پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: شخصیت معاویه لعنت الله

شخصیت معاویه لعنت الله 9 سال 6 ماه ago #102462

معاويه‌

معاويه‌ داراي‌ مآثري‌ بوده‌ است‌ كه‌ از جهت‌ شمارش‌ احصاء نمي‌گردد: از جمله‌ آنكه‌ او بر زبان‌ خدا و پيامبرش‌ لعنت‌ شده‌ است‌. مفسّرين‌ شجرة‌ ملعونة‌ در قرآن‌ را به‌ بني‌اميَّه‌ تفسير كرده‌اند. روزي‌ پيغمبر او را ديدند كه‌ دهانة‌ مركب‌ برادرش‌ يزيد را مي‌كشد فرمودند: لَعَنَ اللهُ الْقَائِدَ وَالْمَقُودَ «خداوند لعنت‌ كند زمامدار را، و آن‌ كه‌ زمامش‌ به‌ دست‌ اوست‌.»

و از جمله‌ آنكه‌ او بر غير اسلام‌ مي‌ميرد به‌ روايت‌ عبدالله‌ بن‌ عمر كه‌ گفت‌: از رسول‌ خدا شنيدم‌ كه‌ مي‌گفت‌: يَطْلُعُ عَلَيْكُمْ رَجُلٌ يَمُوتُ عَلَي‌ غَيْرِ سُنَّتِي‌! «اينك‌ بر شما وارد مي‌شود مردي‌ كه‌ بر غير سنَّت‌ من‌ مي‌ميرد!» و معاويه‌ وارد شد.

و از جمله‌ آنكه‌ وي‌ رأس‌ و رئيس‌ فئة‌ باغيه‌ (گروه‌ ستمگر و متجاوز) بود كه‌ عمّار را كشتند.

و از جمله‌ آنكه‌ او فرزند كسي‌ است‌ كه‌ جنگها را بر ضدِّ رسول‌ الله‌ قيادت‌ مي‌نمود، و او پسر هند جگر خوار (ابن‌آكِلَةِ الاكْبَاد) بوده‌ است‌.

و از جمله‌ آنكه‌ وي‌ در زماني‌ كه‌ به‌ عنوان‌ و اسم‌ اسلام‌ حكومت‌ مي‌نمود شرب‌ خمر مي‌كرد. (دلائل‌ الصِّدق‌ ج‌ 3 ص‌ 213 به‌ نقل‌ از مسند احمد - آية‌الله‌ حكيم‌ شيخ‌ محمدحسن‌ مظفّر در كتاب‌ «دلائل‌الصّدق‌» طبع‌ بوذرجمهري‌ 1373 هجريّة‌ قمريّه‌ در جزء سوم‌ قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 212 و ص‌ 213 گويند: و تعجب‌ نمي‌كنم‌ از عمر كه‌ از سخن‌ معاويه‌ اظهار شكّ نمود سپس‌ امور را به‌ هواي‌ او سپرد و در زيّ جبروتيّت‌ و لباس‌ و تجمّل‌ مشابه‌ قياصرة‌ روم‌ به‌ او گفت‌: لا آمُرُك‌ و لا أنْهاك‌! «نه‌ امرت‌ مي‌كنم‌ و نه‌ نهيت‌!» و آيا اعمال‌ معاويه‌ بر عمر مشتبه‌ بوده‌ است‌ در حالي‌ كه‌ وي‌ مرد بي‌باك‌ و دريده‌ و لااُبالي‌ و مهتوك‌ السّتر بوده‌ است‌؟ ابن‌ أبي‌ الحديد - «شرح‌ نهج‌ البلاغه‌» از طبع‌ قديم‌ ج‌ 4 ص‌ 60 و از طبع‌ جديد ج‌ 16 ص‌ 131 - در شرح‌ نامة‌ اميرالمومنين‌ به‌ عمروبن‌ عاص‌ كه‌ مي‌فرمايد: فإنَّك‌ قد جَعَلْت‌ دَينَك‌ تَبَعاً لدنيا امْري‌ٍ ظاهر غَيُّه‌ مَهتوكٍ سِتْره‌، مي‌گويد: اما مهتوك‌ الستر بوده‌ است‌ زيرا وي‌ كثير الهزل‌ و الخلاعه‌ و داراي‌ جليساني‌ و شب‌ نشيني‌هائي‌ بوده‌ است‌. معاويه‌ توقير نيافت‌ و مراعات‌ قانون‌ رياست‌ را ننمود مگر آن‌ زمان‌ كه‌ بر اميرالمومنين‌ علیه السلام خروج‌ كرد و نياز به‌ داشتن‌ ناموس‌ و سكينه‌ گرديد وگرنه‌ او در ايّام‌ عثمان‌ داراي‌ تهتّك‌ شديد بود و به‌ هر عمل‌ قبيحي‌ انگشت‌ نما بود. معاويه‌ در ايام‌ عمر مقدار كمي‌ از زشتيهايش‌ را از ترس‌ او پنهان‌ مي‌داشت‌ إلاّ آنكه‌ لباس‌ حرير و ديبا مي‌پوشيد و در ظرفهاي‌ طلا و نقره‌ آب‌ مي‌خورد و بر استرهائي‌ سوار مي‌شد كه‌ داراي‌ زين‌هاي‌ مُحلّي‌ به‌ طلا و نقره‌ بود و بر روي‌ آنها نمايش‌ ديبا و نقش‌ و نگار مجلّل‌ مشهود بود و در آن‌ هنگام‌ جوان‌ بود و آثار شهوات‌ جواني‌ و مستي‌ سلطنت‌ و فرماندهي‌ و طغيان‌ عشق‌هاي‌ مجازي‌ ديدة‌ هركس‌ را متوجّه‌ مي‌نمود. مردم‌ از او در كتب‌ سير نقل‌ كرده‌اند كه‌ وي‌ در ايّام‌ عثمان‌ در شام‌ شراب‌ مي‌نوشيد و اما بعد از وفات‌ اميرالمومنين‌ علیه السلام و استقرار امر ولايت‌ براي‌ او اختلاف‌ كرده‌اند. بعضي‌ گفته‌اند: در پنهاني‌ شراب‌ مي‌خورد و بعضي‌ گفته‌اند: شراب‌ نمي‌خورد. امام‌ هيچ‌ اختلافي‌ نيست‌ كه‌ او غِناء را گوش‌ مي‌داد و بر آن‌ به‌ وجد و طرب‌ مي‌آمد و مال‌ و صله‌ بر آن‌ كار مي‌داد.

در اينجا كه‌ كلام‌ ابن‌ابي‌الحديد خاتمه‌ مي‌يابد. آية‌ الله‌ مظفّر مي‌گويد: من‌ مي‌گويم‌: معاويه‌ بعد از استقرار امر ولايت‌ بر او نيز شرب‌ خمر مي‌كرده‌ است‌ به‌ جهت‌ آنكه‌ در «مسند» احمد - ج‌ 5 ص‌ 347 - از عبدالله‌ بن‌ بريدة‌ أسلمي‌ روايت‌ شده‌ است‌ كه‌ او گفت‌: من‌ با پدرم‌ بر معاويه‌ وارد شديم‌، ما را بر روي‌ فرش‌ بنشانيد سپس‌ براي‌ ما طعام‌ آورد، بخورديم‌ و پس‌ از آن‌ شراب‌ آورد. معاويه‌ از شراب‌ بخورد و به‌ پدرم‌: بريده‌ داد. پدرم‌ به‌ او گفت‌: از وقتي‌ كه‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه وآله وسلّم آن‌ را حرام‌ كرده‌ است‌ من‌ شراب‌ ننوشيده‌ام‌. و البتّه‌ معلوم‌ است‌ كه‌ مثل‌ بريده‌ اگر خوف‌ از معاويه‌ نداشت‌ و استقرار امر براي‌ وي‌ نبود كسي‌ نبود كه‌ از معاويه‌ چشم‌پوشي‌ كند. از اينها كه‌ بگذريم‌ در تتمّة‌ همين‌ حديث‌ آمده‌ است‌ كه‌ عبدالله‌ مي‌گويد: پس‌ از آن‌ معاويه‌ گفت‌: من‌ زيباترين‌ جوانان‌ قريش‌ بودم‌ و سپيدترين‌ دندانها را داشتم‌. و اينك‌ از تمام‌ لذّتهائي‌ كه‌ در جواني‌ مي‌بردم‌ لذّتي‌ نمي‌برم‌ غير از شير و يا شخص‌ خوش‌ گفتاري‌ كه‌ با من‌ سخن‌ بگويد. و اين‌ گفتار به‌ خوبي‌ مي‌رساند كه‌ الآن‌ كه‌ به‌ سن‌ پيري‌ رسيده‌ است‌ و تمام‌ لذّات‌ از او رخت‌ بربسته‌ است‌ غير از لذّت‌ شير و لذت‌ گفتگوي‌ با مرد خوش‌ گفتار، بنابراين‌ شراب‌ ديگر براي‌ او لذّت‌ بخش‌ نمي‌باشد به‌ همان‌ گونه‌ كه‌ در سنّ جواني‌ به‌ او لذّت‌ مي‌داده‌ است‌. فيا سوأة‌ له‌ و لمن‌ يواليه‌! «پس‌ چه‌ قدر اسف‌ انگيز است‌ حال‌ او و حال‌ آن‌ كس‌ كه‌ هوادار اوست‌!» )

و از جمله‌ آنكه‌ او پسر زنازاده‌ را به‌ غير پدرش‌ ملحق‌ كرد، و از جمله‌ آنكه‌ براي‌ قتل‌ اولياء خدا و صالحان‌ در عسل‌ سمِّ مخفيانه‌ ريخت‌ و گفت‌: إنَّ لِلّهِ جُنُوداً مِنْ عَسَلٍ. «خداوند براي‌ كشتن‌ مالك‌ اشتر لشگرياني‌ از عسل‌ دارد كه‌ به‌ او مي‌رسند و او را نابود و هلاك‌ مي‌سازند.»

و از جمله‌ آنكه‌ دزدان‌ و قطَّاعان‌ طريق‌ را دور خود گرد آورد و با قوّه‌ و سلاح‌ كامل‌ تجهيز نمود براي‌ غارت‌ و كشتار زنان‌ و اطفال‌ و آتش‌ زدن‌ خانه‌ها بر روي‌ صاحبانش‌.

و از جمله‌ دارا بودن‌ اوست‌ راههاي‌ مختلف‌ مكر و كذب‌ و خدعه‌ را كه‌ به‌ انحاء مختلف‌ انجام‌ مي‌داد.

و از جمله‌ كراهت‌ شديد وي‌ از اهل‌ حق‌ و صاحبان‌ عدل‌ بود. و از جمله‌ اعلان‌ سبّ و لعن‌ براي‌ اولياي‌ خدا. و از جمله‌ برگرداندن‌ خلافت‌ را به‌ وراثت‌.

منبع : امام شناسی ج 18 ص 435
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حسین بهنام