سه شنبه, 01 خرداد 1403

 



موضوع: رهنمود های اخلاقی در تبلیغات

رهنمود های اخلاقی در تبلیغات 10 سال 5 ماه ago #43840

رهنمودهای اخلاقی در تبلیغات


انسانیت انسان و افشای گوهر وجودی او از هر دین و مذهبی که باشد در گرو اخلاق پسندیده است.

مقدمه

مقوله اخلاق در تبلیغات تجاری یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعاتی است که می‌تواند معیاری اخلاقی و ارزشی را در معرفی کالا و خدمات به مصرف‌‌کنندگان اعلام و تبلیغات را از اغواگری، بزرگنمایی، فریب افکار عمومی و ارائه ناصحیح کالا به مشتری بر‌حذر دارد. به جرات می‌توان گفت نقش اخلاق در سمت و سو دادن و تلطیف تبلیغات ناسالم از سالم و ترویج اصول و مبانی تبلیغ (شفافیت، بی‌طرفی و صحت) انکارناپذیر است.به طور مثال نمونه های زیادی از کج خلقی های تبلیغاتی وجود دارد.به طور مثال:

زنگ تلفن به صدا در می آید صدای مردمی در آنسوی خط به محض اینکه خود را معرفی کرده و می گوید از یک شرکت تبلیغاتی تماس میگیرد ناگهان بدون هیچ توضیحی منشی گوشی تلفن را سر جای خود میگذارد و بلافاصله ارتباط قطع میشود.

یا :

درنمایشگاه هنگام ادای توضیحات به مدیرغرفه به محض اینکه فرد متوجه می شود شما ازیک شرکت تبلیغاتی آمده اید و یابرای جذب سفارشات تبلیغاتی مراجعه کرده اید بدون هیچ ملاحظه حرف شما را قطع کرده و می گوید با شما تماس می گیریم و به صحبت بدون هیچ مقدمه ای پایان می دهد و فرد بازاریاب مات و مبهوت از برخوردی که با وی شده مجبور به ترک غرفه می شود.

دور زدن مشتری به منظور حفظ منافع خود به هر قیمتی ، دادن تخفیف بیش از حد متعارف به گونه ای که موجب سلب اعتماد مشتری شود و ...

بنابراین تبلیغات تجاری لازمه رونق اقتصادی و مفید به حال جامعه است.تبلیغ کننده باید اینگونه رفتار کند:
اصولی را باید در نظر گرفت تا به منصفانه بودن تبلیغات خدشه وارد نشود;

اول در نظر گرفتن نقش آگاهی‌دهنده است، به این معنی که میان ویژگی‌های واقعی محصول و توصیف‌هایی که مطرح می‌شود دروغ مطرح نشود. تاکید، شرط تبلیغ است اما دروغ یعنی شما صفتی را به کالایی نسبت دهید که در آن کالا واقعا وجود ندارد.

دوم، پذیرش استانداردها در کالایی است که قصد تبلیغ آن را داریم یعنی اگر کالایی بخواهد مورد حمایت قرار گیرد و در طرح‌های تبلیغاتی وارد شود، باید از استاندارد و سلامتی و کیفیت برخوردار باشد تا شرکت‌های تبلیغاتی بتوانند کالای مورد نظر را تبلیغ کنند.

اصل سوم در رقابت منصفانه عدم تخریب رقبا و محصولات رقیب، در رقابت‌های تجاری است، یعنی صحبت کردن راجع به محاسن محصول خود نه معایب محصولات دیگران.

اصل چهارم که بسیار مهم است موضوع گره‌زدن‌ها یا نسبت‌دادن چیزهایی به چیزهایی دیگر است، به این مفهوم که استفاده از روش‌هایی که در مخاطب ایجاد جاذبه می‌کند بدون این‌که آن جاذبه ارتباطی با محصول داشته باشد که این امر غیراخلاقی است.

بنابراین استفاده از هنرپیشه‌ای محبوب برای تبلیغ کالا که هیچ ارتباط موضوعی با آن نداشته باشد ذاتا عملی غیراخلاقی است (یعنی استفاده ابزاری از مولفه‌های جاذبه‌برانگیز که ارتباطی با کیفیت کالا ندارد.)
اصل آخر بحث کودکان و نوجوانان است، از آن‌جا که فرض این است که کودکان و نوجوانان امکان تعقل اندیشمندانه‌شان کم‌تر است و بیش‌تر تحت‌تاثیر احساسات و عواطف لحظه‌ای‌شان، هستند بنابراین تاثیرگذاری مستقیم روی کودکان برای تاثیرگذاری غیرمستقیم روی اولیا و پدران و مادران در خرید، غیراخلاقی است.

اخلاق در تبلیغات هدفی بالا و والا را دنبال می‌کند؛ یعنی پالایش جان و روح آدمی، تهذیب نفس و پاکیزگی درون. اخلاق هم مانند قانون به دنبال ساختن جامعه‌ای منظم و آرام است اما می‌خواهد این نظم و آرامش مبتنی بر اجبار و قوه قهریه نباشد. علما و مربیان اخلاق می‌خواهند آراستگی جامعه نمودی از آراستگی باطنی شهروندان باشد. آنان در تلاش هستند تا تناسبی میان نظم بیرون و آرامش درون برقرار کنند؛ چرا که طوفان‌های درون سرانجام روزی موانع بیرونی را که قانون برپا می‌سازد، درهم می‌شکند؛ مدینه فاضله ابتدا باید در عالم صغیر (وجود انسان) محقق گردد.

لذا لازم است بدانیم:

تبلیغات باید از هر جهت با قانون (عرفی یا موضوعه) انطباق داشته باشند و صاحبان امتیاز باید این امر را شرط قبول تبلیغات بدانند.

مقررات ... هم از جهت لفظ و هم از جهت قانون ، قابل اطلاق هستند.

هیچ تبلیغی نباید به سلیقه مناسب یا عفت عمومی توهین کند یا احساسات عمومی را جریحه دار سازد.

همچنین هیچ تبلیغی نباید احترام به شرافت انسانی را خدشه دار سازد.

در مواد تبلیغی نباید افراد بدون اجازه خود آنها به نمایش درآیند یا اسمی از آنها برده شود.

هیچ ماده تبلیغی نباید مشوق رفتارهای زیان آور برای بهداشت و ایمنی باشد.

مواد تبلیغی نباید بدون دلیل موجه بنای خویش را بر ایجاد ترس قرار دهند.

پنج روش برای ارتقاء وفاداری مشتری به سطح بالاتروجود دارد:

"سپاسگزارم." را در خود تقویت کنید.

کانال های بازخورد گرفتن خود را بهینه کنید.

به فسخ کردن و پس دادن ها از جهت دیگری به عنوان شاخص عملکردی نگاه کنید و کسی را برای مدیریت آن بگمارید.

باور خود را از سود و زیان فراتر ببرید.

بنابراین موارد زیر جهت مشتری مداری میباشد:

* هزينه جذب يك مشتري جديد، بين 6 تا 11 برابر نگهداري يك مشتري قديم است.

*براي افزايش دو درصدي مشتري، بايد 10 درصد هزينه كرد.

*ضرر و زيان از دست دادن يك مشتري، در حكم فرار 100 مشتري ديگر است.

* رضايت مشتري، پيش شرط تمام موفقيت هاي بعدي شركت هاست.

* رضايت مشتري،مهمترين اولويت مديريتي در مقابل اهداف ديگري چون سودآوري، سهم بيشتر بازار، توسعه محصول و... می باشد.

*ارزشمندترين دارايي هر سازمان، اعتماد و اطمينان مشتريان است.

*انتخاب مشتري دايمي و وفادار، تنها شرط بقاي دايمي و استمرار فعاليت هاي كارآمد هر شركتي است.

* مديران ارشد بايد شخصا الگوي پايبندي در قبال رضايت مشتري باشند.

* براي جلب اعتماد مشتريان، كمتر از توان خود قول بدهيد و بيشتر از قولي كه داده ايد، عمل كنيد.

*معمولا 98 درصد مشتريان ناراضي، بدون شكايت به سمت رقبا مي روند.

*احتمال اين كه مشتريان كاملاً راضي (شاد) مجدداً از شركت خريد كنند، شش برابر مشتريان فقط راضي است.

*گوش دادن به شكايت مشتري 90 درصد كار است و حل كردن آن هفت درصد و پيگيري براي اطلاع از راضي شدن مشتري هم سه درصد ديگر است.

نتیجه‌گیری

با آنچه گفته شد ضرورت ترویج اخلاق، به عنوان مکمل حقوق تبلیغات بازرگانی، نیازی به تاکید ندارد این ضرورت با توجه به سه عامل جنبه بین‌المللی نیز به خود گرفته است؛ روند جهانی شدن، تنوع و گسترش نفوذ رسانه‌ها و افزایش مبادلات بین کشورها و ملت‌ها.

.
آخرين ويرايش: 10 سال 5 ماه ago توسط محسن جعفری یگانه.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محسن جعفری یگانه