پنج شنبه, 27 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مدیریت برنامه ریزی رهنگی

مدیریت برنامه ریزی رهنگی 10 سال 5 ماه ago #43353

  • امید خنچه
  • امید خنچه's Avatar
  • آفلاين
  • دانشجو
  • ارسال ها: 50
  • Thank you received: 21
تاریخچه ی برنامه ریزی فرهنگی را تا یونان باستان می توان دنبال کرد. افلاطون در کتاب جمهوری ، هدایت فرهنگی جامعه را به سوی مسیرهای از پیش تعیین شده ، وظیفه ی دانایان و حکما می داند. در مقابل ، ارسطومعتقد است وظیفه ی حکومت ایجاد زمینه و بستر مناسب برای بروز فضیلت و نیکی در مردم است.به طور کلی آرمان شهر گرایی مبتنی بر ایجاد جامعه ای با فرهنگ مطلوب است.تأثیرگذاری فعالیت های فرهنگی منوط به تنظیم و جهت گیری تمامی تلاش ها و منابع به سوی اهداف مشترک فرهنگی است و براین اساس برنامه ریزی به عنوان مهم ترین وظیفه ی مدیریت فرهنگی مطرح می شود برنامه ریزی برای نیل به توسعه ی فرهنگی مستلزم درکی صحیح از توسعه ی فرهنگی است و این مهم جامه ی عمل نمی پوشد مگر این که پیش از آن موارد زیر حاصل شود:1- ارزش و اهمیت توسعه ی فرهنگی در برنامه های درازمدت اقتصادی و اجتماعی روشن گردد.2-برنامه ریزان توسعه به هدف های جامعه توسعه، به ویژه اهدافی که به رشد فرهنگی مربوط می شود،توجه کنند.3- تلاشی همه جانبه برای درک ظرفیت های فرهنگی و تأکید بر نقش فلسفه، علم، هنر، ادب و اندیشه در توسعه و نیز ایجاد فضایی مطلوب برای توسعه ی اجتماعی و اقتصادی صورت گیرد.4- به نقش مشارکت همگانی اعم ازمشارکت احساسی، روحی، فکری و عملی توجه شود و زمینه های فرهنگی مساعد برای رشد شخصیت خلاقیت و نوآوری، جمع گرایی و کارتشکلی فراهم شود.بر این اساس، برنامه ریزی فرهنگی نیز به نوبه ی خود باید متکی بر سیاست گذاری صحیح وتعین راهبردهای مؤثر فرهنگی باشد.امروزه به برنامه ریزی فرهنگی(یا به عبارت دیگر فعالیت عقلانی و سازمان یافته برای حل مسائل فرهنگی یک جامعه، از طریق ایجاد تغییرات آگاهانه در ساخت یا کارکرد فرهنگ)، حتی بیش از خود نظریات فرهنگ توجه قرار می شود. این رویکرد، مسأله ی نخبه گرایی فرهنگی را بیش از پیش در چشم انداز قرارداده است.سخن اصلی نظریه پردازان این است که بدون وجود یک هدایت فرهنگی و اجتماعی ، جوامع مدرن از هم خواهند گسیخت.ویژگی های برنامه ریزی فرهنگیهرچند اصول برنامه ریزی در زمینه های مختلف یکسان است، اما شیوه ی تحقق آن می تواند متناسب با هر زمینه متفاوت باشد. این تفاوت به ویژه در زمینه ی فرهنگی برجستگی بیشتری دارد.
مهم ترین تفاوت برنامه ریزی فرهنگی شامل این موارد است:1- به دلیل گستردگی عرصه ی فرهنگ(شمول فرهنگ بر اندیشه ها، باورها،هنجارها، رفتارها و...) هدف گذاری منسجم فرهنگ بسیار دشوار است.2- با توجه به تعدد و تنوع عوامل تأثیرگذار در عرصه ی فرهنگ، حتی برای اهداف مشخص فرهنگی نیز، فرآیند و روش های مشخص و تعریف شده ای وجود ندارد و به جای آن لازم است طیفی از روش ها و فرآیندهای مختلف مد نظر قرار گیرد.3- با توجه به میان رشته ای بودن فرهنگ،قواعد یا قوانین آن دچار ابهام است.4- به دلیل تأثیرگذار بودن عامل زمان در رفتار و تغییرات فرهنگی، تغییرات به صورت غیرخطی است و با روش های معمول قابل پیش بینی و برنامه ریزی نیست.5- به دلیل تأثیرعمده ی عامل انسانی،تحقق اهداف مشخص شده در زمینه های فرهنگی از قطعیت لازم برخوردار نیست وبه این دلیل در این زمینه هیچ گونه قطعیتی وجود ندارد.6- سنجش جنبه های اصلی برنامه ریزی یعنی کارآیی و اثربخشی در زمینه ی فرهنگی بسیار دشوار است و در برخی موارد اساساً امکان پذیر نیست.با توجه به جامعیت فرهنگی برنظام اجتماعی و نیز گسترش عوامل تأثیرگذار فرهنگ، طرح ریزی فرهنگی به معنای شکل دادن به فرهنگ میسر نیست. از دیدگاه دیگر اگر عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ را از یک سو به نهادهای دولتی و از سوی دیگر به گروه های جامعه منحصر کنیم و فرهنگ را ثمره ی تعامل این دو بدانیم، در این صورت متولی دانستن بخشی از دولت(ویا حتی تمامی آن) برای فرهنگ و شکل بخشیدن به آن، دور از واقعیت جلوه خواهد کرد. بر این اساس دستیابی به اهداف فرهنگی، مستلزم مشارکت تمامی جامعه به ویژه حضور فعال تشکل های مردمی است. هدف از طرح ریزی فرهنگی نیز،تعیین اهداف دست یافتنی و تلاش در جهت دستیابی به آن ها و همچنین پاسخگویی مناسب به مسائل حیاتی فرهنگی جامعه خواهد بود.
مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:« در قبال فرهنگ، دو تفکر افراطی وجود دارد؛عده ای فرهنگ را مقوله ای رها و غیر قابل مدیریت می دانندو معتقدند باید فرهنگ عمومی را به حال خود رها کرد و در مقابل عده ای دیگری معتقدند باید با سخت گیری شدید و کنترل همه ی مسائل، قالبهای خاصی را در فرهنگی عمومی و حتی مسائل و اخلاق شخصی، به جامعه تحمیل کرد؛ اما هردوی این برخوردها افراطی ومضر است و به مقوله ی فرهنگ باید با نگاه معقول اسلامی نگریست».مدل های برنامه ریزی فرهنگیبرای دستیابی به مدل های برنامه ریزی فرهنگی ابتدا به دیدگاه ها و مدل های رایج دراین زمینه پرداخته می شودو در ادامه برخی مدل های غیر رسمی، و در عین حال مهم(که دارای کاربرد گسترده اند)، بحث خواهد شد.دیدگاه های برنامه ریزیدیدگاه متداول برنامه ریزی، دیدگاه خردگرا یا تأملی است. این دیدگاه متکی بر نظرات کارشناسی و تخصصی و الگوهای ریاضی، برای ترسیم وضعیت بهینه و راه های رسیدن به آن،با لحاظ منافع و عقاید گروهای مناسب وجود دارد که می توان با استفاده از ابزارهای عملی به آن دست یافت. پس کافی است از میان گزینه های عملی موجود، یکی را بر اساس عقل برمی گزینیم و بدان عمل کنیم. از این دیدگاه هنوز در برنامه ریزی استفاده می شود.
مراحل اساسي برنامه ريزي ميان مدت در زير آمده است:پيشبرد و اصلاح برنامه ي راهبرديدر ابتداي تدوين هر برنامه ي ميان مدت، برنامه ي درازمدت موجود بررسي و بازنگري شده و دورنماي برنامه ي دورنگر گسترش مي يابد. با توجه به وضعيت موجود نيز، عملكردها، مسائل، راهبردها، اهداف مرحله اي و منابع بازنگري مي شود.ترسيم وضع موجود وآگاهي از توانمندي هاي باالفعل و باالقوه، مستلزم برخورداري از اطلاعات بسياري است. حداقل مواري كه در اين جا به آن توجه مي شود عبارت است از:« بررسي روال جاري برنامه هاي ساليانه و تطبيق آن ها با راهبردهاي مصوب». اين گونه مشخص مي شود كه چه بخشي از برنامه هاي فعلي مي توانند در تحقق چشم انداز و راهبردهاي فعلي مؤثر باشند. از سوي ديگر چه بخشي از چشم انداز و راهبردهاي مصوب در روال برنامه ريزي فعلي اهميت چنداني ندارد و بايد براي آنها برنامه هاي جديد تدوين گردد.درج اين اطلاعات در فرم شماره 1 صورت مي پذيرد. به اين صورت كه كه در بالاي فرم هدف راهبردي مورد نظر و راهبرد ناظر به اين هدف كه به عنوان راهبرد مبا گزينش شد ه است،( در مرحله 1) نوشته مي شود.سپس برنامه هاي ناظر به اين هدف و راهبرد در رديف هاي پايين وارد مي شوند اطلاعات مربوط به هريك از برنامه ها شامل عنوان و حجم برنامه و واحد سنجش آن (مانند دفعات برگزاري و واحد سنجش آن يعني كلاس يا دوره آموزشي)، نوع و تعداد مخاطبان برنامه( كساني كه حضور يا مشاركتآن ها در برنامه مورد نظر بوده است)، تعداد نيروي انساني مجري و ميزان اعتبار مصوب براي اجراي برنامه درج مي گردد.در صورتي كه براي سنجش اثربخشي، برنامه، شاخص خاصي تعريف شده و اين شاخص سنجش شده باشد، نوع و كميت مشخص شده براي اين شاخص نيز ذكر ميشود( مثلاً شاخص رضايتمندي و درصد رضايت مخاطبان)گزينش اهداف مرحله ايدر مرحله ي بعد با توجه به سياست ها وخط مشي هاي مشخص شده بخشي از اهداف مرحله اي برنامه راهبردي كه در قالب اي برنامه ي ميان مدت قابل تحقق است تعيين ميشود با توجه به درصد اجراي برنامه ي راهبردي و هماهنگي اهداف مرحله اي  وراهبردهاي مربوط در زمينه ي مسائل مختلف، اهداف برنامه ي ميان مدت نيز مشخص مي شود.با تعيين شاخص ها و هدف گذاري آنها( تعيين وضعيت مطلوب) تعيين اهداف  پنج ساله مشخص مي شوند. مشابه شاخص ها كه براي آنها واحد سنجش ، وضعيت موجود و وضعيت مطلوب درج مي شود و سپس ميزان تخميني تحقق اين اهداف در سال هاي برنامه مشخص و در جدول درج مي گردد؛ يعني براي هر سال درصد  تحقق هدف مورد نظر تعيين مي شود و در صورتي كه اين امر ميسر نباشد تنها سال هايي از برنامه كه براي تحقق هدف لازم است تعيين ميگردد( در خانه ي مربوط علامت زده مي شود).
تدوين برنامه هادر اين مرحله اهداف به شكل برنامه مي آيند؛ بدين ترتيب كه با تعيين راهكارهاي مناسب براي تحقق تصميمات ، اهداف كمي ، مراحل، زمانبندي و منابع مورد نياز براي اجراي آن مشخص مي شود و در قالب يك برنامه ي ميان مدت تدوين مي گردد.برنامه هاي ميان مدت كه اجراي آنها به تأمين همين اهداف مي انجامد، برمبناي اهداف پنج ساله مشخص مي شود؛ به نحوي كه مجموع اهداف كمي اين برنامه ها، با هدف پنج ساله ي مورد نظر متناسب و معادل باشد.مخاطبين برنامه ها و نوع يا قشر مورد نظر علاوه بر هدف كمي، با توجه به ماهيت فرهنگي برنامه ها تعيين مي شود. درادامه، منابع برنامه شمال تعداد نيروي انساني مورد نياز، ميزان بودجه و اعتبارات ريالي به صورت اجمالي مشخص مي شود.( اعتبارات بعداً به صورت دقيق تر برآورد مي شود). در انتها ، مجري برنامه از طريق برون سپاري يا زير مجموعه مؤسسه و...) و زمان اجرا( متناسب با سال هاي اجراي برنامه ي ميان مدت) تعيين مي گردد.
تعيين منابع مورد نيازمنابع كلان برنامه ها و منابع مورد نياز در مقاطع زماني(ساليانه) بر مبناي محاسبات پروژه مشخص و بررسي مي شود. بررسي منابع با توجه به ظرفيت هاي موجود ( نيروي انساني و...) برآوردهاي اقتصادي و مالي صورت مي پذيرد.برآورد برنامه ها در دو زمينه ي هزينه هاي جاري( كه به صورت مستمر و ساليانه صورت مي گيرد) و هزينه هاي سرمايه اي ( هزينه ي اقلام سرمايه اي كه معمولاً يك بار در برنامه صورت مي پذيرد) انجام ميشود. اين هزينه ها به صورت سرانه( بر مبناي واحد اهداف  كمي) و براي سال برنامه ( ميانگين پنج ساله) و در مقايسه با هزينه مشابه در سال گذشته صورت مي گيرد. در اين مرحله منابع و نحوه ي تأمين هزينه ها و شيوه ي اجراي آن ها، كه مي تواند در هزينه تأثير گذار باشد(اجراي مشاركتي و...) مورد نظر نيست. برآورد دقيق تر و تفصيل برآورد اعتبارات در جريان اجراي برنامه ي ميان مدت و درقالب تدوين برنامه ي ساليانه صورت مي پذيرد.
تعيين زمان مورد نيازبا ترسيم شبكه، مسير بحراني براي زمان اجراي كل برنامه ي ميان مدت مشخص شده و با سقف زماني اين برنامه ي ميان مدت مقايسه مي شود.•    ترسيم شبكه ي ارتباط برنامه هاارتباط بين برنامه ها از نظر تقدم و تأخر و پيش نياز بودن، بر مبناي اهداف كمي، زمانبندي و منابع موردنياز، ترسيم ميشود. اجراي موازي و متوالي آن ها نيز در قالب شبكه اي شبيه به شبكه ي مسير بحراني (cpm) تنظيم مي شود.با توجه به ارتباط متقابل برنامه ها و پيش نياز بودن برخي از آن ها براي برخي ديگر، بر مبناي اهداف كمي، زمانبندي و منابع مورد نياز، ارتباط بين برنامه ها بررسي مي شود تادر قالب شبكه اي از برنامه هاي به هم پيوسته و مرتبط ترسيم شود. اين شبكه در برآورد زمان مورد نياز براي اجراي تمامي اين برنامه ها در قالب برنامه ي ميان مدت مبنا قرار مي گيرد.بر اين اساس مي توان بررسي كرد  كه آيا تحقق برنامه ي ميان مدت در سقف زماني  اجراي آن( پنج سال) امكان پذير است يا خير. وديگر اين كه منابع مورد نياز در مقاطع گوناگون برنامه( مانند سال هاي اجراي برنامه) چگونه است. فرم 6 هريك از برنامه ها در فرم داراي كد مشخص مي شوند واكثر برنامه اي داراي پيش نيازند؛ كد اين پيش نياز هم درج مي گردد
تطبيق زمانبندي ومنابعبا تفكيك برنامه ها در مقاطع سالانه وتعيين منابع مورد نياز، مقايسه ي نيازمندي ها و مقررات انجام ميشود.در اين مرحله امكان بروز تعديل ها و تغييراتي در برنامه ها ، منابع و زمانبندي آن ها وجود دارد كه مي تواند با توجه به روش هاي تعديل منابع و مبادله ي هزينه و زمان در كنترل پروژه و نيز در تطبيق برنامه ها با واقعيات موجود مؤثر واقع شود.•    تجديد نظر و اصلاحبا توجه به بررسي هاي به عمل آمده زمينه ي تجديد نظر واصلاح در برنامه ها فراهم مي شود. اين اصلاحات در زمينه هاي اهداف كلي و منابع ، زمانبندي و راهكارهاي تحقق اهداف مرحله اي، صورت مي گيرد. با توجه به مرحله اي كه اصلاحات در آن صورت پذيرفته ، مراحل بعدي تا رفع كليه ي اشكلات و نارسايي ها دنبال مي شود و ممكن است اي چرخه براها تكرار شود.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی