تعریف فرهنگ:مجموعه پیچیده ایست شامل معارف،هنرها،صنایع،فنون اخلاق،آداب وسنن و....که از جامعه فرامیگیریم و در برابر
ان وظایفی داریم
ویژگی فرهنگ:
1-عام ولی خاص 2-متغییر ولی ثابت 3-اجباری ولی اختیاری
حوزه فرهنگی:
منطقه ای که دران چندگروه وطایفه مختلف زندگی میکنند ودارای عناصرفرهنگی مشترک ومشابه هستند
فرهنگ وسنن: 1- مفهوم دینی 2-مفهوم غیر دینی
مفهوم غیر دینی باید دارای سه ویژگی باشد:
1-عمومیت 2-تداوم 3-خود به خودی
چهار رکن وعنصر اساسی از نظر ویل دورانت در تمدن:
1-پیش بینی و احتیاط درموراقتصادی 2-سازمان سیاسی3-سنن اخلاقی4-کوشش در راه معرفت
تعریف شهر : مجموعه ای که دریک فضای معین وثابت جمع شده اندواین مجموعه دارای رئیس ،صنعتگران، پیشه وران،
توابع حاصلخیز ،بازار دادوستد،طبقات،قشرها،رابطه دوستانه با همسایگان و....راشهر میگویند.
فرهنگ یابی:عبارت است از اشکال تعلیم وتربیت وتجارب ویادگیری که انسان راازسایر حیوانات جدامیکندوبه فرد امکان میدهد که
فرهنگ جامعه اش را اگاهانه یاناخود اگاهفراگیرد
فرهنگ پذیری:عبارت است از رواج پدیده هایی که دراثرتماس مستقیم ومداوم با گروه هاوافراد مختلف با فرهنگ های مختلف
بوجود می اید
خصوصیات فرهنگ پذیری:
1-زمانی که بامیل ودلخواه انجام میگیرد 2-وقتی که فرهنگ یک جامعه بر دیگری تحمیل میشود
گروه های اجتماعی از نظر فرهنگ پذیری اه چهار دسته تقسیم میشوند:
1-گروه های بسته 2-گروه های باز 3- گروه های مهاجر 4- گروه های مهاجم
نظریه ژرژ سانن درمورد ترویج زبان:
کشورهای اروپایی برای این میکوشند که دیگران زبانشان رایادبگیرندکه بیشتر به آنها احترام
بگذارند وبیشتر آنها راتحسین کنند نه برای اینکه هم صحبتی پیدا کرده باشند یا بخواهند به آنها اجازه صحبت واظهار نظر بدهند