شنبه, 15 ارديبهشت 1403

 



موضوع: بازاریابی پارتیزانی(چریکی) چیست؟

بازاریابی پارتیزانی(چریکی) چیست؟ 9 سال 10 ماه ago #88899

بازاریابی پارتیزانی(GUERRILLA MARKETING) همانطور که توسط جی کنراد لوینسون در کتابی با عنوان “بازاریابی پارتیزانی” در سال ۱۹۸۲ تشریح شد، روشی نامنظم و غیرمعمول در انجام فعالیت های ترفیعی بر مبنای یک بودجه بسیار کم است. چنین ترفیعات و پیشرفت هایی گاهی اوقات به گونه ای طراحی می شوند که مخاطب هدف، حتی از وجود آنها بی اطلاع است و این ترفیعات نوعی بازاریابی پنهان یا سری است. (که بازاریابی مخفیانه نیز نامیده می شود)

اصول بازاریابی پارتیزانی

بازاریاب پارتیزانی باید خلاق باشد و روش های نامنظم و غیرمعمول ارتقا و پیشبرد را طراحی و تدبیرکند. او باید کلیه ارتباطات و تماس های خود را، چه حرفه ای و چه شخصی به‌کارگیرد و نیز شرکت ومحصول آن را آزمون کند و به دنبال منابع تبلیغاتی باشد. بسیاری از اشکال تبلیغ، می توانند بسیار ارزان و آزاد باشند.

با وجود آنکه امروزه این موارد امکان پذیر هستند، لیکن بازاریابی پارتیزانی یک روند کلی شده است. دیگر هیچ حربه
ساده ای در کسب و کار کوچک وجود ندارد و در حقیقت، ۵۰۰ شرکت موفق امروز، در حال جهش به سمت منازعه و رقابت در راستای افزایش تعداد خود هستند. جنرال الکتریک، یاهو، سیتی گروپ، سونی اریکسون و نایکی همگی اصول و اقدامات بازاریابی پارتیزانی را به مرحله اجرا گذاشته اند.

بازاریابی پارتیزانی یک واژه و مفهوم تعریف شده به شکلی مبهم است که اخیرا به عنوان توصیف گر بسیاری از انواع روشهای سنتی به‌کارگرفته شده است. این روشها عبارتند از:



* بازاریابی ویروسی(Viral) از طریق شبکه های اجتماعی
* بازاریابی محیطی Ambient

* بازاریابی حضوری Presence

* بازاریابی ریشه ایGrassroots

* بازاریابی گزینشی Alternative

* بازاریابی کلامی Buzz

* بازاریابی پنهان یا سری Undercover

* بازاریابی تجربی Experiental

ارزیابی چریکی بر پایه اصول و باورهای زیر استوار است:

* در بازاریابی چریکی به جای حدس و گمان‌های شخصی، اصول روانشناسی انسانی یعنی روش‌های فکر کردن و واکنش نشان دادن مردم ملاک عمل قرار می‌گیرد.

* تمرکز بازاریابی چریکی بیشتر بر روی سود است تا فروش. از آنجا که در این روش بودجه زیادی صرف بازاریابی نمی‌شود، بنابراین بازاریاب‌ها سعی می‌کنند به جای استفاده از روش‌هایی که نیازمند تلاش و فعالیت بیشتر است بر استفاده از طرح‌ها و روش‌های زیرکانه‌تر و هوشمندانه‌تر تمرکز کنند. به عبارت دیگر کیفیت سرمایه‌گذاری (و نه کمیت آن) مهم‌ترین عامل در جای گرفتن در حافظه مشتری‌ها است.

* معیار اندازه‌گیری میزان موفقیت بازاریابی چریکی، تعداد تماس‌ها و ملاقات‌هایی است که بازاریاب‌ها در یک مقطع زمانی معین با مخاطبان خاص خود برقرار می‌کنند.

* بازاریابی چریکی از اجزای متعددی تشکیل یافته است که تمامی این اجزا با هم تعامل و وحدت مشترک دارند و هر یک دیگری را کامل می‌کند.

* در بازاریابی چریکی به جای رقابت با اشخاص و شرکت‌ها برقراری هر گونه رابطه با دیگران بر پایه همکاری و تعامل متقابل صورت می‌گیرد. بازاریابی «تو» به جای بازاریابی «من»، گفت‌وگو به جای گفتن.در بازاریابی چریکی فرد باید رقایت را فراموش کرده و بیشتر بر همکاری با کسب و کارهای دیگر تمرکز نماید.

* بازاریابان پاریتزانی باید همواره ترکیبی از روشهای بازاریابی را در یک رشته اقدامات و عملیات به‌کارگیرند و از تکنولوژی روز به عنوان ابزاری برای توانمندسازی بازاریابی به کار گیرد.

* بازاریابی چریکی برای رشد و توسعه فعالیت‌های شرکت روی سه محور خاص تمرکز می کند:

مشتریان جدیدی که آنها را مشتریان فعلی معرفی می‌کنند (referral marketing).

افزایش تعداد معاملات با مشتریان فعلی.
افزایش حجم ریالی معاملات با مشتریان فعلی.
ویژگی های بازاریابان و فروشندگان پارتیزانی

روان شناسان ویژگی های افراد خلاق را مورد بررسی و مطالعه قرار داده اند. در پژوهش هایی که توسط استینر (1965) و بارون (1969) و بارباراکلارک(1979) صورت گرفته، صفت های ذیل به عنوان ویژگی های افراد خلاق، که عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است:

ـ دارای گنجایش ذهنی و فکری زیادی هستند (تیزهوش تر از دیگرانند)؛

ـ علاقه آن ها به مسایل علمی، هنری، فرهنگی و اجتماعی بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است؛

ـ درباره مسایل انتزاعی، در مقایسه با مسایل عینی و ملموس، بهتر و عمیق تر می اندیشند؛

ـ دوست دارند که در مباحثه عقیده خود را بیان کنند، ولی اصراری به تحمیل عقاید خود ندارند؛

ـ انعطاف پذیرند و بیانشان دارای طنز است؛

ـ علاقه به سوال و پرسش دارند و بسیار کنجکاوند؛
محافظه کار نیستند و بیش تر ریسک پذیرند؛

ـ علاقه های متنوع و فراوانی دارند و دارای فرایندهای غیر متعارف فکری هستند؛

ـ در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بیش تری برخوردارند؛

ـ دارای زندگی تخیلی بوده و درگیری بیش تری با رویاهای خیالی دارند؛

ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند که از راه و روش زندگی دیگران پیروی کنند؛

ـ اعتماد به نفس خوبی دارند و در مقابل ناکامی ها کم تر دلسرد و مایوس می شوند؛
ـ از معیارها، رسوم و ارزش های اجتماعی، که به نظرشان قابل قبول نیستند، کم تر پیروی کرده و بیش تر متکی به قضاوت شخصی خود هستند؛

ـ در رابطه با دیگران رُک و صریح و درست کارند؛

ـ به مسایل فلسفی همچون مذهب، ارزش ها، معنی زندگی و این قبیل امور توجه می کنند؛

ـ بر غرایز خود تسلط بیش تری داشته، شخصیت رشد یافته تری دارند و کم تر دارای اختلال روحی و روانی می شوند؛

ـ دارای حافظه ای قوی بوده و به جزییات مسایل توجه دقیق دارند و توانایی انجام کارهای پیچیده را نیز دارند.



مراحل اجرای بازاریابی پارتیزانی

سازمانی که پیگیری استراتژی بازاریابی پارتیزانی را انتخاب می کند، به این مسیله آگاه است که بازاریابی یک فرایند و نه یک رویداد است. لوینسون، یک حمله بازاریابی گام به گام را مطرح می سازد که به پارتیزان کمک می کند تا جنگ های واقعی را برای تولید سود برنده شود:

گام (۱): بازار را جستجوکنید. این امر در گرو جستجوی بازار، محصول، خدمت، گزینه های رسانه ای، رقابت، مشتریان، تکنولوژی و مزیتهایی که می تواند حاصل سازد و ترکیب شدن با شرکای بالقوه بازاریابی می باشد.
گام (۲): فهرستی از سودها و مزیت ها بنویسید. این کار شامل دعوت کردن مشتریان به بحث و مشارکت در تکمیل فهرست با ذکر مزیتهایی است که شرکت قبلا آنها را مزیت تلقی نکرده بود. با این فهرست، شرکت مزیت رقابتی خود را تعریف می کند و این ویژگی منجر به اتخاذ تصمیمات در مورد سیاست اصلی برنامه بازاریابی می شود.

گام (۳): حربه های بازاریابی را که شرکت در حملات خود به کارخواهد گرفت، انتخاب کنید. در مورد ترتیب و اولویت بکارگیری و اجرای این حربه ها تصمیم گیری کنید. چه کسی مجری خواهد بود و حربه ها را پیگیری خواهدکرد و تاریخ دقیق اجرای هر حربه چه زمانی خواهدبود.

گام (۴): برنامه بازاریابی طراحی و بر اهداف خاص بازاریابی شرکت جهت دستیابی تمرکز کنید.

گام (5):یک تقویم پارتیزانی ایجاد کنید، زیرا تصمیم گیری و اجتناب از حوادث از این طریق آسانتر خواهد شد.

گام (6): اصلاحات و تنظیماتی را با شرکای بازاریابی به شکل ترکیبی اعمال کنید، این کسب و کارها با شرکا می توانند به تجارت از طریق افزایش عرضه بازار ضمن به اشتراک گذاشتن هزینه های بازاریابی کمک نمایند.
گام (7):حمله بازاریابی پارتیزانی را با اجرای حربه ها آغاز کنید. هیچ دلیلی برای اجرای یکباره همه حربه ها وجود ندارد و حمله را با سرعتی مناسب هم از لحاظ هیجانی و هم از لحاظ مالی اجرا نمایید.

گام (8):حمله را حفظ و پشتیبانی کنید زیرا حمله با عمل آنی و کوتاه نتایج آنی و زودگذر ارایه می دهد.

گام (9):حمله را ارزیابی و سنجش کنید، زیرا سنجش اثربخشی بازاریابی امری حیاتی است و اگر سازمانی آمار و ارقام را به اطلاعات بدل کند می تواند اثربخشی بودجه بازاریابی را چند برابر کند.

گام (10):حمله را در کلیه حوزه ها و زمینه ها مانند: پیام، انتخاب رسانه، حربه ها و بودجه بهبود بخشید و هرگز تغییر و تحول را در یک فرآیند ایجاد نکنید و هم زمان در تمام موارد بهبود هایی را صورت دهید.



تفاوتهای بازاریابی سنتی و پارتیزانی

لوینسون، ۱۲ مورد را به عنوان تفاوتهای میان بازاریابی سنتی و پارتیزانی مطرح کرده است که در ادامه بیان می شوند.
1- بازاریابی سنتی نیازمند آن است که شما پول یا سرمایه خود را در فرایند بازاریابی سرمایه گذاری کنید. بازاریابی پارتیزانی می‌گوید سرمایه گذاری اولیه شما باید زمان، انرژی و تصویرسازی ذهنی باشد.

2- بازاریابی سنتی ابزاری برای کسب و کارهای بزرگ و پیشنهاد دهنده تاکتیک‌هایی در ارتباط با شرکتهای عظیم و بودجه های کلان آنهاست. بازاریابی پارتیزانی، در کسب و کارهای کوچک به کارمی رود.

3- بازاریابی سنتی چگونگی انجام بهینه کسب و کار را از طریق فروش اندازه گیری می کند ولی سنجش اولیه در بازاریابی پارتیزانی مربوط به سود است.

4- بازاریابی سنتی بر مبنای تجربه و قضاوت است که درگیر حدس و گمان است در صورتی که بازاریابی پارتیزانی بر مبنای علم روانشناسی، قوانین رفتار انسانی است. یقین ها و اطمینان هایی وجود دارد که فرد آنها را در رابطه با الگوهای خرید لحاظ
می کند و بازاریابان پارتیزانی بر این یقین ها و اطمینان ها تمرکز می کنند.

5- بازاریابی سنتی، افزایش نسبت ها یا نرخ های تولید کسب و کار و سپس تنوع بخشی از طریق ارایه محصولات را پیشنهاد
می کند.
6- بازاریابی سنتی شما را ترغیب می کند تا کسب و کار خود را به طور خطی از طریق افزودن مشتریان جدید رشد دهید اما بازاریابی پارتیزانی شما را ترغیب می کند تا کسب و کار خود را به شکل هندسی رشد دهید. هدف بیشتر معاملات با مشتریان موجود، معاملات وسیع تر و معاملات مرتبط با بکارگیری تعقیب مشتری و خدمات اصلی یا کلیدی است.

7- بازاریابی سنتی از شما می خواهد تا در جستجوی فرصت هایی برای از میان بردن رقابت باشید اما بازاریابی پارتیزانی از شما
می خواهد تا رقابت را برای مدتی فراموش کنید و در جستجوی فرصت هایی برای همکاری با کسب و کارهای دیگر و حمایت یکدیگر در یک تلاش متقابل در جهت کسب سود باشید.

8- بازاریابی سنتی این باور را در شما ایجاد می کند که به عنوان مثال، تبلیغات یا پست مستقیم یا داشتن وب سایت اهمیت دارد. بازاریابی پارتیزانی می گوید که هیچ یک از این مفاهیم به تنهایی در بازاریابی عامل موفقیت نیست، بلکه ترکیبات بازاریابی است که عامل کامیابی است. اگر شما تبلیغات را با پست مستقیم ترکیب کنید، هر یک به دیگری جهت انجام کار به شکل بهتر کمک خواهدکرد.

9- بازاریابی سنتی تاکیددارد که شما دریافتی های خود را هر ماه جهت مشاهده میزان فروش خود محاسبه کنید، در حالی که بازاریابی پارتیزانی بر تمرکز شما بر این امر اشاره دارد که شناخت بسیاری از روابطی که هر ماه برقرار ساخته اید چگونه می‌تواند منجر به کثرت سود و مزایا شود.
10- بازاریابی سنتی کمتر به بحث تکنولوژی می پردازد، زیرا تکنولوژی دیروز بسیار پیچیده، گران و بسیار محدود بود. بازاریابی پارتیزانی تاکید دارد که شما تکنولوژی امروز را غنیمت شمارید، زیرا کاربرد آن ساده است، خرید آن ارزان است و محدودیت در قابلیت آن جهت توانمندسازی کسب و کار شما در آغاز بازاریابی وجود ندارد.

11- بازاریابی سنتی مجموعه ای از حربه هایی را که ممکن است برای ارتقای کسب و کار شما به کار رود، شناسایی می کند که همه آنها نسبتا هزینه بر هستند. بازاریابی پارتیزانی، هزاران حربه ای را که شما می‌توانید از طریق بکارگیری رایگان آنها سود خود را افزایش دهید، شناسایی می‌کند.

12- بازاریابی سنتی بسیاری از مالکان کسب و کار را می ترساند، زیرا سرشار از ابهت و پیچیدگی است. بازاریابی پارتیزانی ابهت و عظمت آن را از میان می برد و نشان می دهد که دقیقا بازاریابی چیست و چه عواملی کارآفرین را تحت کنترل قرارمی دهند.


نتیجه گیری:

از آنجایی که دنیای کسب و کار پارتیزانان تا اندازه ای کوچکتر از «کسب و کار بزرگ» است، بازاریابان پارتیزانی می توانند شور و شوق و اشتیاق مشتری را به مزیت های محصول بهتر تحریک کنند و مانع از فرار مشتری شوند. توانایی آنها در متمرکزسازی توجه بر جزییات و اجزای فرایند بازاریابی می تواند به آسانی میزان سود قابل حصول را تعریف کند. بازاریابی پارتیزانی می تواند فرصت ها را سریعتر به چنگ آورد و هر یک از آنها را از طریق استراتژی های خلاق استخراج کند، در حالی که بازاریابی سنتی به دنبال روش اجرایی قابل پیش بینی و دیکته شده توسط برنامه بازاریابی است. پارتیزان ها مشکلات را به عنوان فرصت هایی قلمدادکرده و راهکارهایی را برای آنها به منظور یادگیری بیشتر در مورد بازار جستجومی کنند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محمد احمدی