چهارشنبه, 02 خرداد 1403

 



موضوع: مالکیت معنوی و رابطه ان با اخلاق

مالکیت معنوی و رابطه ان با اخلاق 10 سال 5 ماه ago #41763

مالکیت معنوی و رابطه ان با اخلاق


تعریف حقوق مالکیت معنوی

عبارت «Intellectual Property Rights» به زبان انگلیسی که معادل «حقوق مالکیت فکری» در فارسی می باشد، در کتب حقوقی ما بیشتر به «حقوق مالکیت معنوی» ترجمه شده است.

حقوق مالكيت فكري يا معنوي، عبارت است از: حقوق مربوط به آفرينش ها و خلاقيت هاي فكري در زمينه هاي علمي، صنعتي، فني و ادبي و هنري، در كنوانسيون ها و موافقت نامه هاي مربوطه و حتي در موافقت نامه جنبه هاي مرتبط با تجارت حقوق مالكيت معنوي (تريپس) كه نسبت به كنوانسيون هاي قبلي از جامعيت بيشتري برخوردار است، تعريف جامع و مانعي از اين حقوق داده نشده بلكه اغلب مصاديق آن برشمرده شده و سپس حدود و ثغور حقوق مرتب بر آن ها مشخص شده است. حقوق مالکیت فکری در معنای وسیع کلمه عبارت است از حقوق ناشی از آفرینش ها و خلاقیت های فکری در زمینه های علمی، صنعتی، ادبی، و هنری.

این قسم حقوق عمدتاً به موضوعاتی می پردازد که زاییده فکر و اندیشه انسان و مرتبط با آفرینش های ذهنی اوست. به بیان دیگر، موضوع این مالکیت ذاتاً غیرقابل لمس است. البته برخی صاحب نظران معتقدند که به جای اصطلاح مالکیت معنوی باید «مالکیت فکری» را به کار برد.

از آن رو که واژه معنوی در مقابل «مادی» است، به کار بردن این لفظ مناسب نیست و چون این مالکیت بیشتر با فکر و اندیشه انسان ارتباط دارد، پس اصطلاح مالکیت فکری مناسب تر است.

هرچند که این نظریه به ظاهر صحیح به نظر می رسد و حتی از نظر زبان فارسی مأنوس تر است، اما در برخی موارد، مثل علایم و اسامی تجاری و حق انتساب اثر به پدیدآورنده اثر، این اصطلاح صدق نمی کند به عبارت دیگر، وجود این نظام باعث می شود که یک حق قانونی، مستقل از قرارداد و اراده افراد تحقّق یابد.
بنابراین، حق معنوی، حقی است غیر مادّی که قانونگذار به پدیدآورنده یک اثر فکری و هنری اعطا می نماید؛ حقی که از دوام و پیوستگی با شخصیت پدیدآورنده برخوردار است و برای او مزیّت هایی را به همراه می آورد.

حقوق اخلاقی مالکیت فکری، امتیازات غیرمالی است که به شخصیت پدید آورنده مربوط می‌شود و برای حمایت از اوست.این حقوق بر خلاف حقوق مالی ـ اقتصادی محدود به زمان و مکان نیست و نمی‌توان آن را به دیگری انتقال داد.

حقوق مالکیت فکری معمولا به دو حوزه تقسیم می شود:

1- حقوق مالکیت صنعتی

2- کپی رایت و حقوق جانبی آن.


اقسام حق معنوی

دیدگاه های موجود در زمینه ی مالکیت معنوی این حق را به دو بخش اصلی تقسیم می کند :

1- مالکیت ادبی و هنری

۲- مالکیت تجارتی و صنعتی


وجه مشترک دو حوزه بالا حمایت از خلاقیتهای فکری است.

حقوق اخلاقی مالکیت فکری، امتیازات غیرمالی است که به شخصیت پدید آورنده مربوط می‌شود و برای حمایت از اوست. از آنجا که کار و خلاقیتهای ادبی و هنری پیوند وثیقی با شخصیت پدید آورنده دارد، این حقوق در مالکیت ادبی بسیار با اهمیت است، ولی در مالکیت صنعتی توجه عمده به منافع اقتصادی معطوف می‌شود و حقوق اخلاقی و معنوی چندان اهمیتی ندارد و تنها به ذکر نام مخترع در ورقة اختراع اکتفا می‌شود.

حقوق اخلاقی در ابتدای قرن نوزدهم میلادی متأثر از اندیشه‌های کانت و هگل در کشورهای آلمان و فرانسه مورد شناسایی قرار گرفت و پس از آن در قوانین بسیاری از کشورها و در پاره‌ای از معاهدات بین‌المللی منعکس گردید.

حقوق اخلاقی (معنوی)

این حقوق محدود به زمان و مکان نیست و غیرقابل انتقال به غیر است و شامل موارد ذیل می گردد:

الف. حق انتساب اثر به پدید آورنده: این حق از قدیم در بین شعرا به شدت مورد توجه بوده است. غیرقابل انتقال بودن این حق بدین معنی است که حتی اگر پدید آورنده موافقت کند. نمی توان نام شخص دیگری را روی اثر نهاد. البته پدید آورنده حق دارد اثر را بی نام منتشر کند، اما نمی تواند به نام کسی دیگر منتشر کند. از سوی دیگر، این حق برای ورثه محفوظ است که از انتشار اثر بدون نام پدید آورنده جلوگیری کنند.

ب. حق حرمت و تمامیت اثر: یعنی حق اعتراض به هرگونه تغییر یا اقدامی که موجب لطمه به حسن شهرت پدید آورنده شود. به عبارت دیگر، فقط پدید آورنده حق دارد در اثر خود تغییراتی صورتی دهد و بدون اجازه وی هرگونه تغییر و تحریف ممنوع است. در جریان یک دعوا در فرانسه، دادگاه این امکان را به پدید آورنده داد تا مؤلف یک کتاب درسی را، که به بهانه بی طرفی، کلمات مذهبی را از قطعه های منتخب آثار او حذف کرده بود، محکوم کند. بدیهی است که این حق قابل واگذاری به غیر است. در بعضی موارد، منع هرگونه اصلاح و تغییر، مغایر هدف قانونگذار از حمایت حقوق ادبی و هنری است که به وسیله آن، راه را برای رشد و تعالی فرهنگ و تمدن بشری فراهم آورد. پس باید تنها تغییرات و اقداماتی ممنوع باشد که موجب لطمه به حسن شهرت و احترام صاحب اثر گردد.

ج. حق تصمیم گیری در مورد انتشار اثر: هیچ مقامی نمی تواند پدیدآورنده را مجبور به انتشار اثر خود نماید، حتی طلبکاران نیز نمی توانند به منظور استیفای دین خود، اقدام به توقیف نسخه خطی و انتشار آن نمایند. البته، اطلاق این حق نیز قابل بحث است و باید مقید به مواردی باشد که موجب لطمه به حسن شهرت و احترام صاحب اثر گردد، در غیر این صورت، وجهی برای محرومیت جامعه از یک اثر علمی و ادبی نیست.

.
پيوست:
آخرين ويرايش: 10 سال 5 ماه ago توسط محسن جعفری یگانه.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: محسن جعفری یگانه