خوش آمديد,
مهمان
|
|
با سلام و خسته نباشيد خدمت استاد گرامي
تحقيق اينجانب در مورد تاثير صنايع فرهنگي بر اقتصاد ميباشد كه امروزه صنایع فرهنگی نقش عمدهای را در قدرت اقتصادی کشورهای مختلف ایفا میکند. آنچه در صنایع بهطور کلی مسئلهساز است، در حوزه فرهنگ نیز بهدلیل عدم قطعیت تعریف کالاها و خدمات فرهنگی به شدت مسئلهساز خواهد بود. اصطلاح صنعت فرهنگی به معنای توانش اقتصادی تولید فرهنگی به منظور تولیدات مانده، اشتغال و برآوردن نیازهای مصرفکننده است. بسیاری از کسانی که در بخش فرهنگ فعالیت دارند این نظریه را پذیرفتهاند که فعالیت فرهنگی نقش مهمی در اقتصاد هر کشور دارد و استدلال این است که اگر قرار باشد فرهنگ بهطور اعم و عضو بهطور اخص را مهم بدانیم، بهویژه از نظر سیاست در دنیایی که در سیطره اقتصاددانان است، هر کشور باید شرایط لازم اقتصادی خود را تثبیت کند. در نظریه اقتصادی آنچه خاستگاههای تقاضا را تشکیل میدهد، سلیقهها و رجحانهای مصرفکننده است. با نگرانی روزافزون در همه بخشهای جهان به دلیل رشد مداوم شهرها و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، نقش فرهنگ در بافت شهری با شفافیت بیشتری به رسمیت شناخته میشود و به عنوان مبنع بالقوه پویایی اقتصادی در یک محیط محلی، ملی و بینالمللی ظاهر میشود. در دنیای مدرن «اثر فرهنگی» به «کالای فرهنگی» تبدیل شده است؛ کالایی که با توجه به نیاز مصرفکننده تولید میشود و برخلاف اثر فرهنگی، صرفاً برای ارضای هنرمند تولید نمیشود به همین جهت با توجه به توجه به نیاز به صادرات کالاهای فرهنگی از جهت توسعه اقتصادی و فرهنگی، شناسایی محصولات فرهنگی و هنری ایران به دیگر ملل جهان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. با تشكر |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
مطالعه شد ممنونم
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|