پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: انواع پیامها

انواع پیامها 11 سال 2 روز ago #4705

موضوع انوع پيامها

پيام موثرمثبت
ــــــــــــــــــ
1) روزنامه ايران : مردم غيور ايران مطمئن باشيد با پشتكار و شكيبايي مي توانيد موقعيت هاي خوبي بدست آوريد0
2) راديو: براي مقابله با مشكلات وموانع زندگي مهمترين مساله داشتن روحيه قوي ونيرومند است0 پس سعي كنيد و روحيه خود را تقويت و باايمان به پيروزي به راه خود ادامه دهيد ، اين موانع تسليم خواهند شد0
3) يك انسان متعالي به اندازه اي كه بزرگ مي انـــــديشد بهتــر نيز زندگي مي كند0
4) در برخورد باديگران همواره دورانديشي و احتياط را در نظر داشته باشيد واز قضاوت هاي سطحي پرهيز كنيد0
5) دلم مي خواهد چنان زندگي كنم كه وجود خدا را تنها در سودي كه به ديگران مي رسانم احساس كنم 0 سنكا
پيام موثر منفي
1) مادامي كه به قضاوت ديگران مي پردازيد فرصت دوست داشتن رااز دست مي دهيد0
2) به گذشته مشغول شدن جز وقت تلف كردن حاصلي ندارد0
3) بايد گذشته رارها و در عوض صفحات تازه اي را درآينده بگشايي در غير اين صورت امكان انجام يك كار خوب و ممتاز فراهم نخواهد شد0
4) شكسپير مي گويد: اگر تقوا نداريد به آن تظاهر نكنيد زيرا تظاهر به تقوا فريب دادن خود مي باشد0
5) ترسو پيش از مرگ هزاران بار بميرد ولي دلير تنها يك بار طعم مرگ را خواهد چشيد0
پيام خنثي
1)به علي گفتم : انسان فقط از دو راه مي تواند زندگي كند نحست گويي هيچ چيز معجزه نيست دوم گويي همه چيز معجزه است0 ولي سخنان من بر علي تاثيري نگذاشت0
2)در اخبار ساعت 21 گفته شد پرنده با صـدايش و آدمي با تلاش شناخته مي شود آيا كسي به مفهوم اين پيام فكر كرد و آيا بركسي تاثيري گذاشت0
3)تولستوي مي گويد: بهترين واقعه زندگي هنگامي است كه آدمي خــود را مي شناسد آيا انساني هست كه دقيقا خود را شناخته باشد0
4)حسين به علي گفت: به زودي امكان انجام يك كار خوب و ممتاز فراهم مي شود علي گفت حسين توامروز بعد از ظهر به كجا مي روي0
5)به مريم گفتم بعد از ظهر به خانه ي ما مي آيي مريم گفت پرستو آن گربه را ببين چقدر زيباست0
پارازيت
1) در اعماق وجود خود غوطه ور بودم كه ناگهان صداي جيك جيك گنجشك ها افكارم رااز هم گسيخت0
2) مشغول خواندن ديوان حافظ بودم كه پسرم گفت مامان يك ليــــوان آب مي دهي0
3) باهمسرم راجع به كلاس موسيقي پسرم صحبت مي كردم كه زنگخانه به صدا در آمد و مهمان سرزده براي ما آمد0
4) در كتابخانه مشغول خواندن كتابي بودم كه دوستم ازراه رسيد و گفت سلام
5) باكامپيوتر مشغول كاربودم ولي در افكارم چيزهاي ديگري خطور مي كرد0

ابراهيم حسيني – پودمان يك
رشته روابط عمومي
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.