چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403

 



موضوع: چرایی و چگونگی استاد (جهت استفاده دانشجویان عزیز)

چرایی و چگونگی استاد (جهت استفاده دانشجویان عزیز) 10 سال 5 ماه ago #44350

مديريت تحولات فرهنگي ، چرايي و چگونگي، از سیاوش دانیالی


1- تحول ، مديريت و مديريت تحول :

مفاهيم :

الف: تحول:

تحول به عنوان يك امر ذاتي در وجود انسان ها و در مجموعه حيات طبيعي و حتي غير طبيعي وجود »دارد و

با گذر زمان و با تأثير و تأثرات جانبي، لحظه به لحظه، تحولاتي بر موجودات عالم عارض يا محول الحول » مي

گردد كه سرمنشأ آن، ذات حضرت باري تعالي است. ايمان و اعتقاد و باور به اينكه اساس و بنياد هرگونه

تحول منجر به پيشرفت را با اراده « و الاحول، حول حالنا الي احسن الحال حضرت باري تعالي و به سوي او

و ساختن جامع هاي توحيدي و الهي با حاكم شدن ارزش هاي الهي واسلامي، مبنا و جهت گيري تحول

مطلوب را نشان مي دهد.مي دانند. در تحول مطلوب، استقرار وترويج « راز ماندگاري و تعالي بشر » مقام

معظم رهبري تحول راعدالت، اخلاق و معنويت و رشد معنوي و عواطف انساني حاكم بر هر شاخصه مؤثر بر

تحول است.در تبيين مفهوم تحول از منظر مقام معظم رهبري، كليد واژه ها و جمله هاي مورد نظر معظم له

مطرح گرديده است:

1) تحول در مقابل توقف، ايستايي و ركود است.

2) تحول به معناي آنارشيسم، هرج و مرج طلبي، ساختار شكني و شالوده شكني نيست.

3) ركود با ثبات اجتماعي تفاوت دارد. ركود در جامعه نامطلوب است، ولي ثبات اجتماعي و برخوردار از

تحولات صحيح و سريع هم مثبت است و هم براي جامعه ما اجتناب ناپذير.

4) تحول مثبت و مطلوب، همراه پويايي، نشاط، نوآوري، آزاد فكري و آزادانديشي است.

نظام مقدس جمهوري اسلامي، متكفل امر بسيار مهم تحول معطوف به آرما نهاي توحيدي و گسترش و

استقرار آن در جهان است؛ حركتي كه امام بزرگوار آغاز نمود و توسط مقام معظم رهبري، مهندسي و

مديريت آن به درستي و با دقت دنبال مي شود. ملت ما داراي هويت مستقل با علائم و شاخصه هاي

توحيدي است و عنصر اصلي فرهنگ و اعتقادات و باورهاي ملت ما را اسلام شكل داده است و هرگونه

تحول و اصلاح، بايد در همين قلمرو و چارچوب معنا و مفهوم پيدا كند. نمي توان در جريان تحول، اختلاط و

التقاط هويتي، بويژه در نظامات سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در كلان جمهوري اسلامي

(اهداف، سياست ها و برنامه ها و...) را پذيرفت. مطلب فوق اشاره به جريان فكري و سياسي مدعي

اصلاحات در كشور است كه با نيم نگاهي به اسلام، مبناي هرگونه تحول را در سبد ليبراليسم و نظام ليبرال

_ دمكراسي جستجو مي كند. سرمشق گيري از مديريت تحولات غربي و ليبرالي با مباني و شاخصه هاي

ويژه اسلامي، هيچ گاه سر سازش و همزيستي پيدا نخواهد كرد؛ ضمن اينك همواره بايد از تجربيات مثبت

بشري در جريان تحول و مديريت تحول استفاده و بهره برداري نمود .ظهور سازمانهاي اجتماعي و گسترش

روزافزون آنها يكي از خصيصه هاي بارز تمدن » : ب- مديريتبشري است . و به اين ترتيب و با توجه به عوامل

گوناگون مكاني و زماني و ويژگيها و نيازهاي خاص هر جامعه هر روز بر تكامل و توسعه اين سازمانها افزوده

مي شود .بديهي است هر سازمان اجتماعي براي نيل به اهدافي طراحي شده و براي رسيدن به اين

اهداف نياز به راهبري دارد كه بر اساس http://www.qabas.org/nashrie/Puya

ساختاري كه آن سازمان اجتماعي دارد بايد نوعي مديريت را براي نيل به آن اهداف پي ريزي و اعمال كند.

مديريت فرايند به كارگيري مؤثر و كارآمد منابع مادي و انساني در » لذا با توجه به آنچه گفته شد برنامه

ريزي، سازماندهي، بسيج منابع و امكانات، هدايت و كنترل است كه براي دستيابي به اهداف سازماني و بر

اساس نظام ارزشي مورد قبول صورت مي گيرد.

تعريف مذكور، مفاهيم كليدي زير را دربر دارد:

1. مديريت يك فرآيند است.

2. مفهوم نهفته مديريت، هدايت تشكيلات انساني است.


3. مديريت مؤثر، تصميم هاي مناسبي مي گيرد و به نتايج مطلوبي دست م ييابد.

4. مديريت كارا به تخصيص و مصرف مدبرانه م يگويند.

5. مديريت بر فعاليت هاي هدفدار تمركز دارد

اهميت وجود مدير در رأس هرم يك جمع به حدي است كه رسول مكرم اسلام(ص) حتي جمع سه »إِذا

كان ثلاثَةُ في سفرٍ فَلْيؤَمرّوا أَحدهم؛ هرگاه در » : نفره را مستلزم داشتن آن دانسته و تأكيد دارند

4«. مسافرت، تعداد مسافران به سه نفر رسيد، بايد يكي از آنها مديريت گروه را بر عهده گير از اين روست

كه زمين هرگز بدون حجت باقي نمانده و اولياء الهي، خالي بودن زمين از ولي و »لَ  و به قيِت الاَرض

» : سرپرست را باعث نابودي آن مي دانند؛ فرموده گهر بار صادق اهل بيت(ع) است كه بِغَير امامٍ

لَساخَت؛ هرگاه زمين بدون امام باشد، از بين مي رود

اما از آنجا كه براي موفق شدن در هركاري به نياز تعريفي واضح از موفقيت در آن كار است ، پس :با » ويليام

جميز . « مديريت موفق و مؤثر عبارت است ؛ از كسب اهداف سازماني يا چيزي بيش از آن تحقيقي كه

درباره انگيزش انجام داد ، به اين نتيجه رسيد كه كاركنان ساعتي ، تقريباً با ميزان كاري در حدود 20 الي 30

درصد توانايي يشان مي توانستند شغل خود را حفظ كنند و اخراج نشوند؛ اين تحقيق همچنين نشان داد

كه اگر كاركنان، انگيزش بيشتري داشته باشند تفريباً با 80 الي 90 درصد توانايي خود، كارمي كنند .

2 ‐ www.daneshnameh.roshd.ir

3 ‐ www.wikipedia.fa.com

4 . - كنز الاعمال، ج 6، ص 717 ، خ 17550

5 . - نگرشي بر مديريت اسلامي، سيدرضا تقوي، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول،

تابستان 1386

4- مديري كه بتواند حداقل كار مورد قبول را با استفاده از امكانات مديري مانند :

توبيخ ، كسر حقوق و .... فراهم سازد ؛ مدير موفق ناميده مي شود ولي مدير مؤثر كسي است كه بتواند

80 الي 90 درصد تواناي هاي افراد را به كار گيرد.

براي موفق و مؤثر بودن ، تواناي هاي ذاتي و اكتسابي معيني لازم است . مدير مؤثر نياز به تواناي هاي

فني ، انساني ادراكي ، طراحي و حل مسائل دارد . يك مدير موفق ، نگرش و انگيزه هاي معيني دارد .

پاداش هاي سازماني (اضافه حقوق ، ارتقاء و ...) و جو سازماني بر انگيزه و انگيزش وي اثر دارد .

يكي ديگر از راههای موفقيت ، رويدادهاي پيش بيني نشده وامدادهاي غيبي است ؛ زيرا هميشه تواناي

هاي افراد نيست كه براي ايشان موفقيت مي آورد . بررسي ميزان موفقيت و مؤثر بودن هر مدير بر اساس

ديدگاه و معيارهاي سازماني صورت مي گيرد.

پ- مديريت تحول: در مديريت تحول رويكرد مديريت بايد به سمتي باشد كه بهينه ترين راهكار ممكن در

دستيابي به اهداف طراحي شده براي سازمان و نهاد انتخاب شده، الزامات و سازوكارهاي اين دستيابي

نيز با توجه به مقدورات سازماني و با كمترين هزينه و بيشترين انتفاع آماده گردد.

تغيير رويكرد از واقعيت به حقيقت در اهداف سازمان با اتكا بر » : لذا مديريت تحول عبارتست از

داشته ها و منابع ، نقشه راه و مسير، ايده آلها و مطلوبيتها ، هزينه ها و منافع و شناخت مشكلات و

6«. موانع

پس مديريت تحول در ابتدا بايد چهار هدف زير را انجام دهد: »

1) تحولات ضروري سازماني ناشي از طراحي مجدد فرايند را درك كرده باشد

2) تحولات ساختاري ضروري را براي حمايت از فرايند جديد طراحي كرده باشد .

3) برنامه اي را طراحي كرده باشد كه از تغيير فرهنگي سازمان به فرهنگي متناسب با اصول نهفته

در بهبود فرايند شروع شده باشد .

4) ارزيابي و تشخيص و برطرف نمودن موانع موجود در سر راه اجراي تحول در مقابل مشكلاتي

«. كه در انعكاس با اين تحول ايجاد ميگردد

ويژگي هاي مدير تحول آفرين:

الف) ترويج ارزش ها

ب) هدفمندي و آينده نگري

ج) صبر و تحمل، لازمه تحول

6 - تعريف از نگارنده

5 د)تخصص در امور و شناخت جايگاه اقشار

7« و) ابهام زدايي از اذهان عمومي

2. فرهنگ، تحول فرهنگي و مديريت تحول فرهنگي

الف- فرهنگ:

فرهنگ به عنوان مقوله اي داراي گستره زياد و متنوع از اهميت ويژه اي در متن هر اجتماع برخوردار »است

به طوري كه تفاوت فرهنگ ها، تفاوت اجتماعات را به دنبال دارد. به سخن ديگر، آنچه جوامع رااز يكديگر

متمايز مي سازد، فرهنگ آنهاست. نكته قابل توجه، تاثير و تاثر فرهنگ ها از يكديگر مي باشد كه امري

ناگزير است و نتيجه ي تبادل و تعامل ميان فرهنگ هاست كه خود، تغيير و تحول فرهنگي را به دنبال دارد.

بنابر اين، به منظور پرهيز از تبعات منفي تبادلات فرهنگي، مديريت بر فرهنگ و به طريق اولي مديريت تحول

فرهنگي ضررورتي اجتناب ناپذير است. از آنجا كه مديريت بايستي مبتني بر اصولي باشد پس، مديريت تحول

فرهنگي هم نيازمند مباني و اصولي براي اعمال و اجراست. همينضرورت موجب شد تا اين تحقق با هدف

دستيابي به اين اصول از طريق مطالعه ادبيات مربوط به8« فرهنگ، توسعه فرهنگي، مديريت فرهنگي ، ... و

مديريت تحول فرهنگي صورت بگيرد

ب- تحول فرهنگي:

تحولفرهنگي عبارتست از: تغيير در هر يك از مولفه هاي تشكيل دهنده و موثر در فرهنگ؛ لذا تحول

»فرهنگي، پديده اي محصور ومحدود نيست تا بتوان براي آن هدف خاصي را در نظر گرفت اما نارضايتي از

وضع موجود و تقاضا براي تغييرمي تواند آرزوي شرايط بهتر را ترسيم كند كه حركت و رسيدن به آن آرزو همان

هدف از تحول خواهد بود.

به عنوان مصاديق؛ جنگ در كشور همسايه ، افزايش توان رسانه ها، پيشرفت علوم تجربي، نظريه هاي تازه

علوم انساني، ظهور دين، مدل هاي آموزشي و پرورشي، قيام كارگري، كودتا و انقلاب، گسترشثير گزار Ĥ

فعاليت هاي ترويجي و غيره نمونه اي از اين تغييرا بر اثر تغيير در مولفه هاي تشكيل دهنده و ت. بر فرهنگ

است

7 - محبوبه ابراهيمي، ايدئولوژي مديريت تحول از منظر اهل بيت (ع)، منبع اينترنت

8 www.iranculture.org ، - سيد جعفر مرعشي، پژوهش بررسي و تدوين اصول و مباني مديريت تحول

فرهنگي

9 - مرعشي ، همان با دخل و تصرف


6پ-مديريت تحول فرهنگي:

از آن جا كه تحول فرهنگي در برش هاي ويژه زماني روي مي دهد و عوامل گوناگوني در آن تأثير دارد »

، مديريت تحول بيشتر به جهت دهي و كنترل تحول مربوط مي شود گرچه در ايجاد تحول نيز مي تواند

نقش داشته باشد . به ديگر سخن مديريت تحول در حوزه فرهنگ، يعني شناخت گزاره هاي جريان ساز

و به كارگيري گزينه هاي همسو براي ايجاد تحول و يا به مقصد رساندن آن با كم ترين هزينه و تلفات.

3. گزاره ها ، شرايط و مراحل مديريت تحول فرهنگي :

1- گزاره ها عبارتند از :

1) منابع : ديني و غير ديني : مانند مكتب قرآن و اهل بيت عليهم السلام يا مكاتب غربي و ...

2) ابزار : كتاب ، مقاله ، رسانه ، گفت و گو و ...

3) نيروها : اقشار موثر بالايي و مياني جامعه

2- شرايط عبارتند از :

1) همه خواهي تحول و اعلام نارضايتي از وضع موجود در محيط سالم

2) دغدغه شدن واقعي تحول فرهنگي خارج از اهرم هاي فشار مانند مشكلات اقتصادي

3) آزادي بيان علمي و جلوگيري از هوچي گري و هياهو

3- مراحل عبارتند از :

1) عمومي ساختن نياز به تحول

2) رصد نيروها و ابزار و توان سنجي تحرك

3) هم انديشي يا ارايه وضعيت مطلوب در قالب برنامه

4) تحرك همه جانبه همراه با هشياري در برابر آسيب ها

5) گزارشگيري از روند پيشرفت براي حركت ونيز تحويل جريان تحول به نسل بعد

4. چرايي تحول فرهنگي از ديدگاه پرسشگران؟

براي آنكه بتوان تحول فرهنگي را ايجاد كرد ابتدا بايد الزاما به سوالات زير پاسخ داد:

الف - منشاء و مدل تحول فرهنگي:

1. آيا تحول از نهادهاي آموزشي آغاز مي شود؟

2. مدل تحول، فرد به فرد است يا گروهي ؟

3. حزبي و ارگاني است يا عمومي و عوامانه ؟

4. آموزشي است يا اجباري؟ قانون بردار است يا زمان بر؟

5. سنجه هاي تحول در فرهنگ چيست ؟

ب- متوليان تحول فرهنگي:

1. بايد دانست چه گروهي خواستار تحول فرهنگي هستند و چه گروهي توان تحول را دارند؟

2. اساسا تحول فرهنگي در كدام بخش جامعه بايد صورت بگيرد و چه كساني صلاحيت مديريت

تحول فرهنگي را دارند ؟

3. آيا مديريت تحول فرهنگي يك امر حكومتي است يا نه؟

4. سهم حكومت در آن چه قدر است ؟

5. آيا در حكومت اسلامي سهام دار اصلي اين مديريت ، حكومت نيست؟

6. آيا اراده اي براي اين كار وجود دارد؟

پ- بودجه و امكانات

1. برنامه ريزان چه كساني هستند؟

2. بودجه و امكانات در دست كيست؟

3. آيا دارندگان بودجه و امكانات همان مديران تحول فرهنگي هستند يا نه؟

10«؟ 4. اگر پاسخ منفي است؛ آيا راه حلي براي اين مسئله وجود دارد

5. نتيجه:

به نظر ميرسد مديريت تحول فرهنگي تنها با مهندسي فرهنگي قابل ايجاد و اجراست و مهندسي فرهنگي

نيز يعني چيدن همه چيز در جاي خود بر اساس منشور هاي مورد قبول جامعه؛ به ديگر سخن فرهيختگان

جامعه بايد با تشخيص درد جامعه، دست به برنامه ريزي زده و با ارايه الگوهاي كامل فرهنگي جامعه

اسلامي كه همه جوانب در آن رعايت شده باشد، مديران را براي اجراي برنامه ها مجاب سازند و مردم را

نيز همراه كنند.

آنچه كه در حوزه مديريت تحولات بايد مورد توجه باشد اين است كه هر نحوه سياست گذاري و فعاليت در

كشور و هر گونه تغيير و تحول در جامعه، بايد مبتني بر مباني ارزشي و فكري به عنوان جه تدهنده فعاليت

ها باشد. با مباني و ارزش هاي فرهنگي است كه سياست، اقتصادي، امور اجتماعي،

نظامي و… هويت پيدا مي كند. اگر سياست گذاريها در نظام اسلامي، تصميمات برآمده از اين سياست.

١٠ - عبدالرضا www.magiran.com، احمدي نژاد، مديريت تحولات و انديشه هاي نو گذاريها و رفتارهاي

فردي و اجتماعي، حكومتي و غيرحكومتي، به تأييد نظام فرهنگي اسلام و انقلاب اسلامي رسيده باشد،

قطعاً تحول منجر به پيشرفت با نگاه ويژه اسلامي محقق خواهد شد.

منابع:
۱ ‐ http://www.qabas.org

۲ ‐ www.daneshnameh.roshd.ir

3 ‐ www.wikipedia.fa.com

4 - كنز الاعمال، ج 6

۵ - نگرشي بر مديريت اسلامي، سيدرضا تقوي، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول،

تابستان . 1386

۶ - محبوبه ابراهيمي، ايدئولوژي مديريت تحول از منظر اهل بيت (ع) ، منبع اينترنت

۷ - سيد جعفر مرعشي، پژوهش بررسي و تدوين اصول و مباني مديريت تحول فرهنگي،

www.iranculture.org
www.magiran.com، 8 - عبدالرضا احمدي نژاد، مديريت تحولات و انديشه هاي نو
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

چرایی و چگونگی استاد (جهت استفاده دانشجویان عزیز) 10 سال 5 ماه ago #44468

جناب حکمتی با عرض تشکر و امتنان از مطلبی مرتبطی که با درس گذاشتید. موفق باشید
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی