خوش آمديد,
مهمان
|
|
موضوع تحقیق :اصول ومبانی کنترل
گردآورنده :نجمه رضایی استادمحترم:استادغمخوار اصول و مبانی کنترل كنترل و نظارت به عنوان يكى از وظايف اصلى مدير، از اركان اصلى و عناصر حياتى مديريتسالم و كارآمد است. مديران با انجام وظيفه برنامهريزى، اهداف سازمان و راههاى دستيابى به آنها را مشخص مىكنند. آگاهى از اجراى دقيق برنامهها و اطمينان به حركتسازمان در راستاى دستيابى به هدفهاى اصلى سازمان تنها در صورتى امكانپذير خواهد بود كه نظامى دقيق و جامع براى نظارت و كنترل وجود داشته باشد. هر سازمانى داراى منابع و امكاناتى است كه براى رسيدن به اهداف سازمان بايد از آنها به صورت مطلوبو بهينهبهرهبردارىكند و اينامر جز در سايهوجود نظارت و كنترل امكانپذير نيست. کنترل چیست؟ چهار وظیفه اصلی مدیران عبارتند از: برنامه ریزی،سازماندهی، رهبری و کنترل. با وجود اهمیت تقریباً یکسان این وظایف، برنامه ریزی نسبت به بقیه اولویت دارد چون سایر وظایف مدیریت پـس از برنامـه ریـزی و بـه منظـور تأمین اهـداف پیش بینی شده آغاز می شوند. برنامه ریزی بدون سازماندهی و انتخاب افراد مناسب برای انجام فعالیت ها و برنامه ها و هم چنین عدم نظارت بر اجرا، امری زاید می باشد. کنترل عبارت است از تعیین استانداردها ،اندازه گیری عملکرد و مقایسه آن با استاندارد ها و اقدام نسبت به تصحیح ضعف ها و بهبود تحقیق هدف های سازمان ،کنترل های مالی معمولاً به صورت انواع مختلف بودجه و حسابرسی ، کنترل های رفتاری به شکل ارزیابی عملکرد فرودستان می باشد. کنترل به عنوان یک فعالیت مداوم در سطوح پایین و بالای مدیریت به کار می رود. درمورد نظارت و كنترل تعاريف متعددي ارائه شده است كه ذيلا" به تعدادي از آنها اشاره مي شود : 1 - نظارت فراگردي است كه از طريق آن عمليات انجام شده با فعاليت هاي برنامه ريزي شده تطبيق داده مي شوند . اين فراگردها براي تصحيح مستمر عملكردها در جهت دست يابي به اهداف سازماني به كار گرفته مي شود و ميزان پيشرفت در جهت تحقق اهداف را نشان مي دهد . در واقع فراگرد نظارت به مقايسه « بايد ها » و « هست ها » مي پردازند و فاصله وضع موجود تا وضع نامطلوب را اندازه مي گيرد . 2 - نظارت عبارت است از ارزيابي تصميم ها و برنامه ها از زمان اجراي آنها و اقدامات لازم براي جلوگيري از انحراف عمليات ، نسبت به هدفهاي برنامه و تصحيح انحرافات احتمالي بوجود آمده . 3 - نظارت عبارت است از بررسي ميزان كوشش و موفقيت افراد در انجام وظايف و اجراي مسئوليت هاي محوله . 4 - نظارت عبارت است از فرايندي كه از طريق آن ، مسئولان و مديران اطمينان حاصل مي نمايند كه عملكرد افراد با فعاليت هاي برنامه ريزي شده تطبيق دارد يا خير . در حقيقت فرآيند نظارت ، ميزان پيشرفت به سوي اهداف را مي سنجد و مسئولان را قادر مي سازد تا انحراف از مسير برنامه ها را كشف و اقدامات اصلاحي را به عمل آورند . 5 - نظارت تلاشي است سنجيده براي رسيدن به اهداف تعيين شده و مقايسه اجزاء واقعي با معيارهاي از پيش تعيين شده و تعيين انحرافات احتمالي و سنجش ارزش آنها بر روند اجرايي كه در برگيرنده حداكثر بهره وري است . بر اساس تعاريف فوق فرايند و كنترل از چهار مرحله تشكيل شده كه عبارتند از : 1 - تعيين معيارها ، شاخص ها و ضوابط نظارت . 2 - مقايسه نتايج عملكردها با معيارها و اصول تعيين شده . 3 - تشخيص ميزان انحرافات و تحليل علل آنها . 4 - اقدامات و عمليات اصلاحي . . انواع کنترل ها سه مرحله عمده کنترل های مدیریتی (قبل از انجام عملیات ، حین عملیات ، بازخور )می باشند. هریک از این اینها به بخش جداگانه ای از دور داده ها- گردش عملیات – ستاده های فعالیت های سازمانی می پردازد. کنترل های قبل از عملیات (Controls Feedforward ) : کنترل های مقدماتی هم نامیده می شود ،قبل از شروع کار انجام می شود . مقصود این است که مسائل بالقوه پیش بینی شود و اقدامات پیش گیری به عمل آید تا از بروز آنها جلوگیری شود کنترل های حین عملیات (Controls Concurrent ) بر آنچه که در طول فرایند کار حادث می شود ، تاکید دارند . این کنترل که گاهی کنترل راهبردی نامیده می شوند بر عملیات نظارت می کنند تا اطمینان حاصل شود که امور به طور صحیح انجام می پذیرد . در شرایط مطلوب این کنترل ها چنین سوالاتی را طرح و پاسخ می دهد " برای منظور بهبود امور قبل از اتمام آنها چه می توان کرد ؟ " کنترل های بازخور ( Feedback Controls ) نتیجه اندازه گیری با استاندارد ها ی عملکرد یا هدف ها مقایسه می شود و اطلاعات مفیدی درباره قوت ها و ضعف های سازمان بدست می دهد. مدیران باید این اطلاعات را در تصمیم گیری نسبت به لزوم اقدامات اصلاحی یا دلخواه بودن فرایند و استاندارد های جاری به کار برند.و ( آیا باید استانداردها ی عملکرد را بالاتر قرار داد ؟ یا پایین تر ؟ این بازخورد کمک می کند تا برنامه ریزی آینده بهتر و اثر بخش تر شود. کنترل در محیط کاری از جهات مختلف می تواند مورد توجه قرار داده شود : 1 - نظارت فرد بر اعمال خود (خود كنترلى); 2 - نظارت عمومى (نظارت همگانى); 3- نظارت سازمانى: الف: نظارت آشكار و رسمى به صورت مستقيم يا غيرمستقيم. ب: نظارت مخفى و پنهانى. قبل از توضيح هر يك از اين موارد، تذكر نكتهاى ضرورى است که اگر با توجه به آموزه های دینی موارد گفته شود در راس و اولویت اول مربوط به نظارت خداوند متعال (نظارت الهى) می باشد و آن اينكه جامعيت و گستردگى نظام مطرح شده از جانب اسلام براى كنترل و نظارت، به معناى توصيه و سفارش به افراط و زيادهروى در آن و سختگيرى بيش از حد نيست، بلكه به معناى دقت فراوان و تلاش براى درست انجام شدن آن است، زيرا همانگونه كه با بىتوجهى به امر كنترل، سازمان قادر به تامين اهداف و اجراى برنامههاى خود نخواهد بود و در مقابل فرصتها و تهديدها، نخواهد توانست عكسالعمل مناسب نشان دهد، با زيادهروى و افراط در آن نيز، روحيه استقلالطلبى و آزادىخواهى افراد ضربه خواهد خورد و كاركنان سازمان در مقابل كنترل و نظارت، مقاومتخواهند كرد. در منابع و آموزههاى دينى، دستورات صريح و روشنى در مورد نظارت وجود دارد و مديران مسلمان به داشتن يك نظام كامل، جدى و عادلانه براى كنترل بر سازمان سفارش شدهاند. نظام كنترلى كه مىتوان از منابع دينى استخراج كرد، نظامى جامع، كامل، عادلانه و منحصر به فرد است. در اين نظام، خداوند متعال و فرشتگان الهى، ناظر بر اعمال، رفتار و نيات انسانها معرفى مىگردند و به انسان گوشزد مىشود كه همواره در محضر خداست و خدا و فرشتگان در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار او هستند و بنابراين بايد مواظب اعمال و رفتار خود باشد. بر همين اساس، بحث نظارت انسان بر عملكرد خويشتن يا به عبارت ديگر، مسئله «خود كنترلى» مطرح مىشود. به انسان مسلمان توصيه مىشود كه همواره بر اعمال و رفتار خود نظارت داشته باشد و قبل از اينكه عملكردش مورد ارزيابى و سنجش ديگران قرار گيرد، خود عملكرد و رفتارش را مورد ارزيابى و حسابرسى قرار دهد. نوع اول: نظارت الهى يكى از سنتهاى ثابت الهى، نظارت كامل، دقيق و مداوم بر اعمال و رفتار و نيات انسانها و بازرسى و ارزيابى آنهاست. خداوند متعال در اين دنيا، دقيقا بر تمام اعمال، گفتار و نيات انسانها نظارت دارد و بر مبناى همين نظارت دقيق و كامل است كه در روز قيامت، همه كارهاى انسان را مورد ارزيابى و سنجش قرار مىدهد و پاداش و كيفر مناسب را براى هر يك از آنها تعيين مىكند. خداوند سبحان در قرآن كريم بارها و در آيات متعدد، مسئله نظارت بر اعمال بندگانش را مطرح مىكند و خود را شاهد و ناظر بر كارهاى بندگان معرفى مىنمايد. مثلا در سوره مباركه توبه، خطاب به پيامبر گرامى اسلام(ص) مىفرمايد: و قل اعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله و المؤمنون و ستردون الى عالم الغيب والشهادة فينبئكم بما كنتم تعملون.(1) و (اى پيامبر) بگو [هر كارى مىخواهيد] بكنيد كه به زودى خدا و پيامبرش و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست و به زودى به سوى كسى بازمىگرديد كه پنهان و آشكار را مىداند و شما را از آنچه انجام مىداديد، آگاه خواهد كرد. نوع دوم : خود کنترلی در اين نوع از كنترل و نظارت كه بر جنبه درونى كنترل تاكيد دارد، افراد و كاركنان سازمان بر عملكرد خود نظارت مىكنند و آن را كنترل مىنمايند. خودكنترلى زمانى تحقق مىيابد كه افراد در درون خود داراى نيرويى ناظر بر كارهاى خود باشند و مراقبت كنند كه كارها و وظايف خود را به درستى و صادقانه و عارى از هرگونه عيب و نقص انجام دهند. شايد بتوان گفت كه در مقايسه با نظارت بيرونى، خود كنترلى بهترين و كارآمدترين مكانيزم براى كنترل عملكرد افراد است و اگر اين مكانيزم در سازمان ايجاد و تقويت گردد، كاركردى به مراتب بهتر و مؤثرتر از نظارت و كنترلهاى بيرونى خواهد داشت; زيرا نظارت و كنترلى كه از بيرون بر افراد و عملكرد آنها اعمال مىشود در صورتى جامع و دقيق خواهد بود كه اين افراد از درون نيز بر خود نظارت كنند و در غير اين صورت، مواردى كه از ديد ناظران مخفى مانده و در حيطه نظارت بيرونى از آن غفلتشده باشد، هيچگاه مورد نظارت و ارزيابى قرار نمىگيرد و انحرافات احتمالى آن اصلاح نخواهد شد. در منابع دينى و آموزههاى اسلامى، تاكيد فراوانى بر مسئله نظارت انسان بر اعمال و رفتار خويش و به عبارت ديگر، «خود كنترلى» شده است. امير مؤمنان حضرت امام على(ع) در تبيين اين اصل مهم دينى مىفرمايد: اجعل من نفسك على نفسك رقيبا - از خودت مراقبى بر خويشتن قرار بده! تاكيد حضرت على(ع) در اين بيان نورانى بر اين نكته است كه اعمال و رفتار انسان بايد همواره تحت نظارت خودش باشدوخود،عملكردش را کنترل نماید . در عصر حاضر جوامع مختلف مىكوشند تا از طرق گوناگون، خود كنترلى را در سازمانهاى خود تحقق بخشند. برخى از اين جوامع بر بيدار كردن وجدان فردى اهتمام مىورزند و برخى ديگر مىكوشند تا از طريق تقويت احساس مليتخواهى، افراد را خود كنترل سازند، اما تمامى اين روشها به علت نارساييها و محدوديتها، تاكنون موفقيت تامى نداشتهاند بنابراين، بايد عامل اصلى ايجاد خود كنترلى را پيدا كنيم و آن را در سازمان ايجاد يا تقويت نماييم، ولى قبل از پرداختن به اين بحث، لازم است علل ناكامى وجدان كارى و احساس ميهندوستى را در ايجاد خود كنترلى به صورت فشرده توضيح دهيم. وجدان كارى به دليل تعاريف و برداشتهاى گوناگونى كه از آن مىشود، نمىتواند پايه محكم و استوارى براى خود كنترلى باشد. اين به معناى ناديده گرفتن اهميت وجدان كارى و تاثيرات شگرف آن در سازمان نيست، زيرا اگر كاركنان سازمان داراى وجدان كارى باشند، نهايت تلاش خود را در عرصه كار و فعاليتبه كار مىگيرند و از خيانت و كمكارى و هدر دادن منابع و امكانات پرهيز مىكنند، ولى نبايد از اين نكته غفلت نمود كه وجدان همه انسانها به يك صورت نيست و ممكن است وجدان افراد در بعضى از موارد، متفاوت يا حتى متعارض باشد. از اينرو صرف وجود وجدان براى ايجاد خود كنترلى كافى نيست، همانگونه كه طرد آن نيز به كلى منطقى نيست. اما نقش احساس ميهندوستى به مراتب ضعيفتر از وجدان كارى است و اين احساس، نقش چندان تعيينكنندهاى در ايجاد خود كنترلى در افراد ندارد. بنابراين، بايد عامل و انگيزه قويترى براى ايجاد خود كنترلى وجود داشته باشد و آن چيزى جز ايمان و اعتقادات دينى نيست. به طور كلى ارزشهاى حاكم بر انسان به ويژه اعتقادات و باورهاى دينى، نقش تعيينكنندهاى در اعمال و رفتار او دارند. يكى از صاحبنظران و نويسندگان معروف مديريت اين مطلب را اين گونه بيان مىكند كه: «معمولا ارزشها بر نگرشها و رفتار اثر مىگذارند». يعنى ارزشهاى هر فرد تشكيلدهنده نگرشهاى او و پايه و اساس اعمال او هستند. نوع سوم : نظارت همگانی نظارت همگانى (امر به معروف و نهى از منكر) در سازمان نيز به عنوان يك جامعه كوچك، صادق و جارى است و در صورت وجود كنترل عمومى و نظارت همگانى در آن و احساس مسئوليت همه اعضاى سازمان نسبتبه عملكرد يكديگر، نقاط قوت و ضعف سازمان و كاركنان آن روشن مىشود و ساز |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سليمان شادلو*
|
|
Khob bod merci
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: محمدرضا خلجی
|