خوش آمديد,
مهمان
|
|
تفاوت ترانه و شعر و تصنيف
بسمه تعالی ترانه کلمهای است که به گوش اکثرما آشناست، گاهی نیز پیش ميآید که ترانه با شعراشتباه گرفته ميشود، در صورتی که این دو مفهوم با هم مرتبطند اما یکی نیستند. با اینکه ازشروع به کارگیری ترانه مدت زیادی ميگذرد، اما تعریف و چهارچوب کاملاً مشخص و دقیقی از آن ارائه نشده است، و هر صاحبنظر و ترانهسرایی آن را به نحوی تعبیرمی کند، اما تعریف رایج و کلی که از ترانه وجود دارد در برگیرندهی این است که: گونهاي از شعر است که با موسیقی همراه ميشود .البته این تعریف کاملاً دقیق نیست و ترانه برای سبکهای مختلف فاکتورهای متفاوتی دارد. تعاریف ترانه سرایان و شاعران :ملک الشعرای بهار: لفظ ترانه از لحاظ آهنگ، هر قطعهی کوچکی که دارای لحنی از الحان موسیقی باشد، ميتوان آن را ترانه نامید و حتی تصنیفهای امروز را هم بدین قاعده ميتوان ترانه نام نهاد… اگر دنبال تعریف کاربردی از ترانه بگردیم، میشود گفت ترانه کلامی است که با موسیقی و شعر بتواند زیباتر و تأثیرگذارتر باشد ترانه یک قالب شعری است که در همسایگی ادبیات شفاهی قرار دارد. ترانه فقط شعر یا موسیقی تنها نیست بلکه از سه عنصر شعر، ملودی و ریتم تشکیل شده است که درحوضه هنرهای آوايی یا صوتی قرار میگیرد. این عناصر در کنار یکدیگر ترانهاي را تشکیل ميدهند ولی ميتوان هر کدام از آنها را به طور مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، که البته بحث ما این نیست. برخی تصور ميکنند که ترانه نوع ضعیفی از شعر است، این نظریه درست نیست زیرا ترانه هم ميتواند مفاهیم و مضامینی را که یک شعر در بر میگیرد به همراه داشته باشد و دارای موضوعات عمیق یا سطحی باشد بستگی به سلیقهی ترانه سرادارد. ترانهسرا ميتواند از ملودی وموسیقی نیزدرکنار اثرخود کمک بگیرد و آن را تأثیرگذار و زیباتر نماید، هم چنین ترانه ميتواند مخاطب بیشتری را به خود جذب کند، در ترانه مفاهیم عمیق و پیچیده به طرز سادهتری بیان ميشوند تا بدین ترتیب مخاطب بهتر با اثرارتباط برقرار کند.ترانه قالب یا گونهاي از شعراست اما میزان پذیرش موسیقی ترانه از شعر بیشتراست گرچه هستند اشعاری حتی درقالب سپید که بر روی آنها موسیقی گذاشته شده و خوب از کاردرآمدهاند، اما ساختن ملودی برای بسیاری از اشعارآسان نیست با این حال ترانه تنها شعری نیست که ظرفیت پذیرش موسیقی بالایی داشته باشد. چیزی که به آن ابتدا به ساکن ترانه نام میدهیم آن است که با شنیدن آن هر موزیسینی احساس کند که این نوع شعر ظرفیت پذیرش موسیقی را دارد. تفاوتهای شعر ونثر: شعر و نثر هر دو از حروف و کلمه ساخته ميشوند. به هر دو، کلام اطلاق ميشود. در این جهت از همدیگر فرق نمیکنند. آنچه آنها را از هم جدا ميسازند این عوامل است: شعر یک واقعه ناگهانی است، از سکوت بیرون ميآید و با سکوت بر ميگردد. یعنی شعر طوری است که وقتی شاعری شعرش را ميسراید، کس دیگر نمیتواند آن را ادامه دهد. تصنيف، يكي از بزرگترين ابزارهاي موسيقي ايراني براي برقراري ارتباط با مخاطب است. در تعريف تصنيف سخن بسيار به ميان آمده، اما به نظر ميرسد بهترين تعريف آن شعر تنيده شده با موسيقي است به گونهاي كه هريك ديگري را در اذهان زنده كند. تصنيف به دليل آهنگين بودن آن در ذهن مردم كوچه و بازار مينشيند و از اين طريق به بيرون از محافل موسيقي راه پيدا ميكند. دهان به دهان ميچرخد و در آخر در زمان جاودانه ميشود. نگاهي به تصانيف ماندگار موسيقي ايران نشان ميدهد كه اين تصنيفها در مقاطع زماني ساخته شدهاند كه جامعه با بحران يا تغيير و تحولهاي زيربنايي رو به رو بوده است. به اين ترتيب تصانيف موسيقي ايراني را ميتوانيم به دو دسته عاشقانه و اجتماعي تقسيم كنيم. دسته نخست داراي درون مايه تغزلي و شوريدگي هستند و دسته دوم جانمايه اجتماعي دارند و بازتاباننده روح حركتهاي جامعهاند. در وادي تصانيف تغزلي ميتوان به تصانيف علي اكبر شيدا و رهي معيري به عنوان نمونههاي برجسته اشاره كرد. در زمينه تصانيف اجتماعي به دو دوره طلايي بر ميخوريم. يكي دوران انقلاب مشروطه كه تا حدود 15 سال بعد نيز تأثير آن در موسيقي ايراني و تصانيف ساخته شده ديده ميشود. و ديگري دوران انقلاب اسلامي كه اوج تصانيف ساخته شده در موسيقي معاصر در آن دوره ديده ميشود. جالب آنكه تصانيف داراي درونمايه اجتماعي همواره بيشتر و بهتر از تصانيف تغزلي در يادها ماندهاند. براين اساس ميتوان دوران تصنيفسرايي را پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي به سه بخش تقسيم كرد. با تشکر. مسعود رضایی |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|