای مراسم اعدام می‌رویم؟"

از برپاکردن دار یا آوردن جرثقیل، گذاشتن چهارپایه، پوشش خاص و ترسناک مأموران اعدام، آوردن محکوم با یک خودروی سرپوشیده تا...؛ اما یک شباهت تأمل‌برانگیز نیز دراین‌میان خود را نشان می‌دهد و آن هجوم مردم، به‌خصوص جوانان، در تاریکی نیمه‌شب برای تماشای مرگ محکومان به اعدام است.
در اینکه قصاص قاتلان به این شیوه درست است یا نه، خود بحثی جداگانه است که سال‌هاست در رسانه‌ها و مجامع حقوقی، اجتماعی و حتی فرهنگی درخور توجه قرار می‌گیرد. برخی با استناد به اصول حقوقی و براساس آموزه‌های مذهبی، آن‌را امری درست و بجا می‌دانند و گروهی نیز با استناد به علومی همچون روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و به‌میان‌کشیدن مسائل حقوق بشری، با شیوه اجرای قصاص مخالفت می‌کنند.
دیدن صورت یک مرده عموماً یک تصویر نازیبا و روح‌آزار است؛ به‌همین‌دلیل بسیاری از مردم از دیدن صورت جسدهایی که بر سر راهشان قرار می‌گیرد، روی می‌گردانند و یا شبکه‌های تلویزیونی دنیا از نشان‌دادن چهره افراد در حال مرگ یا مرده منع شده‌اند و حتی فیلم‌های سینمایی که این تصاویر را نشان می‌دهند، از سوی متخصصان علوم رفتاری و روان‌شناسان و جامعه‌شناسان تقبیح می‌شوند.
اتفاقی که در مراسم اعدام قاتلان روح‌الله داداشی، قوی‌ترین مرد ایران و دکتر سرابی، پزشک متخصص، رخ داد، نگارنده را به‌سوی دو سؤال رهنمون می‌کند:

*چرا به تماشای اعدام می‌رویم؟

اعدام حادثه‌ای از پیش‌ تعیین‌شده است که سرانجام آن بدترین اتفاق ممکن (یعنی مرگ) است. چیزی که هیچ‌کس در وهله اول برای خودش نمی‌خواهد و در مراحل بعد برای دیگران نیز آرزو نمی‌کند.
برخی خون‌خواهی مقتول و کینه از قاتل را از علل هجوم برای تماشای مراسم اعدام می‌دانند، به‌خصوص اگر مقتول محبوبیتی هم در میان مردم داشته باشد. اما گزارش‌های منتشر شده رسانه‌ها دراین‌باره نشان می‌دهد برخی که برای تماشای جان‌دادن قاتل می‌روند، چندان راضی به خانه برنمی‌گردند.
برخی هیجان موجود در این صحنه را علت این استقبال می‌دانند و آن‌را به مسائلی مانند نبود هیجان کافی و سالم در زندگی جوانان مربوط می‌دانند.

* از تماشا چه حاصل می‌شود؟

اولین پاسخی که به این سؤال داده شده و می‌شود و البته فلسفه وجودی اعدام در ملاءعام را نیز تشکیل می‌دهد، «عبرت سایرین» است. «سایرین» همین افرادی هستند که نیمه‌شب خواب نوشین خود را رها می‌کنند و کیلومترها راه می‌کوبند و جایی را انتخاب می‌کنند تا مسلط بر طناب دار باشند.
این پاسخ خود سؤالات دیگری را به دنبال دارد.آیا آدمی این قدر برای عبرت گرفتن حریص است؟ آیا آنان که تمایلی به دیدن صورت مسخ‌شده جنازه‌ بر دارشده نشان نمی‌دهند، استعداد عبرت گرفتن ندارند؟

آیا زمانی‌که قاتلی که همه‌چیز خود را باخته است، گردن‌ فراز می‌گیرد، نعش مرده‌اش بر سر دار، جسد یک قهرمان به‌نظر نمی‌آید؟ و دست‌آخر اینکه آیا دستگاه‌های مجری این‌گونه برنامه‌ها به اهداف تعیین‌شده خود رسیده‌اند؟
بدون تردید طرح منطقی این سؤالات و هزاران سؤال دیگر که به اذهان دیگری متبادر می‌شود، در فضایی آرام و برخورد منطقی با آن‌ها، به مجموعه‌ پاسخ‌هایی مستدل و قدرتمند منجر می‌گردد که می‌تواند نقشه راه همه دستگاه‌های مسئول امنیت فردی و اجتماعی شود.

نتیجه : این سرمقاله یک سرمقاله تحلیلی است

گاهی اوقات بدترین اتفاق ( یعنی مرگ ) صورت نمی گیرد چون در بعضی موارد قاتلی پای چوبه دار می رود ولی توسط اولیای دم بخشیده می شود و مادر مقتول فقط یک سیلی به صورت قاتل پسرش آتش انتقام را خاموش می کند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

سرمقاله 9 سال 11 ماه ago #88074

از انتخاب درست وموضوع جالب و مهم تان متشكرم. حق با شماست . مردم ما نياز به فرهنگ سازي دارند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: معصومه هدهدي