دوشنبه, 10 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تحقیق درس هنرورسانه-نقاشی امپرسیونیستی

تحقیق درس هنرورسانه-نقاشی امپرسیونیستی 10 سال 3 ماه ago #57523

:) Impressionism
مقدمه
تاريخچه و چگونگي شكل گيري سبك هنري امپرسيونيسم
در بهار 1874 گروهي از هنرمندان فرانسوي تحت نام « انجمن هنرمندان گمنام » متشکل از نقاشان، مجسمه سازان، حکاکان گرد هم آمدند. آنان يک استوديوي عکاسي را براي نمايش آثارشان اجاره کردند ( عكاسي نادار ) و آثار خود را به معرض ديد عموم نهادند. با اين کار آنها ناآگاهانه خصمانه ترين و شديدترين واکنش ها را که تا آن هنگام، دنياي هنري پاريس با آن مواجه شده بود برانگيختند و اين خود به الگويي براي دستورالعمل تقريباً تمامي ايده هاي هنري طي پنجاه سال بعدش بدل شد .
حال در اينجا به تشريح اهداف و نيز سير حوادثي مي پردازيم که به شکل گيري امپرسيونيسم که حقيقتاٌ نخستين جنبش مدرن هنري محسوب مي شود منجر شد .
امپرسيونيسم صرفاٌ يک سبک نقاشي نبود، بلکه رويکرد نويني به زندگي و هنر بود؛ همين رويکرد آغاز هنر مدرن را مشخص مي سازد .
اساس شيوه امپرسيونيسم را مي توانيم در اين نكات خلاصه كنيم؛ ترك كردن آتليه - نقاشي كردن در فضاي آزاد – توجه به تاثيرات نور در رنگ ها در ساعات مختلف روز – تاثير جو در رنگ ها و توجه به رنگ هاي طبيعت در فواصل مختلف – انعكاس رنگ هاي اشياء مختلف به يكديگر و تاثير رنگ هاي پيرامون – در كنار هم قرار دادن رنگ هاي مكمل به منظور شادابي و درخشندگي بيشتر رنگ ها – تركيب نكردن رنگ ها در يكديگر و به كار بردن رنگ هاي خالص و ناب .
نخستين هسته ي اين جنبش توسط: مونه، رنوار، سيسيلي، سزان، دگا،‌ موريزو، گيومن و پيسارو که در اوايل دهه ي 1860 دانشجوي هنر بودند، شکل گرفت. همچنين آن ها با منتقدين هنري نظير ـ تئودور دورت و جورج ريوير ـ که در سال 1877 مجله اي هنري به نام « L'impressioniste » را منتشر کردند، ارتباط داشتند و تحت حمايت يک دلال هنري به نام ـ دوراند رول ـ بودند. در سال 1873 ، سالن از پذيرش آثار ـ پيسارو ، مونه ، رنوار ، سزان و سيسيلي ـ اجتناب کرد و اين امر انگيزه اي براي تصميم آنان در برداشتن اولين گام نامتعارف براي تشکيل نمايشگاه هاي مستقلي براي نمايش آثارشان شد. در اولين نمايشگاه که در آوريل سال 1874 در آتليه ي عکاسي نادار برپا شد، اين هنرمندان نام خود را « انجمن هنرمندان گمنام » نهادند. اما بعداٌ نام يکي از تابلوهاي ـ مونه ـ به نام « امپرسيون » (طلوع آفتاب) ، منتقد جوان ـ لوييس لروي ـ را وا داشت تا در مجله ي « Charivari » ، کل گروه را « امپرسيونيست ها » نام نهد و اين نام را با لحني تمسخر آميز ابداع كرده بود .
در مجموع هشت نمايشگاه از آثار امپرسيونيست ها بر پا شد ( در سال 1874 ، 1876 ، 1877 ، 1879 ، 1880 ، 1881 ، 1882 ، 1886 ) .
کامي پيسارو ـ تنها فردي بود که آثار خود را در تمامي نمايشگاه ها به نمايش درآورد. پس از آخرين نمايشگاه، گروه متلاشي شد و ـ مونه ـ تنها کسي بود که همچنان به طور تعصب آميز به ترويج ايده هاي امپرسيونيستي پرداخت .
تمايل منظره پردازان امپرسيونيست به ثبت بيان تصويري لحظه ها به جاي جنبه هاي پايدار موضوعات، آنان را واداشت تا با نقاشي در فضاي باز، و اتمام تابلو در نقطه اي پيش از آن که شرايط نوري عوض شود، گنجينه اي غني فراهم سازند. در نقاشي هاي آنها، سايه ها نه به رنگ خاکستري يا سياه بلکه با رنگ مکمل، نقاشي مي شدند. آنان با کم ارج کردن خطوط اصلي اشيا، ارجحيت و تفوق اشيا را گرفتند و نقاشي هاي امپرسيونيستي بدل به رنگ آميزي نور شدند.
نقاشي امپرسيونيستي در آغاز با گنگي يا با ترديد و غالباً با تمسخر مواجه شد. همزمان با نمايشگاه 1876 ، ـ فيگارو ـ نوشت :« پنج يا شش آدم رواني ، يکي از آنها زن ، جمعي از افراد ناکام ملوث به پندارهاي احمقانه، در اينجا گرد آمده اند تا کارهاي خود را به نمايش بگذارند ... نمايش رعب آوريست که بيهودگي انسان تا آستانه ي جنون برسد. کسي بايد با تحکم به آقاي ـ پيسارو ـ بگويد که آقاي عزيز درختان هرگز بنفش نيستند، آسمان هرگز به رنگ کَره ي تازه نيست، اين که در هيچ کجاي دنيا چيزهايي که در تابلويتان کشيده اي يافت نمي شود ... » چنين گرايشات و برخوردهايي در بين هنرمندان و منتقدين محافظه کار بسيار يافت مي شد و وقتي ـ ژان لئون ژروم ـ نقاش برجسته ي فرهنگستاني، رئيس جمهور ـ لوبه ـ را در غرفه هاي نمايشگاه بين المللي پاريس 1900 همراهي مي کرد، وي را در برابر درِ سالن امپرسيونيست ها با اين جمله متوقف ساخت: « عليا حضرت رئيس جمهوري، اينجا افراد نالايق فرانسه حضور دارند » با اين حال ـ دوراندرول ـ دلال هنري حامي امپرسيونيست ها، در اواخر دهه ي 1880 به ويژه در ايالات متحده موفقيت هايي حاصل کرد و در سال 1891 نمايشگاهي از نقاشي هاي ـ مونه ـ در گالري اش در پاريس به نمايش گذارد كه تنها سه روز پس از افتتاح فروخته شد. اما پذيرش امپرسيونيست ها در انگلستان به آهستگي صورت گرفت ( در طي نمايشگاه 1905 ـ دوراندرول ـ در گالري هاي گرافتون در لندن ، بزرگترين نمايشگاهي که از آثار امپرسيونيست ها بر پا شد، حتي يک تابلو هم به فروش نرفت ) اما از سال 1926 که ـ مونه ـ به عنوان پيرمرد بزرگ نقاشي فرانسه درگذشت، نرخ هاي حراجي ها براي نقاشي هاي امپرسيونيست ها شروع به افزايش يافت و از دهه ي 1950 به سمت ارقام نجومي ميل کرد .
تاثير امپرسيونيست ها بسيار عظيم بود و بخش عمده ي تاريخ نقاشي اواخر سده ي نوزدهم و اوايل سده ي بيستم، حکايت بسط و توسعه ي جنبش هاي متاثر از آن يا در مقابل آن، بود .

ویژگی‌های سبک هنري امپرسیونیسم
به تعبیر برخی از مورخان، هنر افرادی همچون ادوارد مانه و دیگر طرفداران امپرسیونیست، در واقع با به کار گرفتن سبک و شیوه خود در عرصه هنر، گویا این پرسش را مطرح نمودند که آیا آن‌چه را ما می‌بینیم، به این که چگونه آن را می‌بینیم، بستگی دارد؟ در واقع امپرسیونیست‌ها همانند رمانتیست‌های پیش از خود، با دلدادگی به احساسات و عواطف درونی، تنها به حکایت‌گری و توصیف منفعلانه عالم خارج بسنده ننمودند، بلکه عالم خارج و واقعیت را از منظر و نگاه هنرمند و دریافت او از عالم واقع ترسیم کردند به طوری که به تعبیر گاردنر، امپرسیونیست‌ها به یک معنا نوعی «امپرسیونیسم ناتورالیستی» را مطرح کردند؛ با این استثنا که این بار هنرمند سوبژکتیویست در درک خود از عالم خارج، به حس بصری بیش از ادراکات و تخیلاتش، تکیه می‌کند .
سبک امپرسیونیسم در قرن 19، آغاز حرکتی به سوی سوبژکتیویسم بود که هر چه به سوی جلوتر پیش می‌رویم و به قرن 20 نزدیک می‌شویم، به سوی هنر انتزاعی و نارئالیستی پیش می‌رود؛ به گونه‌ای که هنرمند در خلق اثر هنری، به سمت ترسیم عالم درون و جهان خویشتن می‌رود و از عالم عینیت فاصله می‌گیرد و این فاصله را به جهت بها دادن به ابداع، نوآوری و خلاقیت می‌پذیرد .
نگاهی به سبک‌های هنری قرن بیستم، به ویژه پس از سبک فوویسم، تأیید این امر است که با وجود آن که امپرسیونیسم در آغاز با وفاداری به عالم رئالیسم آغاز شد، اما به تدریج به سبک‌هایی همچون هنر انتزاعی، اکسپرسیونیسم انتزاعی، و هنر مفهومی منتهی شد، که ردپای فضای درونی هنرمندان وفادار به این سبک‌ها، بیش از ردپای عالم واقعیت احساس می‌گردد.
یکی از ویژگی‌های مورد توجه امپرسیونیست‌ها در نقاشی و مجسمه‌سازی، به کارگیری نور و ترسیم عالم خارج در لحظه‌های آنی است. در واقع، گاهی اگر یک منظره، رودخانه و یا هر صحنه طبیعی در تاریکی شب یا ابتدای روز و یا در زمان تابش نیم‌روزی خورشید دیده شود، به نظر می‌رسد که تصویر یک‌سانی از آنان حاصل نمی‌گردد و حتی شاید تصور شود که تصاویر این منظره‌ها متفاوت هستند. بدیهی است که گاهی یک صحنه طبیعی در هنگام تابش نور شدید، ویژگی‌هایی را می‌یابد که منحصر به فرد است و اثر با آن ویژگی، نمای‌ خاصی را می‌یابد.
از این رو، هنرمندان امپرسیونیست در آثار خود از نورپردازی استفاده می‌کردند و با استفاده از رنگ‌های روشن، این روشنایی حاصل از نور را به خدمت می‌گرفتند . آنان ضربات سریع قلم‌مو و رنگ‌های روشن را مورد استفاده قرار می‌دادند و رنگ‌هایی همچون خاکستری، سیاه و قهوه‌ای را از طیف رنگ‌ها خارج نموده و از رنگ‌های زرد، سبزآبی، قرمز و نیلی استفاده می‌نمودند، به گونه‌ای که استفاده از این رنگ‌های روشن و تلالو یافته در نور خورشید، فضای خاص، با نشاط و شاد را در آثار آنان دامن زده است.
امپرسیونیست‌ها می‌کوشیدند در ترسیم مناظر طبیعی، آن لحظه‌هایی را که شرایط جوی و نور خورشید حالت خاصی را به طبیعت می‌دهد به نمایش گذارند و همچون عکاسی که ممکن است، ساعت‌ها به انتظار بنشیند تا لحظه طلوع خورشید را صید کند، در انتظار لحظه‌های نابی بودند تا بتوانند مناظر را در نور خاصی به تصویر کشند. استفاده از نور در آثار آنان امری تفکیک‌ناپذیر است و ادوارد مانه می‌گفت که : « بازیگر اصلی در نقاشی نور است، و هنرمند تصاویر را در دریایی از نور و هوا به مخاطبان و بینندگان خود القا می‌نماید، به طوری که آنچه نور بر ما آشکار می‌سازد جنبه‌ای تنها تصادفی و لحظه‌ای پیدا می‌کند » .
با وجود بازنمایی و واقع‌گرایی در آثار امپرسیونیست‌ها، ضبط فوری و آنی ارتعاشات حاصل از نور در طبیعت، در آثار آنان به چشم می‌خورد. در این باب گفته شده است که کار امپرسیونیست‌ها ثبت تحریک عصب بینایی حاصل از نور است .

مهم‌ترین ویژگی‌های سبک هنري امپرسیونیسم
- دریافت آنی و مستقیم از طبیعت که احساس برانگیز باشد
- الگوی لحظه‌ای نور و بازی نور خورشید
- ادراک مستقیم بصری و تحریک بصری به وسیله نور
- تصویر عالم واقعیت بر اساس گزینش و نگرش به آن، از منظر انسانی
- طرد رنگ‌های تیره و استفاده از رنگ‌های روشن
- ثبت عالم واقعیت در لحظه‌ای گذرا، آنی و ناپایدار
- ساده ترین فرمولی که می توان امپرسیونیسم را به آن تعبیر کرد، ارجعیت «لحظه» بر «ایستایی و سکون» و «استمرار» است. تقویت این احساس که هر پدیده یک احساس و یک طرح تکرارناپذیر و موجی است که در بستر زمان می لغزد.
- در رئالیسم، هنرمند آنچه را وجود دارد، تصویر می‌کند، اما در رئالیسم امپرسیونیسم، هنرمند آن‌چه را که در یک لحظه خاص از واقعیت احساس می‌کند و یا به تعبیری آن را می‌یابد، به تصویر می‌کشد.

اشاره اي خلاصه به سبك هاي هنري نئو امپرسيونيسم و پست امپرسيونيسم
نئو امپرسيونيسم
نئو امپرسيونيسم هم ادامه امپرسيونيسم است و هم واكنشي نسبت به آن. نئو امپرسيونيسم ها هم مانند امپرسيونيسم ها سركارشان با نور و رنگ بود ولي بر خلاف امپرسيونيسم ها كه تجربي و خودانگيخته بودند، نئو امپرسيونيسم ها قائل به اصول علمي و تركيب بندي به شدت فرموله شده رنگها بودند .
پيشروان نهضت نئو امپرسيونيسم سورا، كاميل پيسارو و سينياك بودند .
اصولي كه اينان برقرار كردند، عبارت بود از: مطالعه ي علمي رنگ و تفكيك نظام مند رنگ مايه ها .
پست امپرسيونيسم:
اين واژه را « راجر فراي باري » اولين بار در لندن با عنوان نمايشگاه ( مونه و پست امپرسيونيسم ها ) ابداع كرد. و از آنجا كه برجسته ترين آثار نمايشگاه به سزان، گوگن و ون گوگ تعلق داشت، از آنها به عنوان شخصيت هاي محوري اين گرايش ياد ميشود.

امپرسیونیسم در سینما و عکاسی
در این سبک، معتقد به نوعی مبانی زیبایی شناسی تصویری در هنر سینما و عکاسی بودند. امپرسیونیستها با داستان پردازی به شیوه معمول در سینما مخالف بودند و هر نوع قصه را نفی می کردند، اما در عمل کمتر به آن وفادار بودند در واقع فیلمهای آنها رهایی از چنگ موضوعات روزمره بود. « دلوک » که به عنوان « پدر نقد سینمایی فرانسه » شناخته شده، معتقد بود عناصر تشکیل دهنده سینما عبارتند از: نور، دکور، ریتم و ماسک ( منظور هنرپیشگان است ). به طورکلی امپرسیونیستها اعتقاد داشتند که ریتم فیلم دارای قدرتی است که می تواند برانگیزاننده رویا باشد. و این رویاگونگی در عکسهایی به این شیوه با دخل و تصرف عکاس نمود عینی پیدا کرد. در دوران این سبک هم در عکاسی و سینما مشخصات ظاهری خاصی بروز کردند از جمله: بازی نور و سایه، حرکت (در سینما) و ریتم تصویری نرم (در عکاسی)، نگرش ایجازی به اشیاء (در هر دو) و قدرت القایی در تصاویر سینمایی رشد کرد. هدف اصلی در این سبک، به وجود آوردن نظم نبود، بلکه هدف رسیدن به افکار و احساسات موجود ولی نادیدنی و رسیدن به نوعی امپرسیونیسم ظریف دربرش فیلم بود.

امپرسیونیسم، آغاز هنر مدرن
بسیاری از کارشناسان هنر، شروع هنر معاصر و مدرن را از این سبک می دانند. قبل از این سبک، هنر و ادبیات رابطه تنگاتنگی با هم داشتند و مضامین هنری را معمولا متون ادبی، کتاب مقدس و اساطیر یونانی تشکیل می دادند. در اواخر قرن 19 هنرمند نیاز به زبان هنری یافت که بتواند مستقل از ادبیات باشد. بدین ترتیب هنرمندان این دوره، موضوعات مورد علاقه خود را بیشتر از اطراف و محیط زندگی خود دریافت می کردند و تغییرات اجتماعی و شروع عصر ماشین هم به این خواسته هنرمندان بیشتر دامن می زد. شاید همین بی توجهی به مضامین ادبی و متون مقدس باعث شد تا هنرمند موضوعات خیالی را کنار گذاشته و بیشتر به دنبال نقاشی کردن از لحظات زودگذر زندگی باشد. زندگی که توسط مردم عادی جریان داشت و کارهای به ظاهر ساده که تا دیروز در نقاشی کلاسیک غرب ارزش چندانی نداشت. موضوع های دینی و اساطیری تبدیل به زندگی روزمره آدمهای معمولی در پارک ها و کوچه ها شد . بجای الهه های یونانی نقاشی کلاسیک و حضرت مریم، بالرین ها و هنرپیشه های تئاتر به تصویر در می آمدند.
یکی از هنرمندان مدرن، فرنان لژه بود که در این مورد چنین عقیده ای داشت:
نقاشی قبل از ظهور امپرسیونیست ها هرگز نتوانسته بود از قید ادبیات رها شود و همواره بکارگیری تضادهای تجسمی باید هماهنگ با موضوع داستان می بود که در این دوره نقاشان چنین ضرورتی را احساس نمی کردند. اگر بیان تصویری تغییرکرده است به سبب این است که مقتضیات جدید چنین چیزی را ایجاب می کرده است. زندگی افراد جدید بسیار پیچیده تر و هیجان انگیزتر از افراد سده های گذشته است.
در این دوره با رواج علم باوری عصر روشنگری که باعث رواج آزمایشهای علمی و تجربی پدیده ها به ویژه مبحث نور شد، علاقه به کشف تاثیرات جوی نور بروی موضوع نقاشی به شدت رواج یافت. توجه به مسئله ای بنام نور در نقاشی به جای موضوع های ادبی و دینی، سبب شد که این سبک را آغاز هنر مدرن بدانند. این تغییر شرایط جدید به حدی بر هنر تاثیر گذاشت که نقاشی امپرسیونیستی بازتاب شرایط بیرونی بود تا شرایط درونی هنرمند. همچنین تسلط تفکر تجربه گرایی توسط فرانسیس بیکن و غیره باعث شد که هنرمند این دوره، بیشتر هنر را عرصه تجربه و تفکر قرار دهد . هنرمند این دوره بیشتر علاقه به تجزیه و تحلیل نور و تاثیر آن بر نقاشی داشت. هنرمندان امپرسیونیستی همچون فیلسوفان و دانشمندان تجربه گر، بازتاب نور را به شکل علمی در نقاشی های خود نمایش می دادند.
یکی از هنرمندان امپرسیونیستی، کلود مونه است که علاقه مند به نمایش نور بود . کلود مونه علاقه فراوانی به دریاچه و نیلوفرهای آبی داشت که در نزدیکی محل زندگی او واقع بود. او تابلوهایی فراوانی از این دریاچه، در هر لحظه از روشنایی روز نقاشی کرده است.
برای مونه موضوع چندان اهمیتی نداشت، بلکه تغییرات رنگها در هر لحظه ارزش داشت . کار او شبیه به یک دانشمند نورشناسی است. کلود مونه در نقاشی هایش دایره را فراوان بکار می برد، او ستاینده زیبایی و روشنایی خورشید بود و آنرا به صورت حلقه ای روشن نقش می کرد.

يك خبر، اثري از بنيانگذار سبك هنري امپرسيونيسم با قيمتي استثنايي ركورد شكست
به گزارش سرويس هنري برنا به نقل از خبرگزاري فرانسه، تابلوي برکه نيلوفرهاي آبي « کلود مونه » بنيانگذار سبک امپرسيونيسم فرانسه در حراج کريستي لندن با قيمت 41 ميليون پوند، معادل 81 ميليون دلار به فروش رسيد و به اين ترتيب رکورد فروش تابلوهاي اين هنرمند نامي جهان شکسته شد .
برخلاف عقيده کارشناسان، حراج کريستي لندن که پيش بيني مي کردند « برکه نيلوفر آبي » ما بين 18 تا 24 ميليون پوند فروخته شود، اين تابلو با قيمتي بسيار بالاتر فروش رفت.
« کلود مونه » تابلوي « نيلوفر هاي آبي » را در سال 1919 خلق کرد و اين تابلو در مدت 90 سال اخير تنها يک بار در معرض ديد عموم قرار گرفته است .
يادآور مي شود، « کلود مونه » بنيانگذار نقاشي دريافت گري (امپرسيونيسم) فرانسه، خلق مجموعه تابلوهاي نيلوفرهاي آبي را در سال 1899 ميلادي آغاز کرد .
« كلود مونه » مهم ترين نماينده امپرسيونيسم به شمار مي رود. آثار زيادي از وي به جاي مانده و در بسياري از گالري هاي مهم دنيا از آنها نگهداري مي شود .


هنرمندان مطرح

• ژرژ سورا
• کلود مونه
• پیر آگوست رنوار
• آلفرد سیسلی
• کامیل پیسارو
• ادگار دگا
• پل سزان


منابع
• http://www.mac84.blogfa.com/post-105.aspx
• كتاب تاريخ هنر جهان و ايران – ص 124
• http://forum.persiantools.com/t37128.html
• The oxford dictionary of art
سبک ها و مکتب های هنری
chilvers, Iran history of art/janson horst,woldemar
دایره المعارف هنر/ روئین پاکباز
تاریخ سینمای هنری/ الریش گرگور و انوپاتالاس/ ترجمه هوشنگ مهر
http://www.akkasee.com/articles/7297/
• خلاصه اي از تحقيقات زهره موسوی نیا - دانشجوی دکترای پژوهش هنر و مدرس دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
http://shamimolmolk.persianblog.ir/post/39/
• انتهاي خبر // شبکه خبری برنا//97 - 97 - 39//www.BornaNews.ir
http://www.bornanews.ir/Nsite/FullStory/?Id=162106
• كتاب شيوه هاي جديد امپرسيونيسم – گردآورنده: اسماعيل عسگري- ص 2
محققین: محمّد صادق جناب اصفهانی-اسلامی-قربانی
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.