شنبه, 29 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تداخل زبانی و علل آن

تداخل زبانی و علل آن 10 سال 4 ماه ago #55010

تداخل زبانی همیشه به عنوان یکی از مشکلاتی که زبان آموزان در فرآیند یادگیری زبان دوم ویا سوم همواره با آن مواجه هستند مطرح بوده است. آگاهی نسبت به این تداخلها و ارائه راهکارهای مناسب در برابر آنها به عنوان یک چالش و نیز یک هدف در آموزش زبان به شمار می‌آید. این مقاله با تکیه بر تحقیق میدانی انجام شده بر روی تعدادی از زبان آموزان زبان فرانسه به تجزیه و تحلیل خطاهای رایج فارسی زبانان در استفاده از زمانهای دستوری زبان فرانسه پرداخته است. تحلیل خطاهای فراگیران و مقايسه آن با پيش بيني دلیل احتمالی خطا و نیز نتايج استخراج شده از مصاحبه ها نشان می‌دهد که این زبان آموزان دو نوع خطا مرتکب شده اند: خطاهای درون زبانی و بین زبانی (تداخل). خطاهای درون زبانی در تمایز دو زمان دستوری مربوط به زمان آینده و در قالب تعمیم قواعد دستوری رخ داده است. بررسي خطاهای بین زبانی نشان داد که زبان مادری (فارسی) عامل قوی و منشا اصلی و زبان انگلیسی عامل ضعیف و منشا فرعی خطاها در کاربرد زمان های دستوری در زمان گذشته و زبان مادری (فارسی) تنها منشا خطا در کاربرد زمان‌های دستوری در زمان حال بوده است.
همه زبان ها نظام مند هستند و ما به هنگام یادگیری زبان، یک نظام را یاد می‌گیریم یعنی به خلق دستور زبان درونی خود می‌پردازیم. فرایند یادگیری زبان طبق نظر فالک الزاماً همراه با خطاست. هنگامی که زبان آموزان در معرض نمونه هایی از یک زبان قرار می‌گیرند در مورد آن فرضیه سازی می‌کنند که اغلب ناقص بوده و نمی توانند از عهده تشخیص محدودیت های قاعده ای خاص یا موارد استثنایی آن بر آیند. بسیاری از محققان زبانشناسی و روانشناسی براین باورند که خطاهای زبان آموزان، اتفاقی نیستند؛ بلکه منعکس کننده دانشی نظام مند اما ناقص، از زبان در حال یادگیری می‌باشند (کوردر،1967، ص 163). واژه "زبان بینابین" (سلینکر، 1972، ص 50) نیز برای بیان همین نظام زبانی رو به پیشرفت زبان دوم ابداع شد. زبان موقت یا زبان بینابین، یک نظام زبانی است که توسط فراگیر زبان دوم که هنوز به طور کامل مهارت پیدا نکرده اما در حال نزدیک شدن به زبان مقصد است، رشد و توسعه یافته است: حفظ بعضی ویژگیهای زبان اول، تعمیم بیش از حد قوانین زبان مقصد در گفتار یا نوشتار به زبان مقصد و خلق نوآوری ها از ویژگی های این نظام است.
بررسی های مقابله ای زبانهای متفاوت، درآشکار ساختن زبان بینابین، علت خطاها و وجوه مشترک و متمایز زبانها سهم ویژه ای داشته اند. طبق نظر فیزیاک (1978) زبانشناسی مقابله ای، زیر مجموعه زبانشناسی است که مقایسه دو یا چند زبان یا بخشی از زبانها را برای تعیین شباهتها و تفاوتهای آنها بر عهده دارد. اما محققان با بررسی کاستیهای روش تحلیل مقابله ای، نظریه تحلیل خطا را ارائه کردند. بنابراین یکی از کمک های عمده زبانشناسی در مورد یادگیری زبان خارجی تحلیل خطا می‌باشد. بررسی خطاهای زبان آموزان فرایند یادگیری، زمان و عوامل موثر بر این فرایند را روشن تر می‌سازد.
مقاله حاضر ابتدا با نگاهی اجمالی به مباحث تئوری نظریه تحلیل خطا تلاش می‌کند با تکیه بر نتایج حاصل از تحقیق انجام شده بر روی یک جامعه آماری، به بررسی و علت یابی برخی خطاهای فراگیران زبان فرانسه در استفاده از زمان های دستوری بپردازد. هدف، پاسخ به این پرسش است که فراگیران زبان فرانسه که زبان مادری شان فارسی و زبان دومشان انگلیسی است، به علت تاثیر زبان مادری دچار خطا در زمینه مشخص شده می‌شوند، یا به علت مراجعه ذهنی به زبان دوم (انگلیسی) و پیاده کردن قواعد زبان انگلیسی بر زبان فرانسه یا این که هیچکدام از این دو عامل، بوجود آورنده خطاهای زبان آموزان نیست، بلکه این خطاها در طی روند یادگیری زبان فرانسه به علت تعمیم قوانین مربوط به استفاده از یک زمان به زمان دیگر روی داده اند و یا این که عواملی غیر از اینها در کارند. بدیهی است که شناخت این خطاها، جستجوی علت آنها و ارائه راه حلهایی جهت مرتفع کردن این خطاها از اهداف آموزش زبان می‌باشد.
2- رویکرد نظری
2-1- تحلیل خطا مکمل بررسی مقابله ای
در سالهای 1950، زبانشناسی مقابله ای با هدف مطابقت دقیق دو زبان درتمام سطوح معرفی و به موفقیت چشمگیری دست یافت. این رویکرد زبانشناسی که از زبانشناسی ساختاری تاثیر بسیاری گرفته بود به عنوان روشی توصیفی شناخته می‌شد، اما بسیاری از مطالعات نشان داده است که تحلیل مقابله ای اعتبار مطلق و قدرت توصیفی کامل ندارد. "تحلیل خطا" به عنوان واکنشی نسبت به دیدگاه تحلیل مقابله ای انگاشته می شود و مطالعات و بررسی های علمی به منظور تحلیل صحیح و درست در زمان آموزانی که هر زبانی را به عنوان زبان دوم می آموزند ، مورد بررسی قرار می دهد .
پيوست:
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سلمی پتگر