خلاصه كنفرانس ارائه شده 26/5/1392
نام دانشجو : ريحانه سيفي
موضوع كنفرانس : فروريزي دفاعي
تكنوپولي فرهنگي مي‌باشد با اوضاع و شرايط خاص و داراي خصلتهاي ويژه خود و وجه بارز اين فرهنگ قرار دادن (تكنوپولي) به جاي ( خدا) مي باشد. اين امر بدان معنا است كه فرهنگ اعتبار خود را در تكنولوژي جستجو مي كند . به طور كلي دستورالعمل هاي خود را از تكنولوژي طلب مي كند.
راه رسيدن به تكنوپولي اين است كه همه اطلاعات را داشته باشيم.
رشد و نمو تكنوپولي زماني است كه سيستم ايمني و سازمان تدافعي مقابله با اطلاعات از هم فروپاشد.
وظيفه سيتم ايمني و تدافعي حياتي – بيولوژيك ( كنترل رشد سول زنده است) يك موجود زنده براي رشد كند و تكامل يابد نياز به سيستم ايمني و تدافعي دارد يك جامعه نيز مانند يك موجود زنده مي باشد كه نهادها و سازمانهايي دارا مي باشد كه سيستم ايمني و دفاعي آن را تشكيل مي دهد.
خاصيت اين نهادها ايجاد حفظ و تعادل بين نو و كهنه و بين امور سنتي و ابداعات جديد مي باشد.
اين امر زماني ميسر است كه نهادها و سازمانها عهده دار امور دفاعي قادر به متلاشي كردن و اطلاعات نامطلوب باشند. مثل سيستم ايمني بدن سالم كه سلولهاي نامناسب را متلاشي مي كند.
نهادهاي اجتماعي نقش مهاركننده را دارا مي باشد و يك سيستم كنترل كننده نيز مي باشد.
بعضي اوقات نهادها و سازمانهاي اجتماعي اطلاعات را مسدود مي كنند و يا از دسترس دور نگه مي دارند.
گاهي گفته مي شود كه حيات يك جامعه به دليل تضعيف نهادهاي اجتماعي دچار ناپايداري و عدم تعادل مي گردد كه مفهوم آن اين است كه اطلاعات خاصيت ثمردهي خود را از دست داده و به جاي به هم پيوستگي موجب پريشاني و از هم پاشيدگي شده،
در اينجا اول اينكه يك سيستم تدافعي و ايمني را مي شناسيم و دوم اينكه به تبيين مكانيسم دفاعي مي پردازيم.
به عنوان مثال:
يك دادگاه قضايي قوانين و راه و رسم ارائه اسناد را نگاه مي كند و در تمامي پروسه دادگاه يك سيستم مهاركننده اطلاعات فقط به دليل و مدرك طبق قوانين مي پردازد و اطلاعات ديگر را مهار مي كند در دادگاه اعمال كنترل و مهار اطلاعات را دارد مبناي اين كنترل و مهار اطلاعات بر مبناي تأمين عدالت استوار مي باشد.
دادگاه مي تواند به عنوان يك نهاد اجتماعي – قضايي مكانيسم كنترل اطلاعات را دارا باشد.
اگر چه در شيوه اجراي اين مكانيسم يا سيستم بين افراد اختلاف نظر وجود دارد آنچه مسلم است و به عنوان يك اصل پذيرفته شده است . ضرورت وجود مكانيسم براي تنظيم و مهاراطلاعات است.
مثال ديگر:
آيا مدارس نيز مكانيسمي براي كنترل اطلاعات دارند يا خير؟ اگر هستند چه اطلاعاتي را كنترل مي كنند.
مدرسه نيز يك نهادي مي باشد كه يك سيستم كنترل مهار اطلاعات را دارا مي باشد به اين صورت كه با مطالعه برنامه و كتابچه واحدهاي دروس دانشگاهي به اين نتيجه مي رسيم كه تمامي واحدهاي درسي دانشگاه و كلاسها و سمينارها و موضوعات مطالعات آموزشي در راستاي يك موضوع يا موضوعاتي فيلتر مي شوند.
به عنوان مثال : در دانشكده روان شناسي واحدهايي براي اخترشناسي يا هستي شناسي وجود ندارد در صورتي كه اطلاعات زيادي در اين باره موجود مي باشد ولي اجازه ورود اين اطلاعات را در چارچوب دانشگاه نمي دهند . تا آن حد كه مي توانند بگويند كه هيچ اطلاعاتي وجود ندارد.
در مثال بعدي كه خانواده مي باشد مي توانيم بگوييم كه : براساس نظريه كريستو فرلاش (پناهگاهي در يك جامعه بي مهر) خانواده يك نهاد اجتماعي مي باشد كه انسانها براي فرار از بي مهريها به خانواده پناه مي برند و خانواده جايي مي باشد كه تربيت كودك و تمامي آداب و رسوم و سنت و لهجه را بر عهده دارد و شاير براساس اين وظايف مي باشد كه خانواده تشكيل مي شود. خانواده نهادي مي باشد كه اين اطلاعات را به نسل بعدي (فرزندان) انتقال مي دهد.
ولي همان خانواده مي تواند يك سري از اطلاعات را مهار كند و اجازه ندهد كه فرزند آن را ياد بگيرد به اين صورت كه خانواده در تربيت فرزند كنترل دارد. اگر نتواند اين كنترل را انجام دهد ديگر خانواده اي شكل نمي گيرد.
به طور كلي (دادگاه – مدارس – خانواده) سه نمونه از سازمانهاي كنترل مهار اطلاعات مي باشند.
يكي ديگر از اطلاعات و كنترل مهار اطلاعات حزب سياسي مي باشد كه يك فرد وقتي در يك خانواده تربيت مي شود و رشد مي يابد با همان عقيده رشد مي كند و آن را مي پذيرد در مورد اين مبحث آن حزب را پذيرفته و تأييد مي كند و آن اطلاعات را مي پذيرد. و زير بار اطلاعات ديگر نمي رود.

پايان