آقای احدی
پاسخ شما کامل و دقیق نیست

امکانات خاص تکنیک‌های گوناگون انتشار پیام از یکدیگر متفاوت هستد. مارشال مک لوهان توجه همگان را به تکنیک و تأثیر ویژگی‌های ذاتی آن در امر انتشار جلب کرد. وی سه مرحله متمایز حکومت بی‌سوادی یا بدوی، مرحله‌ی ارتباط کتبی و مرحله‌ی وسایل ارتباطی الکترونیکی را از یکدیگر متمایز کرد. مک لوهان تصریح می‌کند که در تکوین جوامع از میان وسایل ارتباطی همیشه برخی از انواع آن اهمیت بیشتری داشته‌اند و وسیله فی نفسه پیام است.
تمام ملاحظات درباره‌ی فرهنگ جمعی، یا در مورد سطح دخالت وسایل ارتباط جمعی در فرهنگ نباید خصوصیات مربوط به این وسایل را از نظر دور بدارد. وقتی که توجه ما به میزان زیادی روی محتوای پیام‌های منتشره از وسایل ارتباط جمعی متمرکز می‌شود، ممکن است در معرض این مخاطره قرار بگیریم که تصور کنیم: از نظر تأثیر بر فرهنگ چندان مهم نیست که انتقال پیام از طریق کتاب جیبی صورت گیرد یا تلویزیون. برخی از ویژگی‌های ارتباط فرهنگی با شبکه‌ی عمل وسیع، با تعداد افرادی که تحت تأثیر پیام قرار می‌گیرند مرتبط است، عواملی مطرح است که در شرایط انتشار مربوط به نظام صنعتی دخالت می‌کند، اما همچنین ویژگی‌هایی نیز وجود دارد که اساساً مربوط به تأثیر شرایط کلی وسایل ارتباط جمعی است.
دیده شده است که حتی در بحث کلی در زمینه‌ی اشاعه‌ی فرهنگی ضروری است که به تمایز میان وسایل ارتباطی مرتبط با خط و وسایل سمعی بصری بپردازیم. وقتی این تمایز به نحو جدی فراموش می‌شود، مسأله ابهامات موجود در بررسی مطرح می‌گردد. از این جهت است که در میان آثاری که اختصاص، به فرهنگ جمعی دارد، مشاهده می‌شود که تعداد قابل توجهی از این آثار گاه به بحث درباره‌ی اثرات ارتباطات جمعی می‌پردازند و گاه بدون جلب توجه خواننده و احتمالاً خود نویسنده، مبادرت به ارائه استدلالاتی می‌شود که تنها در مورد وسایل ارتباط جمعی قابل توجه هستند.
ارزشمندی کار مارشال مک لوهان از این جهت است که به یک باره توجه را به تکنیک و ویژگی‌های ذاتی آن جلب می‌کند. اگر به مسأله فرهنگ توجه داشته باشیم، از مطالعات مک لوهان اطلاعات دقیقی می‌توان کسب کرد، البته علیرغم اشکالاتی که اندیشه‌های خیلی افراطی او می‌تواند در بر داشته باشد.
قبل از هر چیز باید اعتباری برای مفهوم تحولی مستتر در مقایسه میان مرحله‌ی حکومت بی‌سوادی یا بدوی، مرحله‌ی ارتباط کتبی (کهکشان گوتنبرگ) و مرحله‌ی وسایل ارتباطی الکترونی (کهکشان مارکنی) قایل شد. این مراحل از نقطه نظرهای بسیار تحول تمدن‌ها را تحت تأثیر قرار داده‌اند. اما باید توجه کرد که روند این تحول از طریق روی هم قرار گرفتن این مراحل است و نه حذف آنها، یعنی کاملاً نابه جاست که تصور کنیم با ورود وسایل ارتباطی الکترونیکی به قلمرو فرهنگی، ارتباط مکتوب حذف می‌شود یا باید حذف شود. از طرف دیگر، ایراد وارد به توجیه مک لوهان از این جهت است که با طرح مسأله صنعتی شدن وسایل ارتباطی، تغییر شکل و تحول کلی انتشار از طریق چاپ نادیده گرفته شده است. مرحله‌ی سوم تنها مرحله‌ی وسایل ارتباطی الکترونیکی نیست بلکه بیشتر مرحله‌ی وسایل ارتباط با قدرت زیاد و شبکه‌ی عمل وسیع است.
جنبه‌ی دیگر از تئوری‌های مک لوهان که بایستی با کمی احتیاط مورد توجه قرار گیرد، نظریه‌ی تنوع وسایل ارتباطی در مرحله‌ی سوم است. در این زمینه مک لوهان در طرف مقابل تئوری‌هایی قرار می‌گیرد که عمل وسایل ارتباط جمعی را در متجانس کردن، همسازی و جمعی‌کردن خلاصه می‌کنند. مک لوهان برعکس نشان می‌دهد که بر اثر فنون نوین ارتباطی، جامعه بشری از تمام حواس خود مدد می‌گیرد و از گرایش به انتزاع که خطر متحدالشکل شدن رفتار و افکار را دربردارد دور می‌شود.
اضافه کنیم که این نکته در صورتی بیشتر واقعیت پیدا می‌کند که تکنیک‌های سمعی ـ بصری به جای آنکه جانشین خط در انتقال دانش‌ها گردند، اساساً در هیأت متعادلی مستحیل شوند. به هر حال باید توجه داشت که با تکیه روی آن دسته از وسایل ارتباطی که مهم‌ترند عملاً محتوای استدلال ما را از ورود به تئوری فرهنگ جمعی دور می‌کند و تأکیدکننده‌ی گرایش وسایل ارتباط‌جمعی به تنوع است. تکنیک‌های خیلی جدیدتر نیز این گرایش را تقویت می‌کند، یعنی به خصوص با توجه به پوشاندن و اقناع جماعت خاصی که طالب همسازی کلی و محدود نیست و خواستار نوعی اصالت در برنامه‌های مربوطه است.
این جماعت به عنوان یک جمع فی نفسه بیش از پیش دست نیافتنی می‌شود و پیشرفت‌های تکنیک‌های انتشار در عین حال که ایجاد نوعی همسانی و شباهت سمبل‌ها می‌کند و بعضی از اختلافات را از میان برمی‌دارد، منتهی به نوعی مشخص‌تر شدن گرایش رفتارها و انتخاب می‌شود.
همچنین باید با وضوح بیشتری آثار خاص تکنیک‌های انتشار را روی خلاقیت‌ها و نیز روی جوانب مبتنی بر زیبایی‌شناسی مورد بررسی قرار داد. مثلاً صور نوین هنرهای دراماتیک به میزان کمتری از آنچه که سابقاً در سینما مطرح بود در تلویزیون مورد توجه قرار می‌گیرد. برخی از این نوآوری‌ها سطح فرهنگی هنرهای دراماتیک را بالا نمی‌برد. اما آیا می‌توان تأکید کرد در همه‌ی موارد وضع به همین نحو است؟

آقای فرج اوغلی
ما به اختصار روند تکوین وسایل را خواسته بودیم با مراجعه به کتاب پاسختان را تصحیح کنید

با سلام :

روند تكوين ارتباط جمعي به اختصار ...

*نظام هاي ارتباط بدوي :1-ديداري و شنيداري – گنگ 2- زبان شناسي 3- اطلاعات از طريق (لمس اشيا-حركات چهره-ايما و اشاره

*اختراع خط تصويري: 1-به دليل اينكه زبان شناسي محدوديت زمان و مكان داشت.2-صوتي:خط علاوه بر زمان ومكان ،مبادله اطلاعات بين گذشته ، حال آينده

*اختراع چاپ (‌گوتنبرگ ) :1-زمينه ظهور انقلاب2-باعث فراگير شدن آموزش گرديد. چرا كه تا قبل از آن در اختيار افراد خاص 3-افزايش جمعيت

خانم راخ پاسخ شما ناقص است

با سلام :
از قرار معلوم مشكلي در ارسال براي من پيش آمده بوده است كه مطالب ناقص ارسال گرديده است .

روند تكوين ارتباط جمعي به اختصار ...

*نظام هاي ارتباط بدوي :1-ديداري و شنيداري – گنگ 2- زبان شناسي 3- اطلاعات از طريق (لمس اشيا-حركات چهره-ايما و اشاره

*اختراع خط تصويري: 1-به دليل اينكه زبان شناسي محدوديت زمان و مكان داشت.2-صوتي:خط علاوه بر زمان ومكان ،مبادله اطلاعات بين گذشته ، حال آينده

*اختراع چاپ (‌گوتنبرگ ) :1-زمينه ظهور انقلاب2-باعث فراگير شدن آموزش گرديد. چرا كه تا قبل از آن در اختيار افراد خاص 3-افزايش جمعيت

*اختراع برق و تلگراف :1-به دليل پراكندگي و انبوهي جمعيت 2-مخابره پيام از راه دور

*اختراع راديو (ماركوني ):وابستگي اطلاعات به سيم از بين رفت

*ارسال ماهواره : محدوديت به موجهاي كوتاه برطرف شد