دوشنبه, 24 ارديبهشت 1403

 



موضوع: کاربرد اقتصاد و فرهنگ در مدیریت امور فرهنگی

کاربرد اقتصاد و فرهنگ در مدیریت امور فرهنگی 10 سال 4 ماه ago #51006

ویژگی های مهم فولکلور:
1- میراث مدنیت گذشته است
2- دارای هیچ گونه روش علمی و استدلال منطقی نیست
3- با وجود تحولات و تغییرات عظیم در جوامع امروز هنوز به صورت دست نخورده باقی مانده است
تعریف اقتصاد : اقتصاد علمی است که رابطه بشر رابا منابع و امکانات محدود جامعه بررسی کرده تا بتواند براساس اصول و شیوه های علمی و صحیح پاره ای از نیازهای انسان را برطرف کند و هدف علم اقتصاد رفع نیازهای اساسی انسان است
سه بعد اصلی در نظام بین المللی
1- بعد سیاست 2- بعد فرهنگ 3- بعد اقتصاد یا تجارت
اگر کشوری در زمینه اقتصادی توسعه یافته و پیشرفته باشد از نظر سیاسی و فرهنگی نیز کشوری توسعه یافته خواهد بود به عبارت دیگر اگر کشوری دارای استقلال اقتصادی داشته باشد و بتواند نیازهای اساسی خود را برطرف سازد در نظام بین المللی از نظر سیاسی و اقتصادی بسیار تأثیر گذار خواهد بود ولی اگر کشوری از نظر اقتصادی دارای مشکل و ثبات نباشد در نظام بین المللی از نظر سیاسی و فرهنگی تأثیر گذار نخواهد بود
رابطه علم و پیشرفت اقتصادی :
درهرجامعه پیشرفت علم واسطه به ارزشهای آن جامعه است وباپیشرفت علم صنعت نیزپیشرفته وتوسعه یافته خواهدبود به عبارت دیگر اگر در جامعه ای به علم و آموزش اهمیت داده شود و به خرافات و مسایل اسطوره ای اعتقادی نباشد وبرای تحقیق و پژوهش بودجه ها و تسهیلات لازم در نظر گرفته شود حتماً در آن جامعه علم پیشرفت خواهد داشت و به دنبال آن صنعت و فن آوری و اقتصاد نیز پیشرفته خواهد بود
موضوع علم اقتصاد :
علم اقتصاد برروی موضوع ثروت
متمرکز می شود که منظور از ثروت کالاو خدمات و منابع است که از جنبه های چگونگی تولید توزیع خدمات و سرمایه یا پول مورد بررسی قرار می گیرد مادام اسمیت پدر علم اقتصاد بیان میکند که اقتصاد علم بررسی ماهیت وعلل ثروت است
اقتصاد خرد : که در این نوع اقتصاد واحدهای منفرد اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرند به عبارت دیگر اقتصاد خرد به بررسی کمیت های پدیده های جزعی در اقتصاد می پردازد برای مثال قیمت یک کالای خاص یا بررسی هزینه ها و درآمدهای یک شرکت
اقتصاد کلان : نظام اقتصادی را به صورت کلی مورد بررسی قرار می دهد و به مطالعه روابط و کمیت های کلی اقتصاد می پردازد مثل در آمد ملی ، تورم ، صادرات و واردات ، بی کاری ، رشد اقتصادی و غیره
قوانین اقتصادی : 1- قوانین قراردادی 2- قوانین طبیعی
قوانین قراردادی : این قوانین توسط اجتماع و عوامل بشری به وجود آمده و قوانین حقوقی در زمینه های مختلف اقتصادی می باشد مثال قانون مالیات ، قانون صادرات و واردات ، قانون کار ، قانون بیمه و غیره
قوانین طبیعی : این نوع قوانین روابط منظم بین پدیده های اقتصادی را نشان می دهد که براساس عقل کشف شده و با تجربه به اثبات رسیده است مانند قانون عرضه و تقاضا
نمونه هایی از قوانین طبیعی :
1- قانون عرضه و تقاضا : در قانون عرضه و تقاضا رابطه بین قیمت و مقدار عرضه و تقاضا مورد بررسی قرار می گیرد به عبارتی اگر قیمت بالاباشد عرضه هم بالا بوده تقاضا گاهش می یابد برعکس اگر قیمت پایین باشد عرضه پایین و تقاضا بیشتر می شود
قیمت(بالا) عرضه (بالا) تقاضا(پایین ) قیمت(پایین ) تقاضا(بالا) عرضه(پایین )
می توان نتیجه گرفت که بین قیمت و مقدار عرضه رابطه مستقیم وجوددارد ولی بین قیمت و مقدار تقاضا رابطه معکوس وجود دارد
2- قانون جانشینی: دراین قانون سعی براین است اگرکالای موردنظردردسترس نباشدکالای مشابه دیگری که می تواندبه جای آن مورد استفاده قرارگیردخریداری می شود تا نیاز مورد نظرما برطرف گردد
3- قانون وحدت بهاء : این قانون در بازار انحصاری مشاهده نمی شود و فقط در بازارهای رقابتی مشاهده میشوداین قانون بیان می کندکه کالای مشابه دربازار رقابتی دارای قیمت های یکسان خواهند بود زیرا دراین بازار تعداد فروشندگان بسیار زیاد است و هیچ فروشنده ای نمی تواند برروی قیمت تأثیر گذارد
4- قانون گرشام : این قانون نشان می دهد اگر در جامعه ای دونوع پول رایج باشد و به نظر مردم یکی بهتر از دیگری باشد پول خوب پول بد را از جریان خارج خواهد ساخت این قانون در مورد اسکناس های قدیمی و کهنه در مقابل اسکناس های نو صادق است
تئوری ها و پدیده های اقتصادی از نظر ارزشی و غیر ارزشی به دو دسته تقسیم می شود:
1- اقتصاد اثباتی : در این شیوه نسبت به پدیده ها نظریه ها و مسائل اقتصادی قضاوت ارزشی نمی شود به عبارت دیگر در باره آنچه که هست و در چهار چوب واقعیت های موجود بحث می شود مثال افزایش قیمت باعث کاهش مقدار تقاضا می شود
2- اقتصاد دستوری یا ارزشی : در این روش برخلاف روش قبلی نسبت به پدیده ها و مسائل اقتصادی قضاوت ارزشی میشود و در باره آنچه که باید باشد بحث می شود مثال مانباید بگذاریم قیمت نفت بالا رود چون برخلاف عدالت اجنماعی است
اهداف مهم اقتصادی دولت ها (مهم امتحانی )
1- ایجادکارآیی 2- کاهش تورم 3- کاهش بی کاری و ایجاد اشتغال 4- توزیع عادلانه ثروت و درآمد
ایجاد کارآیی : کار آیی به معنی آن است که ما از حداقل امکانات حد اکثر استفاده و بهره را برده باشیم همه دولت ها در تلاش هستند در کشور از امکانات موجود استفاده بهینه و حد اکثر صورت بگیرد اگر چه در ظاهر و یا در حد شعار باشد برای مثال کار مفید در نظام بین المللی 8 ساعت هر روز در نظر گرفته شده است در کشور ژاپن با توجه به اینکه از امکانات و فرصت های موجود بهترین استفاده می شود کار مفید 5/7 ساعت است ولی در مقابل کشور ما با توجه به اینکه از امکانات موجود در جامعه استفاده بهینه نمی شود کار مفید کمتر از یک ساعت کاهش می یابد
کاهش تورم :
تورم افزایش مداوم وبی رویه سطح عمومی قیمت کالاهاست درهمه کشورهاتلاش براین است قیمت ها ثبات داشته باشدوازنوسانات قیمت ها جلوگیری شودچون افزایش بی رویه ومداوم قیمت ها تورم را به همراه خواهدداشت می توان گفت تورم به معنای افزایش طولانی مدت و پی در پی قیمت ها در کالاهای اساسی هست (حداقل 100کالا) اقتصاد دانان تأکید می کنند که تورم بین یک یا دو در صد در اقتصاد یک کشور طبیعی است ولی بیش از دو در صد حتماً به بخش های مختلف اقتصادی آسیب خواهد رساند
کاهش بیکاری و ایجاد استغال :
در هر جامعه ای دولت ها به دنبال این هستند که برای سنین 20 تا 65 سالگی فرصت شغلی ایجاد کنند البته منظور اشتغال کامل است یعنی اشتغالی که هر کس خواست کار پیدا کند و هر قدر و هر زمان که دوست داشت کار کند پس اگر دولت ها در ایجاد اشتغال کنند بی کاری در آن جامعه امری طبیعی خواهد بود که نتیجه بی کاری شکل گیری فقر در جامعه و نتیجه فقر شکل گیری فساد ها و انحرافات اجتماعی است
توزیع عادلانه ثروت و در آمد :
در کشورهایی که در آمد به صورت عادلانه توزیع می شود معمولاً قشر متوسط بیشتر از قشر پایین یا بالای جامعه است ولی در کشورهایی که تضاد طبقاتی(فاصله بیش از حد گروه ثروتمندان و فقیران ) وجود دارد می توان گفت که در این کشورها توزیع ثروت یا در آمد عادلانه صورت نگرفته است
برنامه دقیق جهانی توسعه فرهنگی بین سالهای 1988 تا 1998 :
این برنامه توسط سازمان یونیسکو برای کشورهای عضو تشکیل شد که اهدافی را برای این کشورها در نظر گرفته است 1- ارتقاءهمکاری های بین المللی فرهنگی 2- تقویت مشارکت فرهنگی 3- حفظ میراث فرهنگی 4- تقویت هویت فرهنگی
سازمان یونیسکو برای کشورهای عضو جهت دست یابی به این اهداف 7 ابزاررا توسعه کرده است
1- سیاست گذاری فرهنگی: تعیین خط مشی ها و راه بردهای کلان فرهنگی برای رسیدن به اهداف 4 گانه توسعه فرهنگی
2- برنامه ریزی فرهنگی : برآورد علمی نیازهای فرهنگی جامعه و تعیین اقدامات مورد نظر برای رفع نیازهای فرهنگی در یک دوره زمانی مشخص
3- آموزش فرهنگی : تربیت کارکنان فرهنگی مدیریت های فرهنگی و ارتقاء مهارتهای این کارکنان و همجنین آموزش مهارتهای فرهنگی به شهروندان
4- اطلاع رسانی فرهنگی : تشگیل بانک های اطلاعات فرهنگی انتقال اطلاعات فرهنگی به مدیران و کارکنان فرهنگی و همچنین قابل دسترسی شهروندان به این اطلاعات فرهنگی مورد نیاز
5- پژوهش فرهنگی : بررسی و مطالعه علمی موضوعات مسائل مباحث و چالش های مرتبط با مدیریت فرهنگی و توسعه فرهنگی
6- اقتصاد فرهنگی : سرمایه گذاری های فرهنگی و تدوین بودجه فرهنگی برای انجام اقدامات و فعالیت های فرهنگی مورد نظر در جهت تحقق اهداف چهارگانه توسعه فرهنگی
7- حقوق فرهنگی : تدوین مقررات و قوانین رویه های و سازکارهای قانونی متناسب برای تسبیت فعالیتها و اقدامات ضروری منتهی به اهداف توسعه فرهنگی
مشکلات صنعت جهانگردی و توریسم در ایران :
1- عدم تبلیغات مناسب و کافی در سطح بین المللی به منظور معرفی آثار باستانی و تاریخی ایران و رفع برداشت نادرست ازوضعیت سیاسی و اجتماعی ایران
2- فقدان تشکیلات منسجم برای تصمیم گیری برنامه ریزی و کنترل و ارزش یابی از موانع پیش رفت توریسم در ایران است یعنی هنوز مدیریت متمرکز برای توریسم در کشور وجود ندارد
3- برخوردنامناسب ماموران ایرانی باجهانگردان خارجی که موجب آزدگی خاطرودفع جهانگردان میشود
4- وجود برخی از تهدیدهای امنیتی برای جهانگردان بخصوص در مناطق مرزی
5- بوروکراسی زیاد بر سر راه ورود و خروج جهانگردان و ایجاد پیش شرط های مشکل برای دادن روادید ورود به ایران و دیدن جاذبه های توریستی کشور هستند
6- عدم گذراندن دوره های آموزشی تخصصی توسط دست اندرکاران صنعت توریسم
عوامل پیشرفت اقتصادی :
1- شناخت : برای نیل به پیشرفت اقتصاد در گام نخست می بایست علم و شناخت لازم و کافی از چیزی که می خواهیم در آن حیطه فعالیت کنیم داشته باشیم چه بسا سرمایه دارانی که سرمایه ی لازم و کافی برای ایجاد پروژه های عظیم اقتصادی را دارند ولی نمی دانند در چه طرح و پروژه ای سرمایه گذاری کنند وانگهی نمی دانند که طرح و پروژه را چگونه اجرا بگذارند از این روست که رسول خدا حضرت محمد(ص) فرموده «علم و دانش پیشرو و امام کار و کار پیرو علم و دانش است »
2- فرهنگ سازی : امر مهمی که در پیشرفت اقتصادی می بایستی مورد نظر مسئولان و دولت مردان قرار گیرد که در تمام جوانب زندگی انسان اعم از بعد مثبت و منفی حرف اول را می زند فرهنگ سازی است بنابراین بر مسئولان است که سرمایه گذاری سرمایه داران را همان طور که در متون دینی ما به عنوان یک امر ارزشی تلقی شده است ارزشمند قلمداد کرده و در جامعه نهادینه سازند مراد از ارزشی قلمداد کردن آن است که سرمایه گذاربه این نیت باشد که دستور خدارا انجام می دهد
3- نگرش به زندگی بزرگان : عاملی که می توان از آن در سرعت بخشیدن به سوی پیشرفت اقتصادی نام برد پرداختن و ثبت آثار و کارهای بزرگان به ویژه معصومان (ع) در این راستا ست پروردگار متعال در قرآن جهت رهیافت بندگانش داستان های پیامبران و امت های پیشین را متذکر شد و غرض از بیان آنها را رشد و تعالی مردم بیان نمود و فرمود امید است متذکر شوند (سوره زهرآیه 27)و پیامبر اکرم (ص) فرمود«نه دهم روزی انسان از طریق تجارت به دست می آید »
4- کار : کار در میان همه ی ملل دنیا با فرهنگ ها و ادیان مختلف از جایگاه مقدسی برخورداراست وفقط به علم اقتصاد مربوط نمی شود بلکه در علم اخلاق و عبادات و سیر و سلوک و بطور کل در پیشرفت همه جانبه معنوی و اقتصادی حرف اول را می زند امام صادق (ع) می فرماید « اگر همه مایحتاج مردم آماده بود و کار و تلاش نمی کردند از زندگی خود لذتی نمی بردند »
امیر مومنان امام علی (ع) فرمود امروز روز کار و عمل است و حسابی نیست و بطور یقین فردا روز حساب است و کار و عملی در بساط نبست
چگونه کیفیت کارها را می توان بالا برد :
1- فرهنگ سازی : فرهنگ عبارت است از آداب و رسوم و عادت فرد و جامعه که بیانگر شخصیت هر فرد و ملتی می باشد رسول خدا (ص) سعد بن معاذرا دفت نمود و همه کارهای دفت را به دقت و ظرافت تمام انجام داد و فرمود « خدای متعال بنده هایی را که کاررا در نهایت کیفیت انجام دهد دوست دارد »
2- آموزش : وقتی کارگر و کارفرما به نحوه کیفیت بخشی کالای تولیدی و یا کارخدماتی خویش آگاه نباشد به طور طبیعی نمی توان از وی کیفیت لازم را انتظار داشت از این رو با توجه به رشد لحظه ای هر علم بر مسئولان مربوطه ی خودرا به کارگزاران خود انتقال داده و سطح علمی آنان را بالا برده و پس از آن انتظار به جای خود یعنی تولید کیفیت بالا را از آنان داشته باشند
3- تشویق : تشویق به جا و درست در آدمی همت آفرین است و او را به سوی انجام کار تحریک می کند از این روست که امیر مومنان فرمود : « نیکان با اکرام و کرامتی داشتن شان اصلاح می شوند »
4- تنبیه : تنبیه و سرزنش به جا و درست در برخی انسان ها محرک اصلاحی است از این روست که امیر مومنان فرمود : « اسرار با تادیب و تنبیه اصلاح می شود » یا در جای دیگر می فرماید « پاداش دادن و تشویق نیکو کار ، بدکاران را از کار بد بازدارد »
5- مدیریت برتر : ازعوامل مهمی که پیشرفت همه جانبه وکیفیت بالای کاررا به ارمغان می آورد داشتن مدیریت توانمنددرتمام رده های کاری به ویژه مدیریت بحران که به پدافندغیرعامل مشهوداست می باشد
واضح است که با مدیریت ناکارآمد در تمام ابعاد کشوری ، لشکری ، همچنین در خانواده ها، کارها به سوی بی کیفیتی سرازیر شده و همه منابع و سرمایه ها به هدر می رود و از این روست که خدای متعال مسلمانان را از سپردن اموال شخصی و بیت المال ،به دست ناکارآمدان اقتصادی که سفیه شان نامید، پرهیز داد و فرمود مال و ثروتتان را که خدای متعال در آن برای شما قیام قرارداده است به دست سفیهان مسپارید امام علی (ع) طی نامه ای به زیاد ، فرماندار بصره نوشت « از اسراف بپرهیز و میانه رو باش از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به اندازه کفاف خویش نگه دار و زیادی را برای روز نیازمندیت در آخرت پیش فرست آیا امیدداری خداوند پاداش فروتنان را به تو دهد در حالی که از متکبران باشی و آیا طمع داری ثواب دستان و بیوه زنان را از آن نعمت ها محروم می کنی همانا انسان برای کاری که پیش فرستاده و نزد خدا ذخیره ساخته پاداش داده خواهد شد »
6- وجود قوانین و مقررات کار آمد و ضمانت اجرای آن : از عوامل رشد و تعالی کیفیت کار در هر جامعه ای وجود قوانین و مقررات مناسب و ضمانت اجرای آنها ست چراکه زندگی فردی و اجتماعی بشر از یک سودرسایه عمل به قوانین مربوطه و از سوی دیگر با وجود ضمانت اجرای آن قوانین رشد و تکامل می یابد
7- ارزیابی : از مهم ترین عوامل رشد کیفیت کار ارزیابی است در لغت نامه دهخدا ارزیابی عمل یافتن ارزش هر چیز است و در لغت نامه معین سنجش و بررسی حدود یک چیز را گویند به عبارت دیگر ارزیابی نوعی قضاوت در باره کیفیت یک علم ، کار ، صنعت ، تجارت و ... می باشد ارزیابی در همه امور علمی اخلاقی ، صنعتی و ... هم حکم عقل است و هم بنای عقلای عالم بر آن استوار شده است و از این رو در متون دینی ما ضمن امضای این بنای عقلاتوسط شارع مقدس بدان تأکید قرارشده است همچنان رسول خدا (ص) فرمود « قبل ازحساب کشی خود را ارزیابی کنید »
8- فرجام نگری : از عوامل رشد اقتصاد در همه زمینه ها توجه به سرانجام و عاقبت کارها و به عبارت دیگر دوراندیشی است امیر مومنان علی (ع) فرمود« حزم و دوراندیشی سرمایه بزرگ است »
9- آخرت گرایی : عامل پیشرفت همه جانبه و به ویژه اقتصاد آخرت گرایی است بدیهی است که در فرهنگ دینی مراد از آخرت گرایی خلوت گزینی و گوشه نشینی و مشغول اذکارو دعا شده نیست چرا که شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت قسم به خدا که ما دنبال مال هستیم و آن را دوست داریم حضرت (ع) پرسید برای چه مال دنیا می خواهی او گفت می خواهم که خود و خانواده ام را حفظ نموده و صله ی رحم کرده و حج بروم
10- روحیه تعاون و همکاری : عامل پیشرفت اقتصادی تعاون و همکاری است چراکه انسان موجودی اجتماعی است و بدون تعاون و همکاری اجتماعی ضمن اینکه قادر به رفع کوچکترین نیازهای اولیه خود نیست هیچ گامی به سوی پیشرفت و تعالی در زمینه های مختلف و از آن جمله اقتصاد را نمی تواند بر دارد و از این رو پروردگار متعال بر این امر مهم دستور داد و فرمود بر انجام نیکی و تقوی یار هم باشید
11- همنشین : بطور طبیعی انسان موجودی اجتماعی است و رشد و تعالی وی در سایه روابط اجتماعی او تحقق یافته و بالنده می شود از این رو اهل بیت (ع) ضمن تأکید برداشتن رابطه با دیگران و مبارزه با گوشه نشینی و عزلت از رابطه با اشخاص و گروه هایی که پنج ویژگی داشته باشند منع نموده اند چنانکه امام زین العابدین (ع) در خطاب به فرزندشان فرمود 1-دروغگو اوسراب گونه است وواقعیت ها را برایت نادرست جلوه می دهد 2- فاسق که تورا به لقمه ای می فروشد 3- بخیل که مالش را بر تو ترجیح می دهد 4- احمق که شر را از خیر تشخیص نمی دهد و می خواهد ترا نفعی رساند و شر از آب در می آید 5- کسی که صله رحیم نمی کند چرا که در سه جای قرآن اورا ملعون و مطرود درگاه الهی یافتم
12- تربیت صحیح : از عوامل رشد و تعالی اقتصادی هر فرد و جامعه تربیت صحیح کودکان آنان است چرا که داشتن انسان های متعالی که توان انجام کارهای بزرگ را داشته باشند از عوامل بی بدیل رشد و پیشرفت در همه زمینه هاست وقتی پدر و مادر نسبت به مسائل تربیتی آگاه باشندو بدانندکه چگونه می شود فرزندی از حیث ارزشی والاو از لحاظ توان انجام کار توانمند تحویل جامعه داد بطور طبیعی افراد جامعه ای که در آن زندگی می کنیم دون همت نخواهند بود و همین طور آموزش و پرورش ما اگر متون آموزشی و تربیتی را با این هدف والا تدوین کند و در آنم سو قوانین و مقررات کشوری و لشکری متناسب با این هدف والا تدوین گرددشکی نیست که در آینده جامعه بالنده از همه ابعاد از جمله بعد اقتصادی خواهیم داشت
13- ارتباط با خدا : ما می دانیم که همه آفرینش از آن خداست و به هر که خواهد عطا می فرماید دعا وخواستن مجدانه و توکل به پروردگار متعال و توسل به درگاه حضرات معصومین (ع) و اولیای الهی که واسطه فیض او می باشند از عوامل مهم پیروزی در کارها ی بزرگ است از این رو خواستن مال و ثروت و اقتصاد پیشرفته از یک سودر خواست عقل و درایت برای مدیریت آن از سوی دیگر از عوامل مهم رشد همه جانبه به ویژه اقتصاد می باشد چرا که در سوره منافقون چنین آمده است گنج های آسمان و زمین مال خداست و لیکن منافقان نمی فهمند
14- قناعت : قناعت یعنی راضی بودن در حیطه مصرف به آنچه خدای متعال از حیث کمیت و کیفیت برای بنده خویش مقدر نموده است و هرگز به معنای بی تفاوت بودن نیست به بالا بردن کمیت و کیفیت داشته ها نیست قناعت پیشگی مربوط به مصرف است نه تولید و سرمایه گذاری امام علی (ع) می فرماید «بی تردید خدا سبحان رزق و روزی فقرا را در اموال ثروتمندان قرار داد فقیری گرسنه نمی شود مگر به خاطر اینکه ثروتمندی سهم اورا تصاحب کرده است و خدای متعال از ایشان آن را مواخذه می نماید
15- مبارزه با عادت های غلط : عامل پیشرفت اقتصادی مبارزه با عادات نارواست در بیان این موضوع باید گفت که تعریف واحدی از عادت نمی توان ارائه داد چرا که انسان عادات متعددی دارد که هر کدام تعریف خاص خود را می طلبد که عبارتند از 1- عادات عضوی یا عملی 2- عادات غریزی که ناشی از نحوه آفرینش 3- عادات بیولوژیکی و حیاتی 4- عادات روحی و معنوی
16- گسترش روابط اجتماعی : اجتماعی بودن انسان روشن و بدیهی است یعنی نیازها و پیسرفت و کمال آدمی به انسان ها گره خورده است بدون حضور در صحنه های مختلف اقتصادی ، علمی ، فرهنگی و غیرآن بی تردید انسان از قافله رشد و تعالی عقب خواهد ماند . در رشد اقتصادی نیز انسان بی نیاز ازارتباط با جوامع مختلف نیست و از این روز رسول خدا (ص) فرمود « شخص در منزل نشسته و می گوید خدایا روزی ام ده و برای کسب روزی بیرون نمی رود خدای متعال می فرماید ای بنده ی من آیا امکانات لازم از جمله بدن صحیح و سالم برای سفر جهت کسب روزی در اختیار نگذاردم » امام صادق (ع) نیز می فرماید « خدای متعال سفرهای تجاری را دوست دارد »
سرمایه فرهنگی :
اصطلاحات سرمایه فرهنگی در قیاس با سرمایه اقتصادی و نظریات ،قوانین و تحلیل های مباحث مربوط به سرمایه داری رواج یافت بنابرتعریفی که بیش تر به وسیله جامعه شناسان به کار می رود سرمایه فرهنگی مجموعه ای از روابط ، معلومات ، اطلاعات و امتیازات است که فرد برای حفظ کردن یا به دست آوردن یک موقعیت اجتماعی از آن استفاده می کند به عبارت دیگر سرمایه ای فرهنگی است که به طور دائمی در قلمرو امکانات یک قشر گروه طایفه یا طبقه باشد سرمایه فرهنگی را می توان به دو دسته ملموس (مانند بناها ، مکان ها ، آثار هنری و نظایر آنها ) و غیر ملموس (که در قالب ایده ها ، اعمال و ارزش ها به صورت سرمایه های معنوی در یک گروه مشترک است ) تقسیم بندی کرد
پی یر بوردیو ، جامعه شناس فرانسوی در تحقیقی که بر اساس فرضیه عدم تساوی سرمایه فرهنگی انجام داده سرمایه فرهنگی را به سه دسته تقسیم می کند :
1- سرمایه بدنی و فردی : حافظه ،مهارت های تجربی و رفتاری از جمله سرمایه های بدنی و فردی محسوب می شود از مشخصه های این سرمایه می توان به پیوستگی و درون یافتگی آن اشاره کرد انباشت هر فرهنگی در حالت تجسد یافته فرآیند درونیت یافتن را پیش می آورد که به همان اندازه که به زمان برای تدریس و یادگیری نیازدارد به همان اندازه نیز هزینه برمی دارد سرمایه تجسد یافته دارایی ای است که به شخص و خلق و خوی وی بدل شده است به عبارت دیگر تنها صاحب این خصایل دارنده این سرمایه فرهنگی است به همین جهت نمی توان این سرمایه درونی شده را از طریق بخشش وراثت و خرید و فروش به دیگری انتقال داد در نهایت این که این نوع از سرمایه فرهنگی فانی و میراست زیرا به شکل خاصی با یکتایی بیولوژیکی شخص گره خورده است
2- سرمایه عینی فرهنگی : مجموعه میراث های فرهنگی آثار ادبی و شاهکارهای هنری و جز این ها را سرمایه عینی فرهنگی می نامند سرمایه فرهنگی عینیت یافته دارای یک رشته از خصلت ها و ویژگی هاست که تنها می توان از طریق رابطه سرمایه فرهنگی عینیت یافته با سرمایه فرهنگی تجسد و درونیت یافته آن را معین کرد این سرمایه (مانند کتب ، تابلو های نقاشی ، آلات موسیقی و ...) به لحاظ مادی از طریق صاحبانش قابل انتقال است
3- سرمایه نهادی و ضابطه ای : مدارک تحصیلی مدارک حرفه ای و کار از نمونه های سرمایه نهادی یا ضابته ای هستند مدرک تحصیلی سند تخصص فرهنگی است که به دارنده اش ارزش قرار دادی تضمین شده ای ارائه می دهد کیمیاگری زندگی اجتماعی از مدرک تحصیلی شکلی از سرمایه فرهنگی را خلق کرد این نوع از سرمایه نه تنها دارای اعتبار ات نسبتاً مستقلی از دارنده آن است (در حقیقت شخص آن را در یک مقطع مشخص کسب کرده است ) بلکه از سرمایه فرهنگی نیز مستقل است بوردیوبراین اعتقاد است که سرمایه اقتصادی می تواند برای صاحبش سرمایه فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند متقابلاً سرمایه فرهنگی نیز با کارکرد خود سرمایه اقتصادی را به وجود آورد
فرصت هایی که جهانی شدن برای اقتصاد جهان به ارمغان آورده :
1- جهانی شدن به منزله ی نیروی محرک قوی دررشداقتصاد جهان نقش بزرگی ایفا کرده است در جهان امروز رقابت فزاینده محرک توسعه شده و تکنولوژی جدید و کالاهای تازه ای در سطح جهان به وجود آورده است در عین حال صنایع توام با تکنولوژی پیشرفته را به جای صنایع قدیمی جایگزین کرده است
2- رشد و یک پارچگی اقتصادی کشورهای پیشرفته صنعتی
3- توسعه بازارهای ماورای مرزهای ملی و گسترش تجارت برای کشورهای صنعتی
4- انتقال تکنولوژی به نواحی مختلف و خلق تکنولوژی جدید
تهدیداتی که جهانی شدن برای اقتصاد جهان ایجاد کرده :
1- محرومیت های اجتماعی و اقتصادی در کشورهای در حال توسعه تحت فشارنیروهای مربوط به تعدیل ساختاری اقتصادی در نتیجه تحرک بین المللی سرمایه
2- افزایش نابرابری و محرومیت های مضاعف در میان اقشارمختلف
3- تحرکات کوتاه مدت سرمایه که منجر به بی ثباتی در اقتصاد ملی و جهانی می شود
4- نابودی فزاینده محیط زیست در ابعاد مختلف آن
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: کورش قلی زاده