خوش آمديد,
مهمان
|
|
اصول وفنون تهیه بودجه عملیاتی در ایران
بودجه مهمترین سند مالی کشور است . بر اساس تعریف ماده یک قانون محاسبات عمومی، بودجه کل کشور برنامه مالی یک ساله دولت است که درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار را پیشبینی میکند و هزینههای انجام عملیاتی را که منجر به تحقق سیاستها و هدفهای قانونی میشود، برآورد میکند. در این قانون ، دولت مجموعهای متشکل از دولت مرکزی، شرکتهاو بانکهای دولتی است. با این تعریف ، بودجهریزی چیزی جز پیشبینی منابع و مصارف مالی در قالب ماموریتها و وظایف دولت نیست. در این مفهوم، دوام تشکیلاتی دولت و عملکرد جاری آن به منزله انجام عملیاتی است که منجر به تحقق سیاستها و هدفهای قانونی میشود و از اینرو ، تخصیص اعتبار به دستگاههای اجرایی به معنای اطمینان از انجام فعالیتهایی است که هدفهای قانونی راتامین میکند.... از طرف دیگر بودجه باید پیوستگی خاصی بین منابع مالی و رفتار انسانی برای تحقق اهداف و خط مشی ها ایجاد کند. بعبارت دیگر بودجه به مجموعه ای از اهداف و برنامه ها به همراه هزینه های مربوط به آنها اطلاق میگردد. از طرف دیگربودجه ریزی را به عنوان « فرآیند تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود » می دانند. مجموع کوششهایی که صرف تدوین بودجه و تخصیص منابع می شود به منظور « حداکثر استفاده » از منابعی است که معمولاً در حد کفایت نمی نمایند و به اصطلاح اقتصادی « کمیاب » هستند. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوی از هریک از منابع محدود استفاده گردد، که در تبدیل کل منابع به پول بتوان گفت با حداقل هزینه ، حداکثر استفاده به عمل آمده است.در روش بودجه ریزی متداول[1] اطلاعات کافی درخصوص نتایج هزینه کرد اعتبارات و میزان اثر بخشی و کارائی برنامه ها بدست نمی دهد و همچنین دارای افق برنامه ریزی کوتاه مدت بوده و محدودیت اقتدار مدیریت در کنترل هزینه ها و نظارت بر اجرای هر واحد را موجب می شود. ازاین رو فرآیند بودجهریزی عملیاتی برای رفع مشکلات این نظام مطرح گردیده است، که در جهت تخصیص هدفمند اعتبارات به برنامه ها و فعالیتهای دستگاه مورد نظر ، شفاف سازی فرآیند بودجه ریزی، ایجاد ارتباط بین بودجه (اعتبارات) و نتایج عملکرد برنامه، کمک در توجیه بودجه دستگاه اجرائی در برابر سازمانهای ناظر و… گام بر می دارد . به عبارت دیگر بودجه ریزی عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد و بودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار را نشان می دهد. در بودجه ریزی عملیاتی-علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف ، برنامه ها ، فعالیت ها وطرح ها –حجم عملیات و هزینه های اجرایی عملیات دولت ودستگاههای دولتی طبق روش های علمی مانند حسابداری قیمت تمام شده[2] وروش اندازه گیری کار و هزینه یابی بر مبنای فعالیت[3] محاسبه و اندازه گیری می شود. بودجهریزی عملیاتی در واقع رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر فعالیت یا برنامه با نتایج بدست آمده از آن فعالیت یا برنامه را نشان میدهد و این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه میبایست مجموعه معینی از اهداف تامین شود. به عبارت دیگر در چنین سیستمی ارتباط بین وجوه خرج شده توسط دولت با نتایج حاصله به صراحت برای مدیران ، افکار عمومی و مسئولین نظارتی روشن می شود . بودجهریزی عملیاتی درواقع تشریح دقیق فرایند فوق بوده و با بروز هر گونه مغایرتی بین فعالیت یا برنامه با آنچه که در عمل تحقق مییابد مدیران به میزان اثربخشی و کارآیی برنامه پی میبرند. فرآیند بودجهریزی عملیاتی منابع مالی فعالیتها خروجی بودجهریزی عملیاتی عوامل "صرفهجویی" و "اثربخشی" را به ابعاد سنتی بودجهریزی اضافه میکند. نظام بودجهریزی عملیاتی بین "کارآیی" و "اثربخشی" تمایر قائل میشود. در"کارآیی" استفاده مفید از منابع مورد نظر است، در حالیکه "اثربخشی" با عملکرد مرتبط است. در بودجهریزی عملیاتی طبقهبندی عملیات بهنحوی است که هدفها شفافتر بیان میشوند، ارزیابی بودجه سهلتر بوده و در روش هزینهبندی آن ارتباط بین داده و ستانده مورد توجه قرار میگیرد. بودجه ریزی عملیاتی یک فرایند مستمر است که تمامی مدیران دولتی در همة سطوح در آن مشارکت دارند . این نوع مشارکت مستلزم وجود حلقههای بازخورد در درون سازمانهاست تا مدیران ارشد همواره از امکانات بیشتر و بهتری برای اخذ تصمیمات صحیح تر و اداره بهتر سازمان متبوع خود برخوردار باشند. بودجهریزی عملیاتی نهایتاً به تخصیص مؤثرتر منابع در درون وزارتخانهها و سازمانها منجر میشود و مدیران را قادر میسازد به نحو مؤثرتری از منابع اختصاص یافته به سازمان تحت امر خود برای رسیدن به اهداف و نتایجی که برنامهریزان و سیاستگذاران مد نظر داشته اند بهره برداری کنند. از طرف دیگر بودجهریزی عملیاتی یک ابزار تشخیص ارزشمند برای دستیابی به درکی عمیق و اساسی از رابطة میان منابع بکار گرفته شده و عملکرد حاصله است. با استفاده از این ابزار، مدیران برنامهها فرصت پیدا میکنند تا رابطة بغرنج و پیچیدة میان منابع و نتایج مطلوب را مورد بررسی قرار دهند. این تجربه قطعاً می تواند کیفیت مدیریت برنامهها را به طرز چشمگیری بهبود ببخشد. به عبارت دیگر مسئله اصلی در نظام بودجهریزی عملیاتی،کمک به اتخاذ تصمیمات عقلایی درباره تخصیص و تعهد منابع بر اساس پیامدهای قابل سنجش می باشد. تعریف بودجه ریزی عملیاتی : در بودجه ریزی عملیاتی منابع براساس اولویت امورونتایج قابل اندازه گیری تخصیص داده میشوند. بودجه عملیاتی محصول برنامه ریزی استراتژیک است که درآن تصمیمات مربوط به تخصیص بهینه منابع برپایه نتایج پذیرفته شده و محک های سازمانی[4] مربوط به اهداف کلی ، اختصاصی، استراتژی ها و برنامه های عملیاتی هر سازمان صورت میگیرد. بعد از تهیه برنامه استراتژیک، هر سازمانی که اعتبارات دولتی دریافت می کند بودجه خود را طوری تهیه و تنظیم می کند که تصمیم گیری های دارای اولویت مربوط به برنامه استراتژیک خود رامنعکس کند . پس تقاضای بودجه توسط سازمان بیانگر نیازهای آن سازمان برای اجرای نتایج دارای اولویت در برنامه استراتژیک خود می باشد. بودجه ریزی عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد سالانه وبودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار را نشان می دهد. همچنین تائید می کند که یک هدف یا مجموعه ای از هدفها باید با مقدار معینی از اعتبارات بدست آید. یک بودجه عملیاتی علاوه بر تخصیص هزینه های فعالیت، همه فعالیتهای (مستقیم و غیرمستقیم) مورد نیاز برای پشتیبانی یک برنامه را تعریف و تعیین می کند. یک بودجه عملیاتی عبارت است از یک برنامه سالانه به همراه یک بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیص یافته به هر برنامه با نتایج به دست آمده از اجرای آن برنامه را نشان می دهد. این بدان معنی است که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه ، می باید مجموعه معینی از اهداف تامین شود . اهداف بودجه ریزی عملیاتی هدف غایی بودجه ریزی عملیاتی کمک به اتخادتصمیمات عقلائی درباره تخصیص وتعهد منابع دولت براساس پیامدهای قابل سنجش می باشد که نتایج قابل انتظار (عملکرد) دستگاه را درطول زمان منعکس می کند . با این تفسیر بودجه ریزی عملیاتی مقاصد و اهداف زیر را دنبال میکند: 1) ارائه مبنای صحیح برای اتخاذ تصمیم درخصوص تخصیص منابع ، 2) تعیین نتایج قابل سنجش و مورد انتظار که از یک تخصیص بودجه خاص قابل حصول است، 3) تمرکز فرآیند تصمیم گیری روی مهمترین مسائل و چالش هایی که دستگاه با آن مواجه است ، 4) ایجاد یک فرآیند منطقی برای تصمیم گیری درخصوص بودجه که به طور مستقیم با فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل ، ارزیابی وگزارش عملکرد در ارتباط می باشد، 5) بهبود چگونگی طرح و تنظیم برنامه ، 6) ارائه بهترین ابزارهای ممکن براساس نتایج ( نه فقط براساس داده ها وستانده ها) برای اطمینان دادن به جامعه که منابع کشور درجهت برآوردن احتیاجات ضروری جامعه مصرف میشوند ، 7) ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد برنامه ، ارائه اطلاعات قابل سنجش برای قوای مجریه، قضائیه و مقننه که بتوانند به استناد آنها میزان پیشرفت وموفقیت برنامه ها را درمقابل تخصیص های بودجه کنترل کنند، 9) ارائه مشوق هایی برای مدیریت عملکرد بر مبنای بهبود مستمر ، 10) ارائه مبنایی برای پاسخگویی بیشتر در قبال استفاده از منابع کشور ، 11) امکان نظارت موثر در اجرای عملیات. 12) تسهیل و بهبود تجدید نظر بودجه در کلیه مراحل اجرایی و مخصوصا در مرحله قانونگذاری. 13) عدم تمرکز در عمل برآورد هزینه. 14) بهبود روابط دولت با مردم از طریق انتشار اطلاعات صریح و روشن درباره برنامه های عمومی. مزایای بودجه ریزی عملیاتی مزایای بودجه ریزی عملیاتی را میتوان بصورت زیرخلاصه نمود: -1شفاف سازی فرآیند بودجه ریزی -2افزایش کارایی و اثربخشی عملکرد دولت و سازمانها از طریق تمرکز منابع درجهت ضروری ترین ومهمترین نتایج -3اصلاح وبهبود تصمیم گیری درمورد موثرترین راه برای استفاده از منابع محدود کشور -4بهبود عملکرد از طریق پیوند دادن بودجه وعملکرد برنامه -5مسئولیت پذیرتر ساختن مدیران در قبال تصمیماتی که روی نتایج بودجه تاثیر میگذارند. -6حمایت بهتر مدیریت توسط پیوند نتایج بودجه وسنجش عملکرد بودجه با سنجش عملکرد برنامه در فرآیند کنترل وگزارش نتایج ، -7ارائه سیستم و فرآیندی که در آن تصمیم گیریهای مربوط به بودجه اساساً برپایه نتایج قابل سنجش و اهداف دارای اولویت صورت میگیرد. وظایف و ویژگیهای بودجه عملیاتی فرآیند بودجه عمومی سه نوع متفاوت از وظایف را به عهده دارد: وظیفه برنامه ریزی ، وظیفه مدیریتی و وظیفه کنترلی. در بودجه های سنتی فقط وظیفه کنترلی وجود داشت در حالی که در بودجه عملیاتی وظیفه مدیریتی و برنامه ریزی نیز بدان اضافه شده است و به عبارتی به ستانده نیز توجه شده است و در حقیقت بودجه عملیاتی بر دو موضوع تاکید دارد. 1. ستانده و ارتباط بین داده و ستانده یا تولید 2. نتیجه یا رضایت مردم. وظیفه برنامه ریزی در بودجه ریزی بر انتخاب درون برنامه ها تاکید دارد و در سطح تصمیم سازان در قوه مجریه و مجلس بدین موضوع می پردازند. وظیفه مدیریتی در بودجه بر انتخابهای فرابرنامه ای تاکید دارد. مدیریت در درون برنامه های دولت را شامل می گردد. وظیفه کنترلی بودجهریزی بر تحقق اهداف یا سایر محدودیتها در اعتبارات عمومی برای مراقبت از مسئولیت واگذاری از طرف پرداخت کنندگان مالیات می باشد. ویژگیهای بودجه عملیاتی - چارچوب زمانی برای انجام بودجه عملیاتی باید واقع گرایانه باشد. - برنامه های استراتژیک می بایست با معنی ، با تفکر و براساس نیازها و بر مبنای داده ها و اطلاعات و به منظور تهیه بودجه عملیاتی باشد. - شکل بودجه عملیاتی باید ساده و قابل فهم باشد تا اجرای آن بهتر و ساده تر صورت گیرد. - قوه مجریه و مقننه نیازمند فهم هدف و روابط حاکم بر بودجه عملیاتی هستند به طوری که تعهدات اجرای بودجه عملیاتی نمایان شود. - نتایج اغلب خارج از کنترل هستند. - قانونگذاران باید نقش فعال تری در اجرای بودجه عملیاتی اجرا کنند. روشهای اجرای بودجه ریزی عملیاتی به طور کلی سه روش اصلی اجرای بودجه ریزی عملیاتی، شامل حسابداری قیمت تمام شده، کارسنجی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت، وجود دارد ، هرچند از روش هایی نظیر بودجه سرانه و روش ثابت گرفتن هزینه کل نیز به عنوان روش های بودجه ریزی عملیاتی نام برده می شود ولی در این جا فقط روش های عمده تشریح می گردند. الف)تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق حسابداری قیمت تمام شده تنظیم بودجه عملیاتی با استفاده از روش محاسبه «قیمت تمام شده» محتاج استقرار یک نظام کامل حسابداری قیمت تمام شده در کنار نظام حسابداری مالی موسسه است . مراحل تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق حسابداری قیمت تمام شده به قرار زیر است: (1) طبقه بندی عملیات (2)انتخاب واحداندازه گیری (4)پیش بینی حجم عملیات (5)محاسبه هزینه عملیات ب) تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق روش اندازه گیری کار یا کارسنجی روش حسابداری قیمت تمام شده به لحاظ در نظر گرفتن کلیه عناصر هزینه(حقوق ودستمزد ،وسایل وملزومات وحتی استهلاک) روش کاملی است . اما اجرای آن محتاج استقرار یک نظام حسابداری مالی و قیمت تمام شده(صنعتی) پیشرفته است که دربسیاری از موسسات عملاً مقدور نیست ، علاوه بر آن متناسب با تغییر قیمتها و دستمزدها، هزینه واحد کار نیز باید دائماً محاسبه و تغییر داده شود. از این رو روش اندازه گیری کار برای برآورد هزینه های اداری و پرسنلی بسیاری از موسسات توصیه میشود. این روش فقط با یکی از عناصر هزینه ، یعنی مقدار زمان مصروفه برای تکمیل یک واحد کار ، ارتباط دارد و سایرعناصر هزینه از قبیل مواد ووسایل و هزینه های استهلاک که در روش قیمت تمام شده محاسبه میشونددرنظر گرفته نمی شوند. دراین روش رابطه حجم کار و زمان لازم برای انجام دادن آن مورد توجه است.برای اندازه گیری کار دو روش معمول است:که یکی براساس بررسیهای زمانی ودیگری بر مبنای تجزیه وتحلیل آماری می باشد. ج) روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت([5]ABC) سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های جدید هزینه یابی است که می تواند بصورت جداگانه و یا همراه با سایر سیستم های هزینه یابی بکار گرفته شود. یکی از ویژگیهای مهم ABC که آن را از سیستم های سنتی متمایز می سازد، توجه به پدیده های نوین و اثرات تکنولوژی حاکم بر فعالیتهای خدماتی امروزی است و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب، این اثرات را به طور کمّی جذب خدمات ارائه شده می کند. این سیستم، در مقایسه با سیستم های هزینه یابی سنتی بدلیل استفاده از مبناهای تسهیم هزینه متناسب با هر فعالیت، براحتی قادر به محاسبه و سنجش تاثیر روشهای نوین در محاسبه بهای تمام شده خدمات می باشد. علاوه بر این، سیستم ABC فلسفه نوین مدیران را که ارائه خدمات بهتر توام با هزینه پایین تر می باشد را مد نظر قرار می دهد. بر خلاف روشهای سنتی هزینه یابی، ABC در سیستم های خدماتی و تولیدی پیچیده و غیر معمول نیز کاربرد دارد. در این گونه موارد این سیستم دو نوع هزینه متغیر جدید را که عبارتند از: هزینه های مربوط به پیچیدگی و هزینه تنوع خدمات را در ساختار هزینه ها در نظر می گیرد. این ویژگیهای برتر باعث شده است، روز بروز بر استفاده کنندگان این سیستم و کاربردهای گوناگون آن افزوده شود. بطوری که سازمانهای امروزی خصوصا" سازمانهای در سطح جهانی دستیابی به این سیستم و استفاده از توانایی های آن را به عنوان یک مزیت برتر برای سازمان خود تلقی می کنند. مکانیزم عملکرد سیستم ABC در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموما" از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر عملیاتی وپشتیبانی بر حجم خدمات ارائه شده تقسیم می گردد تا از این طریق بهای تمام شده خدمات، تعیین شود. در این سیستمها هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای لازم جهت برای خدمات ارائه شده و میزان استفاده از منابع وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده خدمات منعکس کننده مستقیم فعالیت ها و ارزش های منابع بکار گرفته شده نمی باشد. اما سیستم ABC این مشکل را بوسیله مرتبط کردن هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیتهای عملیاتی مرتفع می سازد. از نظر عملی، سیستم ABC روابط علّی بین ایجاد هزینه ها و فعالیتهای لازم جهت ارائه خدمات را که برای سازمان ارزش اقتصادی ایجاد می کنند را مشخص می سازد. این سیستم از این باور سرچشمه می گیرد که خدمات فعالیتها را مصرف می کنند و فعالیتها منابع را. در این روش ابتدا هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، بر مبنای استفاده هر یک از خدمات از فعالیتها، به آنها تخصیص داده می شود. کاربرد بودجه ریزی عملیاتی در ایران o مبانی قانونی بودجه ریزی عملیاتی در ایران در قوانین مالی و محاسباتی ایران مبانی و پایههای لازم برای تعیین فعالیتها و در نتیجه اجرای بودجه عملیاتی پیشبینی شده است. طبق مفاد بند (4) ماده (1) قانون برنامه و بودجه، "برنامه سالانه" عملیات اجرایی دولت است که سالانه تنظیم و همراه بودجه کل کشور تقدیم مجلس میگردد و ضمن آن در قالب هدفها و سیاستهای مندرج در برنامه پنجساله، هدفهای مشخص و عملیات اجرایی سالانه هر دستگاه اجرایی با اعتبار مربوطه تعیین میشود. در بند ( ماده (1) قانون برنامه و بودجه نیز "عملیات اجرایی" به صورت مجموعه فعالیتهای جاری (هزینهای) و طرحهای عمرانی (تملک داراییهای ثابت) دستگاههای اجرایی تعریف شده است. در بند (9) همین قانون "فعالیتهای جاری" (هزینهای) به سلسله عملیات و خدمات مشخص اتلاق شده است که برای تحقق هدفهای برنامه سالانه طی یک سال اجرا میشود و هزینه آن از محل اعتبارات جاری (هزینهای) تأمین میگردد. همچنین در ماده (19) قانون برنامه و بودجه دستگاههای اجرایی مکلف شده اند براساس شرح فعالیتها و طرحهایی که بین دستگاه اجرایی و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مورد توافق واقع شده است در حدود اعتبارات مصوب عمل کنند. از بعد الزامات قانونی نیز تکالیف خاصی به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارت امور اقتصادی و دارایی محول گردیده است که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: ماده 138 قانون برنامه چهارم توسعه: سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور موظف است با همکاری دستگاههای ذیربط به منظور اصلاح نظام بودجهریزی از روش موجود به روش هدفمند و عملیاتی به صورت قیمت تمامشده خدمات، اقدامات ذیل را حداکثر تا پایان سال دوم برنامه چهارم انجام دهد: الف- شناسایی و احصاء فعالیت و خدماتی که دستگاههای اجرایی ارائه مینمایند. ب- تعیین قیمت تمامشده فعالیتها و خدمات، متناسب با کیفیت و محل جغرافیایی مشخص. ج- تنظیم لایحه بودجه سالانه بر اساس حجم فعالیتها و خدمات و قیمت تمامشده آن. د- اعطای تخصیص اعتبارات بر اساس عملکرد و نتایج حاصل از فعالیتها و متناسب با قیمت تمامشده آن. تبصره 1-به منظور تحقق رویکرد فوق و همچنین تسریع در نظام بودجهریزی کشور و تقویت نظام برنامهریزی و نظارت، سازمان مذکور موظف است ضمن اصلاح ساختار سازمان، مدیریت نیروی انسانی، روشها و فناوری اداری خود ترتیبی اتخاذ نماید تا با سازمانی کوچک منعطف، کارآمد اثر بخش و بکارگیری نخبگان واندشمندان امکان انجام وظایف محوله به طور مطلوب و بهینه فراهم شود. تبصره 2- سازمان فوقالذکر و وزارت امور اقتصادی و دارایی نسبت به تهیه لوایح لازم برای اصلاح قوانین و مقررات مالی، اداری و استخدامی و بودجهریزی کشور اقدام نماید به نحوی که نظام موجود تبدیل به نظام کنترل نتیجه و محصول گردد. با توجه به احکام فوق، برنامههای عملیاتی ذیل دستگاههای اجرایی باید شامل فعالیتهای کمیتپذیر مشخص باشد که برای تحقق هدفهای برنامه مزبور اجرا میشوند. به بیان دیگر هر یک از فعالیتهای دستگاهها باید دارای هدف و برنامه کار مشخص باشد. برنامه کار مزبور برای دستگاه اجرایی، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و سایر دستگاههای ذینفع بهترین راهنما برای عملیاتی است که در سال مالی انجام میگیرد و این برنامه اساس کار گزارشگیری و نظارت میباشد.[6] بنابراین تعیین فعالیتهای ذیل برنامهها باید بهگونهای انجام گیرد که گزارشگیری از آنها را ساده سازد. در گزارشگیری اصل "مسئولیت" است و مسئولیت در قالب شرح وظایف دستگاه شکل می گیرد و واقعیت مییابد. برای برقراری ارتباط متقابل میان طبقهبندی عملیات و واحدهای اجرایی، باید سعی شود برنامهها و فعالیتها به واحدهای اجرایی مشخص در درون هر دستگاه مرتبط شوند. ایجاد ارتباط بین طبقهبندی عملیات و واحدهای اجرایی موجب میشود که کار تهیه و تنظیم و اجراء نظارت بر اجرای بودجه به نحو بهتری انجام شود و عامل مسئولیت در داخل هر دستگاه مشخصتر گردد. بنابراین در تشخیص و تعیین فعالیتها باید گروههای عملیاتی در داخل هر یک از برنامههای هزینه دستگاه در قالب فعالیت گنجانده شوند به نحویکه مسئولیت اجرای هر یک فعالیتها و واحد اجرایی آن از هر حیث مشخص و با وظایف و تشکیلات منطبق باشد. جمع بندی و نتیجه گیری اجرای بودجه ریزی با این ویژگی ها دارای نقاط قوت و ضعفی است که می توان از هر دو منظر بدان نگاه کرد و آن را مورد ارزیابی قرار داد . الف ) نقاط قوت • مهمترین نقطه قوت بودجه ریزی عملیاتی در ایران شروع عملیات بودجه ریزی به این روش است و خود گامی بلند به پیش است . • پایداری و ثبات در عملکرد گذشته و دچار تغییرات اساسی نشدن فرم ها و حرکت آهسته به این منظور نیز می تواند نقطه قوتی باشد. • احصاء فعالیت ها و برنامه های هر دستگاه نیز از نقاط قوت بودجه ریزی عملیاتی است هر چند که در اجرایی کردن آن و در راستای حذف یا اضافه نمودن وظیفه یا ماموریت جدید و یا حتی حذف یا اضافه نمودن دستگاه جدید سازوکاری وجود ندارد . الف ) نقاط ضعف بودجه ریزی عملیاتی در ایران از چند جهت دارای اشکالات اساسی است اعم از اشکالات شکلی و قانونی و ... . مادامی که این گونه اشکالات رفع نگردد تحقق بودجه ریزی عملیاتی در وضعیت ایده آل بعید به نظر می رسد که برخی از آنها عبارتند از : • اجرای بودجه ریزی عملیاتی در ایران با 3 فرم فوق صورت پذیرفته است و بسیاری از اشکالات شکلی در تکمیل فرم ها وجود دارد که تحقق بودجه ریزی عملیاتی را دچار اخلال می کند همان طور که در مبحث مربوط به تئوری بودجه ریزی عملیاتی عنوان شد بودجه ریزی عملیاتی از طریق اعطای اختیار به مدیران به ارزیابی عملکرد دستگاه و مدیریت دستگاه در تحقق اهداف دستگاه ، اثربخشی اقدامات و کارایی می پردازد . اولین پیش نیاز این گونه ارزیابی وجود قوانین و مقررات است . وجود قوانین و مقررات را از چند منظر می توان بررسی نمود . قوانین و مقررات استخدامی ، مالی و محاسباتی و نظارتی جنبه هایی از آن می باشد . • یکی از پیش نیاز های بودجه ریزی عملیاتی اطلاعات دقیق و روزآمد به منظور شناخت از وضع موجود و ارزیابی عملکرد گذشته است و اینکه همه دست اندرکاران اعم از دستگاه اجرایی دستگاه بودجه ریز و تخصیص دهنده اعتبار و همچنین دستگاه پرداخت کننده اعتبار و دستگاه نظارتی به یک اطلاع و آمار استناد نمایند که از ویژگی دقت و روزآمدی برخوردار باشد و نشان دهنده عملکرد واقعی دستگاه باشد. • درک صحیح و مناسب مسئولین از بودجه ریزی عملیاتی را می توان به عنوان بزرگترین مانع اجرای بودجه ریزی عملیاتی بیان نمود و با توجه به عدم درک صحیح و واحد از موضوع التزام کافی نیز برای اجرای آن وجود ندارد و سلائق شخصی می تواند بر موضوع تاثیر گذار باشد . • یکی از مراحل بودجه ریزی عملیاتی احصاء برنامه ها و فعالیت های ذیل هر دستگاه است . در این بین برخی برنامه ها ممکن است در هر شرایطی از زمان به برنامه های دستگاه اضافه شود و یا حذف شود ، برای این منظور نیز ممکن است دستگاهی به منظور انجام ماموریت و وظیفه جدیدی ایجاد یا حذف شود و در عین حال برنامه ها و ماموریت های موازی شناسایی گردند و این موضوع نیاز به وضع برخی قوانین و مقررات مربوط به خود دارد که بتواند چنین سازوکاری را ایجاد نماید . به طور مثال بسیاری از وظایف و ماموریت های دستگاهی نظیر سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موازی است و هیچ گونه سازوکاری برای اصلاح آن وجود ندارد و می توان مثال های بسیاری از این دست ذکر نمود . • عدم وجود چارچوب کلی و مشخصی برای ارائه گزارش عملکرد یکی دیگر از مشکلاتی است که در ارزیابی عملکرد دستگاه ها وجود دارد . مسئولین دستگاه های اجرایی تمایل دارند که همواره عملکرد خود را مثبت و مطلوب گزارش و ارزیابی نمایند . لذا وجود چارچوب مشخص برای ارائه گزارش عملکرد یکی از ضروریات اجتناب ناپذیر بودجه ریی عملیاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد . • وجود شاخص های استاندارد برای ارزیابی و پیش بینی این موضوع نیز یکی از نکات قابل تامل می باشد . به عنوان مثال در صورتی که بخواهیم عملکرد دستگاهی را ارزیابی نمائیم باید علاوه بر وجود اطلاعات عملکرد اطلاعاتی از نرم ها و استانداردها را شناسایی نموده و در ارزیابی عملکرد از آن استفاده نمود . • شرایط و سازوکاری برای پاسخگویی مسئولین و مدیران دستگاه های اجرایی پیش بینی نشده است و این مهم از بودجه ریزی عملیاتی قابل حصول نمی باشد . • یکی از نقاط ضعف نظام بودجه ریزی و به تبع آن اجرای بودجه ریزی عملیاتی بدین شیوه ، تاثیرپذیری بودجه ریزی از تصمیمات خارج از فرآیند بودجه ریزی است . • عدم هماهنگی بین درآمد و هزینه با توجه خاص به تعاریف درآمد و هزینه مندرج در نظام استادمحترم: جناب آقای مجید بیاتانی دانشجو:بهبود امینی فر موضوع مقاله :بودجه ریزی عملیاتی درایران مربوط به فنون بودجه
پيوست:
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|