فصل هشتم

نگرش و رفتار
هدف از مطالعه نگرشها تاثیرگذاری بر رفتار است زیرا انواع نگرشها به عنوان شاخصها یا عوامل پیشگویی رفتار شناخته میشود . نگرشهای شدید و قوی یا آنهایی که دوسشان داریم ، یبش از نگرشهای ضعیف یا نامربوط با رفتار رابطه دارد .
مولفه های شناختی بهتر از مولفه های عاطفی نگرش بعضی از انواع رفتار را پیشگویی میکند .
بر اساس تحقیقات انجام شده نشاش داده میشود که رابطه مستحکمی میان نگرشها و رفتار افراد جامعه وجود ندارد یعنی مردم بر خلاف نگرشهایشان در عمل به گونه ای دیگر رفتار میکنند .
تغییر نگرشها
نگرشها ، نقش حک شده بر سنگ خارا نیستند که تغییر شکل ندهند . انسان همواره در فرایند جامعه پذیری در معرض تغییر و دگرگونی قرار دارد . ترغیب کردن و نفوذ اجتماعی از منابع مهمی هستند که در تغیید شکل نگرشها مورد استفاده قرار میگیرند
1-ترغیب
عبارتست از فرایند تغییر نگرش از طریق ارایه انواع مختلف اطلاعات . با ترغیب کردن میتوان در نگرشهای دیگران تغییر ایجاد کرد . تفاوتی که اغلب بین نگرشها و رفتارهای ما وجود دارد ، یکی از علتهای کلیدی تغییر نگرشها است. هنگامی که رفتار و نگرشها در تضاد باشند ؛ معمولا نگرشها به گونه ای تغییر میکنند که با رفتار هماهنگ شوند.
2-نفوذ اجتماعی
عبارتست از (تغییرات شناختی ، نگرشی ، یا رفتاری شخص (یا اشخاص) که معلول کنش های شخص دیگری (نفوذ کننده)است . نفوذ اجتماعی تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم یک فرد بر فرد مقابل است . نفوذ میتواند عمدی یا غیر عمدی باشد . روانشناسان اجتماعی دانستن ، احساس کردن و عمل کردن را به ترتیب مولفه های شناختی ، عاطفی و رفتاری نگرش ومیگویند.پس نگرشها هدف اصلی تکنیک های نفوذ هستند حال چه قصد داشته باشیم آنها را پرورش و اصلاح کنیم و چه بخواهیم آنهارا تغییر دهیم یا تقویت کنیم. بنابر این نفود اجتماعی کوششی است عمدی از سوی یک فرد یا گروه برای ایجاد تغییرات در عقاید و رفتار ما.

خانم محرابی
خلاصه مطلب شما دریافت شد
ممنون