یکشنبه, 16 ارديبهشت 1403

 



موضوع: توسعه فرهنگی

توسعه فرهنگی 10 سال 8 ماه ago #31896

تا مدتها توسعه مقوله ای صرفاً اقتصادی تلقی می شد و کشورهای مختلف تنها از این جنبه به آن توجه می-کردند. به عبارتی، پیشرفت اقتصادی یگانه ملاک توسعۀ هر جامعه قلمداد می شد و تصور غالب این بود که می توان به مدد الگوهای مختلف توسعه اقتصادی، رشد تکنولوژی، انباشت ثروت و مواردی از این قبیل به اهداف یک جامعه توسعه یافته نایل آمد.

اما به تدریج نگاه یک سویه به توسعه و تاکید بیش از حد بر مسایل اقتصادی، باعث بروز مشکلاتی در عرصه های اجتماعی و زیست محیطی برای کشورهای پیشرفته شد. از سوی دیگر، استفاده از این الگوی توسعه توسط برخی کشورها به طور ناآگاهانه، بر توسعه هماهنگ این کشورها اثراتی منفی گذارد.

این مشکلات از آنجا نشأت می گرفت که نقش کلیدی فرهنگ در قوام جامعه مورد غفلت قرار گرفته بود. می توان گفت فرهنگ به عنوان گنجینه ای از دستاوردهای مادی ومعنوی بشری ـ که باورها، ارزشها، نگرشها و هنجارهای مورد قبول یک جامعه را در طول تاریخ بوجود آورده است ـ نوع رفتار مردم آن جامعه را مشخص می کند.

بدیهی است که نمی توان بدون اعتنا به این مقولۀ مهم، بدنبال ایجاد تغییراتی در ابعاد مختلف جامعه بود. چراکه هرگونه تغییر و تحولی در تمامی ابعاد جامعه اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منوط به نوعی پذیرش فرهنگی، در جامعه می باشد.

بنابراین بدون ایجاد بستر مناسب فرهنگی نمی توان بدنبال تحقق توسعه در ابعاد دیگر جامعه بود. از این روی طی سالهای اخیر مفهوم توسعۀ فرهنگی مورد توجه بسیاری از مجامع جهانی از جمله یونسکو قرار گرفته است.

مفهوم توسعه فرهنگی توسط سازمان یونسکو در دهه 60 میلادی در جهان رواج یافت. این سازمان طی جلسات گوناگونی شرایط توسعه موزون وآگاهانه را به صورت برنامه ریزی آموزشی، سیاست فرهنگی و سیاست اطلاعاتی در دستور کار خود قرار داد. همچنین این مفهوم تا آنجا برای یونسکو بااهمیت بود که دهۀ 1987 تا 1997 توسط این سازمان به عنوان دهۀ توسعه فرهنگی نامیده شد.

اما پرسش اساسی این است که فرهنگ یک جامعه چگونه درمقوله توسعه می تواند نقش آفرین باشد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت رفتارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در نهادهای یک جامعه تثبیت شده اند، نقش عظیمی در فرآیند توسعه آن جامعه ایفا می کنند.

برخی از علل بروز این رفتارها ناشی از نگرشها و ارزشهای فرهنگی مسلط در جامعه می باشد. بنابراین می توان گفت ماهیت این نگرشها وارزشها، که هسته فرهنگ جامعه را تشکیل می دهند، تاثیر تعیین کننده ای بر فرآیند توسعه یافتگی کشور دارد.

از زاویه ای دیگر، نگرش افراد جامعه به مقولات اساسی حیات انسانی، رفتارهای اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد؛ این مقولات عبارتند از سرشت انسان، رابطه با طبیعت، زمان (گذشته گرا، حال گرا یا آینده نگر بودن)، روابط افراد در جامعه، فلسفۀ زندگی، رابطه انسان با ماوراء الطبیعه، رابطه انسان با جوامع دیگر و رابطه انسان با علم.

بدین ترتیب ایجاد هرگونه تحولی در یکی از ابعاد زندگی انسان، مستلزم تغییر در نوع نگرش افراد به این مقولات می باشد. عدم توجه به این مساله در ارائه الگوی توسعه، نتیجه ای جز تشتت اجتماعی و از دست رفتن انسجام درونی جامعه بدنبال نخواهد داشت.

اینجاست که مفهوم توسعه فرهنگی به عنوان زمینه ساز شکل گیری یک توسعه همه جانبه مطرح می شود. تعابیر مختلفی درباب توسعۀ فرهنگی وجود دارد. اما می توان تعریف "ژیرار اگوستین" را یکی از تعاریف قابل توجه این مفهوم برشمرد: «ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان، افزایش علم و دانش انسانها، آمادگی برای تحول و پیشرفت و پذیرش اصول کلی توسعه نظیر قانون پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی و انسانی ، افزایش تواناییهای علمی و اخلاقی ومعنوی برای همه افراد جامعه».

سازمان جهانی یونسکو نیز توسعه فرهنگی را چنین تعریف نموده است: « توسعه وپیشرفت زندگی فرهنگی یک جامعه با هدف تحقق ارزشهای فرهنگی، به صورتی که با وضعیت کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هماهنگ شده باشد.»

در مجموع توسعۀ فرهنگی را می توان فرآیند ارتقاء شئون گوناگون فرهنگ جامعه در راستای اهداف مطلوب دانست که زمینه ساز رشد و تعالی انسانها خواهد شد. در اینجا منظور از شئون گوناگون فرهنگ، نگرشها، ارزشها، هنجارها، قوانین، آداب و رسوم می باشد.

هدف نهایی توسعۀ فرهنگی نیز در این تعریف در واقع غرض اصلی هر نوع توسعه ای است؛ یعنی رشد وتعالی انسان، هم در ابعاد مادی وهم در بعد معنوی. البته روشن است که دستیابی به این هدف جز در صورت مناسب بودن بستر زیست انسان، که همانا جامعه است، محقق نمی¬شود. بنابراین در یک الگوی مناسب برای توسعه، باید راهکارهایی برای بهبود شرایط زندگی پیش بینی شود.

بطور کلی، نوع درک از مفهوم فرهنگ، شیوه تعریف توسعه فرهنگی را مشخص می کند. از اینرو در یک تلقی، می توان برای فرهنگ معنایی عام در نظر گرفت. بدین صورت که تمامی ابعاد مادی و معنوی جامعه را در بر بگیرد. در این مفهوم، تمامی دستاوردهای بشر، از ابزار وفنون گرفته تا ارزشها و آداب و رسوم در زمرۀ عناصر فرهنگی قرار خواهند گرفت. در این صورت توسعۀ فرهنگی تمامی شئون زندگی بشر را شامل خواهد شد و توسعه در ابعاد دیگر جامعه ذیل توسعۀ فرهنگی قرار خواهند داشت.

اما فرهنگ در معنای خاص نیز بکار برده می شود. در این مفهوم فرهنگ در ابعاد معنوی جامعه محدود شده است و تنها مشتمل بردستاوردهای غیر مادی بشر خواهد بود. در این تلقی، توسعه فرهنگی بعدی از ابعاد توسعه در جامعه خواهد بود که با ابعاد مادی توسعه، رابطه ای تعاملی خواهد داشت.
باید توجه داشت که توسعه فرهنگی همانطور که از سویی زمینه ساز و علت توسعۀ ابعاد دیگر جامعه است، در دیگر سو، معلول آنها نیز می باشد. بدین معنی که پیشرفت همه جانبۀ جامعه خود به رشد و بالندگی فرهنگ، کمک شایانی می نماید.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.