شنبه, 22 ارديبهشت 1403

 



موضوع: هنر - روابط عمومي و ارتباطات

هنر - روابط عمومي و ارتباطات 10 سال 4 ماه ago #56414

انواه هنر: تقسيم بندي
1- هنرهای سنتی: مثل نقاشی ، خط و هنرهای دستی که از پیدایش بشر با وی همراه بوده اند و در طی قرون و اعصار تکامل یافته و عمدتاً شامل مفاهیم فرهنگی و مذهبی و آداب و رسوم را در بر می گیرند.
2- هنرهای مدرن: باید هنرمند قالب های نو و جدیدی پیدا کند، به نحوی هنرمند را وادار به نوگرایی می کند. مثل شعر نو در برابر شعر کلاسیک ، هدف آن مثل هنرهای سنتی فقط ارائه ی لذت برای مخاطب نیست بلکه اهداف دیگری را در نظر دارد. هنر مدرن با مسایل مذهبی به شدت مخالفت دارد ، هنری است عقل گرا و خردگرا و معتقد است عقل و خرد می تواند انسان را به خوشبختی و سعارت برساند. به موضوعات اومانیسم (انسان گرایی) خیلی اعتقاد دارد و انسان را در صدر همه ی کارهای خود قرار می دهد و انسان را موضوع مطلب و تجزیه و تحلیل خود قرار می دهد.
3- هنرهای پست مدرن: این مکتب ، مکتب مدرن را قبول ندارد و مخالف شدید آنست چرا که معتقد است خرد و عقل بشر را به خوشبختی و سعادت نرسانده است. معتقد است چیزی به نام حقیقت، جامعیت و عینیت وجود ندارد و مخالف آنست. این مکتب نسبی گراست و معتقد است که هر موضوع را باید در ظرفیت خود بررسی کرد. پست مدرنیسم مخالف سلطه ی انسان روی محیط زیست است، و نیز مخالف برتری گرایی است و می گوید هر چیزی را باید بومی و محلی بررسی کرد.

واقعیت های مهم در باره هنر
1. هنر در زمان شكل مي‌گيرد و وابسته به زمان است.
2. نيروهاي اجتماعي، سياسي، مذهبي،‌ فرهنگي،‌ اقتصادي در هنر تأثير شگرف دارند.
3. هنر هدف دارد و مانند آينه تلاش مي‌كند تا برگردان تصويري از جامعه و تاريخ باشد. روابط عمومي نيز تلاش مي‌كند تا آيينه تمام نماي بيرون براي داخلي‌ها و داخل براي بيروني‌ها باشد و كليه نيروهاي اجتماعي، سياسي،‌ مذهبي، فرهنگي و ... بر آن تأثير دارد.
4. جامعه بدون هنر پژمرده و مرده است.
5. روابط عمومي از دل هنر پدید می آید و هر دو از يك جنس بشمار مي‌ روند. روابط عمومي شاخه‌اي از هنر نیست، بلکه روابط عمومي عين هنر است.
6. چنانچه جامعه ای از آثار هنري خالی باشد،در زندگي فردي و اجتماعي آن خلاء‌ عظيمي به وجود خواهد آمد. همانگونه كه اگر روابط عمومي را حذف كنيم،‌ زندگي موازنه خود را از دست مي‌دهد. زندگي بدون رنگ،‌ بدون شعر، بدون معماري،‌ بدون نقاشي،‌ بدون موسيقي،‌ سينما و تئاتر و ديگر ابزارهاي هنري ناقص خواهد بود. كمبود آن انسان را در خلاء‌ رها خواهد كرد.
7. هنر ضرورت يك جامعه است. ضرورتي است كه در جهت رشد و باروروي انديشه‌ها و فرهنگ و زندگي،‌ جاري و ساري است.
8. هر نوع هنري حتي اگر از نوع سطحي‌ترين هنرها باشد،‌ در صورتي كه در خدمت فكر و انديشه درآيد قابل توجه است. اما اگر هنر در خدمت فكر و انديشه نباشد، بايد آن را فراموش كرد.
9. هنر را نمي‌توان در قرنطينه نگه داشت. هنر هميشه پابرجاست. مثل يك كوه مقاوم و استوار است و فرهنگسازي مي‌كند و زايش دارد.
10. هنر بايد ضمن حفظ جنبه‌هاي هنري خود، پيشگام مردم و جامعه حركت كند. هنر نمي‌تواند پسگام مردم باشد. حتي هنري كه همگام با مردم باشد هنر واقعي نيست. هنرمند بايد بتواند از مردم پيشي بگيرد و به جامعه نگاه كند،‌ او بايد پيشقراول باشد. خطر كند و جان ببازد و لذت جان باختن را در آگاه كردن مردم پيدا كند و جامعه را بسوي بالا و بالاتر هدايت كند. هنرمندي كه گام به گام با مردم حركت مي‌كند، هنرمند نيست. دستگاه ضبط‌كننده است. تكنولوژي است. تصويربردار و صدابردار است. صنعت است. هنر مند باید خلاقیت داشته باشد.
11. هنر از دل مردم مي‌جوشد. اما هنرمند چيزي به مردم مي‌دهد كه يا نمي‌دانند يا كمتر مي‌دانند و معمولاً بي‌توجه از آن عبور كرده‌اند. هنرمند در دل مردم مكث ايجاد مي‌كند. آنها را متوقف مي‌سازد. آنها را به تفكر دوباره وامي‌دارد. آنها را به خانه تكاني فكر و انديشه و دل وا مي‌دارد.
12. آثار هنري تجارب انساني است كه شكل گرفته‌اند و ما از دريچه حواسمان به آنها مي‌نگريم و لذت مي‌بريم. هر اثري براساس قواعد زمان و مكان و تمدني خاص‌بنا شده است.
روابط عمومي هنر است،‌ هنر درك همه اين مفاهيم، كارشناس روابط عمومي بايد مثل هنرمند رفتار كند هنرهایی چون سينما،‌ تئاتر، تلويزيون،‌ راديو،‌ موسيقي،‌ شعر، معماري،‌ نقاشي، مجسمه‌سازي،‌ طراحي، گرافيك، كاريكاتور،‌ عكاسي،‌ سرود و ... .
3. پیشینه هنر و مهم ترین مکاتب هنری
تقسیم بندی گفته شده در قسمت قبل بسیار کلی بود. در این فصل ابتدا به صورت اجمالی پیشینه هنر بررسی می شود و سپس به تفکیک به مهم ترین مکتب ها اشاره می شود.
هنرمندان در طول تاریخ اغلب آثار هنری خود را بر زمینه هایی چون دیوار غارها سخره های سنگی ظروف سفالی و غیره ثبت میکردند . مشاهدات هنرمندان گاه به صورت دید عینی یا طبیعت گرا بود و گاهی به صورت تصاویر ذهنی که اغلب در دنیای تخیل شکل می گرفت.
اولین گرایش نقاشی با دید عینی در یونان باستان بوجود آمد هنرمندان یونانی به نمایش طبیعت علاقه خاصی داشتند تجربیات یونانیان بعدها به دست رومیان کاملتر شد . رومیان به نقاشی صحنه های روزمره علاقه خاصی داشتند نقاشان رومی با کوچک کردن پیکره و عناصر درون تصویر به نقاشی عمق بخشیدن سپس به شبیه سازی چهره پرداختند . سپس با ظهور مسیحیت گرایش به نقاشی های مذهبی بیشتر شد . و بیشتر آثار به عالم معنویت و بزرگان دینی میپرداختند .
با ورود هنرمندان به دوران رنسانس قوانین پرس پکتیو و استفاده از ترکیب بندی های هندسی مانند مثلث حالت تعادل را بوجود آوردند . و همچنین تاکید برحجم های سه بعدی در این آثار بیشتر شد . تابلوی مونالیزا و نقاشی شام آخر از داونچی از آثار این دوره است .
پس از دوره رنسانس نقاشان سبک باروک برای مشاهده بهتر به سایه روشن و بافت و رنگ و آثار خود اهمیت دادند . گاهی اصول و قواعد علمی ، زمینه ایجاد آثار طبیعت گرا بود مانند آثار نئو کلاسیک و گاه نمایش احساسات و عواطف درونی و خیالپردازی های شاعرانه مورد توجه هنرمند قرار میگرفت همانند آثار رومانتیسم ، پس از تحولات اجتماعی و اقتصادی علاوه بر کلیسا قشر متوسط جامعه نیز جزو سفارش دهندگان آثار هنری بودند به این ترتیب توجه نقاشان به موضوعات دیگری همجون امور زندگی و مسائل روز مره جلب شد . و هنرمندان سبک رئالیسم پدیدار شدند در سبک رئالیسم دیگر از شاهزادگان در حالتهای تفصیلی خبری نبود و معمولا کشاورزان و کارگران و مردم فقیر موضوع نقاشی بودند .
گروهی از نقاشان به نقاشی در فضای باز طبیعت پرداختند . هنرمندان این سبک لحظاتی از تصاویر طبیعی که به سرعت انجام میشد را ثبت میکردند . و تفاوت نور در ساعتهای مختلف و ابر ، روی یک موضوع بررسی میکردند وبه این ترتیب قواعد رنگ آمیزی را دگرگون کرده رنگ سیاه را از کار خود حذف نموده و آثاری غرق در لکه های رنگ با ضربه های قلمو بوجود آوردند . هنرمندان این سبک را امپرسیونیسم ها مینامند ، ادوارد مانه و کلود مانه از هنرمندان این سبک میباشند .
پس از امپرسیونیسم روشهای جدیدی همچون کوبیسم به بیان جدیدی از واقعیت دست یافتند. هنرمندان از دید عینی رها شده و در جستجوی واقعیت در دید ذهنی خود بودند . ابتدا نقاشان نئوامپرسیونیسم با دقت رنگها را کنار همدیگر قرار داده به صورت نقطه به نقطه تا بیننده رنگ ترکیبی مورد نظر خود را دریابد در این دوره دقت و سنجش جایگزین سرعت ، هیجان و قلم زنی شد. سپس اکسپرسیونیسم ها برای بیان تجربیات خود به جای رنگهای طبیعی، رنگهای ذهنی را برای بیان احساسات و عواطف بکار بردند . آنها علاوه بر رنگ در ابعاد و واقعیت شکلها نیز اغراق میکردند . مثل تابلوی فریاد اثر ادوارد مونش به موازات این تجربیاتپیکاسو در جستجوی یافتن زوایای دیگر در نقاشی سبک کوبیسم را بنیاد نهاد. سپس نقاشان سورایالیسم با بیان احساسات و برداشتهای شخصی بتدریج از عالم واقعی به عالم ماورا روی آورده و دنیای نا خود آگاه درون را به نمایش گذاشتند. از هنرمندان این دوره سالوادور دالی را میتوان نام برد .

مهم ترین مکاتب هنری
دادائيسم (پوچ گرايي): مكتبي است كه بعد از جنگ جهاني اول و در دوران هرج و مرج كشورهاي اروپايي بوجود آمد و كانون تشكيل آن كشور سوئيس بود. مبناي آن هرج و مرج،‌ نااميدي،‌ پريشاني، پوچ گرايي، بي شكلي مطلق، نابودگرايي خودآفرينندگي است. در این مکتب هيچ چيز دنيا مورد قبول نیست و حتي خودش را. حرف اساسي آن در زندگي طغيان بر عليه سه عنصر اجتماع ،‌ اخلاق و هنر است. مي خواهد در گام اول ادبيات و در گام بعدي انسان را از زير سلطه ي عقل و منطق و زبان خارج كند . ضد خردورزي است. مكتبي است كه در سال 1916 تشكيل شد و به دليل ديدگاهي كه به جهان اطراف خود داشت ، خيلي زود و در سال 1922 نابود شد. از پيروان اصلي اين مكتب مي توان مارشال دوشان و ماكس ارنست را نام برد. البته ماكس ارنست بعدها با الهام از مكتب دادائيسم، مكتب ديگرا به نام سورناليسم بوجود آورد. اين مكتب بيشتر در شعر ، موسيقي و گرافيك وارد شد و در حقيقت انقلابي براي تغيير و ساختارشكني مفاهيم هنري محسوب مي شود.
رئاليسم (واقع گرايي): مبناي آن بيان واقعيت مطلق است ، واقعيتي كه بدون خوشايندگري و احساسات گرایي بيان مي شود. تولستوي و چارلز ديكنز را مي توان از پيروان اين مكتب به حساب آورد. موضوعاتي كه رخ داده را عين واقعيت بيان مي كند بدون كم و كاست. پيروان اين مكتب با مکاتب ايدئاليسم و رومانتيسم مشكل دارند.
سورئاليسم (فرا واقع گرايي ، یا وهم گرايي): فعاليت خود بخودي رواني كه مي توان بوسيله آن فعاليت واقعي و حقيقي فكر را بيان و عرضه كرد . ديكته كردن فكر وراي عقل و خارج از هرگونه تقليد هنري و اخلاقي. از پیروان اصلی آن ماكس ارنست، رنه مارگريت، برتون، پل الوار و آندره ماسون به شمار مي روند.
ایده آلیسم(آرمان گرایی): این مکتب می گوید اگر انسانهایی که الان هستند وجود نداشتند پس هیچ چیز در این دنیا وجود نخواهد داشت. واقعیت تنها به عنوان وجود روحی محض وجود دارد و جسم چیزی جز شکل تظاهر این وجود نیست.
رمانتیسم (تخیل گرایی پراحساس): رمانتیک ها زشتی و زیبایی ، خوبی و بدی را با هم نشان می دهند ، پس به تضادها توجه دارند. در این مکتب سعی در به تصویر کشیدن آرزوها و رویاها دارد.
ناتورالیسم (طبیعت گرایی): بازنمایی جهان عینی و مادی با احساس گرایی و خوشایند گری است و البته با محوریت طبیعت. در هنر اعتقاد دارند باید خلاقیت هنری (هنرمند) فقط به کپی کردن اشیاء و پدیده های تصادفی و انفرادی از واقعیت بپردازد. امیل زولا از طرفداران این مکتب به حساب می آید.
کوبیسم ( حجم گرایی): تصاویر با خطوط هندسی کشیده می شود و سایه ها از بین می روند ، بدین ترتیب اشیاء معنای طبیعی خود را از دست می دهند و معنای هنری می یابند ، پاپلو پیکاسو و ژرژ براک را می توان از پیروان این مکتب به حساب آورد.
هنر جنبشی : این هنر توصیفگرحرکت مجازی با حرکت واقعی میباشد . هدف هنرمندان این سبک بیرون آوردن هنرمنداز گالری ها و موزه ها به فضای باز است . مثل پیکره های متحرک که در درون ساعتها طراحی می شد و یا آثاری که با جریان هوا بحرکت در می آمد . اثر جنبش سیاه و قرمز از الکساندرکالدر از این نمونه است .
هنر مفهومی : به هنری که در آن مفهوم و ایده اهمیت بیشتری داشته باشد . هنر مفهومی میگویند در این شیوه از عکس ، متن ، نوار صوتی ، به عنوان رسانه ارتباطی استفاده میشود تا ایده و فکر به بیننه انتقال پیدا کند مشهورترین اثر مفهومی یک و سه صندلی از جزف کازوت میباشد . که در این اثر یک صندلی واقعی ، عکسی از یک صندلی و تعریف واژه نامه ای صندلی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند .
هنر آخال کاری : هنری که از مواد بی مصرف ، دورریزها و ضایعات بی ارزش ساخته شده باشد هنر آخال کاری میگویند. این شیوه واکنشی است شورشی در برابر مواد زیبایی که در آثار هنری تا قبل از دهه 1950 ساخته میشد . در این سبک از کلاج استفاده میشود . رابرت روزنبرگ در آثار خود اقدام به چسباندن گلیم و پارجه های دورریز در بوم نقاشی کرد. در ژاپن نیز زباله ها و ضایعات بجا مانده از جنگ گاهی به آثار هنری تبدیل میشود .
هنر بیزانس : این سبک هنری یک سبک هنری مذهب است که در آن آموزهای دینی با بیان هنرمندانه در کلیسا به تصویر کشیده میشد ، در این سبک اگر هنرمند تلاش میکرد ، به نو آوری دست پیدا کند خطر اتمام به کفر را بجان میخرید . چوپان مقدس و اروج مسیح نمونه هایی از این نوع هنر است .
مدرنیسم : ساختاری است که اخیرا وارد جوامع انسانی شده و تلاش میکند تا نهادهای سنتی بشر را با پیشرفت علوم و تمدن هماهنگ نماید ، رمان به عنوان یک پدیده ادبی محصول نو گرایی و مدرنیسم است .
اين نكته ضروري به نظر مي رسد كه مكاتب و سبك هاي هنري به طور گسترده متأثر از مكاتب و جهان بيني هايي است كه هنرمند پيرو آن بوده و به تبع آن هنري را نيز كه خلق كرده در آن مكتب مي گنجد. از اينرو ابتدا لازم است كه مكتب را بشناسيم سپس به بررسي هنر در آن مكتب بپردازيم. مكاتب متعددي وجود دارد که تنها به چند مورد آن اشاره می شود.

3.کاربرد هنر در روابط عمومی
كارشناسان روابط عمومي و هنرمندان در راستاي وظايف اجتماعي سازمان‌ها وظيفه دارند به تقويت مباني اجتماعي كمك كنند.‌ سازمان‌هاي مختلف بايد بصورت مستقيم و غيرمستقيم امكانات و ابزار لازم را در اختيار هنرمندان قرار دهند و با ايجاد جلسات و گردهمايي و سمينارها،‌ موضوع خود و شرايط بهتر اجتماعي را در دل و ذهن هنرمند نهادينه كنند.
هيچ فيلمي ساخته نمي‌شود كه در آن نكاتي براي تربيت اجتماعي وجود نداشته باشد. اگر قرار باشد مثلاً در مبارزه با استعمال دخانيات حركت اجتماعي آغاز شود. بايد همه تهيه‌كنندگان و كارگردانان تلاش كنند تا در آثار سينمايي و تلويزيوني (حداقل در تصوير)‌،‌ سيگار را از دست بازيگران خود بگيرند.
اگر موسيقي مي‌تواند جايگاهي ويژه در آرام‌بخشي جامعه ايجاد كند. بايد كار تحقيقي انجام داد. در طول شبانه‌روز هر انساني از طريق راديو و تلويزيون و پخش صوت‌ها و ساير ابزارها و ... چند ساعت موسيقي بصورتي مستقيم و غيرمستقيم مي‌شنود. اگر اين چندساعت را ضرب در تعداد مردم يعني شصت ميليون ايراني كنيم به اعداد عجيبي مثل دويست سيصد ميليون ساعت در شبانه‌روز مي‌رسيم. براي چنين زمان عجيبي ما چقدر برنامه‌ريزي كرده‌ايم. چه تلاشي كرده‌ايم،‌ چه آثار خلاقه‌اي ارائه كرده‌ايم و به همين دليل است كه آثار موسيقي آنچناني جاي خود را در ميان نسل جوان باز مي‌كند.
با بهره بردن از هنر كاريكاتور و طنز،‌ هنرمندان باید بتوانند انتقادهاي خود را به سازمان‌ها ابراز دارند. براي هر انتقادي كه در هر نشريه و مجله‌اي چاپ مي‌شود،‌ فوراً وكيل خود را به دادگاه نفرستيد و از مطبوعات شكايت نكنيد. بگذاريد مطبوعات در جايگاه خود، به صورت آزاد حرف‌ها و درد دل‌هاي خود و مردم را به اطلاع شما برسانند. جريمه و تنبيه آخرين راه‌حل باشد. وظيفه ارشادي و اطلاع‌رساني مطبوعات و روابط عمومی را فراموش نشود. مردم را از خود بدانیم و گرفتاري‌هاي آنها را درك کنیم. نمي‌توان همه شهر را تابلوي توقف ممنوع زد. اول براي پارك اتومبيل‌هاي مردم فكر كنيم و بعد بگوييم اينجا نايستيد.
روابط عمومي سازمان‌ها بايد ابتدا موانع ارتباطي بين خود و مردم را بردارند، روابط عمومي ها بايد به فكر خانه‌تكاني تفكر انزوايي خويش بيفتند. بگذاريد مردم صميمانه گل‌هايشان را در درون ذهن شما،‌ لوله‌هاي تفنگ شما و سازمان‌هاي شما قرار دهند و براي چنين ارتباط صميمانه‌اي هيچ ابزاري مناسبتر از هنر روابط عمومي در اختيار شما نخواهد بود. بدانيد كارشناس روابط عمومي موفق‌،‌ خود یک هنرمند است.


در جهان امروز سه هزار زبان وجود دارد ولی زبان تصویر و موسیقی یکی است فلاسفه اعتقاد دارند . زیبایی خاطره ای است ازلی که ما در کودکی یاد گرفته ایم و حال هرچه را میبینیم و درک میکنیم فکر میکنیم زیباست . عده ای اعتقاد دارند چیزی زیباست که در سرجای خود باشد. بنابر این نظم را زیبایی میدانند. اما زیبایی و زیبایی شناسی امری است نسبی و بستگی به برداشت انسان دارد و طی قرون و اعصار درکشورهای مختلف و با شرایط آب و هوایی متفاوت و نیز تحت تاثیر شرایط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی آثار هنری بزرگی بوجود آمده اند، که شبیه به یکدیگر نبوده اند ولی تمام آنها را آثار بصری نامیده اند[11] .
در تقسیم انواع زیبایی میتوان گفت زیبایی به شش گونه وجود دارد :
1. زیبایی مطلق :که جزو ذات خداوند است و کانون تمام زیبایی هاست .
2. زیبایی آرمانی: که به ادارک نبوغ بشری که موجودات را آنگونه که باید باشند در نظر میگیرد .
3. زیبایی طبیعی:که اغلب در طبیعت یافت میشود .
4. زیبایی جسمی: مانند چهره زیبا .
5. زیبایی عقلی: مانند فکر و اندیشه زیبا.
6. زیبایی اخلاقی: مانند خلق و خوی زیبا .


اصول زیباشناختی هنر
1. ترکیب بندی یا کمپوزوسیوم :در ترکیب بندی عناصر بصری ما معمولا اجزاری مورد نظر را میتوانیم در نقاط طلایی کادر قرار دهیم تا از زیبایی و پویایی بیشتر در قاب تصویر استفاده کنیم . یکی از این روشها روش نقاط طلای کادر است. در این شیوه کادر مورد نظر را به سه ردیف عمودی و افقی تقسیم کرده محل تلاقی هر یک از خطوط نقاط طلایی کادر ما خواهند بود . همچنین برای تاکید بیشتر بر روی موضوع میتوانیم از نقطه تاکید که معمولا برآیند قطبهای هر شکل بوجود می آید استفاده کنیم .
2. هارمونی یا تعادل :هارمونی و تعادل برای بوجود آمدن هماهنگی بین اجزا استفاده میشود .
3. تضاد و کنتراست: معنی تضاد در هنر ضدیت نیست بلکه تفاوت برای رسیدن به یک هدف است .
4. تکرار و تاکید :اغلب آثار هنری از تکرار برای ماندگار شدن استفاده میکنند . مانند اشعار که اغلب دارای ابیات تکرار شونده هستند .
آوانگارد چیست؟ آوانگارد در هنر به معنی ظهور کردن است. آوانگاردها در كار پيشروي مي كنند ، كار را شروع مي كنند مثلا يك سبك هنري را ايجاد مي كنند بدون اينكه بدانند آينده ي آن چه مي شود يا براي آن برنامه اي داشته باشند.

دسته بندي هنر از لحاظ تأثيرگذاري و ارزش
1- هنر براي اجتماع
2- هنر براي هنر : يعني هدف هنرمند از خلق آثار هنري اعتلاي هنر خويش و تنها بر اساس حس دروني است كه دارد بدون اينكه به مخاطب يا خواسته هاي آن توجه داشته باشد يا آنرا مدنظر قرار بدهد.
دلایل روی آوری انسان به هنر:
1- فطرت انسان: فطرت انسان زیباست و زیبایی را دوست دارد.
2- رسایی : یعنی هنر چیز سخت و پیچیده ای نیست و به راحتی می توان آن را درک کرد.
3- جهانی بودن: با وجود تفاوت فرهنگ ها و زبان های متعدد در جهان ، این هنر است که در همه ی جهان ملموس و قابل فهم است و در حقیقت هنر زبان مشترک تمام انسانهاست
4- ماندگاری: به دلایلی که در موارد فوق اشاره شد می توان گفت هنر ماندگار است
5- سرعت انتقال پیام در هنر
دلایلی که در بالا بدانها اشاره شد با هم همپوشانی دارند و هر کدام جداگانه نمی توانند دلیل این امر باشند.

خصوصیات پیامهای بصری:
1. پیامهای بصری اغلب به صورت رمز و نماد هستند و در واقع معنا و مفهومی را جدای از معنای ذاتی خود تلقین میکنند . مثل صلیب که نشانه مسیحیت است .
2. ساختار بعضی از پیامهای بصری باز سازی شده و برگرفته از دنیای خارج است که ما در طبیعت میبینیم مانند برگ زیتون که سنبل صلح است
3. به صورت انتزاعی است که به آنها پیامهای قراردادی میگویند . مثل چراغ راهنمایی قرمز یا سبز که در تمام دنیا یک معنی میدهد .

قالبهای برنامه سازی :
نمایشی و داستانی که خود به سه بخش سینمایی و تله فیلم، سریال و تله تئاتر تقسیم می شود.
الف ) سینمایی و تله فیلم :در کار سینمایی معمولا از نگاتیو استفاده میشود و با دوربینهای فیلم برداری انجام میگیرد و برای مخاطب خاص تهیه میشود .اما کار تله فیلم معمولا با دوربین های ویدئویی ضبط میشود و اغلب برای پخش از تلویزیون ساخته میشود .
ب ) : سریال- کار نمایشی است ، مجموعه ای است که به صورت زنجیره وار به لحاظ موضوع و محتوی با قسمتهای بعد در ارتباط است .
ج ) : تله تئاتر: با این تفاوت که در تئاتر مخاطب از یک زاویه به تئاتر نگاه میکند ولی در تله تئاتر انتخاب زاویه دید با کارگردان است . مخاطب میتواند نمادها بسته تری را از تئاتر ببیند .
قالب برنامه سازی کار مستند: در کار مستند شیوه های مختلفی وجود دارند که عبارتند از :
مستند محض :عبارت از مستندی است که بازی کننده عین واقعیت است و دوربین در جایگاه مخاطب قرار میگیرد بدون اینکه قضاوتی بکند و یا تصمیم گیری خاص داشته باشد .
مستند باز سازی شده: که اقلب برای کارهای تاریخی اتفاق می افتد که بر اساس اسناد موجود نماها و شخصیتها بوسیله دکور و گریم باز سازی میشوند .
مستند نمایشی: در مستند نمایشی با وارد کردن شخصیتهای نمایشی و بازیگران قصد بیان اتفاقی را از زاویه دید بازیگر داریم .
مستند ترکیبی: در مستند ترکیبی معمولا هر بخش شیوه خاصی از مستند را دارا میباشد .
نماهنگ یا کلیپ: د ر نماهنگ و کلیپ اغلب بر اساس قطعه موسیقی ساخته شده تصاویر انتخاب میوند از ویژگیهای نماهنگ و کلیپ ریتم تند و شیوه تصویر برداری آن میباشد .
برنامه های ترکیبی یا جنگ: که اغلب برنامه های تلویزیون در این قالب ساخته میشود . مثل برنامه های گفتگو مهور ف برنامه های آموزشی ، و جنگ های شبانه .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: حسن گل احمدي
مدیران انجمن: حسن گل احمدي