دوشنبه, 17 ارديبهشت 1403

 



موضوع: پیامهای غیر کلامی

پیامهای غیر کلامی 11 سال 1 روز ago #5509

بسم الله الرحمن الرحیم
ارتباط غیر کلامی (لحن کلام چیست؟)
وقتی سخن از ارتباطات به میان می آید معمولا صبحت کردن با یکدیگر در ذهن انسان تداعی می شود. اما ارتباطات چیزی بیش از صحبت کردن است. وقتی شما در کلاس درس به پرسش، پاسخ می دهید وقتی تشویق می شوید، وقتی درمورد عقاید وافکار دیگران بحث می کنید، باکسی دست می دهید در یک مصاحبه استخدامی شرکت می کنید. در یک جلسه گروهی شرکت
می کنید، لباسی را انتخاب می کنید و یا به خرید یک خودرو اقدام می کنید در واقع شما ارتباط برقرار کرده اید.

بنابراین از آن جایی که دایما با مردم درارتباط می باشیم باید از روابط اجتماعی قوی برخوردار باشیم وتوانایی برقراری ارتباط با مردم را داشته باشیم و از انعطاف پذیری بالایی برخوردار باشیم چرا که با افراد گوناگون با آداب ورسوم متفاوت درارتباط می باشیم. توانایی برقراری ارتباط مناسب، قدرت شما را درتبادل نظرات افزایش می دهد. شما در شغل وحرفه خود به موفقیت های بیشتری دست پیدا می کنید. همچنین جذب مشتری به مهارتهای ارتباطی شما بستگی دارد. بنابر این زیربنا و شالوده موفقیت شما درامررضایتمندی وجذب مشتری برقراری ارتباط متناسب است و این اهمیت ارتباطات و ارزش آنها را درمشتری مداری روشن می کند. ( احمد یحیایی، ص 18، تشریفات).

انواع ارتباطات انسانی: کلامی وغیرکلامی

ارتباطات غیرکلامی: عبارت است ازکلیه پیام هایی که افراد علاوه برخود کلام، آنها را نیز مبادله می کنند. طرز قرارگرفتن، راه رفتن، ایستادن، حرکات چهره وچشم ها، لحن صدا، طرز لباس پوشیدن، جملگی نشانه های ارتباطات غیرکلامی هستند. بنابر این توجه به کلیه موارد فوق می تواند درنحوه ارتباط با مشتری وجذب وی موثر واقع شود. مشتری دربدو ورود به محل کارشما با دیدن نشانه های غیرکلامی درمورد شخصیت شما قضاوت می کند. لذا باید تلاش نماییم تا شخصیت مثبتی برذهن مشتری ازخود به جای گذاریم تا درمورد شما قضاوت خوبی داشته باشند.

اصولاً درمراودات اجتماعی بیشتر برنشانه های غیرکلامی اعتماد می کنند تا برنشانه های کلامی. پس نشانه های غیرکلامی را تقویت کنید. نخستین برخورد ونخستین تأثیری که برمردم می گذارید بسیار اهمیت دارد. بدنیست بدانید که کلام 7 درصد لحن وطنین 38% و حرکات 55% اطلاعات را منتقل می کنند. (تشریفات، یحیایی، ص 27، 28).

مثلاً محسنیان راد درکتاب ارتباطات غیرکلامی خود می فرمایند» برخی ازآدم ها با قراردادن کف دست برسینه و پایین آوردن مختصرسر به دیگران اظهار ارادت ودوستی می کنند . این یک عمل ارادی است که فرد براساس قراردادهایی که دراجتماعش وجود دارد پیامی را می فرستد. ممکن است شما با فردی شروع به صحبت کنید وببینید که رنگ رخسار او به تدریج سرخ می شود. ازاین سرخ شدن صورت او نیز پیامی دریافت می کنید. امادراینجا فرستنده این پیام، پیام خود را به صورت غیرارادی می فرستد. ازهمین دو مثال ساده می توان دریافت که پیام های غیرکلامی، هم ارادی وهم غیرارادی هستند. این پیام های غیرکلامی سهم خاصی دردامنه ارتباطات انسانی دارند. (محسنیان راد، ارتباط شناسی ، ص 243).

حال بعد ازآن که ما توضیحی کلی درمورد ارتباط غیرکلامی دادیم به یکی از موارد آن که جزئی از ارتباطات غیرکلامی محسوب می شود یعنی لحن کلامی می پردازیم.

ابتدا از صحبت های آقای یحیایی شروع می کنیم که درکتاب خود نوشته اند. ایشان می فرمایند: همان طور که هرفرهنگ نسبت به فرهنگ های دیگر ازبسیاری جهات متفاوت است ازنظر ارتباطی نیزتفاوت هایی مشهوداست. مثلا مردم آذربایجان عموما بلندتر ودرشت تر ازمردم فارس و اصفهان سخن می گویند.

مردمان کوهستان ها ودشت های فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندی بیشتری درسخنگویی ومحاوره استفاده می کنند. حرفه نیز دربلندی صدا موثراست. کارگران و کارکنان سازمان های صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند ازکارمندان اداری که دردفاتر تمیز وبی سروصدا کارمی کنند بلندتر صحبت می کنند. معماران عمدتاً نسبت به دیگر حرفه ها مثل پزشکان یا کارمندان دفتری وحسابداران ازبلندی صدای بیشتری درمحاوره با دیگران استفاده می کنند. هراندازه سروصدا وعوامل اختلال زا بیشتر وجود داشته باشد بلندی صدا بیشتر می شود. فردی که بسیار بلند سخن می گوید اغلب موجب رنجش دیگران می شود.

روان شناسان ومتخصصان ارتباطات معتقدند: افرادی که دارای ویژگی شخصیتی تهاجمی هستند با بلندای صدای بیشتری نسبت به کسی که درنقطه مقابل است ودرویژگی شخصیتی خجالتی قرارگرفته است سخن می گوید.

کیفیت صدا نیز باید مطلوب و خوش طنین باشد. لذا ناخوشی های مربوط به بینی، بینی گرفتگی، گرفتگی صدا، خشونت صدا، نفس زنی (دشواری های تنفسی) موجب اختلال درارتباط وناراحتی مشتریان خواهد شد. (تشریفات هتل، احمد یحیایی، ص 35 و 36).

-بررسی جنبه های گفتاری صدا به علم آواشناسی معروف است. صدای شخص به اندازه حرکات بدن، چهره وچشم ها اطلاعات به دیگران منتقل می کند. تحقیقات برروی علم آواشناسی چند نکته مفید را مشخص کرده است.

-کسانی که هیجانات صوتی خود را کنترل وتنظیم می کنند بهترمی توانند هیجانات صوتی افراد دیگر را شناسایی کنند.

-احساسات ظریف صوتی به سختی قابل تشخیص ودرک هستند. کنایه وطنز برای بعضی ازمردم مشکل است. درنتیجه ممکن است کارمندان بخواهند ازبیان کنایه و طنز ظریف وزیرکانه اجتناب کنند، اما بیاموزند که بیانات سرپرست خود را بشنوند.

-کسانی که با برون ده خوب صوتی صحبت می کنند درمحیط سازمان نسبت به دیگران اشخاص با جاذبه و باورپذیر شناخته می شوند. (روابط عمومی حرفه ای بالقوه، دیواکارشارما، ص 84).

نشانه ها یا راهنمایی های بیانی (Vocalcues)

«ازت متنفرم» . تصور کنید که این کلمات درچه وضعیت وحالتی بیان می شود، درحالت خشم وناراحتی ویا درحالتی کاملاً متفاوت، بین دو دوست بسیار نزدیک ویا زن وشوهر. عبارت ساده « ازدیدن شما خوشحالم» می تواند علی رغم پیام کلامی خود، ریاکارانه وغیر صادقانه باشد وچندان رضایت وخوشحالی درآن نهفته نباشد. در این قسمت سعی در تمایز بین پیام های بیانی وکلامی می شود واینکه چه چیزی گفته می شود وچگونه گفته می شود .«مهرابیان» به خوبی به تشریح اطلاعات بیانی می پردازد و می نویسد(اطلاعات بیانی، آن دسته ازپیام هایی هستند که درگفتگو زمانی که نوشته شوند مفهوم خود را ازدست می دهند).

برای بررسی تاریخ مطالعات مربوط به «پدیده های بیانی» به نام برجسته یک مردم شناس سرشناس جورج ال ترانر برمی خوریم که اصطلاح «پارالنگویج» (para language) را برای اولین بار به کارگرفته است. کلمه پارا (para) کلمه ای یونانی است به معنی «به علاوه» ، «نزدیک »، «فرا». ازاین رو می توان گفت paralanguage که ما آن را دراینجا (زبان آوایی) ترجمه کرده ایم اشاره داردبه چیزهایی که ورای زبان است یاعلاوه برآن می باشند. ازاین پس ما به جای آن «زبان آوایی» را به کارمی گیریم.

زبان آوایی دارای دوعنصراساسی است: کیفیت های صدا- مانند «دانگ» یا «گام»- «دامنه» ، «طنین»- «کنترل لب» و «تلفظ» و«ادا» یا صدای منفک ازساختارهای زبان شناسی، مانند گریه، خنده وغرغر وامثال آنها.

راهنمایی های بیانی به گونه ای که خواهیم دید، عواطف ما را ازیکدیگر متمایز می کنند وبرقضاوت های ما نیز درمورد شخصیت وپایگاههای اجتماعی اثرمی گذارند. با این حا، هرچند ما سعی درخود آگاهی خویش در«اثرگذاری دیداری» برروی دیگران داریم، عده کمی ازما توجه لازم به «اثرگذاری بیانی» خود بردیگران می کنیم. دلیل خوبی برای این امر وجود دارد. اگرکسی به چهره شما خیره شود، شما می توانید به آینه نگاه کنید ودریابید که چرا او به شما خیره شده بود. (البته این نکته مهم وجود دارد که اگر درمجالس، مخصوصا مجالس رسمی به کسی خیره شویم، عمل بسیار بدی می باشد ودرواقع با این کار به فرد مقابل با نگاهمان توهین می کنیم). نگاه کردن به آینه نیز امروزه امری طبیعی است وهرکس حداقل یک بار درروز به آینه نگاه می کند وبه چهره خویش خیره می شود. درمقابل، شما هرگز صدای خود را آن گونه که دیگران می شنوند، نمی شنوید. برای اولین بار که شما صدای خود را ازطریق ضبط صوت شنیده اید، اکثراً برایتان عجیب بود و گاه تکان دهنده ومأیوس کننده. شما ممکن بود که اصلاً صدای خود را نشناسید وتصور کنید که صدا، صدای دیگری است.

برخلاف بسیاری ازما انسان های عادی، هنرپیشه گان، آوازخوانان، سخنرانان ووعاظ وآنان که آموزش های مربوط به آوا وآواشناسی را دریافت کرده اند، دقیقا می دانند که آوای آنان چگونه است وچه تأثیری می گذارد. گاه آنان به راحتی صدای خود را که بسیار دقیق تقلید شده است ازصدای تقلیدی تشخیص می دهند. درحالی که اشخاص عادی ازچنین مهارتی کمتر برخوردارند. درحقیقت صدای هرانسانی منحصربه فرد است. برای آنکه، صدای هرانسان ترکیبی ازکیفیت های یگانه است که فقط خاص او می باشد ونه کس دیگری. پس ازبحثی مختصر درمورد اطلاعاتی که راهنماهای بیانی ارائه می کنند، به چهارکیفیت اساسی صدا وآثارآن برفراگرد ارتباطات می پردازیم. با یددر نظرداشت زمانی که ما سخن می گوییم این چهار کیفیت وبسیاری دیگر که درارتباطات وجود دارند ولی دراین نوشته نیامده است به طورهمزمان بریکدیگر اثرمی گذارند.

اطلاعات در راهنماهای بیانی

گاه ممکن است ما به گونه مشهودی احساس کنیم که می توانیم قضاوت هایی درمورد بیان ونحوه بیان چیزی که کسی به صورت پیام به ما می فرستد، انجام دهیم. شاید هریک ازما بارها درطول زندگی خود درشرایط وگفتگوهای با دیگران بوده ایم وشنیده ایم که به ما گفته اند« با این لحن با من سخن نگو». درحالاتی نظیراین، خلق ها تنگ وخشم وغضب به گونه ای محسوس دررفتارها مشخص می باشند. همه این حالات از اینجا نشأت گرفته اند که ما از لحن صدای طرف مقابل خود نوعی مخالفت ویا ااحساس ناخوشایندی را نسبت به خود دریافته ایم. ما نسبت به احساس او که درقالب لحن (tone) صدا تبلوریافته است واکنش نشان می دهیم وگرنه خود کلام دربسیاری ازمواقع بسیار خوشایند ومؤدبانه است واگرتوام با لحنی مناسب نیز باشد شاید خیلی دوستانه نیز جلوه کند.

راهنماها یا نشانه های بیانی منبع بسیاری از تعبیرها وتفسیرها درمورد چیزهایی است که ما آن ها را درشمارعواطف واحساسات درمی آوریم. با این نشانه ها است که ما به گنج خانه عواطف دیگران وقوف حاصل می کنیم وبا کلیه این راهنماها است که می توانیم دربرج عاطفه را بازگشاییم. بی این نشانن ها وراهنماها کاربس دشواراست و گاه ناممکن.

بسیاری ازعواطف مشخص دیگران را می توان به درستی فقط ازطریق نشانه های بیانی دریافت ومورد شناسایی قرارداد.

درحقیت، درک بسیاری ازعواطف گوناگون افراد فقط ازطریق شنیدن نحوه ادای کلمات وجملات آنها وآن هم با توسل به الفبا میسر است. گرچه هر اندازه تشابه بین عواطف واحساسات بیشتر باشد به همان میزان تشخیص وتمیز آنها دشوارتر خواهد بود. مثلا تمیز بین تحسین وپسند کار نسبتاً دشواراست.

بقیه عواطف واحساسات نیز از طریق نشانه های بیانی قابل تشخیص اند. برای مثال، دیگران می توانند خشونت وحالت تهاجمی فرستنده پیام را با شنیدن آن ازطریق ضبط وپخش صوت به دست آورند. این استدراک هرگز ازطریق نوشته به این سهولت مقدورنیست. نشانه های آوایی گاه مبنای قضاوت واستنتاج ما درمورد سلوک وشخصیت دیگران می شوند. برای مثال اگرشخصی با رسایی نسبی سخن گوید وصدایش دارای دانگ و طنین مناسب بوده وکلامش ازسرعت (Rate) نسبتاً بالایی نیز برخوردارباشد، همه مؤید آن است که اوفردی متحرک وپویاست. اگر کسانی بیشتر ازلحن ونواخت یا تلحین وسرعت بالاتر کلمات، بلندی آوایی وروانی وسلاست درسخنگویی استفاده می کنند، آنان را بیشتر اقناعی یا متقاعد کننده می یابیم.

علیرغم توافق گسترده میان صاحبنظران ارتباطات برسرارتباط تنگاتنگ کیفیت های صدا ومشخصات شخصیتی افراد، مبانی پشتیبانی کننده قاطعی ازنظر پژوهش دراین مورد وجود ندارد. چنین به نظرمی رسد که این قضاوت اه ازکلیشه های آوایی نشأت گرفته اند. حتی اگر باورهای ما ریشه ای درحقیقت نداشته باشند، تأثیر شگرفی برپاسخ وواکنش ما نسبت به دیگران خواهند داشت. زیرا ما به گونه ای عمل می کنیم وکنش های خود را شکل می دهیم که تصورمی کنیم درست ترین است. ازاین روف زمانی که درصنعت سینما صوت نیز به تصویراضافه شد تعداد قابل ملاحظه ای ازستارگان فیلم های صامت، کارشان کساد شد ودیگر نتوانستند به خوبی گذشته بدرخشند. چه تماشاگرانی که اینک آنها را درفیلم های ناطق می دیدند، انتظار داشتند که صدایشان با شخصیت پیشین که به گونه صامت درفیلم ها ظهورکرده بود،انطباق داشته باشد وهنگامی که چنین نبود به تخریب آن شخصیت درذهن آنان منجر می شد.

عده ای براین باورند که هرطبقه وقشر اجتماعی برای خود از نظرآوایی دارای ویژگی هایی است. افرادی که می خواهند درشمار آن طبقه وقشرقلمداد شوند ناچار به پیروی ازآن رفتارهای آوایی می باشند. مثلا درگذشته درکشور خودما عیاران ولوطی ها علاوه براینکه برای خود ازنظر ظاهرویژگی هایی را قائل بودند ازنظر آوایی نیز لهجه وتلفظ خاصی را داشتند که دیگر اقشار نمی توانستند بدان گونه تکلم کنند. این شیوه تکلم وضعیت اجتماعی عیار یا لوطی را ازدیگر اقشار نظیر دیوانیان، صوفیان، وسپاهیان و.. متمایز می کرد. این تنها درکشورما حاکم نبوده بلکه درهمه جا کم وبیش چنین وضعی به شکلی جاری بوده است. مثلا گوفمن ازنویسنده ناشناسی درقرن 19نقل می کند که چگونه صدا وریزه کاری های آوایی درطبقات اجتماعی نقش داشته وبه تعیین وتشخیص پایگاه اجتماعی افراد کمک می کرده است. نویسنده به چگونگی گفتگو با مستخدمان برای طبقه فرا مرتبه می پردازد:

«فرامین خود را برگزیده وبا ملایمت ووقار وطمطراق وبا حالتی محتاطانه ومختصر صادر کن. بگذارصدایت آسوده وآرام بخش باشدف اما ازلحن دوستانه وتوام با همدردی با آنان بپرهیز. بهتر است به هنگام شرح دادن فرامین خود به آنان ازصدای بالایی استفاده کنی. اما باید سعی کنی که این آوای بلند درانتهای جمله به ضعف وملایمت گرایش پیدا نکند. یکی ازبهترین مردانی که دراین زمینه آموزش لازم را دیده وآن را به کارگرفته است وما افتخار هم صحبتی با اورا داشته ایم درگفتگوی با مستخدمان اغلب این عبارات را به کارمی برد: « من ازشما به خاطرفلان وفلان ممنونم» ویا«لطفا فلان کاررا برای من انجام دهید». این فرامین بسیار با ملایمت ولی با لحنی بسیار بلند وآمرانه داده می شد. مهارت واستادی گوینده دراین نهفته بود که به زبان، چیزی را می طلبید ولی به لحن وآوا به مخاطب خود هشداری داد که فرمانی لازم الاجرا است.

نوشته فوق ممکن است غریب وجالب توجه باشد. اما باید درنظرداشت هنوز هم تازگی خود را دارد ودربیشتر اجتماعات می تواند درروابط بین افراد مورد نظر باشد واثربخشی راهنماها یا نشانه های آوایی را به درستی نشان دهد.

امروزه درکالیفرنیای آمریکا «ندا درمان» ها به مداوای بسیاری ازاشخاص می پردازند که به آنها مراجعه می کنند ومی خواهند ازشر لهجه نامناسب مثلا تگزاسی یا نیویورکی ویا هرلهجه دیگری خلاص شوند. دکتر «مورتون کوپز» یک پزشک گفتاردرمان ازلوس آنجلس درگفتگویی به خبرنگار نیویورک تامیز گفته است که بیشتر کسانی که به اومراجعه کرده اند افرادی هستند که دوست ندارند درگفتگو، طرف مقابل آنها پی به اصلیت آنها یا زادگاه وجایی که درآن پروده شده اند ، ببرند. برای آنان این یک ویژگی منفی است که هرچه سریعتر وبهتر می خواهند آن را ازخود دورکنند. دکترکوپر پس ازچند ماه ندادرمانی بروی آنان مشکل آنها را برطرف می کند وآنان اینک توان ان را دارند که به جرأت بگویند منشأ کالیفرنیایی دارند نه جای دیگر. آن ها به این دلخوشند که مردم آن ها را کالیفرنیایی بدانند ودکتر کوپر می گوید: من این رابه آن ها می دهم.

نشانگرهای مربوط به پایگاه اجتماعی درگفتار به طرق مختلف خودرا نشان می دهند وترکیبی هستند ازانتخاب کلما، تلفظ، ساختاردستوری، کیفیت صدا، نحوه سخنگویی ونکات قابل مشاهده دیگر. جالب توجه است که درنظر داشته باشیم قضاوت های مربوط به پایگاه اجتماعی بسیار سریع درگفتگوی میان افراد شکل می گیرند. برای مثال، بعد ازاستماع حدود 10 تا 15 ثانیه ازگفتار یک فرد ناشناس که به عنوان نمونه انتخاب شده است این ارزیابی وقضاوت درذهن شنوندگان یا مخاطبان پدید می آید وباید دانست که ازپایایی نسبتا بالایی نیز برخوردار است. (ارتباطات انسانی، علی اکبر فرهنگی، ص 310-316).

بلندی یا شدت صدا

یکی ازپیش شرط های اساسی برای یک فراگرد ارتباط کلامی موثر، بلندی یا شدت صدای (volume) مناسب می باشد. اگرصدای فردی آن اندازه ضعیف باشد که به زحمت شنیده شود، شنوندگان او به سرعت خسته شده ازشنیدن سخن او سرباز خواهند زد ویا آن که خجالت کشیده واز او نمی خواهند که سخن خود را تکرارکند ودرنتیجه آن چه مورد نظر اوست تحقق نخواهد یافت. البته باید درنظرداشت که بلندای مناسب صدا بستگی تام وتمام به وضعیت وحالت حاکم برفراد گرد ارتباطی دارد. سخنوران نام آور بلندی صدای خود را ازحالتی به حالت دیگر وازوضعی به وضع دیگرتغییر می دهند وآن را مناسب وضع موجود ودلخواه می کنند.

جدای ازتفاوت های مربوط به وضعیت که موجب دگرگونی بربلندی یا شدت صدا می شود، فرهنگ های مختلف ازبلندی ویژه ای درمحاوره استفاده می کنند. همان طور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگ های دیگر ازبسیاری جهات متفاوت است ازنظر ارتباطی نیز تفاوت هایی مشهود است. ادوارد هال دربررسی خویش دریافته است که بطورکلی بلندای صدای آمریکائیان به نسبت برخی ازمردمان دیگر ازفرهنگ های دیگر مثل عرب ها، اسپانیایی ها، روسها وهندوهای آسیای جنوب شرقی آسیا درمکالمه ها پایین تراست. او درهمین مطالعات به این نتیجه رسیده ست که صدای آمریکائیان نسبت به طبقه بالا ومرفه انگلیسی، مردمان آسیای جنوب شرقی وژاپنی ها تا حد قابل ملاحظه ای بلندتراست.

درخرده فرهنگ های مربوط به یک فرهنگ نیز بلندای صدا تفاوتی محسوس دارد. مثلا درفرهنگ مغرب زمین، آن هم درایالات متحده آمریکا، مردمان ایالات شمالی وشمال شرقی آهسته تر وازمردمان جنوبی به ویژه جنوب غربی سخن می گویند. مردمان تگزارش ازمردمان نیوجرسی یا ماساچوست وکانتیکت عموماً بلندتر سخن می گویند. همین تفاوت را ما درخرده فرهنگ های حاکم برکشور پهناورخویش ملاحظه می کنیم. مثلا مردمان آذربایجان عموماً بلند تر ودرشت تر ازمردمان فارس واصفهان سخن می گویند. عموماً شهرنشینان نسبت به روستائیان وعشایر آرام تر وبا بلندای کمتری سخن می گویند. درتبیین علت یا علت های این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند ویکی ازآنها محیط جغرافیایی وشرایط اقلیمی است. مردمان کوهستان ها و دشت های فراخ به نسبت شهرنشینان ازبلندای بیشتری در سخنگویی ومحاوره استفاده می کنند.

حرفه نیز در بلندای صدا موثراست. کارگران وکارکنان سازمان های صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکاردارند ازکارمندان اداری که دردفاتر تمیز وبی سروصدا وبا موزیک ملایم کارمی کنند وبلند تر صحبت می کنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفه ها مثل پزشکان ویا کارمندان دفتری وحسابداران ازبلندای صدای بیشتری درمحاوره بادیگران می کنند. حساسیت انسان ها نسبت به سطح ناخوشایند صدا به عوامل بازدارنده واختلالات بیرونی نیز بستگی دارد. هراندازه سروصدا وعوامل اختلال زا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشترمی شود.

اما باید درنظرداشت که صدای سهمگین وغرش هواپیمای جت تنها صدای بازدارنده نیست. فردی که بسیار بلند سخن می گوید اغلب موجب رنجش دیگران می شود. درحقیقت بیشتر روان شناسان ومتخصصان ارتباطات بین اشخاص، بلندای صدای آنان را مبین شخصیت وویژگی شخصیت آنان می دانند. ازاین رو آنان براین باورند که افرادی که دارای ویژگی شخصیتی تهاجمی هستند با بلندای صدای بیشتری نسبت به کسی که درنقطه مقابل است ودرویژگی شخصیتی خجالتی قرارگرفته است سخن می گوید.

هرچند بلندی صدا کم وبیش ویژگی شخصیتی داشت. چه بسیار موارد ووضعیت ها که فردی ناچار است جدا ازوِیژگی های شخصیتی خود با بلندای ویژه ای سخن گوید. دراین حالت به هیچ وجه بلندی صدا بیانگر ویژگی شخصیتی فرد سخنگو نمی باشد.

دریافت بازخور (feed back) ازگیرنده پیام بهترین وسیله کنترل بلندی صدا است. اگرصدا ازحد متعارف آرام ترباشد، شنونده یا گیرنده پیام سعی درنزدیک تر کردن خود ویا گوش خود برای شنیدن بهتر دارد. واگر صدا ازحد معمول بلند ترباشد عکس العمل های دیگری نشان می دهد. درهریک ازحالات فوق فرستنده پیام باید سعی دراصلاح بلندی صدای خود کرده وآن را متناسب با وضعیت حاکم برفراگرد ارتباطی کند.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.