خوش آمديد,
مهمان
|
|
دست من و تو نسیت اگر نوکرش شدیم * خیلی حسین (ع) زحمت ما را کشیده است...
لطفي كن و نپرس چرا عاشقت شديم؟ حتما دليل داشت كه ما عاشقت شديم در حيرتم كه عشق از آثار ديدن است ما كورها نديده چرا عاشقت شديم؟ اثبات ميكنيم؛ بفرما ! قسم كه هست باور نمي كني؟ به خدا ! عاشقت شديم!؟ كي عاشقت شديم فراموشمان شده بابا ! مهم كه نيست كجا عاشقت شديم گفتند پشت ابري و ما خوش خيالها چون كودكان سر به هوا عاشقت شديم ديديم سخت بود كمي لايقت شويم رفتيم و با دو بند دعا عاشقت شديم يك ذره عقل هم كه خدا لطف كرده بود كرديم نذر عشق تو تا عاشقت شديم بي اعتنا به ميل تو و آبروي تو گفتيم مثل شاه و گدا عاشقت شديم اين ميوهها رسيده و ياران گرسنهاند اينجا كه كوفه نیست، بيا ! عاشقت شديم... |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نسرین آزاد*
|
|
با ما کمی ز علی اکبرت بگو
از آن شبیه حضرت پیغمبرت بگو وقتی اجازه خواست سریع اذن داده ای اما کمی ز یاس نگاه ترت بگو از خَلق و خُلق و بیان شبیه یار از نام او که هست چنان حیدرت بگو او رفت سوی حرب و نگاه تو همرهش از غیرت و شجاعت جنگ آورت بگو با ما لهوف گفت که او گفت تشنه ام یعنی دگر به من سخن آخرت بگو یعنی حسین رخصت پرواز را بده با مهر دل بکن ز من |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نسرین آزاد*, زهره نصيرِِِِِی
|