پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403

 



موضوع: تحقیق : گردشگری مشهـــد

تحقیق : گردشگری مشهـــد 10 سال 8 ماه ago #26698

دانشگاه جامع علمی و کاربردی واحد 13

موضوع تحقیق:
گردشگری به عنوان یک سیستم: نمونه مشهد

نام درس:
مدیریت گردشگری فرهنگی

استاد :
جناب آقای قلی زاده

تهيه وتدوين: سعید اسدی نژاد

دانشجوي کارشناسی مدیریت امور فرهنگی
پودمان شش
(تابستان1392)

گردشگری به عنوان یک سیستم: نمونه مشهد
چکیده
نگرش سیستمی، رویکرد نسبتاً جامعی برای درک، تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی و پویایی گردشگری است؛ در این رویکرد بخوبی می توان بخش ها و عوامل تاثیر گذار بر گردشگری را هم چون گردشگران، جامعه میزبان، سازمان ها و شرکت های ذی ربط، محیط و ... را به صورت به هم پیوسته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد و آنها را سازماندهی کرد. به عبارتی دیگر، نگرش سیستمی واقعیت، بنیان و اساس گردشگری را در کلیتی منسجم به تصویر می کشد و پیوند بین اجزاء وعناصر بخش عرضه گردشگری، اعم از جاذبه ها، حمل ونقل، واحد های اقامتی، خدمات، سازمانها و ... با تقاضا ( گردشگران) در سطوح مختلف محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی نمایان می سازد تا برنامه ریزان برای پویایی آن در عرصه رقابت جهانی تلاش نمایند.

هدف اصلي اين پژوهش، آن است تا دریچه ای نو، برای پژوهشگران و مدیران و دست اندرکاران گردشگری کشور ایجاد کند و ضمن پرهیز از بخشی نگری گردشگری ، بتواند با ایجاد مدیریت یکپارچه در راستا پویایی گردشگری شهر و منطقه، انطباقی بین عرضه و تقاضا ایجاد نماید. همچنین پژوهش حاضر از مبانی نطری بر پايه نظريه سيستمي است و روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی از کل به جزء می باشد؛ بعلاوه روش جمع آوري اطلاعات برمبناي کتابخانه اي- اسنادي و نيز ميداني است.

در این مقاله ابتدا ضمن بيان مسأله و ديدگاههاي ارائه شده توسط سازمان جهانی گردشگری و ساير نطریه پردازان مشهور جهان راجع به نظام گردشگري به بررسی و تحلیل گردشگری کلان شهر مشهد پرداخته شده و در نهايت راه حلي جهت پويايي آن ارائه شده است. نتایج مطالعات میدانی بدست آمده مبین اين واقعيت است که ساختار و نظام مديريت گردشگري مشهد در بخش عرضه با چندپارچگی و عدم ارتباط سازمند بین سازمان ها، اداره ها، شرکتها، اتحاديه ها و... مرتبط با گردشگری مواجه است؛ بطوریکه تعدد و چند پارچگی با حداقل تعامل در مدیریت جاذبه های گردشگری، واحدهای اقامتی، پذیرایی، دفاتر خدمات مسافرتی، حمل و نقل و... مشهود است. بنابراين شايسته است برای برقراری ارتباط سازمند بین اجزاء و عناصرنظام گردشگري شهر و منطقه، نهادي فرادست، متشکل از کنشگران فوق تشکيل تا براي برقراري نظامی يكپارچه جهت پویایی و توسعه آن تلاش و برنامه ریزی کنند.

كليدواژه‌ها: سیستم گردشگري، عناصر، کلیت، ارتباط متقابل، عرضه و تقاضا، مديريت يكپارچه گردشگري، نهادي فرادست

1- درآمد
سيستم را می توان مجموعه اي از اجزاء و عناصر که بر يکديگر تأثيرات متقابل دارند وکلیت واحدی را به وجود آورده اند، محسوب کرد؛ این پدیده به صورت باز و یا بسته دارای ویژگی های همچون کليت، جمع پذيري، مکانيزاسيون، تمرکز، سازمان سلسله مراتبي، شبکه، ساختار، کارکرد و... است(سادوسکي و ديگران، 1361: 56-45 ).

رویکرد سیستمی يکي از نظريه ها علوم جديد است که از اوايل قرن بيستم براي گريختن از بحران در شناخت علمي پرورانده شده است؛ از اينرو، این نظریه به عنوان نگرشي اساساً ميان رشته اي دارای روش شناسی، تدوین رویکرد و قابلیت انتقال قوانين و مفاهيم از يک قلمرو به قلمروي ديگری را دارد. در این روش از آغاز پژوهش مي توان يک موضوع را از چندين طريق مختلف بررسی و عناصر تشکیل دهنده موضوع تحقیق را شناخت و براي پرهيز از تناقض های پژوهشگر، به طراحی مدلی از کل پژوهش اقدام نمود (سادوسکي،1361: 44- 38 ). در اين رویکرد هر سيستم مرکب از اجزاء و عناصر است، که با نظم و ترتيب معین با يکديگر ترکيب مي يابند و ساخت سيستم را فراهم مي سازند؛ هر چند هر گونه تغيير و دگرگوني در يک جزء عامل تأثير گذار بر ساير اجزاء است؛ ولي اين تغييرات در راستاي انهدام سيستم نيست، بلکه اين تغييرات در جهت حفظ و ثبات کليت سيستم عمل می کند(فرشاد،1362: 26- 18).

بر این اساس سیستم گردشگري هر مکان کلیتی است، مشتمل بر بخشها، اجزاء و عناصر متعدد و پيچيده همانند جاذبه ها، مراکز اقامتي، حمل و نقل( هوایی، زمینی، دریایی و...)، تأسيسات زير بنايي، خدمات، اطلاعات، تبلیغات، بازارهاي داخلي و بين المللي و... مي باشند که در ارتباط متقابل با همديگر و برخورداری از شبکه، سلسله مراتب، ساختار، کارکرد و... جایگاه خود را در بازار رقابتی در سطوح مختلف محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی) بدست مي آورد؛ به عبارتی دیگر گردشگري از جاذبه ها، هتل ها و خطوط هوايي و ديگر عناصر به صورت مجزا تشکيل نشده است که هر بخش بدون ارتباط و تعامل با سایر بخش های تشکیل دهنده سیستم گردشگری، بتواند به موفقیت دستیابی پیدا کند؛ بلکه کليتی است(همانند یک سیستم) که پویایی آن( گردشگری) در سایه ارتباط متقابل و سازمند اجزاي و عناصر تشکیل دهنده آن در بازار رقابتی بدست می آید. دو بخش اصلي سيستم گردشگري كه چرخه، حرکت و پيشرفت گردشگري را در يك مكان شكل مي دهد، عرضه و تقاضا است؛ تقاضا شامل تمامی گردشگران متقاضی گردشگری از مبداء های مختلف ملی و بين المللي به مقصد مورد نظر می باشند که بازارهاي هدف گردشگری آن مکانرا تشکیل می دهند(والا/ بيچريل، 1384: 62)؛ و عرضه مشتمل بر جاذبه ها، واحدهای اقامتی، حمل و نقل، خدمات، تسهيلات و تأسيسات گردشگري و... یک مکان/ منطقه و... می باشند که موجب جذب گردشگران از سطوح فوق الذکر می گردند. ارتباط سازمند این دو بخش اصلی گردشگری در سایه برنامه ريزی و سازماندهی ایجاد می گردد (سازمان جهاني جهانگردي،1379: 14-16 ). به عبارتی دیگر درون اين شاخه ها و زير سيستم کلي، جزئيات و عناصري است که برنامه ريزان و مديران باید براي کسب موفقيت آن تلاش کنند و به گونه اي خدمات، تسهيلات و امكانات گردشگري را فراهم نمایند که گردشگران به راحتي بتوانند، نياز و خواسته خود را برآورده سازند (داس ويل، 1379: 231- 267).

تايلر نیز معتقد است، گردشگري را بايد به صورت سيستمي مرکب از عوامل عرضه و تقاضا در نظرگرفت؛ که با يكديگر مرتبط اند. داخل اين دو بخش سيستم کلي، عناصر و اجزايي قرار دارند که بايد مديران و برنامه ريزان براي کسب موفقيت آن تلاش کنند. براي تحصيل تقاضاي گردشگري، يک ناحيه يا شهر و... بايد قادر باشيم به گونه اي خدمات را فراهم کنيم که با نياز و جواب هاي گردشگران مطابقت داشته باشد. وی اين را به نام سيستم و دستگاه بازار لقب داده است که با روش منطقي با عنصر تقاضاي متغير گردشگران، تناسب داشته باشد و بين تقاضا و عرضه مطابقت برقرار کند. به عبارتي ديگر تطبيق عرضه با تقاضا (تعيين تفاوت ميان آنچه گردشگر جستجو مي کند و آنچه در آن ناحيه وجود دارد)، کليد راه رسيدن به توسعه صحيح و نهايي گردشگري است (Taylor,1980 : 55-56).
به نظر بولون (1985) سیستم های گردشگری از سه جهت مورد توجه است: الف) مدل تقاضا ب) رویکرد انسان شناسی اجتماعی است که در بر گیرنده اوقات فراغت ج) مدل گردشگری صنعتی که گرایش به تولید انبوه تجاری و سود دارد (Briones.J,Tejeida.P,Morales.M,2009:5).
2- روش تحقیق
در اين تحقيق برای بررسی سیستم گردشگری شهر مشهد از روش توصیفی- تشریحی بهره گرفته شده است. روش بکارگرفته شده بصورت کيفي با ماهیتی قياسي می باشد که در فضاي واقعي، اطلاعات در مورد سیستم گردشگري شهر جمع آوري و ساختار نظري نیز هم زمان ایجاد شده است. در واقع برای بررسی کل و تحلیل زیرسیستم های گردشگری مشهد، ابتدا به توصیف اجزای و عناصر تشکیل دهنده گردشگری شهر (بخش عرضه) اعم از جاذبه ها، حمل ونقل، واحد های اقامتی- پذیرایی، خدمات و بنگاههای گردشگری، سازمانها و اتحادیه ها، تبلیغات، اطلاعات و.... پرداخته شده و سپس با تشریح برخورد ها و ماهیت کارکرد های سیستم، در نهایت با برجسته سازی اجزاء و عناصر سیستم گردشگری به پیش بینی و ارایه راهبرد های کنترلی، جهت دستیابی به آینده مطلوب سیستم گردشگری شهر پرداخته شده است. براین اساس چهارچوب نظری اين تحقيق، مبتني بر نظريه سيستمی است و گردشگري شهر مشهد به عنوان يک سيستم به مثابه يک کل داراي اجزا و عناصر گوناگون و ساختارهاي و کارکردها ويژه اي است(Jennings,2001:20-22).
همچنین روش جمع آوری اطلاعان بصورت پيمايشي و نيز اسنادي- کتابخانه اي انجام گرفته است. براي تجزيه و تحليل اطلاعات اخذ شده از روشهاي ميداني و اسنادي- کتابخانه اي اعم از مصاحبه، مشاهده، منابع آماري، اطلاعات گرفته شده از ادارات و سازمانهاي ذي ربط(ميراث فرهنگي، ، شهرداري، آستان قدس رضوي، سازمان هواپیمایی، راه آهن و...) ابتدا ارزيابي شده، سپس با تحليل کارتوگرافيک به نمايش در آمده است.

3- مباحث نظري
تفکر سیستمیک ریشه در حکمت علل غایی کل ارسطویی دارد؛ با این حال لوديگ برتالانفي براي نخستين بار مفهوم نظريه عمومي سيستمها را به تعمیم از اصول نظریه سیستمهای باز در دهه 30 قرن بیستم در دانشگاه شيکاگو مطرح ساخت. وی معتقد بود در تجزیه و تحلیل و صورت بندی اصول عمومی سیستمها، موضوع های مختلف از اعتبار عام تری برخوردار هستند(Bertalanffy, 1972 : 405 -406). از اینرو نگرش سیستمی راهي براي ورود و متحد ساختن علوم ايجاد کرد که با بسط نظريه سيبرنتيک از سال 1948 به بعد، توسط رياضيدان آمريکايي نوربرت واينر ابداع گردید؛ جوهره اصلی این نگرش بر این مفهوم استوار است که تمام پدیده های جهان به عنوان مجموعه ای از سیستم های بزرگ و کوچک در تعامل و ارتباط با یکدیگر قرار گرفته اند و با شناخت عناصر و عملکرد این سیستم ها می توان رفتار آنها را تحت هدایت و نظارت در آورد( جنسن، 1376: 171-170 ).

براین اساس، نگرش سیستمی به گردشگری، توسط بعضی از اندیشمندان این علم در دهه 1990 به بعد مطرح شده است. آنها اجزای متفاوت گردشگری را به صورت کلیت به هم پیوسته می دانند؛ به عنوان نمونه گان در سال 1994 اینگونه از این عنوان دفاع کرد که گردشگری را می باید به عنوان یک سیستم تعبیر کرد و همچنین اضافه کرد که تمام بخشهای گردشگری به یکدیگر مربوط هستند. پیج در مقاله خود در سال 1995 از مزایای نگرش سیستمی در گردشگری یاد می کند که بر اساس این نگرش، پیچیدگی های یک منطقه گردشگری مبدل به مدلی ساده می گردد. میل و موریسون در سال 1992 با استفاده از مدلی به تشریح رابطه ی شبکه های تار عنکبوتی به هم پیوسته سیستم گردشگری پرداخت اند که دست زدن به یک قسمت این شبکه، اثر موجی سرتاسر شبکه را فرا می گیرد(Holden, 2000 :7- 8).

در مطالعات گردشگری واژه مدل دارای مفاهیم و استدلالهای زیادی است. اغلب این استدلالها در جهت پیش بینی مدلها، ترسیم نمودار فرایند برنامه ریزی و یا بعضی از ابعاد نظری سیستم گردشگری به کار گرفته می شوند؛ بنابر این کاربرد معمول واژه مدل شاید به غلط استفاده شود؛ پس ضروری همیشه ذات و هدف مدلهای مورد تحقیق، مشخص گردد؛ همچنین باید توجه به تمایز اصلی بین مدلهای «برنامه ریزی/ فرایند مدیریتی» و مدلهای« نظری» که بعضی از جنبه های کارکردی سیستم گردشگری را توضیح می دهند، داشت. پس دو دسته از مدلهای بنیادین گردشگری عبارتند از؛ یکی مدلهای نظری که بر اساس آن سیستم گردشگری کل یا بخشی از کل، ترسیم، پیاده ساری و انطباق داده می شود و می توان آنها را بر حسب نزدیکی به واقعیت به تقسیمات جزیی تری نیز تبدیل کرد؛ این مدلها به سه دسته تقسیم می گردند: مدلهای توصیفی( به توصیف اجزای سیستم گردشگری می پردازند)، مدلهای تشریحی ( به تشریح ماهیت کارکرد سیستم با و یا بدون در نظر گرفتن روابط معلولی آنها می پردازند) و مدلهای پیش بینی کننده (بر پایه دانش روبط علت و معلولی استوار است) ؛ و دیگری مدلهای عملی/ فرایندی می باشد که مشتمل بر مدلهای سنتی( برای حل مشکل طراحی می شوند و از تبیین اهداف ← ارائه گزینه های مختلف ← ارزیابی گزینه ها ← انتخاب گذینه ← به اجرا می رسند )، ذهنی/ استنباطی( براساس تعصبات شخصی یا تفکرات خاص) و تئوری سیستمها( تلفيقي از مدلهاي نظری با فرایندی مي باشند) تقسیم می گردند. باید توجه کرد بعضی از مدل های پیش بینی کننده، حول هر دو نمودار دور می زنند. آن مدل هایی را که فقط علت یابی های گرایشی دارند و یا استنباطی هستند( مثلا" تکنیک های دلفی، قضاوت های حرفه ای) می توان آنها را تکنیک های فرآیندی نامید که به توسعه های نظری ارتباطی ندارند. عناصر نهایی در شکل (1) به ملاحظات سطح های مختلف استنباط و ادراک دربرنامه ریزی است. مدلهای گردشگری درمورد سیستم های کل و سیستم ها خرد در مقیاس های مختلف فضایی اعم از مکان/ پروژه، محلی، ناحیه، ملی یا بین المللی کاربرد دارند(Getz,1986:22-23).

شکل شماره 1 طبقه بندی مدلهای گردشگری


چورلی و هاگت کاربرد مدلهای بدین شرح می نامند: کاربردی روانشناسانه، کاربرد اکتسابی/ فراگیری، کاربردی استدلالی، کاربردی معیاری، کاربرد سیستم گونه و کاربردی ساختاری(Chorley and Hagget,1987).
همچنین به طرق دیگری می توان مدلها را تقسیم بندی کرد:
• مدلهای مصور یا شکلی: این مدلها از نظر ظاهر شبیه دنیای واقعی با مقیاس تصویری هستند.
• مدلهای مشابه: برای نشان دادن تمایزات در یک مجموعه؛ مانند کاربرد رنگ در نقشه کاربری یک سرزمین .
• مدلهای سمبلی: برای توضیح سیستمها یا فرایند ها در مدلهای پیش بینی کننده از طرح و رسم استفاده می کنند.
البته برای شناخت مشکلات برخی از تحقیقات، می توان از تلفیق مدلهای برنامه ریزی/ فرایند مدیریتی با مدلهای نظری به مدلهای ترکیبی دستیابی پیدا کرد و طی فرآیندی معین و تقابل مستمر آنها به ارائه راه حلهایی در زمینه سیستم گردشگری نائل شد(شکل شماره 2).
باید توجه داشت درچشم انداز و دورنمای یک سیستم، مدلها در زیر مجموعه نظریه ها قرارمی گیرند.نظریه های سیستم ها، دیدگاههای هستند که پدیده ها را تشریح می کنند و برای اداره سیستم ها بکار گرفته می شوند. بنابر این مدلها در ابتدا توصیفی، سپس تشریحی و در نهایت پیش بینی کننده اند؛ بنابر این مدلها، پی ریزی و سازه های نظریه ها را تشکیل می دهند(Getz,1986:22-29).


شکل شماره2 مدل سیستم های ترکیبی برای برنامه ریزی و نظریه های گردشگری


Source: (Getz,1986:29)

با این مقدمه در ذیل به بررسی مهمترین دیدگاهها و مدلهای ارائه شده در زمینه سیستم گردشگری با توجه بنیادی ترین آنها( مدلهای مدلهای برنامه ریزی/ فرایند مدیریتی و مدلهای نظری) می پردازیم:
- ديدگاه سازمان جهانی گردشگری
سازمان گردشگری جهانی(WTO) سيستم گردشگري را به دو بخش اصلی تقسیم می کند؛ یکی عوامل تقاضا، شامل بازارهاي گردشگري بين المللي، داخلي(ملي و منطقه اي) و ساکنان محلي و ديگر عوامل عرضه، مشتمل برفعاليت ها و جاذبه ها (جاذبه هاي طبيعي، فرهنگي، تاريخي، پارکهاي تفريحي، باغ وحش ها، باغ هاي گياه شناسي، آکواريم ها و...)، محل اقامت (هتل ها، متل ها، هتل آپارتمان ها، مهمانپذيرها و...)، خدمات و تسهيلات گردشگري( دفاتر خدمات مسافرتي و گردشگري، رستوران ها، خريد، امور بانکي، مبادله ارز، خدمات و امکانات پستي و پزشکي و...)، حمل و نقل(هوايي، زميني، دريايي)، امكانات و تأسيسات زيربنايي( شامل آب رساني، برق رساني، بهداشت، فاضلاب، دفع زباله و مخابرات) و عناصر سازماني است(سازمان جهاني جهانگردي، 1379: 16-14).
مدل ارائه شده از طرف سازمان جهانی گردشگری بر پايه نظريه سيستمي مي باشد؛ اين مدل با توجه به دو دسته مدلهاي بنيادين گردشگري در طبقه بندي مدلهاي نظري- سيستم گردشگري كل از گونه تشريحي است.
شکل شماره 3 عناصر سيستم گردشگري (سازمان جهاني گردشگري)



مأخذ:

سازمان جهاني جهانگردي، 1379 : 15
- ديدگاه ليپر
ليپر (1979) مدل خود را در به عنوان يک چارچوب سازماندهي شده در بسياري از مسائل گردشگري پيشنهاد کرده است. وی بسياري از مسائل گردشگری را با توجه به فعاليتهای آن در نظر گرفته و بخش هاي صنعت را مجاز به استقرار مي سازد و عامل جغرافيايي را در کل سفر اجتناب ناپذير، پيش بيني کند. او سه عنصر اصلي را در سيستم گردشگري مؤثر مي داند.
1- گردشگران/گردشگر در اين سيستم يک فاعل است. 2- عوامل جغرافيايي: شامل الف- منطقه توليد کننده مسافر(فشار براي برانگيختن سفر) ب- منطقه مقصد گردشگر(علت وجودي براي گردشگري) ج- منطقه حمل و نقل(مکانهاي مياني براي رسيدن به مقصد). 3- صنعت گردشگري؛ مشتمل بر دامنه ای از تجارتها و سازمانهاي درگير در توزيع محصول گردشگري هستند. هر يک از عناصر و عوامل سيستم گردشگري ليپر نه تنها براي توزيع محصول گردشگري بلکه براي شرايط معاملاتي و آثار گردشگري و البته زمينه هاي متفاوتي که در گردشگري اتفاق مي افتد، با يکديگر در تقابلند(Leiper,2004:52-53/ Leiper, 1990 :23 /کوپر و دیگران،1380: 6-4).
مدل ارائه شده از طرف ليپر بر پايه نظريه سيستمي مي باشد؛ اين مدل در طبقه بندي مدلهاي نظري- سيستم گردشگري كل از گونه تشريحي است.
شکل شماره 4 چرخه مستقیم دو سویه گردشگری به عنوان سيستم گردشگري کل

مأخذ: Leiper, 2004 :53
شکل شماره 5 سيستم گردشگري (ناحيه محور مسافر، مبدا و مقصد گردشگر)– مدل ليپر




- ديدگاه گان
گان ، سيستم گردشگري را مبتني بر دو بخش عرضه و تقاضا مي داند؛ در بخش تقاضا، جمعيت علاقه مند و متمكن به انجام سفر و گردش(اعم از بازارهاي داخلي و بين المللي) قرار گرفته؛ و در بخش عرضه، بر روي عناصر و بخشهاي اصلي همچون جاذبه ها، حمل و نقل، خدمات، اطلاعات و تبليغات تأكيد دارد؛ هر يك از اين عناصر در تعامل و ارتباط متقابل با يكديگر قرار داشته و سيستم گردشگري يك مكان را تشكيل مي دهند. وي تأكيد خاصي بر روي عناصر عرضه در سيستم گردشگري يك مكان دارد و موفقيت و پويائي گردشگري در يك مكان را در سايه تعامل، همكاري، ارتباط متقابل، کارايي و موفقيت عناصر متعدد و پيچيده ي بخش عرضه همانند جاذبه ها، مراکز اقامتي، حمل و نقل، اطلاعات و تبليغات مي داند. گاهي به نظر مي آيد بعضي از عناصر و يا بخشهاي گردشگري اهميت، كارائي و اثر بخشي ساير يا هر ترتيبي را در اين خصوص ناديده مي گيرند. به عبارتي ديگر هر عنصري و يا بخشي از ساختار دروني سيستم(عوامل عرضه)
مانند: صاحبان توسعه اقامتگاههاي مسافران(هتل ها، متل ها، هتل آپارتمانها، مهمانپذيرها، خانه ها، ويلاهاي اجاره اي، کمپ ها، محل خواب، واحدهاي پذيرايي و...) مؤسسات و آژانسهاي مسافربري، تأسيسات گردشگري و... از نگاه خودش به گردشگري نزديکتر است؛ اما تأثير عوامل خارجي(عوامل محيطي- بيروني سيستم اعم از فرصتها و تهديدها) و ديگر عناصر و بخشهاي نيز بر پويائي عملکرد سيستم گردشگري حائز اهميت مي باشد؛ در واقع گردشگري تنها از هتلها و خطوط هوايي و ديگر بخشها به صورت مجزا تشکيل نشده است، بلکه کليتی از اجزاي مختلف و عمده ای است که با همدیگر ارتباط نزدیک و متقابل دارند. هر یک از این اجزا عهده دار حرکت و پيشرفت در سیستم(عرضه و تقاضا) گردشگري است؛ درون اين شاخه هاي کلي جزئيات و عناصري است که هم برنامه ريزان و مديران بايد براي کسب موفقيت آنها تلاش کنند(, 2002: 33-35 (Gunn.

مدل ارائه شده از طرف گان با توجه به دو دسته مدلهاي بنيادين گردشگري در طبقه بندي مدلهاي فرايند مديريت و برنامه ريزي از گونه تئوري سيستمها مي باشد.
شکل شماره6 سيستم گردشگري (ديدگاه گان)





- ديدگاه بریونز، تجیدا و مورالس
آنها طی مقاله ای تحت عنوان« بطرف تکامل سیستم مفهومی گردشگری» در سال 2009 به تبیین و تکاملی سیستم استنتاجی گردشگری بر اساس نگرش نو و انطباق با شرایط جدید و بی نظمی های جدید پرداخته اند. در این مدل عناصر آنتروپی، بازدارنده، هم ایستایی( همگن)، سناریوهای سیستم و عناصر بی نظمی با جزئیات خود به صورت چتري وحلقه های تودرتو از مرکز ( گردشگری)، سیستم گردشگری را تشکیل داده که عناصر آنها با همدیگر دارای ارتباط متقابل دارند. در این مدل بطور نسبی تمامی عناصر مؤثر و تشکیل دهنده گردشگری اعم از حمل ونقل، اقامتگاهها، خدمات ترابری ومسافرتی، خدمات پذیرایی، خدمات عمومی و مجانی، تفریح، فرهنگ و... را مورد بررسی قرار داده و به درک مفاهیم ذهنی و واقعیت های بیرونی با توجه به ارزش و اهمیت عناصرگردشگری پرداخته است (Briones.J,Tejeida.P,Morales.M,2009:5-11).
مدل ارائه شده زير بر پايه نظريه سيستمي پرورانده شده است؛ اين مدل در طبقه بندي مدلهاي نظري- سيستم گردشگري كل از گونه پيش بيني كننده مي باشد.
شکل شماره 7 ديدگاه بریونز، تجیدا و مورالس

مأخذ: Briones.J,Tejeida.P,Morales.M ,2009: 9
- ديدگاه کاسپار
کاسپار گردشگری را همانند سیستمی باز مشتمل بر ساختار داخلي اعم از زير سيستم هاي موضوعي و فرعي با سیستم فرادست متشكل محيط هاي اجتماعی، اقتصادی، سياسي، فن آوري واكولوژي كه داراي ارتباط متقابل با يكديگر هستند، محسوب مي كرد ؛ وي عقيده داشت، نباید ساختار داخلي سيستم جدای از محیط فرا دست در معنا و مفهوم آن بررسی شود؛ همین واقعیت که انسان در کانون رویداد گردشگری قرار دارد، ما را وادار می سازد که از بررسی بخشي و گسسته چشم پوشی کنیم. ما باید خودمان را از اندیشه تک بعدی نگر، رها ساخته و در صدد برآییم حتی الامکان به طور يكپارچه به مسائل بپردازیم (Kaspar,C,1975:10-12/ مؤمنی، 1386: بیست و سه). مدل كاسپار بر اساس طبقه بندي بنيادين مدلهاي گردشگري در زمره مدلهاي نظري- سيستم كل و از گونه تشريحي مي باشد.
شکل شماره 8 سیستم گردشگری(مدل كاسپار)

- ديدگاه هولدن
هولدن از جمله انديشمنداني است که گردشگري را به عنوان يک سيستم مورد توجه و بررسي قرار مي دهد. او با به نمايش گذاشتن عناصر مختلف سيستم گردشگري، اهميت داده هاي سيستم گردشگري در چشم انداز محيطي، منابع انساني و طبيعي را متذکر و برجسته مي نمايد. وي معتقد است درون سيستم گردشگري سه بخش زير سيستم، يعني زير سيستم مقصد، گردشگر و حمل و نقل اهميت داشته که يكديگر را پوشش داده و به يکديگر نيز وابسته اند. در زير سيستم مقصد، جاذبه هاي طبيعي و فرهنگي براي جذب گردشگري مهم است که منجر به خروجي سيستم مي شود. داده هاي خروجي سيستم وابسته به درآمد و علاقه گردشگران است که تغييرات فرهنگي و محيطي جامعه را بدنبال خواهد داشت(Holden, 2000 : 8).
مدل ارائه شده از طرف هولدن بر پايه نظريه سيستمي مي باشد؛ اين مدل در طبقه بندي مدلهاي نظري- سيستم هاي كل از گونه پيش بيني كننده و اثرات اكولوژيكي است.
شکل شماره 9 سيستم گردشگري، چشم انداز محيطي(ديدگاه هولدن)

مأخذ: Holden , 2000: 9
سیستم گردشگری کلان شهر مشهد
باید اذعان داشت که سیستم گردشگری کنونی مشهد محصول پيامدهاي فضايي ارتباط متقابل جهان بيني(باورهای مذهبی/ فرهنگی) با محيط ( منابع و توان های طبیعی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و...) از یک طرف با اجزاء و عناصر عرضه (جاذبه ها، حمل و نقل، واحد های اقامتی/ پذیرایی، خدمات و...) و تقاضا( زائران و گردشگران محلی، منطقه ای، ملی و بی المللی) از طرف دیگر است که در طول تاریخ خود با فراز و نشیب هایی اورگانیک گونه و گاهی سازمان یافته شکل گرفته است؛ به طوریکه ساختار گردشگری آن خاص و کارکردهاي آن متنوع، عام المنفعه و مشاركت داوطلبانه، خيرخواهانه مردمي و دسته هاي مختلف مذهبي را به خود جلب كرده است.
مشهد در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 تعداد 2427316 نفر جمعيت(www.sci.org) و با وسعتی حدود 295 كيلومتر مربع در سال 1388، جایگاه دومين كلان شهر كشور را به خود اختصاص داده است (شهرداري مشهد، معاونت معماري و شهرسازي، 1388). این شهر در طول سال به ويژه در ايام خاص مذهبي، باستاني و اوقات فراغت، انبوه زائران و گردشگران داخلی و خارجی را جذب می نماید؛ به طوریکه در دهه گذشته از اقشار متفاوت اقتصادي جامعه ما بين 12 تا 20 ميليون زائر و گردشگر را به خود جذب کرده (اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان خراسان رضوي، 1388) و به عنوان بزرگترين كلان شهر گردشگری مذهبي جهان اسلام مطرح شده است؛ پس از مشهد به ترتیب، مدینه با 1300000 نفر در سال 2006 ، مکه 1294167 نفر در سال 2004 ، نجف 585600 نفر در سال 2003 ، کربلا 572300 نفر جمعیت، جایگاه د وم تا پنجم را در میان شهر های مهم اسلامی را داشته اند(www.en.wikipedia.org ).

شكل شماره 10- فرایندكنوني سیستم گردشگري شهر مشهد




با این مقدمه در ذیل به تشریح عوامل تشکیل دهنده سیستم گردشگری کلان شهر مشهد می پردازیم:

الف) باورهای مذهبی/ دینی
باید اذعان داشت باورهای مذهبی/ دینی زیربنایی ترین عامل تشکیل دهنده جریان و شکل گیری عناضر سیستم گردشگری مذهبی در شهر مشهد است. در واقع علت وجودي و حیات، شكوفايي، اعتبار، اهميت، هویت، چشم انداز فرهنگی، ساختار و کارکرد سیستم گردشگری کلان شهر مشهد مرهون برآيند باورهاي مذهبي و فرهنگ معنوي شيعه دوازده امامي به اصل امامت و اعتقاد به شهادت علي بن موسي الرضا(ع) امام هشتم شيعيان در سال 203 هجري قمري است(مولوي: 1356: 94-89 / سجادي، 1376: 340 ).
به عبارتی دیگر شكل گيري سازمان فضايي آستان قدس رضوي(حرم مطهر رضوي و مجموعه بيوتات وابسته به آن) برآيند باورهاي مذهبي و فرهنگ معنوي شيعي است كه ريشه در تاريخ و دوره هاي گوناگون گذشته، فرهنگ مادي ايراني، تأثيرات فرهنگي سرزمينهاي مجاور(هندي ـ تبتي و...) دارد. از اين رو مشهد جزو شهرهاي مقدس جهان است كه در پرتو جهان بيني, پديد آمده و سرشت، حيات و شكل گيري فضايي و زندگي اجتماعي ـ اقتصادي آن كاملاً تحت تأثير عامل مذهبي ـ فرهنگي و گردشگري برخاسته از آن شکل گرفته است.در واقع مذهب به عنوان اصلي ترين عنصر فرهنگ در ادوار مختلف در توليد فضا، نقشبندي مكانهاي مذهبي تأثير و نقش و اثر خود را بر سيماي ساختار و كاركرد شهر(معماري، تأسيسات، امكانات، اقتصاد و...) ظاهر و جلوه گر كرده است(شكوئي،1372: 25-5)؛ چنانکه کیفیت عمومی شهر سازی، شیوة طراحی سازمان فضایی کارکردهای زندگی انسانی در شهرهاي اسلامی، از همان آغاز با توجه به جهان بینی اسلامی, بطورآگاهانه بر محور بنیاد سه عنصر اصلی یعنی مسجد، بناهای حکومتی و بازار شکل گرفته است(مؤمنی،1377 :37).

ب) توانهای محیطی
منابع و توانهای محیطی(آب، خاک و...) از جمله عوامل مؤثر بر سیستم گردشگری مشهد می باشد که ضمن شکوفایی اقتصاد منطقه( کشاورزی، باغداری و دامداری) نیازهای اولیه زائران و گردشگران را نیز فراهم ساخته است. در واقع برخورداری از قوتها محیطی، اعم از موقعيت(همجواري با کشورهاي آسياي مرکزي و افغانستان)، تنوع ناهمواريها و مناطق ييلاقي گردشگريدر پیرامون خود(طرقبه، شانديز، زشک، کنگ، نغندر، کارده، ازغد، مايانات و...)، آب و هوا (وجود چهار فصل معین با ميانگين درجه حرارت متوسط 8/13و بارندگي256 ميليمترکه با توجه به روش دومارتن جزء اقليم نيمه خشک با زمستانهاي نسبتاً سرد و تابستان هاي نسبتاً معتدل قرار مي گيرد)( مرکز اقليم شناسي استان خراسان رضوی،1388)، منابع آب جاري(جاري بودن سرشاخه هاي رودخانه کشف رود مانند: زشک، شانديز، دهبار، طرق و...) و زيرزميني(در مرکز دشت مشهد سطح ايستايي مابين10 تا 50 متر است) (وزارت نیرو، شرکت سهامی آب منطقه اي استان خراسان،1378: 47-25) ، خاکهاي حاصلخيز دشت مشهد و پوشش گياهي (ارتفاعات هزار مسجد و بينالود محل ييلاق عشاير بوده و داراي پوشش گياهي نسبتاً انبوه است) موجب غنای نسبی منابع گردشگری و تنوع کارکردهای گردشگری شهر و منطقه شده است(سازآب شرق، 1375: 12-9).. به عبارتی دیگر توان ها و غنای نسبی منابع محیطی موجب شده تا شهر، علاوه بر جذب زائران حضرت رضا(ع) به عنوان شهر سياحتي در زمينه هاي طبيعي، تفريحي و... نيز مورد توجه گردشگران قرار گیرد. بنابراين، وجود جاذبه هاي مهيا(طبيعي) در منطقه مشهد، ضمن تنوع بخشیدن به محصولات گردشگری شهر و منطقه(گردشگری تفريحي، طبيعت گرا و...)، تصوير نسبتاً زيبايی را از شهر و منطقه در ذهن گردشگران ایجاد کرده و به نوبه خود موجب پخشايش گردشگران در سطح منطقه شده و بر توان اکولوژيک کلان شهر مشهد نيز افزوده است.

شکل شماره 11 مدل تحلیلی پویایی سیستم گردشگری- رویکرد چند سطحی

ج) محیط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی
خراسان سزمین پارتیان دارای تاریخ کهن و اساطیری پر فراز و نشیبی است. این خطه وقتي خورشيد هشتم ولايت و امامت در سال 203 ه.ق در دامن پاك خود جاي داد(يعقوبي، 1343: 83-82)، خاكش سجدگاه دوستداران حضرت حق قرار گرفت و همه ساله هزاران نفر دلباخته حرم دوست از سراسر جهان براي زيارت و گردش به اين سرزمين سفر مي كنند. پيشينه تاريخي و هوّيت این شهر در گرو باورهاي مذهبي/فرهنگي آن است و لذا ساختار اجتماعی، قومی و فرهنگی آن متنوع بر پایه گرایشات و باورهای مشترک مذهبی شکل گرفته است. حکومت ها در طول تاریخ، با توجه به گرایشات فرهنگي خود واکنش هاي متفاوتي با این شهر داشته اند؛ به عبارتي ديگر در طول تاريخ رشد و توسعه گردشگري مذهبي/ زيارتي مشهد تا حد زيادي متأثر از چگونگی برخورد (عاطفی و یا خشونت و...) دولتها با توجه به مباني فکري- فرهنگي آنها بوده است؛ به گونه اي كه زيارت و گردشگري مذهبي مشهد در دوره حکومتهاي غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان، مغول و سامانيان، تابع عملکرد حکام وقت بوده و با فرود و صعودهائي مواجه بوده است(اعتمادالسلطنه، 1301: 324- 45). دوران شکوفایی زیارت و اماکن متبرکه در این شهر را باید متعلق به دوره های سامانیان، صفوي، افشاریه و جمهوری اسلامی دانست؛ به نحوي که مشهد مورد پیوند عاطفی نسبی این حکومت ها قرار گرفته و رشد و توسعه زیادی پیدا کرد است. این شهر در حال حاضر به عنوان بزرگترین کلانشهر مذهبی جهان اسلام و دومین کلان شهر کشور تلقي مي شود؛ بطوریکه وسعت، جمعیت و تعداد زائران و گردشگران این شهر از سال 1355 تا سال 1385 حدود 4 برابر( وسعت از 78به 295/ جمعیت از 667770 نفر به 2427316 نفر/ تعداد گردشگران از6277203 به 20099859) افزایش پیدا کرده است(شهرداری مشهد/مرکز آمار ايران1355،1358- www.sci.org/ اداره کل میراث فرهنکی خراسان رضوی).

د) عناصر سيستم گردشگري در بخش عرضه
- جاذبه ها
بارگاه مطهر حضرت رضا(ع) به عنوان بنیادی ترین جاذبه شهر،، ساير جاذبه هاي گردشگري شهر و منطقه را اعم از مذهبي، فرهنگي، تفريحي، تجاري، تاريخي و... تحت تأثير خود قرار داده و موتور محركه سيستم گردشگري شهر مشهد محسوب می گردد. متأسفانه ارتباط متقابل سازمند بین جاذبه های گردشگری شهر با سایر عناصر گردشگری وجود ندارد؛ با این حال جاذبه های گردشگری مشهد را بر اساس طبقه بندی سازمان جهانی گردشگری( WTO) می توان به صورت ذیل تقسیم بندی کرد:
: تقسيم بندي انواع جاذبه هاي گردشگري مشهد جدول شماره 1
انواع جاذبه ها شرح
تاریخی/ فرهنگی مجموعه حرم مطهر، گنبد خشتی، خواجه ربیع، گبد سبز، مصلای مشهد، مصلای طرق، شهر توس، باغ نادری، مسجد شاه(هفتادو دو تن) و حمام شاه، مقبره پير پالاندوز، خانه ملک و...
طبیعی هزار مسجد، چشمه گراب، چشمه جنگ، رودخانه وکیل آبادو...
انسان ساخت بازار رضا، سرزمین موجهای آبی، پارک ملت، کوهستان پارک شادی،/ پارك جنگلي طرق و...

مأخذ: مطالعات میدانی نگارنده-1389
- زیرساختها و حمل و نقل
زیرساخت های گردشگری دامنه گسترده ای فعالبتی را دارند و شامل امكانات و تأسيسات آب، برق، گاز، تلفن، فاضلاب و حمل ونقل می گردد؛ اما اهمیت حمل ونقل در سیستم گردشگری به اندازه ای می باشد که به عنوان یک عنصر جداگانه قلمداد می شود(سازمان جهاني جهانگردي، 1379 :15-14)؛ با این حال شهر مشهد به غیر از فاضلاب که هنوز تمامی مناطق شهر از آن برخوردار نیست، از سایر امکانات و تآسیسات فوق الذکر برخوردار است. شهر مشهد از نظر حمل ونقل، دارای امکانات هوایی( فرودگاه بین المللی می باشد که دارای مسیر ارتباطی مستقیم و غیر مستقیم با سایر فرودگاههای داخلی و خارجی است- سازمان هواپیمایی کشوری، 1389 )، ریلی( متصل به شبکه ریلی کشوری و ایستگاه راه آهن که حدود 37 درصد مسافران وارد شده به مشهد در سال 1388 از این طریق بوده- راه آهن جمهوری اسلامی ایران، 1389 ) و جاده ای برون شهری( دارای پایانه مسافربری، بزرگراه و...بوده که حدود 63 درصد مسافران وارد شده به مشهد در سال 1388 از این طریق بوده- سازمان پايانه هاي مسافربري استان خراسان رضوی،1389) و درون شهری(حدود1600دستگاه اتوبوس، حدود 7500 تاكسي و حدود 12000دستگاه تاکسی تلفنی) است( سازمان اتوبوسرانی/ سازمان تاکسیرانی مشهد، 1389)؛ با این حال هر یک از امکانات حمل ونقل فوق الذکر، دارای مدیریت جداگانه هستند؛ و هیچگونه ارتباط متقابل سازمندی بین امکانات و تآسیسات زیربنایی و حمل ونقل با سایر عناصر گردشگری مشهد وجود ندارد .
- واحد های اقامتی/پذیرایی
تأسيسات و امکانات اقامتی و پذيرائي از جمله عناصر ثانويه سيستم گردشگري هستند که مي تواند نقش مؤثري را در پویایی گردشگري شهر و مناطق بر عهده داشته باشند.(Law,2002:157) بر اساس مطالعات به عمل آمده، واحدهاي اقامتي شهر مشهد شامل 100 هتل، 228 هتل آپارتمان، 475 مهمانپذير، 81 زائرسرا، 25 پانسیون، 204حسينيه ، 1104خانه هاي اجاره اي،2 کمپ و... است؛ همچنبن تعداد 328 واحد پذيرايي تا پايان سال 1388در سطح شهر مشهد فعاليت داشته است( اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی/ اتحاديه رستوران داران مشهد، 1388)؛ این در حالی است که ضمن چندپارچگی مدیریتی واحدهای اقامتی و پذیرایی فوق الذکر، ارتباط متقابل سازمند بین آنها با سایر عناصر گردشگری وجود ندارد.
- دفاتر خدمات مسافرتی
براساس آمار اطلاعات اخذ شده تا سال 1389 حدود 240 دفتر خدمات مسافرتی فعالیت داشته که ضمن چند پارچگی مدیریتی بین آنها( هر یک از آنها زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، سازمان هواپیمایی کشوری، حج و زیارت و یا شرکت رجاء می باشند)ارتباط متقابل سازمند نیز با سایر عناصر گردشگری شهر ندارند(اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی/ انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرتي و جهانگردي مشهد، 1388).
- سازمان ها و اتحادیه ها
سازمان ها و اتحادیه ها زیادی در ارتباط مستقیم با گردشگری شهر و منطقه هستند(گی/ سازمان جهانی جهانگردی،1382: 269-268): که در این میان می توان از آستان قدس رضوی، میراث فرهنگی، شهرداری، اوقاف و امور خیریه، اتحادیه هتلداران، هتل آپارتمانداران، مهمانپذیران، رستوران داران ،سازمان پایانه ها وحمل ونقل استان، راه آهن و شرکت رجا، اداره کل فرودگاههای استان، سازمان هواپیمایی کشوری و انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی نام برد؛ ولی متاسفانه ضمن چند پارچگی هریک، دارای ارتباط متقابل سازمند با سایر عناصر گردشگری کلان شهر مشهد نمی باشند(مطالعات میدانی نگارنده، 1389).
- سایر خدمات
شهرمشهد به جهت تمرکز مضاعف خدمات مختلف در دل خود، به عنوان یکی از شهرهای پولاریزه کشور مشهور می باشد؛ بطوریکه در شرق کشور رقیب همتایی ندارد( شهر مشهد، 77/69 درصد از تخت بيمارستان، 73 درصد از پزشكان متخصص، 86/70 درصد از چاپخانه ها،9/87 درصد از هتلها، 39/91 درصد از تخت واحدهای اقامتی، 91 درصد از ميهمان پذيرها و...را در استان در سال 1386به خود اختصاص داد)(سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خراسان رضوي1387: 552-46). ؛ و همین تمرکز خدمات و پایین بودن نرخ نهایی کالاها و خدمات گردشگری( مانند پذیرایی- قیمت متوسط یک پرس جوجه کباب در سال 1389 حدود 30000 ریال بوده- متوسط قیمت اتاق در شبانه روز در بعضی از واحد های اقامتی مانند حسینیه ها و مهمانپذیر، حسینیه ها، منازل شخصی در سال 1389 حدود 40000 ریال بوده است و... ) به نوبه خود موجب جذب زائران و گردشگران زیادی به شهر مشهد شده است؛ پایین بودن قیمت کالا در شهر مشهد، متأسی از کارکرد ویژه گردشگری مذهبی شهر مشهد در ارتباط با باورهای مذهبی/ فرهنگی مانند رایج بودن فعالیت های خیرخواهانه، فرهنگ وقف، دريافت اعانات و نذورات، هدايا، ، عام المنفعه خدمات، مشاركت داوطلبانه، خيرخواهانه مردمي، احترام و کمک به زائران، تقاضاي زياد گردشگران، پائين بودن قيمت نيروي انساني و كم تخصص، همجواري با كشور افغانستان و ورود كالاهاي قاچاق مواد غذايي مانند برنج، دام زنده به منطقه و...است. با این حال ارتباط متقابل سازمند بین خدمات با سایر عناصر گردشگری وجود ندارد(مطالعات میدانی نگارنده، 1389).
روند سيستم گردشگري شهر مشهد در سده اخیر

ساختار و کارکرد سیستم گردشگری شهر مشهد تا قبل از سدة اخير(پيش سرمايه داري) با توجه به بنيادي ترين جاذبه اش(حرم مطهر) همانا زيارتي و مذهبي بوده و اجزاء و عناصر سيستم گردشگري شهر نيز به صورت ارگانيك در انطباق با نيازهاي اوليه زائران، عمدتاً در پيرامون حرم مطهر رضوي شكل گرفته بوده ؛ اما در سدة اخير به دنبال تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جهاني كه با تفاوت ها و اشتراكاتي بر شهرهاي جهان، جهان سوم و ايران حادث شده، شهر مشهد نيز از اين تحولات بدور نبوده و تحول و تكامل زيادي در سيستم گردشگري شهر و ساختار و كاركرد آن پديدار شده است(مؤمنی و همکاران،1387: 30-17)؛ به طوري كه در ابتداي سدة اخير به دنبال تحولات اجتماعي، فرهنگي در مقياس هاي مختلف، بي نظمي هاي و عوامل بازدارنده جديدي در سیستم گردشگری شهر و منطقه مشهد ايجاد شد كه به دنبال آن هم ايستايي و آنتروپي در بخش عناصر عرضه ( جاذبه ها، واحد هاي اقامتي- پذيرايي، حمل ونقل، خدمات و...) آن پدیدار گشته و سپس با گذشت زمان بتدريج انطباق نسبي بين اجزاء و عناصر عرضه با تقاضا( تغییر در گرایش ها ونیازهای خدماتی زائران و گردشگران شهر ومنطقه) گردشگری مشهد حاصل شده و سیستم (ساختار، کارکرد) کنونی شهر بطور ناکارآمد شکل گرفته است؛ البته انگیزه های گردشگري شهر نيز از شكل زيارتي(تك انگیزه اي) به طرف سایر گردشگري ها( چند انگیزهای) مانند مذهبي، فرهنگي، طبيعي، تفريحي، تجاری و... سوق پيدا كرده است. رشد و توسعه فضايي شهر نيز تقريباً از همين گرايش پيروي كرده و از تأسي پذيري انحصاري از جاذبه هاي مذهبي شهر به طرف جاذبه هاي طبيعي- تفريحي و مناطق ييلاقي شهر گرايش شديد یافته است.
البته روند کنونی سیستم گردشگری شهر در سایه تمهیدات و گرایشات عاطفی جمهوری اسلامی، همانگونه که اشاره گردید در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضای کالبدی شهر و از جمله اجزاء و عناصر سیستم زیارتی و گردشگری شهر ( تنوع در جاذبه ها، حمل ونقل ، اقامتی/ پذیرایی، فن آوری اطلاعات، بنگاههای گردشگری، عناصر سازمانی ، سایرخدمات و...) رشد و توسعه قابل توجهی پیدا کرده و منافع اقتصادی زیادی همچون اشتغال، درآمد ملی، افزایش تولید ناخالص ملی، تحصیل ارز و... برای شهر و منطقه به ارمغان آورده است.

از طرف دیگر ناپایداری نیز در زمینه های مختلف اکولوژیک (آلودگی هوا، کمبود آب شرب و آلودگی آن)، اجتماعی فرهنگی( سرقت، مفاسد اجتماعی و...) و اقتصادی( مشاغل کاذب و..) شده است(مؤمنی و همکاران،1387: 33-31).
شکل شماره 12روند رشد سیستم گردشگر مشهد

نتیجه گیری
اگرچه حدود سه دهه از نگرش سیستمی در ادبیات علمی گردشگری جهان می گذرد، اما در ایران این نگرش به صورت مدون مورد غفلت واقع شده است. در این نگرش گردشگری به عنوان یک کل با هویت مستقل و به هم پیوسته که دارای زیر سیستم، عناصر، ارتباط متقابل، شبکه، سلسله مراتب، ساختار،کارکرد، قوت، ضعف، فرصت و تهدید می باشد، مورد توجه قرار می گیرد. در واقع در نگرش سیستمی می توان بخش ها و عوامل تاثیر گذار برگردشگری را، همچون سازمان ها و شرکت های، اجتماع محلی، گردشگران، محیط و... را به صورت به هم پیوسته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد؛ چنانکه دانشمندان و صاحب نظران به نامی هم چون لیپر، گان، هولدن و ... دارای چنین دیدگاهی بوده اند و توانسته اند با بهره گیری از نگرش سیستمی ضمن شناخت كليت وجامع گردشگری از منافع آن برای رفاه اجتماعات محلی و گردشگران بهره جویند.
بر این اساس نگارنده، گردشگری کلان شهر مشهد را به عنوان یک سیستم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است. مطالعات به عمل آمده مبین این واقعیت است که سیستم گردشگري( عرضه و تقاضا) شهر مشهد، متأسی از اعتقادات و باورهاي مذهبي/ فرهنگي مردم، ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی کشور و منابع و توانهای طبیعی منطقه به عنوان عوامل محيطي می باشد؛ در واقع اعتقادات و باورهاي مذهبي- فرهنگي مردم( اعتقاد به امامت، شهادت، زیارت، ثواب، قربت به خدا و...) موجب خلق فضای جغرافیای و چشم اندازفرهنگی و موتور محرکه اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و گردشگری مذهبی شهر مشهد شده است؛ همچنین همراهی و مساعدت منابع و توان های طبیعی منطقه( منابع آب، خاک، اقلیم و...) به نوبه خود بر کیفیت، اهمیت و اعتبار شهر افزوده است؛ البته همراهی، پیوند عاطفی و یا ممانعت حکومت های سیاسی وقت نیز از جمله عوامل محیطی فرادست، مؤثر بر سیستم گردشگری شهر مشهد در طول تاریخ بوده است.
از طرف دیگر اجزاء و عناصر ساختار داخلی شهر در بخش عرضه( جاذبه ها، واحد های اقامتی، پدیرایی، دفاتر خدمات مسافرتی، خدمات، سازمانها و اتحادیه های ذی ربط و...) نیز در طول تاریخ در انطباق تدریجی با تقاضا( داخلی و خارجی) شکل گرفته است. ساختار و كاركرد هر يك از عناصر گردشگري شهرمشهد به عنوان جزئي از سيستم گردشگري شهر، متأثر و در ارتباط با بنيادي ترين جاذبه (حرم مطهر) مي باشد و كليت گردشگري مذهبي- فرهنگي شهر را پديدار ساخته است. سيستم کنوني گردشگري شهر، ضمن آن که دارای اثرات مثبتي در زمينه اقتصادي(اشتغال، درآمد و...)، فرهنگي- اجتماعي و... بوده است؛ شهر را با ناپايداري هايي در بخشهاي مختلف اکولوژی، اجتناعی/ فرهنگی و اقتصادی مواجه ساخته است.

با این حال کوتاه سخن پیشنهاد می گردد، جهت پویای سیستم گردشگری کلان شهر مشهد که گریبان گیر چندپارچگی و فقدان مديريت يکپارچه گردشگري است، ارتباطی دوسویه بین عناصر سیستم گردشگری برقرار گردیده و نهادي فراگير و فرادست، متشکل از کنشگران ذی ربط جهت ارتقاء رفاه گردشگران و توسعه گردشگری شهر و منطقه همسو و یکپارچه ایجاد گردد.
در پايان مراتب تقدير و تشکر صميمانه خود را از مرکز اقلیم شناسی استان خراسان رضوی، اداره کل ميراث فرهنگي، ، صنايع دستی و گردشگري استان خراسان رضوي، شهرداری مشهد، راه آهن و سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران ،سازمان پایانه های استان خراسان رضوی، سازمان اتوبوسراني مشهد ، سازمان تاكسيراني مشهد، شرکت آب و فاضلاب مشهد، شركت آب منطقه اي استان خراسان رضوي، اتحاديه رستوران داران که هر يک به نوبه خود با ارائه آمار و اطلاعات به تدوين اين کمک نموده اند، اعلام می دارد.
شايان ذكر است، اين مقاله بر گرفته از طرح پژوهشي شماره 2 با عنوان بررسي و تحليل سيستم گردشگري كلان شهر مشهد، مصوب شوراي پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد مي باشد.


منابع:
اعتماد السلطنه(1301)، محمد حسن خان، صنيع الدوله: مطلع الشمس، سه جلدی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
جنسن، آريلد هولت(1376)، جغرافيا، تاريخ و مفاهيم، مکاتب، فلسفه و روش شناسي، ترجمه جلال تبريزي، انتشارات پال چايمن، لندن.
داس ويل، راجر(1379)، مديريت جهانگردي، ترجمه دكتر سيد محمد اعرابي و داود ايزدي، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ دوم، تهران.
سادوسکي.و. ن/ بلاوبرگ.ا. و/ پودين ا.گ(1361)، نظريه سيستمها مسائل فلسفي و روش شناختي، ترجمه کيومرث پرياني، نشر تندر.
سازآب شرق، شرکت مهندسين مشاور(1375)، مطالعات شناسایی استعدادهای طبیعی، کشاورزی- دامداری- دامپروری، طرح توسعه شهرستانهای شمال و مرکزی خراسان، جلد اول، جهاد سازندگی استان خراسان.
سازمان جهاني جهانگردي(1379)، برنامه ريزي ملي و منطقه اي جهانگردي، ترجمه دكتر محمود عبدالله زاده، دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
سازمان مديريت و برنامه ريزي استان خراسان(1387)، سالنامه آماري استان خراسان رضوي.
سجادي، صادق(1376)،آستان قدس رضوي، دائرة المعارف بزرگ اسلامي، جلد اول.
شكوئي، حسين(1372)، جغرافيا و مذاهب، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره مسلسل30، پائيز.
فرشاد، مهدی(1362)، نگرش سیستمی، انتشارات امیرکبیر، تهران.
کوپر، کريس/ فلچر، جان/ گيلبرت، ديويد/ ون هيل، استفان(1380)،اصول و مباني جهانگردي، ترجمه اکبر غمخوار، انتشارات فرآماد، چاپ اول.
گي، چاگ. واي/ سازمان جهانی جهانگردی(1382)، جهانگردي در چشم انداز جامع، ترجمه علي پارسائيان و سيد محمد اعرابي، انتشارات دفتر پژوهشهاي فرهنگي، چاپ دوم، تهران.
مؤمني، مصطفي(1377)، نظري بر شهرشناسي جغرافيايي شهرهاي ايراني- اسلامي، نمايه پژوهش، شماره نه و ده.
مؤمني، مصطفي(1386)، بحثی در شهرنشینی و جغرافیای اوقات فراغت و گردشگر
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: نسیــــم مجیـــــدی
مدیران انجمن: کورش قلی زاده