پنج شنبه, 20 ارديبهشت 1403

 



موضوع: پند!!!؟

پند!!!؟ 10 سال 8 ماه ago #36274

به نام ایزد پاک


روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطیبزرگ

با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود که صاحبی

حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و باگذاشتن

زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می داد .یک روز صبح

خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل

پر از زباله در ایوان است . سطل را تمیز کرد ، برق انداخت و آن

را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد

.وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید خوشحال شد و پیش خود فکر

کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او

یک سطل پر از میوه های تازه و رسیده داد و گفت :

"هر کس آن چیزی را با دیگری قسمت می کند که از آن بیشتر دارد" .


اقدامی (روابط عمومی)
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی