سوالهای هنر و ارتباطات
1- سواد بصری یا ارتباط بصری را شرح دهید: توانایی فهمیدن و خلق کردن تصاویراست که بستگی به 1- عناصر 2- کیفیت 3- فنون دارد.عناصر ،شامل : ( نقطه – خط – سطح – حجم – فرم و رنگ ) کیفیت ،هنر ترکیب کردن عناصر بصری برای خلق کیفیت جدید ،که شامل(:هارمونی =هماهنگی – کنتراست = تضاد – ترکیب بندی = کمپوزسیون- ژرفانمایی = پرس پکتیو- سایه روشن =بازی با نور ) فنون، شامل( ریتم – حرکت – تقارن – تناسب ) .
2- هنر چیست و هنرمند کیست؟ هنر، مبتنی بر نوعی علم و معرفت باطنی است که سرچشمه‌ای آسمانی دارد. هنر که زیبایی و آفرینندگی است، با نوعی خودآگاهی عرفانی و شهود درونی پیوند خورده است. انسان هنرمند با درک این شهود تمام عالم را شهود می‌نماید. در درون هنرمند، پنجره‌ای به سوی جمال و کمال بی‌انتهای حق و روزنه‌ای برای دیدن نفس زیبایی هستی، باز شده است به صورتی که ذات حق را می‌بیند. هنرمند آنچه را در جمال هستی شهود می‌نماید، به زبان و قالب هنر، بیان می‌دارد.(هنرمند آدم خاصی است که در یک لحظه و یادر یک حالت خاص ، الهام خاصی را بدون اینکه آموزش دیده باشد و یا محیط بر او تاثیر گذاشته باشد به زبان می آورد.)
3- تولد هنر یا هنر یک خواستگاه درون فردی یا خواستگاه برون فردی است را شرح دهید؟ در گذشته معتقد بودند منشأ هنر ذاتی است که از ذوق و سلیقه می آید . نبوغ و جوهره ی که بعضی ها دارند و بعضی ها ندارند . ولی در دانش امروزه محیط و غلبه آنرا در شکوفایی هنر و استعداد تاثیر گذار میدانند . پس هنر در جوامع ابتدایی خواستگاه برون فردی ( ذاتی ) ودر جوامع امروزه خواستگاه برون فردی ( محیطی ) دارد.
4- شاعر کیست ؟ کسی است که در ترکیب کلمات به خلاقیت رسیده است و کلمات را طوری ترکیب میکند تا به چیزی برسد که ما قبلا آنرا نمیدانستیم .
5- چگونگی تولد شعر را در جوامع ابتدایی توضیح دهید؟انسان بر اثر افزایش مهارت و تخصص بر اعضاءدر همه کارها جلوگیری کرد و مخصوصاً توانست فعالیت دستگاه جنجره را از فعالیت سایر دستگاهها مستقل سازد پس از یک سو نقاشی و مجسمه سازی از موسیقی و رقص دور شدند وازسوی دیگر رقص از موسیقی جدایی گرفت ، همچنین مقدمات تفکیک موسیقی سازی ازموسیقی آوازی فراهم آمد. موسیقی ابتدایی شامل دو عنصر بود 1- صورت 2- ماده . صورت یا شکل آن : موسیقی محض شد و ماده یا محتوای آن شد ترانه به عبارت دیگربا ادامه تجزیه جامعه و تقسیم کار محتوا ا ز صورت اصلی انقضاء ( جداشدن ) یافت و شعر مستقل پیدا شد.
6- از منظر جامعه شناسی هنر، چرا زبان شعربرزبان مفاهمه تقدم دارد؟ زبان اولیه که در ضمن کار موذون جمعی از تکامل " فریاد کار" ساخته شد افسونی ، هیجانی و شاعرانه بود و عواطف جمع را برای اجرای کارهای مشترک مهیا می کرد و گروه را از احساس قدرتی درونی سرشار می ساخت . در مقابل زبان شاعرانه ی اولیه ، زبانی که درمراحل بعدی تکامل، ایجاد میشود به مقتضی تحولات انسان و جامعه برای رفع احتیاجات غیر عاطفی و مخصوصا احتیاجات ادراکی و انتقال افکار و اطلاعات بکار میرود.زبان جدید به خلاف زبان پیشین افزودنی نیست اما از مشخصات افزونی و شاعرانه پیشین کاملا خالی نشده است با این وصف دیگر روح عاطفی و جمعی بارزی ندارد بلکه برعکس دارای مختصات عقلی و فردی است پس باید گفت که زبان معمولی جوانتر از زبان شعر است.
7- رفتار غریزی را تعریف کنید ؟ رفتار غریزی در مقابل رفتار اکتسابی قرار دارد و تمام حواس ما را در بردارد و عمده رفتارهای انسان رفتار غریزی است .
8- غریزه باوران هنر را نتیجه چند نوع غریزه میدانند نام ببرید؟ سه نوع غریزه 1- غریزه بازی 2- غریزه جنسی 3- غریزه زیبا پرستی یا جمال پرستی .
9- چهار ویژگی انسان که او را از دیگر حیوانات جدا میکند چیست ؟ 1- گروه زیستی : تمایل بین جنس نر و ماده باعث تولد کودکی میشود که برای حمایت از او اولین و کوچکترین گروه زیستی یعنی خانواده شکل میگیرد و بعد این گروه در کنار گروه دیگرو کم کم در جوامع بشری رشد وتکامل پیدا میکند . 2- ابزار سازی : که اصلی ترین ویژکی انسان است . انسان از لحاظ نیروهای جسمانی و قوای حسی خیلی از حیوان ضعیف تر است ولی این ابزار ساز بودن او را بر همه موجودات مسلط کرده و میتواند بر همه چیزغلبه کند. 3- سخن گویی : از زمانی که انسان توانست به هنجره خود و جنبه های حرکتی آن استفاده کند .4- اندیشه ورزی : یعنی انسان میتواند مفاهیم را به هم پیوند دهد و مفاهیم جدیدی بوجود آورد .
10- جادوی تقلید را توضیح دهید : تصویر یک چیز خاصیت همان چیز است . در باره جادوی تقلید به عنوان جوهرۀ آفرینش هنری در دوران پارینه سنگی ( عصر حجر) انسان ابتدایی باور داشت که هر یک از جانوران و گیاهان و جزء آنها جان یا همزادی دارد و اگر کسی بر همزاد چیزی دست یابد چنان است که برخود آن چیز دست یافته است . یکی از علتهای آدم خواری مخصوصا خوردن گوشت و خون دشمنان ، معنی روبودن جانهای آنان بوده است . بنابر این انسان ابتدایی همانطور که برای تسط بر چیزها میکوشید ، برای تسخیر جانهای چیزها نیز تلاش میکرد و از این تلاش ( جادوی تقلیدی که بر اصل تداعی مشابهت استوار است ) پدید آمد .( بر روی هم رفته جادو کوششی است نظری برای تکمیل کاستیها و نارسائیهای کوششهای عملی انسان ابتدایی)
11- ساختار شخصیت را از دیدگاه فروید شرح دهید؟ بنابر نظریه فروید در مورد شخصیت، شخصیت انسان از سه عنصر تشکیل یافته است: نهاد، خود و فراخود. این سه عنصر در تعامل با یکدیگر، رفتارهای پیچیده انسانی را به وجود می‌آورند.
12- نهاد از دیدگاه فروید را توضیح دهید؟ نهاد، تنها مولفه شخصیت است که از بدو تولد حضور دارد. این جنبه از شخصیت کاملاً‌ ناهشیار (ناخودآگاه) است و شامل غرایز و رفتارهای ابتدایی می‌باشد. به عقیده فروید، نهاد منبع تمام انرژی‌های روانی است. وتحت تسلط اصل لذت است و در صدد ارضاء آنی تمام تمایلات، خواسته‌ها و نیازهاست. اگر این نیازها فوراً برآورده نشوند، نتیجه‌اش اضطراب و تنش خواهد بود. برای مثال، افزایش گرسنگی یا تشنگی به تلاش فوری برای خوردن یا آشامیدن می‌انجامد. نهاد در دوران اولیه زندگی بسیار اهمیت دارد زیرا باعث می‌شود تا نیازهای نوزاد برآورده شود. اگر نوزاد گرسنه باشد، شروع به گریه خواهد کرد و تا هنگامی که تقاضای نهاد برآورده نشده، به گریه ادامه خواهد داد.
12- خود ، از دیدگاه فروید یعنی چه ؟ آن مولفه از شخصیت است که مسئول برخورد با واقعیت‌هاست. به عقیده فروید، خود از نهاد به وجود می‌آید و باعث می‌شود که سائق‌های غریزی برآمده از نهاد بتوانند به شکل قابل قبول‌تری در دنیای واقعی بیان گردند. کارکرد خود، هم در ذهن هشیار، هم در ذهن نیمه‌هشیار و هم در ذهن ناهشیار است.
خود براساس اصل واقعیت عمل می‌کند و بر آن است تا تمایلات نهاد را به شیوه‌ای واقعی‌تر و از نظر اجتماعی قابل پذیرش، برآورده سازد. اصل واقعیت، مزایا و معایب یا فایده و ضرر هر اقدام را پیش از تصمیم‌گیری به انجام یا عدم انجام آن می‌سنجد. در بسیاری موارد، تمایلات نهاد قابل برآورده ساختن هستند امّا با تاخیر ... خود، سرانجام به آن رفتار اجازه بروز می‌دهد امّا در زمان و مکان مناسب.
13- فراخود از دیدگاه فروید را بنویسید؟ فراخود آن جنبه از شخصیت است که در بردارنده تمام ایده‌آل‌ها و استانداردهای اخلاقی و درونی است که ما از والدین و جامعه کسب می‌کنیم. و راهنمای قضاوت ماست. به عقیده فروید، فراخود از حدود 5 سالگی شروع به ظهور و پدیدار شدن می‌کند.و دارای دو بخش است: 1- خودِ آرمانی: شامل قواعد و استانداردها برای رفتارهای خوب. این رفتارها شامل رفتارهایی هستند که مورد تائید والدین و دیگر شخصیت‌های بانفوذ می‌باشند. اطاعت از این قواعد به احساس غرور، ارزش و رضایت‌مندی می‌انجامد. 2- وجدان: شامل اطلاعاتی درباره چیزهایی که توسط والدین و جامعه، بد پنداشته می‌شوند. این رفتارها غالباً ممنوع هستند و به پیامدهای بد، تنبیه، جریمه و یا احساس گناه منجر می‌شوند.
14- تعامل بین نهاد، خود و فراخود را شرح دهید؟ نهاد: تنها مولفه شخصیت است که از بدو تولد حضور دارد. این جنبه از شخصیت کاملاً‌ ناهشیار (ناخودآگاه) است و شامل غرایز و رفتارهای ابتدایی می‌باشد. خود: آن مولفه از شخصیت است که مسئول برخورد با واقعیت‌هاست. فراخود : آن جنبه از شخصیت است که در بردارنده تمام ایده‌آل‌ها و استانداردهای اخلاقی و درونی است که ما از والدین و جامعه کسب می‌کنیم. به عقیده فروید، کلید در اختیار داشتن یک شخصیت سالم، برقراری حفظ تعادل بین نهاد، خود و فراخود است.
15- ساختار ذهن براساس نظریه فروید را شرح دهید ؟ به عقیده فروید، ذهن انسان را می‌توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد: 1. ذهن هشیار (خودآگاه) شامل هر چیزی که ما از آن ‌آگاهیم. این جنبه‌ای از پردازش ذهن ماست که می‌توانیم درباره آن به صورت عقلانی صحبت و فکر کنیم. بخشی از آن شامل یاد و حافظه ماست که همیشه جزئی از ذهن هشیار ما نیست امّا می‌تواند به سادگی و در هر زمان بازیابی شود و به بخش خودآگاه ذهن ما آورده شود. فروید این نوع حافظه را «نیمه هشیار» می‌نامید.
2. ذهن ناهشیار (ناخودآگاه)، مخزن احساسات، افکار، تمایلات و خاطراتی است که خارج از آگاهی هشیار ما قرار دارند. بیشتر محتویات ذهن ناهشیار ما غیرقابل پذیرش و ناخوشایندند، مثل احساس درد، اضطراب یا تعارض. به عقیده فروید، ذهن ناهشیار بر اثرگذاریش بر روی رفتار ما ادامه می‌بخشد، هر چند ما از این تاثیرات نهفته و ناآشکار، آگاهی نداریم.
16- خلاصه تحقیق خود را بنویسید: