خوش آمديد,
مهمان
|
|
اشاعه نوآوریها (diffusion of innovations) تئوری متعلق به اورت ام راجرز (1931-) (Everett M. Rogers) پژوهشگر سرشناس عرصه ارتباطات است.
این نظریه اشاعه فرآیند اجتماعی نوآوریها را اعم از ایدهها و شیوههای جدید استفاده از وسایل و چگونگی دستیابی به آنها و نحوه گسترش آنها را در یک نظام اجتماعی بررسی میکند. این نظریهپرداز؛ نوآوری را بهعنوان ایده، عمل، هدف، وسیله و یا انطباق با وضعیت متغیری که شخص آنرا نو فرض میکند تعریف کرده است. اشاعه از دیدگاه او نوع خاصی از ارتباط است که به گسترش نوآوریها معطوف است. راجرز؛ فرایند اشاعه نوآوریها را دارای 5 مرحله میداند: 1. مرحله آگاهی (knowledge): مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن، آگاهی از پدیده نو زمانی صورت میگیرد که فرد یا واحد تصمیم گیرنده، با نوآوری و کارکرد آن مواجه میشود. فرآیند طرح و پذیرش بعد فرهنگی توسعه در کنفرانس های بین المللی مربوط به توسعه : 1- کنفرانس کشورهای عضو اپک 2- کنفرانس هلسینکی (فنلاند)19 تا 28 ژوئن 1972 3- کنفرانس جوجاکارتا(دسامبر 1973) 4- کنفرانس آمریکای لاتین و حوزه کارائیب در کشور بوگوتا(1978) 5- کنفرانس کشورهای آفریقایی در شهر آکرا(پایتخت غنا)اکتبر و نوامبر 1975 6- کنفرانس بغداد(نوامبر 1981) 7- کنفرانس مکزیکوسیتی (26 ژوئیه 1982) 2. مرحله ترغیب (persuasion): در این مرحله نگرش مثبت یا منفی نسبت به پدیده جدید در ذهن فرد شکل میگیرد. 3. مرحله تصمیم (Decision): در این مرحله فرد در ذهن خود به ارزیابی میپردازد و تصمیم نهایی را پذیرش یا رد نوآوری اتخاذ میکند. هر تصمیم تشریفاتی در این زمینه که مبتنی بر دو مرحله قبلی نباشد به عنوان مانع عمل خواهد کرد. 4. مرحله اجرا (Implementation): در این مرحله از نوآوری استفاده میشود. 5. مرحله تثبیت (Confirmation): در این مرحله فرد پس از اتخاذ تصمیم، به دنبال اطلاعاتی می گردد که تصمیم او را تائید کند و در واقع افراد تصمیم خود را تقویت کند. اطلاعات منفی درباره تصمیم او میتواند روند کسب نوآوری را متوقف کند گونههای گزینشکنندگان راجرز در همین حال گزینشکنندگان نوآوریها را براساس میزان استقبالی که از نوآوری میکنند به چند گروه طبقه بندی کرده است: 1. نوآوران (Innovators): (پنج درصد جامعه) افراد جسور و خطر پذیر که بیش از بقیه علاقمند به آزمایش اندیشههای جدید هستند، اینها بیشتر به تکنولوژی می پردازند و بیشتر برای پذیرش چیزهای جدید سعی میکنند . 2. اقتباس گران اولیه (Early Adopters): (ده درصد جامعه) سریع وآگاهانه سازگار میشوند. افراد محلی قابل احترام که در نظام اجتماعی بیشترین تعداد رهبران اجتماعی را شکل میدهند. 3. اکثریت اولیه (Early majority): (چهل درصد جامعه) افراد با فکر و نکته سنج که در موقعیت رهبران فکری نیستند و در اخذ تصمیم ملاحظه کار بوده و با احتیاط عمل میکنند. 4. اکثریت متأخر (Late majority): (چهل درصد جامعه) افراد مردد و شکاک که به خاطر ضرورتهای اقتصادی و یا افزایش فشارهای محیطی و اجتماعی نوآوری را میپذیرند . 5. عقب ماندگان (Laggards): (پنج درصد جامعه) افراد سنتگرا و وابسته به محیط زندگی که اغلب گوشهگیر بوده و در گذشته سیر مفهوم توسعه فرهنگی عبارت است از دگرگونی که از طریق تراکم برگشت ناپذیر عناصر فرهنگی در یک جامعه معین صورت میپذیرد و بر اثر آن، جامعه کنترل موثرتری را بر محیط طبیعی و اجتماعی اعمال میکند. اصطلاح توسعه فرهنگی اولین بار توسط یونسکو در دهه ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۷ را دهه توسعه فرهنگی مینامند[ |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|