خوش آمديد,
مهمان
|
|
بنام خدا
سير تحول ارتباطات انساني در جوامع در عصري كه زندگي ميكنيم تمدني نوين در حال تكوين است. بالاخص كه ارتباطات در ساختاري ديجيتالي و ذرهاي شده شكل ميگيرد، ساختاري كه حاوي اطلاعات و فناوري در عصر جديد است. اين تمدن با خود اشكال جديد خانواده، كار و عشق ورزيدن و زندگي، نظام جديد اقتصادي، تعارضات جديد سياسي و مهمتر از همه آگاهي دگرگون يافتهايي به همراه خواهد آورد. عناصر اين تمدن نوين امروزه وجود دارد. ميليونها افراد هم اكنون زندگيشان را با نواي فردا هماهنگ كردهاند. ديگران وحشت زده از آينده، نوميدانه و عبث به گذشته پناه بردهاند و سعي دارند دنياي رو به مرگي را كه به آنها حيات بخشيده است از نو زنده كنند. طليعه اين تمدن نوين تنها واقعيت تكان دهنده دوران ماست. اين رخداد مركزي است، كليد درك وقايع سالهايي است كه در پيش داريم. رخدادي است به عمق رخداد موج اول تحول كه دهها هزار سال قبل بوسيله احتراع كشاورزي برخاست. يا موج دوم تحول تكان دهندهاي كه حاصل انقلاب صنعتي بود. ما فرزندان دگرديسي، يعني موج سوم هستيم. بشريت با جهشي كوانتومي و با عميقترين خيزش اجتماعي و خلاقانهترين نوسازي كه جامعه تاكنون به خود ديده است به سوي مهندسي ژنتيك در حال حركت است. ما طرح تمدني شگفت انگيز و نوين را ميافكنيم كه از آن شناخت روشني نداريم. تاكنون نژاد بشري دو موج عظيم تحول را پشت سر گذاشته است كه هر كدام به ميزان وسيعي، فرهنگها و تمدنهاي پيشين را محو كرده و شيوههايي از زندگي را كه بر پيشينيان غير قابل تصور بوده، جايگزين آن ساختهاند. موج اول تمدن، يعني انقلاب كشاورزي هزاران سال طول كشيد تا ماموريت خود را به پايان رساند. موج دوم يعني پيدايش تمدن صنعتي300سال به طول انجاميد. امروز تاريخ حتي شتاب آلودهتر است و گويي كه موج سوم به سرعت بستر تاريخ را طي ميكند و طي چند دهه خود را به كمال خواهد رساند. ما انسانها كه همگي در اين لحظه انفجار آميز به طور اتفاقي ساكنين اين سياره هستيم تمامي آثار موج سوم را در دوران حيات خود احساس خواهيم كرد. موج سوم با از هم گسستن خانوادههايمان، متزلزل ساختن اقتصادمان، فلج كردن سيستمهاي سياسيمان، و در هم شكستن ارزشهايمان بر همه اثر خواهد داشت. اين موج همه روابط كهنه قدرت،مزايا و حقوق ويژه نخبگان در خطر گرفتار آمده امروز را مورد سوال قرار ميدهد. اين رهيافت جديدي كه نام موج سوم و يا موج پيشگام بر آن نهاده شده با اين انديشه ساده آغاز ميشود كه پيدايش كشاورزي اولين نقطه عطف در توسعه اجتماعي انسان، و انقلاب صنعتي دومين پيشرفت بزرگ بوده است و به هر كدام از اين دو نه به عنوان رخدادي مجزا و يكباره، بلكه پيوسته و به صورت موجي از تحول كه با سرعت معيني در حركت است مينگرد. قبل از موج اول تحول، بسياري از افراد بشر در گروهاي كوچك و غالباً مهاجر ميزيستند كه از راه جمعآوري آذوقه، ماهيگيري، شكار و گلهداري ارتزاق ميكردند. در نقطهاي از تاريخ، دهها هزار سال قبل، انقلاب كشاورزي آغاز شد و جاي خود را در كره زمين با گسترش روستاها، اسكان جمعيتها و ايجاد زمينهاي زراعتي و شيوه جديد زندگي باز كرد. موج اول تحول تا پايان قرن17 هنوز فرو ننشسته بود كه انقلاب صنعتي همه اروپا را فرا گرفت و دومين موج بزرگ تحول را به راه انداخت. اين فراگرد جديد، يعني صنعتي شدن، با سرعت بيشتري كشورها و قارهها را فرا گرفت. بدين ترتيب دو فراگرد مجزا و متمايز تحول بطور همزمان و با سرعتهاي متفاوت كره زمين را در بر گرفتند. به محض اينكه ما در امواج متوالي و بهم پيوسته تغيير درباره برخورد اين امواج بيانديشيم ناگهان به واقعيت مهم نسل خود دست خواهيم يافت. اينكه نظام صنعتي در حال مرگ است و ما ميتوانيم جستجوي خود را در ميان علائم تغيير يافتن آنچه واقعا جديد است و آنچه ديگر صنعتي نيست آغاز كنيم و قادر خواهيم بود موج سوم را تشخيص دهيم. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با تشکر و امتنان
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|