یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403

 



موضوع: واخواهی

واخواهی 10 سال 5 ماه ago #39738

طرق شکایت از اراء
طرق شکایت از اراء به دو طریق میباشند:
1) طرق معمول شکایت که خود به طرق عادی و طرق فوق العاده تقسیم میشوند
2)طرق غیر معمول شکایت که به شعب تضمین و اعمال ماده 18 تقسیم میشود
واخواهی به معنای اعتراض کردن امده است در ایین دادارسی مدنی هر جا وازه ی واخواهی به کار رود شکایت به حکم غیابی را میرساند واخواهی شکایتی است است که ویزه احکام غیابی است احکام حضوری قابل واخواهی نمیباشند تفاوتی نمیکند که دعوای اصلی حقوقی بوده و یا به تبع امر کیفری اقامه شده باشد توسط محکوم عله غایب در مهلت مقرر قابل واخواهی است صرف نظر از اینکه حکم صادره با توجه به نوع دعوا یا میزان خواسته ی ان قابل تجدید نظر باشد یا نباشد
اصحاب دعوای واخواهی علی القاعده همان اصحاب دعوای نخستین است که به حکم غیابی منتهی شده است بدین معنا که خوانده ی مرحله ی نخستین واخواه و خواهان مرحله ی نخستین واخوانده میباشد در صورت فوت یا ورشکستگی هر یک از اصحاب دعوا ی ورشکستگی هر یک از اصحاب دعوا اصلی در دعوای واخواهی دخالت خواهند نمود افزون بر اصحاب دعوای نخستین اشخاص ثالث نیز میتوانند وارد دعوا شوند گرچه در ماده 130 ق.ج ورود ثالث تنها در مرحله ی نخستین تجدید نظر منصوص شده ودر مرحله ی واخواهی صریحا" بیش بینی نشده است اما با توجه به اصول دادرسی و ماده ی 130 ق.ج واینکه ورود ثالث مجاز اعلام شده در مرحله ی واخواهی امکان بذیر است .
مهلت واخواهی برای اشخاص داخل کشور 20 روز و افرادی که خارج از کشورند 2 ماه از تاریخ حکم غیابی است .
مهلت واخواهی در صورت وجود عذر موجه :
ماده 306 ق.ج در عین حال به محکوم عله غایبی که به سبب عذر موجه نتوانسته در مهلت مقرر واخواهی نماید اجازه داده است که بس از مهلت مقرر نیز دادخواست واخواهی را تقدیم نماید دادگاه ابتدا ادعای او را مورد رسیدگی قرار داده و در صورتی که عذر را موجه تشخیص دهد قرار قبولی دادخواست واخواهی را صادر مینماید که در این صورت اجرای حکم اگر در حال انجام باشد متوقف میشود.
در تنظیم و نوشتن رای قطعی که در بی واخواهی صادر میشود نیز ممکن است سهو قلم رخ دهد .در این صورت برابر ماده 309 ق.ج باید اقدام به تصحیح ان شود.

بر گرفته از موارد تدریس شده توسط استاد محترم در کلاس و مطالعه کتاب دکتر شمس
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: فرناز فروزان