خوش آمديد,
مهمان
|
|
نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم و کتیبههای داریوش در تخت جمشید و شوش، به معنای عیلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ میشده و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در عیلامی Xus یا Khuz بوده است.
زبان مردمان عیلام زبان عیلامی با هیچیک از زبانهای سامی و هندواروپایی ارتباط نداشته و زبانی جدا به شمار میآید. برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند همخانواده میدانند . زبانِ عیلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود. در بیشتر سنگ نوشتههای عصڕ هخامنشی ترجمه عیلامی و بابلی (زبان بینالمللی آن روزگار) نوشتهها نیز آمده است. ابن ندیم صاحب «الفهرست» در نقل قولی از المقنع (عبدالله ابن المقفع) زبانهای ایرانی را «پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سریانی» میشمارد که گواهیست بر حضور زبان عیلامی (خوزی) تا دورههای آغازین اسلامی. عیلامیان؛ نه سامی و نه آریایی عیلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند همخانواده میدانند. عیلامیان و سومریها عیلامیها در برخی از دورههای تاریخی زیر نفوذ دولت سومری میانرودان بودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار عیلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق.م در دوره فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابههای تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این باره مینویسد: «دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی بهاین عقیدهاند که غلبه عیلامیها بر سومریها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه عیلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کردهاند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفتهاند. بنابراین عقیده دارند مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش میکردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستانهای مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسلهای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه عیلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیدهاست، که غلبه عیلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا عیلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.» و سرانجام، نابودی تمدن عیلام در سال ۶۴۰ ق.م. آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، عیلام را تصرف کرد. مردم عیلام همگی کشته شدند و دولت آنان نابود شد. تمدن دیرینه عیلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدیها، بابلیها و آشوریها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار ناپدید گردید. کتیبه آشور بانیپال در باره فتح و نابودی عیلام چنین میگوید : « تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند. یکی از کهن ترین سامانه های آبرسانی جهان چسبیده به حصار خارجی رو به جبهه شمال غربی ذیقورات، تاسیساتی متشكل از یك مخزن در خارج دیوار و یك حوض واقع در درون حصار وجود دارد و شبكه ارتباطی آنها یك سیستم متشكل از نهرهای كوچك بوده است. آب ذخیره شده در مخزن از طریق همین سیستم وارد حوضی كوچك میشده و ساكنان چغازنبیل آب مصرفی خود را از این حوض بیرون میكشیدند. برای اینكه آب به این مخزن برسد كانالی نزدیك به 50 كیلومتر حفر می شود. این كانال از رود كرخه شروع میشود. حصار اول: این حصار در بر گیرنده ذیقورات و معابد و بنای نیایشگاه است كه در آن 6 دروازه وجود دارد و از طریق همین دروازهها زائران به محوطه معبد وارد میشدند. این حصار دارای ناودانهایی است كه وظیفه دفع آب را بر عهده داشتهاند. مصالح به كار رفته در حصار اول خشت و گلكوبیده هستند. به این حصار «تمنوس» می گفته اند. حصار دوم: حصاری است كه حصار اول و بخشی از بناهای تاریخی چغازنبیل را در بر گرفته است. جصار سوم: حصار سوم چغازنبیل نشانگر محدوده شهر بوده است و حصارهای اول و دوم و مجموعه بناهای چغازنبیل را در بر میگیرد. مصالح به كار گرفته شده در ساخت این حصار، عموما خشتی هستند. در روی این دیوار ناودانهایی به فاصلههای تقریبی 47 تا 50 متر قرار گرفتهاند. این ناودانها به گونهای ساخته شدهاند كه آب را به بیرون حصار و به فاصله دوری هدایت كنند تا مانع نفوذ آب به زیر دیوار و اطراف ناودان شوند. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|