یکشنبه, 23 ارديبهشت 1403

 



موضوع: هنر در روابط عمومي

هنر در روابط عمومي 10 سال 4 ماه ago #56413

  • حامد مددی
  • حامد مددی's Avatar
  • آفلاين
  • دانشجو
  • ارسال ها: 10
  • Thank you received: 2
هنر چيست؟

مفهومي است نسبي يعني از ديد هر شخص يك مفهوم و برداشتي دارد و يك تعريف مطلق و واحد را براي آن نمي توان در نظر گرفت.

چند تعريف براي هنر

1- هنر هر آنچه زيباست و به زيبايي مربوط مي شود و زيبايي آن چيزي است كه انسان از آن خوشش مي آيد و دوست دارد تكرار شود.

2- هنر چيزي است كه باعث پالايش و والايي و اعتلاي روح انسان مي شود . اخلاق گراها و افرادي كه از عنوان هنر براي اجتماع دفاه مي كنند حامي اصلي اين نظريه هستند اما دو اشكال به آن وارد است اول اينكه شايد آن چيزي كه به عنوان اخلاق معرفي مي شود واقعا اخلاق نباشد و دوم اينكه همه ي كاربرد موضوعات اخلاقي و اجتماعي در همه ي هنرها يكسان نيست.

3- نسخه برداري ، كپي برداري و اقتباس از طبيعت را هنر مي گويند. يعني هر چيزي كه در دنيا وجود دارد بايد به تصوير كشيده شود ، اشكالي كه به اين تعريف وارد است اينست كه واقعا نمي توان همه ي چيزهاي موجود در طبيعت را به تصوير كشيد.

4- هنر بيان احساس و عواطف آدمي است كه از طريق برداشت هايش از زندگي و جهان هستي بدست مي آيد.

5- تعريف اصلي هنر مي گويد كه مجموعه اي از تعاريف بالا است يعني هنر تلفيقي است از تمام آنها ولي همه ي آنها با هم نيست.

اگر هنر را بخواهيم از زاويه ي رسانه دسته بندي كنيم 3 دسته خواهيم داشت:

1- هنر متعالي 2- هنر عامه پسند 3- هنر مبتذل (داني)

هنر متعالي- هنري است كه مربوط به جوشش استعدادهاي دروني يك هنرمند مي شود ، داراي پيچيدگي است و براي همه قابل فهم نيست، پيروان آن كمتر است، گرانقيمت است، محدود است، قابل دسترسي نيست، مخاطب كمتري از آن لذت مي برد، بيشتر مربوط به قشر نخبه ، دانشمند، هنرمند و پولدار جامعه است، تخصص و انفرادي است.

هنر عامه پسند- مربوط به قشر متوسط به بالاي جامعه است، سرگرم كننده است ، مردمي است، مخاطب را ارضاء مي كند، هزينه ي كمي دارد، قابل دسترسي است، نياز به جمع مخاطبان دارد، تخصص نياز ندارد.

هنر مبتذل- فقط و فقط تجاري است، سطح بسيار پاييني دارد، از لحاظ مخاطب بعد از هنر عامه پسند قراردارد، رسانه ها براي بدست آوردن منابع مالي و استمرار آن وابسته به آگهي ،‌تبليغات و بازخورد هستند بنابراين نياز دارند كه مخاطبانسان زياد شود ، بنابراين روي به هنر مبتذل و هنر عامه پسند مي آورند.

تعريف هنر از ديدگاه زيباشناسي

1- هنر متعالي

2- زيبايي در فرم تكنيك و ظاهر

3- زيبايي در محتوا و مفهوم

4- هنر اقتباس از طبيعت

آوانگاردها ظهور مي كنند

آوانگاردها در كار پيشروي مي كنند ، كار را شروع مي كنند مثلا يك سبك هنري را ايجاد مي كنند بدون اينكه بدانند آينده ي آن چه مي شود يا براي آن برنامه اي داشته باشند.


دسته بندي هنر از لحاظ تأثيرگذاري و ارزش

1- هنر براي اجتماع

2- هنر براي هنر (يعني هدف هنرمند از خلق آثار هنري اعتلاي هنر خويش و تنها بر اساس حس دروني است كه دارد بدون اينكه به مخاطب يا خواسته هاي آن توجه داشته باشد يا آنرا مدنظر قرار بدهد.



درک زیبایی از طریف حواس پنجگانه = ابژه

تصویر زیبایی که در ذهن نقش بسته است = سوبژه (سوژه)

دو نوع تعریف هنر از نظر کانت:

1- زیبایی طبیعی که در اطراف ما وجود دارد

2- زیبایی كه در خلق آثار هنری دیده می شود

دلایل روی آوری انسان به هنر:

1- فطرت انسان – فطرت انسان زیباست و زیبایی را دوست دارد.

2- رسایی – یعنی هنر چیز سخت و پیچیده ای نیست و به راحتی می توان آنرا درک کرد

3- جهانی بودن – با وجود تفاوت فرهنگ ها و زبان های متعدد در جهان ، این هنر است که در همه ی جهان ملموس و قابل فهم است و در حقیقت هنر زبان مشترک تمام انسانهاست

4- ماندگاری – به دلایلی که در موارد فوق اشاره شد می توان گفت هنر ماندگار است

5- سرعت انتقال پیام در هنر

نکته: دلایلی که در بالا بدانها اشاره شد با هم همپوشانی دارند و هر کدام جداگانه نمی توانند دلیل این امر باشند.

هنرهای هفتگانه

1- هنر های دستی – مثل مجسمه سازی ، قالی بافی ، منبت کاری ، شیشه گری و ...

2- هنرهای ترسیمی - مثل خط و نقاشی

3- هنر موسیقی – چهار رکن اساسی در هنر موسیقی وجود دارد: الف) سازنده ی ساز ب) خواننده ج) رهبر گروه د)آهنگساز

4- هنر معماری – هنری است که از طراحی ، نقشه کشی ، تا اجرای یک اثر هنری را شامل می شود و می خواهد فضا را در 3 بعد برای بیننده به ترسیم کند

5- هنر حرکات نمایشی – مثل حرکات آکروباتیک ، رقص و ...

6- هنرهای ادبیاتی – مثل شعر ، داستان ، فیلم نامه ، نمایشنامه و ...

7- هنر سینما ، فیلم و تئاتر- فیلم این قابلیت را دارد که تمام هنرهای ششگانه ی قبلی را می توان در آن نمایش داد به همین دلیل تأثیر بیشتری از سایر هنرها دارد.


تقسیم بندی هنر از لحاظ پیشینه

1- هنرهای سنتی – مثل نقاشی ، خط و هنرهای دستی که از اول پیدایش بشر با وی همراه بوده اند و در گذشت قرون و اعصار تکامل یافته و عمدتاً شامل مفاهیم فرهنگی و مذهبی و آداب و رسوم را در بر می گیرند.

2- هنرهای مدرن – باید هنرمند قالب های نو و جدیدی پیدا کند، به نحوی هنرمند را وادار به نوگرایی می کند مثل شعر نو در برابر شعر کلاسیک ، هدف آن مثل هنرهای سنتی فقط ارائه ی لذت برای مخاطب نیست بلکه اهداف دیگری را در نظر دارد ، هنر مدرن با مسایل مذهبی به شدت مخالفت دارد ، هنری است عقل گرا و خردگرا و معتقد است عقل و خرد می تواند انسان را به خوشبختی و سعارت برساند ، به موضوعات اومانیسم (انسان گرایی) خیلی اعتقاد دارد و انسان را در صدر همه ی کارهای خود قرار می دهد و انسان را موضوع مطلب و تجزیه و تحلیل خود قرار می دهد.

3- هنرهای پست مدرن – این مکتب ، مکتب مدرن را قبول ندارد و مخالف شدید آنست چرا که معتقد است خرد و عقل بشر را به خوشبختی و سعادت نرسانده است ، معتقد است چیزی به نام حقیقت ، جامعیت و عینیت وجود ندارد و مخالف آنست ، این مکتب نسبی گراست و معتقد است که هر موضوع را باید در ظرفیت خود بررسی کرد، مخالف سلطه ی انسان روی محیط زیست است ، مخالف برتری گرایی است و می گوید هر چیزی را باید بومی و محلی بررسی کرد.



مكاتب و سبك هاي هنري

اين نكته ضروري به نظر مي رسد كه مكاتب و سبك هاي هنري قالباً متأثر از مكاتب و جهان بيني هايي است كه هنرمند پيرو آن بوده و به تبع آن هنري را نيز كه خلق كرده در آن مكتب مي گنجد ، از اينرو ابتدا لازم است كه مكتب را بشناسيم سپس به بررسي هنر در آن مكتب بپردازيم. تعداد مكاتب متعددي وجود داشته و دارد و از آنجا كه مجال براي پرداختن به تمامي آنها در اين مقال نيست لذا به تعدادي از آنها مي پردازيم.

مكتب دادائيسم (پوچ گرايي) – مكتبي است كه بعد از جنگ جهاني اول و در دوران هرج و مرج كشورهاي اروپايي بوجود آمد و كانون تشكيل آن كشور سوييس بود. مبناي آن هرج و مرج ،‌ نااميدي ،‌ پريشاني ، پوچ گرايي ، بي شكلي مطلق ، نابودگرايي خودآفرينندگي است ، هيچ چيز را در دنيا قبول ندارد حتي خودش را. حرف اساسي آن در زندگي طغيان بر عليه سه عنصر اجتماع ،‌ اخلاق و هنر است. مي خواهد در گام اول ادبيات و در گام بعدي انسان را از زير سلطه ي عقل و منطق و زبان خارج كند . ضد خردورزي است. مكتبي است كه در سال 1916 تشكيل شد و به دليل ديدگاهي كه به جهان اطراف خود داشت ، خيلي زود و در سال 1922 نابود شد. از پيروان اصلي اين مكتب مي توان مارشال دوشان و ماكس ارنست را نام برد ، البته ماكس ارنست بعدها با الهام از مكتب دادائيسم ، مكتب ديگرا به نام سورناليسم بوجود آورد. اين مكتب بيشتر در شعر ، موسيقي و گرافيك وارد شد و در حقيقت انقلابي براي تغيير و ساختارشكني مفاهيم هنري محسوب مي شود.

مكتب رئاليسم (واقع گرايي) – مبناي آن بيان واقعيت مطلق است ، واقعيتي كه بدون خوشايندگري و احساساتي گري بيان مي شود. تولستوي و چارلز ديكنز را مي توان از پيروان اين مكتب به حساب آورد. موضوعاتي كه رخ داده را عين واقعيت بيان مي كند بدون كم و كاست. پيروان اين مكتب با ايدئاليسم و رومانتيسم مشكل دارند.

مكتب سورئاليسم (فراواقع گرايي ، وهم گرايي) – فعاليت خود بخودي رواني كه مي توان بوسيله ي آن فعاليت واقعي و حقيقي فكر را بيان و عرضه كرد . ديكته كردن فكر وراي عقل و خارج از هرگونه تقليد هنري و اخلاقي. ماكس ارنست ، رنه مارگريت ، برتون ، پل الوار و آندره ماسون از پيروان اصلي اين مكتب به شمار مي روند.





ایدئالیسم (آرمان گرایی) – آنها می گویند اگر انسانهایی که الان هستند وجود نداشتند پس هیچ چیز در این دنیا وجود نخواهد داشت ، واقعیت تنها به عنوان وجود روحی محض وجود دارد و جسم چیزی جز شکل تظاهر این وجود نیست.
رُمانتیسم (تخیل گرایی پراحساس) – رمانتیک ها زشتی و زیبایی ، خوبی و بدی را با هم نشان می دهند ، پس به تضادها توجه دارند ، در این مکتب سعی در به تصویر کشیدن آرزوها و رویاها می شود.
ناتورالیسم (طبیعت گرایی) – بازنمایی جهان عینی و مادی با احساس گرایی و خوشایند گری است و البته با محوریت طبیعت. در هنر اعتقاد دارند باید خلاقیت هنری (هنرمند) فقط به کپی کردن اشیاء و پدیده های تصادفی و انفرادی از واقعیت بپردازد. امیل زولا از طرفداران این مکتب به حساب می آید.
کوبیسم ( حجم گرایی) – تصاویر با خطوط هندسی کشیده می شود و سایه ها از بین می روند ، بدین ترتیب اشیاء معنای طبیعی خود را از دست می دهند و معنای هنری می یابند ، پاپلو پیکاسو و ژرژ براک را می توان از پیروان این مکتب به حساب آورد.

روابط عمومی ها و رسانه
در رابطه با سازمان ها ، رسانه ها به طور عمومی به دو دسته تقسیم می شوند
1- رسانه های داخل سازمان مثل بولتن ، نشریات ، شبکه ی اینترانت ، بروشور، جزوه و...
2- رسانه های خارج از سازمان مثل رادیو ، تلویزیون ، روزنامه ها ، مجلات ، شبکه اینترنت و ...
اهداف روابط عمومی ها از ارتباط با رسانه
1- تبلیغات
2- انتشار آگهی
3- انتشار اخبار و اطلاع رسانی
اطلاعات (Information) : مجموعه داده هایی که در یک رسانه یا هرجایی دیگر ذخیره می شود و دارای هویت است، قابل رده بندی و سازماندهی و انتقال است و یا داده هایی که با یک هویت به چیزی یا موضوعی مرتبط است .
تبلیغات (Advertising / Propaganda) : ترغیب مردم به خرید یا گرایش به یک محصول یک سازمان یا یک اندیشه و حداقل ایجاد یک دید مثبت. آگاهی دادن و تأثیر گذاشتن به مخاطبان با اهداف مختلف ، با روش های مختلف نوشتاری ، صوتی و تصویری.
آگهی (Advertising) : بخشی از کار تبلیغات است ، هر نوع مطلب ، اعلامیه یا اطلاعیه برای جلب توجه مردم و افکار عمومی که از طریق رسانه ها منتشر می شود و درآن کالا ، خدمات ، و یا مراجعه به موسسه ای توصیه می شود.
پروپاگاندا (Propaganda) : بخشی دیگر از کار تبلیغات است و به نوع خاصی از تبلیغات در زمینه ی مسایل سیاسی و امور سیاست گفته می شود.
خبر (News) : بیانی از یک رویداد که دارای یک یا چند ارزش خبری است.
اهداف اطلاع رسانی و تبلیغات بستگی به وظایف سازمان دارد:
1- سازمان سیاسی : شناساندن اهداف سیاسی برای جلب آرا و کسب قدرت.
2- سازمان تجاری : شناساندن کالا و خدمات و کسب سود و جلب مشتری.
3- سازمان عمومی : بالابردن سطح زندگی افراد یک جامعه ، کاری که سازمان و ادارات دولتی متولی آن هستند.
تهدیدات در روابط رسانه ها و روابط عمومی ها :
1- انتشار گزارش های غلط
2- برخوردهای جنجالی
3- عمل بر مبنای احساسات
انتقاد رسانه ها از روابط عمومی ها :
1- نداشتن برنامه ریزی و نظم
2- انجام ندادن تکالیف و وظایف
3- در دسترس نبودن
4- انتظارات بیش از اندازه از رسانه ها
5- تلاش برای تهدید یا تطمیع
6- تبعیض رسانه ای
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: حسن گل احمدي