انواع برنامه ريزي فرهنگي :
1برنامه ريزي آرمان گرايانه : اين نوع جامعه نگر بوده از لحاظ روش شناختي برنامه ريزي اهداف بزرگ و بلند مدت را مورد توجه قرار مي دهدو تمركز شديدقدرت را مدنظر دارد.2 برنامه ريزي واقع بينانه:فرض اصلي اين برنامه ريزي بر واقعيت مبتني است تنوع بي پاياني از نيازهادر برابر محدوديت وسايل قرار دارددر روش شناسي اين نوع از به كار گرفتن حداكثر بازدهي از منابع محدود ناشي مي شود.برخورد سياسي – اجتماعي اين نوع مبتني بر تجزيه است و بر اساس شبكه هاو ساخت هاي موجود در دسترس هستندشكل ميگيرد 3- برنامه ريزي راهبردي:مشخص كردن حدود و نحوه ي دخالت بخش هاي عمومي در برنامه ريزي فرض اصلي اين نوع برنامه ريزي است و به مديريتي بستگي دارد كه برنامه را طراحي ميكندميدان عمل اين برنامه ريزي گزينشي است انتخاب ها بر اساس مطالعه و بررسي است برخلاف برنامه ريزي واقع بينانه كه انتخاب هامبتني بر تجزيه است 4برنامه ريزي توسعه گرا:پايه اصلي اين برنامه ريزي به فرض اصلي برنامه ريزي آرمان گرايانه نزديك است نيازهاي اصلي مردم را مورد توجه قرار ميدهد.برخورد سياسي –اجتماعي اين روش بر اساس مشاوره و سازگاري جمعي است
جايگاه دولت در برنامه ريزي فرهنگي : دو نظريه وجود داردپيروان اول به عدم دخالت نهاد دولت در برنامه ريزي فرهنگي معتقدند .بر اين باورند كه گسترش فرهنگ هااز طريق برنامه ريزي نبوده اگر همه كارها به صورت عادي انجام شود و امور به صرافت طبع جريان يابدكسي سراغ برنامه ريزي نمي رود پيروان دوم :دولت به عنوان بزرگ ترين نهاددر نظام موازنه ي اجتماعي ،مسئوليت سرپرستي و تامل ساختارهاي اجتماعي را به عهده دارد از اين رو نه تنها متولي تكميل فرهنگ بلكه سرپرست رشد و تكامل ابعاد اجتماعي حيات بشري نيز است .
ابعاد مهندسي فرهنگي :مي توان از ابعاد گوناگون ارزيابي كرده با توجه به شيوه نگرش مراحل و موضوعات مختلفي را مد نظر قرار داد.از يك منظر مهندسي فرهنگي عبارت از چهار بعد اصلي است كه در طول يكديگر قراردارند آنها مراحل مهندسي فرهنگي نام نهاد 1- شناسايي فرهنگ و رصد فرهنگي 2 تبيين مدلهاي فرهنگي 3 برنامه ريزي فرهنگي 4مديريت فرهنگي و نظارت
مديريت فرهنگي :به معناي سازمان دهي و اداره اموروفعاليت هاي فرهنگي است رشد و توسعه فرهنگي هرجامعه مديون مديريت مدبرانه و مقتدرانه اي است كه بتواند با اعمال مديريت فرهنگي جامعه را از مرحله اي محدود و نامناسب – كه فضاي تنفس را تنگ كرده عبور دهدو افراد جامعه را به بالندگي و توسعه برساند.
مهارت هاي ده گانه مديران فرهنگي براي تحول و توسعه فرهنگي :
مهارت تفكر استراتژيك فرهنگي 2مهارت مديريت تنوع فرهنگي 3 مهارت هوش فرهنگي 4مهارت رهبري فرهنگي 5مهارت فضاسازي فرهنگي 6مهارت كسب و كارفرهنگي 7 مديريت جهاني شدن فرهنگي در بعد ملي8مهارت تحليل فرهنگي 9مهارت انسجام سازي فرهنگي