1- فرهنگ و هنر را توضیح دهید:
تلاش و کوشش انسان در جهت زیباسازی و خوشایندی، یکی از ویژگیهای فرهنگ است. روانشناسان و روانکاوان و فلاسفه هر کدام هنر را از دیدگاهی بررسی کرده اند. برخی آن را ناشی از غرائز (امیال جنسی، میل به خودنمایی و ...) دانسته اند. دانشمندان یونانی هنر را هدیه خدایان می پنداشتند و در پیدایش آن، نیروهای طبیعی و اعتقاد را موثر می دانستند. بعضی دیگر ماهیت بیولوژیکی انسان و عقیده ها را عاملی در به وجود آمدن هنر می پنداشتند. عده ای از روانشناسان و هنرشناسان، آثار هنری را شاهکارهایی می دانند که مخلوق افراد خاص است. مردم شناسان و جامعه شناسان بدون اینکه بخواهند تأثیر غرائز را در ایجاد آثار هنری به کلی نفی کنند بر نیازهای زندگی اجتماعی و شرایط فرهنگی، هنری و آثار هنری تکیه می کنند به عبارت دیگر هیچگاه آثار هنری را جدا از پدیده های فرهنگی در نظر نمی گیرند.

2- منظور از فرهنگ پذیری چیست، توضیح دهید:
فرهنگ پذیری عبارت است از رواج پدیده هایی که در اثر تماس مستقیم و مداوم بین گروههایی از افراد با فرهنگهای مختلف به وجود می آید. پدیده هایی که از مدلهای فرهنگی یک یا دو گروه نشأت گرفته است. با این تعریف باید بین فرهنگ پذیری و تغییرات فرهنگی اقتباس و مشابهت و اشاعه فرق گذاشت هر چند که اصطلاح اشاعه در مواردی جای فرهنگ پذیری را گرفت.

3- منظور از فرهنگ یابی چیست، توضیح دهید:
واژه فرهنگ یابی در زبان فارسی عبارت است از: اشکال تعلیم و تربیت و تجارت و یادگیری که انسان را از حیوانات دیگر مشخص می کند و به فرد امکان می دهد که از نخستین روزهای کودکی تا واپسین مراحل زندگی، آگاهانه یا ناخودآگاهانه فرهنگ جامعه اش را در روندی مداوم فراگیرد. فرهنگ یابی در سالهای اول زندگی یعنی دوران کودکی شامل مسائل ضروری نظیر خوردن، خوابیدن، حرف زدن و امثال آن است ولی فرهنگ یابی در مجموع یعنی فراگیری های دوران کودکی و بلوغ و پیری شامل رفتارها و اعمال و تجربه های مورد قبول جامعه و به ندرت ممکن است اندیشه ها و سیستم های ارزشی و اعمال فرد مغایر با اعمال و اندیشه ها و ارزشهای دیگر اعضای جامعه اش باشد.

پاسخ سوال 1)واژه نهاد به مفهومی که امروز در علوم اجتماعی از ان استفاده می شود اصطلاحی است جدید یکی از مفاهیم این کلمه در زبان فرانسه سازمان یافته استکه دارای خصوصیات حقوقی وکزایی بوده و نقش اجتماعی بر عهده ذاشته باشد مستقل از میل واراده فرد یا افراد دواو یا بد مانند نهاد خویشاوندی؛دینی،سیاسی،اقتصادی با توجه به تعاریف وخصوصیاتی که علوم اجتماعی برای نهاد امده است.

پاسخ سوال 2)تلاش و کوشش انسان در جهت زیب سازی و خویشاوندی یکی از ویژگی های فرهنگ است .جوامع انسانی پس از انکه از تهیه غذا ،لباس ومسکن یعنی نیازهای اولیه مختصر فراغتی یافتن به ظرافت،زیبایی،نقاشی،شعر،بالاخره افرینش هنری پرداختن تا غذا ،لباس، مسکن و اندیشه راحتر وخوشایندتر مورد استفاده قرار دهد.دانشمندان یونانی هنر را هدیه خدایان می پنداشتند ودر پیدایش نیروهای طبیعی واعتقاد را موثر میدانستند.

پاسخ سوال3)در لغت به معنی دانش عوام بکار میرود این اصطلاح در زبان فارسی فرهنگ توده ، فرهنگ عامه ، فرهنگ وادبیت عامیانه ترجمه شده و در عامیانه تر جمه شده ودر عین حال واژه فولکلور همزمان با رواج یافتنش در مطالعات مردم شناسی به زبان فارسی نیز راه یافت.فرهنگ عامه و فرهنگ مردم که به وسیله رسانه های گروهی نیز تا اندازهایی رایج گردیده است.

1-واژه نهاد در زبان فارسی به مفهومی که امروز در علوم اجتماعی در آن استفاده میشود
اصطلاحی است جدید و معادل کلمه "انستیتوسیون" وضع گردیده.
به نظر مالینفسکی هر نهاد دارای قواعد و ضوابطی است که به اسطوره ها. قوانین دینی . اصول اخلاقی و قضاوت گروه اجتماعی پیوند دارد.
و بر این است که یکی از نیازهای جامعه را براورده سازد و بالاخره وی میافزاید که هر نهاد جزیی از کل فرهنگ آن جامعه است.

2-در تعریف و تمایز "فرهنگ" و "جامعه" نظرات فراوانی وجود دارد
از جمله هرسکویتس می نویسد :
فرهنگ عبارت است از شیوه زندگی تجمعی از مردم است . در صورتی که جامعه تجمع نظام یافته افرادی است که شیوه زندگی معینی را دارا باشند.

3-فولکلور در لغت به معنی دانش عوام بکار میرود
این اصطلاح در زبان فارسی به "فرهنگ توده" ."فرهنگ عامه" ."فرهنگ". "ادبیات عامیانه" ترجمه شده و در عین حال واژه فولکلور همزمان با رواجش در مطالعات مردم شناسی . به زبان فارسی نیز راه یافت.(همانگونه که به زبانهای فرانسه .آلمانی .ایتالیایی.زبانهای اسلاو و ... وارد شد.
وان ژنپ در تعریف . فولکلور را عبارت از باورها و اعمال گروهی میداند که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها بر حسب عادت و تقلید و همچشمی و سرگرمی صورت میگیرد مانند مراسم و باورهای پیرامون تولد . ازدواج . مرگ و میر(که وی آنها را مراسم گذرگاه های مراحل زندگی نامیده است)و آداب و خوراک و پوشاک در جشنها و نیز آوازه ها و قصه ها...

با تشکر
عیوضی

با سلام و احترام
پاسخ سوالات هفته به ترتیب به شرح ذیل میباشد:

1-واژه نهاد در زبان فارسی به مفهومی که امروز در علوم اجتماعی در آن استفاده میشود
اصطلاحی است جدید و معادل کلمه "انستیتوسیون" وضع گردیده.
به نظر مالینفسکی هر نهاد دارای قواعد و ضوابطی است که به اسطوره ها. قوانین دینی . اصول اخلاقی و قضاوت گروه اجتماعی پیوند دارد.
و بر این است که یکی از نیازهای جامعه را براورده سازد و بالاخره وی میافزاید که هر نهاد جزیی از کل فرهنگ آن جامعه است.

2-در تعریف و تمایز "فرهنگ" و "جامعه" نظرات فراوانی وجود دارد
از جمله هرسکویتس می نویسد :
فرهنگ عبارت است از شیوه زندگی تجمعی از مردم است . در صورتی که جامعه تجمع نظام یافته افرادی است که شیوه زندگی معینی را دارا باشند.

3-فولکلور در لغت به معنی دانش عوام بکار میرود
این اصطلاح در زبان فارسی به "فرهنگ توده" ."فرهنگ عامه" ."فرهنگ". "ادبیات عامیانه" ترجمه شده و در عین حال واژه فولکلور همزمان با رواجش در مطالعات مردم شناسی . به زبان فارسی نیز راه یافت.(همانگونه که به زبانهای فرانسه .آلمانی .ایتالیایی.زبانهای اسلاو و ... وارد شد.
وان ژنپ در تعریف . فولکلور را عبارت از باورها و اعمال گروهی میداند که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها بر حسب عادت و تقلید و همچشمی و سرگرمی صورت میگیرد مانند مراسم و باورهای پیرامون تولد . ازدواج . مرگ و میر(که وی آنها را مراسم گذرگاه های مراحل زندگی نامیده است)و آداب و خوراک و پوشاک در جشنها و نیز آوازه ها و قصه ها...

با تشکر
عیوضی