سه شنبه, 01 خرداد 1403

 



موضوع: بازاریابی اجتماعی، روایتی فراتر از سودگرایی

بازاریابی اجتماعی، روایتی فراتر از سودگرایی 10 سال 5 ماه ago #42561

بازاریابی اجتماعی، روایتی فراتر از سودگرایی


بازاریابی اجتماعی می‌کوشد تا با به‌کارگیری اصول بازاریابی تجاری، اهداف اجتماعی را محقق سازد. چنان‌که کاتلر اشاره می‌کند، بازاریابی اجتماعی راهی برای رهایی از دام معضلات و دغدغه‌‌های اجتماعی است. دیدگاه بازاریابی اجتماعی، رویکرد نهایی و نوین در فلسفه بازاریابی است که سلامت و منزلت اجتماعی را در نظر گرفته و تلاش می‌کند تا میان منافع جامعه، سازمان و مشتری تعادل برقرار سازد.

مثلا در مثال تغییر الگوی مصرف، خلق شخصیت های کارتونی وعروسکی می تواند به تعمیق و فروش گسترده محصول ما ( ایده ی حفظ محیط زیست) در خانواده ها کمک کند. هنوز هم خیلی از بزرگترها از طریق کودکانشان شخصیت های آلوده و پاکیزه را که در دهه هفتادهجری خورشیدی معروف بودند را به یاد می آورند. "هرگز نشه فراموش، لامپ اضافه خاموش" هم که ورد زبان همه است. این قبیل برنامه های ترویجی کمک می کند تا محصول بازاریابی اجتماعی به طور مرتب مشتریانی داشته باشد.

بازاریابی اجتماعی، پا را از حمایت ظاهری از رفاه اجتماعی فراتر می‌گذارد و در جهت مدیریت پدیده‌های اجتماعی حرکت می‌کند؛ لذا اثربخش‌ترین محرک اجتماعی است. منافع فردی و جمعی بازاریابی اجتماعی، امری غیر قابل انکار است، به گونه‌ای که پویایی بی‌نظیری را به فرایندهای اجتماعی تزریق کرده و جامعه را از رخوت و سکون خارج می‌کند. کمپین‌های اجتماعی نیز به نوبه خود اهداف والایی را دنبال می‌کنند و به دنبال ایجاد منافع آرمانی هستند. این کمپین‌ها طیفی از معضلات اجتماعی را از چاقی و اعتیاد گرفته تا فقر و حتی برآوردن آرزوهای کودکی بیمار پوشش می‌دهند.

اخیراً انتشار خبری درباره بسیج سراسری یک شهر بزرگ در امریکا، برای برآوردن رویای کودکانه‌ی خردسالی سرطانی، جامعه جهانی را در شگفتی فرو برد. «بنیاد آرزو کن» (Make Wish)، با برگزاری کمپینی به‌یادماندنی کوشید تا آروزی بتمن شدن یک پسربچه بیمار را به واقعیت تبدیل سازد. در این میان یکی از موسسات غیرانتفاعی که در بسیاری از کشورهای جهان دارای شعبه است، کوشید تا با شعار برآوردن آرزوی کودکان بیمار، شادی را به جامعه هدیه کند و غول بیماری را به زانو درآورد. این بنیاد در دهه‌ی 80 میلادی و پس از محقق ساختن آرزوی یک کودک سرطانی تاسیس شد. این کودک در بستر مرگ، آرزو داشت تا لباس پلیسی را تجربه کند و موسسه مذکور توانست این رویا را محقق سازد. در رویداد اجتماعی دیگری به همت این بنیاد، مردم دست در دست یکدیگر دادند تا آرزوی بتمن کوچک را برآورده سازند. به طور حتم هیچ صحنه‌ای زجر‌آورتر از کودکی در انتظار مرگ و با سرتراشیده نیست، اما بازاریابی اجتماعی توانسته نوید احیای ارزشهای بشری را دوباره سر دهد.

دست‌اندرکاران این کمپین، نمایشی پرهزینه را در فضایی بازسازی‌شده در خیابانهای سانفرانسیسکو به اجرا درآوردند. بیش از 10هزار نفر در این کمپین با «بنیاد آرزو کن» همکاری داشته‌اند تا آرزوی ابرقهرمان شدن این کودک را برآورده سازند. دنیای ابرقهرمانان برای کودکان و بلکه بزرگسالان، سرشار از جذابیت و اتفاقات خوشایند است. به گونه‌ای که هر کودکی آرزو دارد که روزی پا جای پای ابرقهرمانان بگذارد . مردم سانفرانسیسکو اتفاق عجیبی را تجربه کردند و خالق داستانی خیال‌انگیز اما با طعم واقعیت بودند.
میلز اسکات که امروز در صدر اخبار خبرگزاریها قرار دارد، پسر بچه‌ای 5 ساله ومبتلا به سرطان است که با مرگ دست وپنجه نرم می‌کند. میلز از بدو کودکی آرزو داشته تا روزی پا جای پای بتمن، ابر قهرمان افسانه‌ای، بگذارد و با اشرار مقابله کند.

سانفرانسیسکو شهر جرم خیزی است که همواره سر تیتر صفحه حوادث روزنامه‌ها بوده است اما این بار شاهد اتفاقی هیجان‌انگیز و متاثرکننده بود. در این روز بزرگ، در حالی که هزاران نفر به تماشا ایستاده بودند صدها مامور پلیس وآتش‌نشان و بازیگر، صحنه‌ای باور نکردنی را بازسازی کردند که طی آن بتمن کوچولوی داستان با تن کردن لباس ابر قهرمان محبوب خود، نقش شخصیت اول داستان را ایفا می‌کرد.

بتمن کوچک توانست با همراهی بتمن بزرگ و سوار بر ماشین افسانه‌ای خود و با اسکورت نیروهای پلیس و آتش‌نشانی و در میان هیاهو و تشویق تماشاچیان شهر را از لوث وجود اشرار پاک کند و طی عملیاتی، گروگان را نجات دهد و سارقین را تحویل پلیس کند. ابرقهرمان کوچک پس از موفقیت در این عملیات بزرگ، مفتخر به دریافت نشان کلید زرین از دستان شهردار سانفرانسیسکو شد.

میلز اسکات پس از اتمام این عملیات تهورآمیز و بلندپروازانه و در مصاحبه خود با روحیه‌ای بازیافته، خویش را آماده‌تر از قبل برای مبارزه با بیماری سرطان نشان داد.

آنگونه که مشخص است بازاریابی اجتماعی روایتی است که فراتر از مطامع سوداگرایانه گام برمی‌دارد. از طرفی بازاریابی اجتماعی مروج روحیه انسانیت و شمیم مروت می‌باشد که حتی قادر است مردمان پرمشغله یک کلانشهر را گرد هم آورد. امروزه شرکت‌ها و نهادهایی که به مسئولیت‌های خود در قبال جامعه و مفاهیم والایی نظیر حفظ حقوق انسانی و اهداف خیرخواهانه اهمیت می‌دهند، مورد توجه بیشتری از جانب مصرف‌کنندگان قرار داشته و اقبال بیشتری به آنها وجود دارد.

کمپین‌های بازاریابی اجتماعی و نیز بازاریابی با اهداف آرمانی و خیرخواهانه، نیز در همین راستا مورد توجه بسیاری از شرکت‌ها قرار گرفته‌اند. این قیبل راهکارها، علاوه بر تامین منافع اقتصادی سازمان، منافع جامعه را محقق می‌سازند و موجب تقویت نگرش مصرف‌کنندگان می‌شوند. سازمانهای دارای مسئولیت اجتماعی، می‌کوشند تا به مدد درگیرسازی هیجانی، برقراری انطباق میان ادراک و حقیقت ونیز توسعه و بهبود انگاره‌ی ذهنی برند خود، برندسازی حسی کنند. برای مثال، یک کارخانه بیسکوئیت‌سازی در اقدامی خلاقانه، بسته‌بندی خود را به شکل قلک درآورد و از کودکان خواست تا پول خردهای خود را برای کمک به خردسالان بیمار پس‌انداز کنند. امروزه موسسات خیریه با همکاری بنگاههای اقتصادی می‌کوشند تا صرف‌نظر از سودآوری مالی، پاسخگوی دغدغه‌های جامعه نیز باشند.

.
آخرين ويرايش: 10 سال 5 ماه ago توسط محسن جعفری یگانه.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محسن جعفری یگانه