جمعه, 14 ارديبهشت 1403

 



موضوع: « ماکس وبر و بروکراسي (ديوانسالاري )»

« ماکس وبر و بروکراسي (ديوانسالاري )» 10 سال 8 ماه ago #35643

« ماکس وبر و بروکراسي (ديوانسالاري )»:
مهمترين نظريه اي که وبر در قلمرو تحقيقات سازماني ارائه داد، نظريه ساختارهاي (شکلهاي ) قدرت بود. اين تئوري مربوط به توجيه سازمان برحسب روابط قدرت حاکم بر آن رهنمون شد.

وبر در پاسخ به سوالاتي از قبيل "چرا افراد از دستورات تبعيت مي کنند" به تفکيک بين زور ( توانائي وادار کردن مردم به کاري علي الرغم ميل آنها ) و اقتدار ( پذيرش دستورات وتبعيت از آنها با اطمينان ) قايل شد.

از نظر وبر اعمال اقتدار در سازمانها بر سه شکل استوار هستند

1. سازمان با رهبري کاريزماتيک، يا داراي ويژگيهاي ذاتي فره مند: اقتدار در اين سازمانها مبتني بر خصوصيات و خصلتهاي فردي رهبري مي باشد. رهبري به واسطه اين خصوصيات کاملا" متمايز از افراد عادي محسوب مي شود و ديگران را به دليل وجود همان خصوصيات مي تواند به انجام امور مد نظر خود وادار نمايد. با توجه به اينکه دوران اين اقتدار تا زمان مرگ رهبر کاريزماتيک مي باشد لذا به واسطه بروز اختلافات بعد از مرگ او و عدم ظهور دوباره رهبري با ويژگيهاي کاريزماتيک وخدادادي اين سازمان به يکي از دو ساختار زير تبديل مي شود

2. سنتي : اگر رهبري به صورت موروثي ادامه يابد سازمان مربوط شکلي سنتي به خود خواهد گرفت، در اين سازمانها پيشه وعرف و عادات گذشته مباني نظم و اختيار به شمار مي آيند. اختيار واقتدار رهبر ناشي از شان و مقامي است که به ارث برده و قلمرو اختيارات او آداب و رسوم گذشته و بخشي از نقشي است که رهبر سنتي بايد ايفا کند.شکل واقعي اين سازمانها دو جلوه خواهد بود.

جلوه اول: سازمان را به گونه اي تصوير مي کند که ارث رهبر است و مقامات و افراد سازمان مستخدمين رهبر به شمار مي آيند واز او حقوق مي گيرند.

جلوه دوم : سازمان به صورت تيول رهبر اداره مي شود، در اين حالت مقامات از نظر منبع درآمد داراي استقلال بيشتري هستند وبه طور سنتي به رهبر وفادارند. و نظام از طريق دريافت 5/1 يا 10/1 از ميزان درآمد تامين مي شود.

در اين دسته از سازمانها چون گزينش و انتصابات بجاي استواري بر تخصص بر اساس روابط خانوادگي انجام مي پذيرد. و تاکيد بر روشهاي گذشته انجام کار به دليل استدلال اينکه "وجود يک روش خود دليلي بر استمرار آن است" ، بدون ارائه هيچ توجيه عقلايي و بخردانه صورت مي پذيرد.

3. عقلايي و قانوني : اين نوع نظام زمينه ساز شکل بروکراتيک سازماني مي باشد، که به نظر وبر نهاد غالب بر جامعه کنوني است. دليل عقلايي بودن اين نظام آنست که هر وسيله اي دقيقا" به صورت ارادي و آگاهانه براي دستيابي به هدف مشخصي طراحي مي شود.

وبر به چنين سازمانهائي که براصول خرد استوار شوند وتحت حاکميت مقررات وراه کارهاي منضبط و منسجم قرار گيرند بروکراسي نام نهاده است. وبر سازمان بروکراتيک را از نظر فني کاراترين شکل سازمان معرفي مي کند.

دقت ، سرعت ، روشني ، اطلاع از وضع پروند ها، تداوم امور ، وحدت رويه ، اطلاعات دقيق، کاهش موازي کاري و برخوردها با حداقل هزينه و امکانات و تجهيزات در سازمانهاي بروکراتيک به بهترين نحو و مطلوب ترين شرايط استوار است.

در سازمانهاي بروکراتيک اختيارات از مناصب ناشي مي شوند و دستورات صرفا"به دليل آنکه مقررات صدور آن دستورات را به وسيله صاحبان آن مناصب مجاز مي دارد

عقلايي بودن نظام توانائي آن را براي محاسبه عواقب فعاليتهاي خود به نمايش مي گذارد .اين مجموعه پيش بيني وضع آتي سازمان را ممکن مي سازد و سازمان صاحب منطق مي شود. برنامه ريزي تحقق هدف مشخص و قابل حصول از طريق محاسبه هر چه دقيق تر وسيله "انجام مي شود.

سرمايه باوري (کاپيتاليزم ) به عنوان گرايش به انباشت سرمايه به مثابه نظامي اقتصادي ، بر محاسبات دورانديش و عقلايي براي کسب سود اقتصادي مبتني است .براي آنکه سود اقتصادي به شيوه مذکور حاصل شود و براي آنکه بازارهاي جهاني توسعه يابد تنوع ديدگاه يا نگرش اخلاقي بايد بو جود آيد.

نظام اداري بروکراتيک با خود کارائي و نظم وانتظام دارد، پس لازمه محاسبات دور برد اقتصادي است. از اين رو بروکرراسي با افزايش روند صنعتي شدن طريق و روش حاکم بر سازماندهي مي شود که با گستره خود باعث بروز ويژگيهائي گريزناپذيري در بخش هاي ديگر جامعه مانند آموزش ، دولت و سياست خواهد شد
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: سیاوش دانیالی