خوش آمديد,
مهمان
|
|
پشداوری
پیشداوری به معنی ار پیش داوری کردن است یعنی شخص در مورد اعضای گروه اقلیت حتی پیش از دیدن آنها تصورات معینی را در ذهن داشته باشد . پیشداوری یک قضاوت بسیار منفی درباره گروه خاصی از مردم یک جامعه است و تاکید آن بیشتر بر یک یا چند ویژگی منفی است که فرض می شود در بین همه اعضای گروه مشترک است . اگر کسی جداً عقیده داشته باشد که کلیه اعضای یک گروه نژادی یا قومی ذاتاً تنبل ، احمق ، لجباز و خشن هستند می گوییم آن شخص نسبت به این گروه پیشداوری می کند یا تعصب دارد . پیشداوری بر اطلاعات نادرست و گمراه کننده ای میتنی است که در فرایند اجتماعی شدن به دست می اید. معمولا پیشداوری در شخصی از بین نمی رود و از جنبه منفی به جنبه مثبت تبدیل نمی شود و همین واقعیت است که آن را از سوء تفاهم متمایز می سازد در واقع هر گاه کسی درباره یک گروه به نتیجه گیری غلط برسد اما حاضر باشد پس از رویارویی با واقعیات این نتیجه گیری را تغییر دهد می گوییم دچار سوء تفاهم شده است . پیشداوری چگونه شکل می گیرد؟ 1- توجیه خود: یک علت پیشداوری در شخص نیاز وی به توجیه خویش است مثلا اگر نسبت به کسی بی رحمی کرده باشیم سعی می کنیم او را تحقیر و خوار کرده تا بی رحمی خود را توجیه کنیم و یا اگر بتوانیم خود را متقاعد سازیم که او به یک گروه بی ارزش ، غیر انسانی و ... تعلق دارد اگر او را به بردگی بکشیم و یا تحصیلات مناسب محروم کنیم و یا او را به قتل برسانیم ، احساس ناراحتی نمی کنیم. زیرا خود را توجیه کرده ایم که به همنوع خود گزند و آزاری نرسانده ایم . 2- احساس نیاز به پایگاه برتر و قدرت بیشتر: اگر فردی در سلسله مراتب اجتماعی – اقتصادی در سطح پایینی قرار داشته باشد ممکن است نیاز به اقلیتی داشته باشد تا بتواند نسبت به آنها احساس برتری کند پژوهش نشان داده است که اگر پایگاه اجتماعی فردی پایین تر و یا در حال نزول باشد بیتشتر از کسی که از پایگاه اجتماعی بالاتر و یا در حال صعود است ، مستعهد داشتن پیشداوری است . تفکر قالبی (کلیشه ای) تفکر قالبی تصوری است کلی و بی انعطاف که در ذهن انسان جای می گیرد و در قضاوت های مورد استفاده واقع می شود بی تردید داوریهایی که بر چنین تصورات و عقایدی استوار باشد ممکن است با واقعیت ارتباط داشته باشد اما این ارتباط سطحی غالبا نادرست است.شخصی که در ذهن خود تصویری از ملتی می سازد و آن را در مورد همه افراد آن ملت صادق می داند دستخوش عقاید قالبی و قضاوت هایش سریع ، کلی و سطحی است . در واقع تفکر قالبی ترکیبی از تبعیض ها و پیشداوری ها است در روانشناسی تفکر قالب را معمولا به پدیده های بیمار گونه ای می گویند که در نتیجه آن بیمار پیوسته کلمات ظاهرا بی معنی را تکرار می کند یا حرکات یکنواخت و ظاهرا بی جا از او سر می زند یا پیوسته وضع بدنی خاص و ظاهرا بیهوده به خود می گیرد. تفکر قالبی به صورت میراث اجتماعی ممکن است از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
خلاصه شما دریافت شد
ممنون |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|