خوش آمديد,
مهمان
|
|
نظریهها نقش محوری در حل مسائل هر علمی، از آن جمله علم مدیریت، دارند. در واقع نظریه پاسخ به مسألهای است که در مواجهه با واقعیتی و در قلمروی خاص رخ داده است. اما اینکه نظریه چیست و ماهیت آن کدام است، رویکردهای مختلفی به آن شده است که از تجربهگرایی محض تا ایدهآلگرایی، زنجیره وسیعی را دربرمیگیرد. مدلها در ارائه توصیفی از پدیدههای متغیر و تأثیرگذار، نظریهها را در چارچوب خاصی به نظم میکشانند. هر نظریه با هدف تبیینکنندگی از پدیده خاص، تنها بازگویی بخشی از آن پدیده را به عهده دارد و بخش دیگر با توجه به گرایشها و ترجیحات مختلف، فروگذارده میشود. عوامل فرامعرفتی، قلمرو مسألهیابی و ارائه راهحل مسائل را تحتتأثیر قرار میدهد و این سبب تعینیافتگی نظریهها در تبیین پدیدهها میگردد؛ بنابراین لازم است هر نظریه را با توجه به زمینههای تاریخی، اجتماعی و معرفتی که در پیدایش آن نقش داشتهاند، مورد ملاحظه قرار داد، تا با پیدایش و اصلاح عناصر تأثیرگذار بر آن، بتوان به توسعه نظریهپردازی در شاخههای مختلف علوم کمک کرد.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
درست است.متشکرم.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|