سه شنبه, 18 ارديبهشت 1403

 



موضوع: مكتب كلاسيك بوروكراسي

مكتب كلاسيك بوروكراسي 10 سال 4 ماه ago #44278

در اواخر سالهای 1800 میلادی مجموعه ای از مفاهیم تازه درباره سازمان، که هم اکنون به عنوان تئوری کلاسیک شناخته شده است به گونه ای وسیع گسترش یافت. تاثیر نظریه کلاسیک سازمان هم اکنون نیز بارز و برجسته است، چنانکه آثار آن در بسیاری از سازمان های پیچیده مشاهده می شود. سازمان های بر اساس بوروکراسی و برخی دیگر از عناصر تئوری کلاسیک، چندین هزار سال است که وجود دارند. به عنوان مثال می توان از تمدن قدیم مصر، چین و رم نام برد. اصطلاح بوروکراسی همواره در یک مفهوم عامیانه مورد انتقاد قرار می گیرد، مرزبندی روشن بین اختیار و مسئولیت، وجود دستور العمل های خشک و غیر شخصی، اشتباه کاری اداری، اجرای ضعیف، گزافه گویی، تضاد بین خط مشی ها و دستور العمل ها، چند باره کاریها، تشکیلات عریض و طویل، وجود قدرت بیش از حد در دست افراد نامناسب و ناشایست، اتلاف منابع و ایجاد سستی و عدم تحرک از جنبه های منفی بوروکراسی می باشد. ویژگی های بوروکراسی به عنوان یک نظام اداری سازنده در سازمانهای بزرگ اداری و خدماتی هنوز به روشنی شناخته نشده است. بسیاری از سازمانهای بزرگ و پیچیده جهان صرفا بر اساس وجود یک سیستم بوروکراسی انعطاف پذیر به طور اثر بخش و کارا اداره می شوند. بنابراین باید توجه داشت که در بوروکراسی باید به تقسیم کار، تدوین دستورالعملها، تهیه مقررات، رویه ها، تعیین شرح وظایف و حدود اختیارات بپردازیم. آموزش کارکنان، ترفیع یافتن بر اساس شایستگی، تعیین حدود وظایف و اختیارات از جمله ویژگی های سازنده یک نظام بوروکراسی کاراست.

ماکس وبر معتقد بود بوروکراسی می تواند به سازمانها کمک کند، زیرا مبنای بوروکراسی بر نوعی ساختار استوار است که ویژگی های آن عبارتند از: تقسیم کار، وجود سلسله مراتب سازمانی تعریف شده، حاکم بودن ضوابط بر روابط، جلوگیری از اعمال سلیقه های شخصی، انتصاب بر اساس شایستگی، برقراری نظام پیشرفت شغلی برای کارکنان و جدایی صاحبان سازمانها از اداره آنها .بوروکراسی وبر نوعی نظام اداری عقلایی- قانونی و مطلوب است، نظام اداری که بر اساس منطق و برپایه مشروعیت باید نهاده شود. قدرت و جنبه مثبت بوروکراسی در استاندارد کردن، تهیه دستورالعملها، مقررات، رویه ها، شرح وظایف و مشاغل است. اعتقاد وبر بر این بود که کارایی سازمانها زمانی افزایش می یابد که رفتار کارکنان قابل پیش بینی و کنترل باشد. به علاوه حاکمیت بروکراسی در رضایت شغلی کارکنان تاثیر خواهد داشت، زیرا می دانند که انتظار شغلی از آنان چیست. وبر اعتقاد داشت که ریشه قدرت و مرجعیت بوروکرات دانش و آموزشی است که وی کسب می کند. در نظام بوروکراسی اصل بر این است که مدیران سازمان باید کاملا از مالکان وسایل تولید یا صاحبان دستگاه اداری جدا باشند. در واقع، آنچه بر سازمان تعلق دارد و در داخل ادارات از آن استفاده می شود باید از دارایی شخصی کارمندان منفک باشد. این جدایی باعث می شود تا کارکنان سازمانهای بوروکراتیک ازمداخله و مزاحمت و توقعات مقامات یا افراد غیر سازمانی مصون بمانند.

عملکرد و جنبه های مثبت بوروکراسی

اصل تخصص ( تقسیم کار )
ساختار
قابلیت پیشگویی و ثبات
عقلایی بودن
دموکراسی ( مردم سالاری )
عملکرد و جنبه های منفی بوروکراسی

خشکی مقررات
جمود شخصیimpersonality( به انسان به عنوان یک شیئی بی روح و عامل تولید نگریسته می شود و نه به عنوان انسانی با احساس )
جا به جایی اهداف
محدودیتهای موجود در طبقه بندی
خودمحوری و ایجاد امپراتوری
هزینه کنترل ها و نظارت ها
نگرانی و اضطراب
انواع بروکراسی:

بوروکراسی ماشینی: هنری مینزبرگ نظام بوروکراسی را با توجه به درجه یادگیری نیروی انسانی با مهارت اداری و عادی ومهارتهای تخصصی و حرفه ای به دو دسته تقسیم کرده و به ارائه این دو مفهوم پرداخته است. بوروکراسی ماشینی در مورد بکار گیری استاندارها در نظام اداری است و مفهوم کلیدی این نوع بوروکراسی استاندارد کردن است ( سازمان ثبت احوال و وزارت دارایی ). بوروکراسی ماشینی اگر خوب اجرا شود از لحاظ اقتصادی و با صرفه بودن قابل توجه است. در این نظام به خلاقیت نیاز چندانی نیست و نقاط ضعف آن عبارتند از1 - کارکنان باید در چاچوب مقررات و تجربیات امور محوله را انجام دهد و در صورت مواجه شدن با مسئله ای نا آشنا از حل آن باز خواهند ماند 2 – احساس پوچی و از خود بیگانگی درکارکنان وجود دارد.
بوروکراسی حرفه ای: پدیده بوروکراسی حرفه ای ظرف چهل سال گذشته ظاهر شده است و به سازمانها امکان می دهد تا به استخدام متخصصانی توانا و کاملا آموزش دیده اقدام کنند. در سازمانهای بوروکراتیک حرفه ای، بسیاری از مشاغل تخصصی هستند و در نتیجه به افرادی با معلومات دانشگاهی و دارای تجربه و مهارت نیاز است تا به عنوان هسته عملیاتی سازمانی کار کنند.
پایگاه قدرت در بوروکراسی:
وبر در نظام بوروکراسی سه نوع پایگاه قدرت تشخیص داده که هر کدام ویژگی هایی دارند. به علاوه وبر معتقد است که اجرای یک نظام بوروکراتیک باید بر پایه قدرت قابل قبول جامعه و مردم باشد و آنرا قدرت مشروع می داند، پایگاههای قدرت عبارتند از: 1- قدرت سنتی. 2- قدرت کاریزما. 3- قدرت منطقی قانونی.

قدرت سنتی: قدرت سنتی باوری است که اعضا سازمان نسبت به مدیر دارند و از طریق سنتها و آداب و رسوم بوجود می آید. در این نوع قدرت، شایستگی درجه مشخصی ندارد, تخصص لازمه احراز مقام نیست، انتصاب و ترفیع نظم و ترتیبی ندارد و سلسله مراتب بر پایه منطق استوار نیست
قدرت کاریزما: ازدیدگاه وبر قدرت کاریزما قدرتی است که توانایی و نفوز خاص رهبر ناشی می شود. کاریزما با همه رویه های موسسات در مورد مدیریت سنتی و منطقی مخالف است. رهبر کاریزماتیک کسی است که نبوغ و توانایی خارق العاده ای دارد که او را از دیگران ممتاز می کند.
قدرت منطقی- قانونی: ازآنجایی که مردم وجود مقررات را قانونی می دانند و از آن اطاعت می کنند، قدرت منطقی- قانونی بوجود می آید .در واقع مدیریت متکی بر قدرت قانونی زمانی وجود دارد که کارکنان بر اساس توانایی و شایستگی و سلسله مراتب سازمانی به پست های بالای سازمان برسند که این خود موجب مشروعیت می شود .
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سليمان شادلو*
مدیران انجمن: افسانه غمخوار