سه شنبه, 01 خرداد 1403

 



موضوع: تکنولوژی و فرهنگ

تکنولوژی و فرهنگ 10 سال 9 ماه ago #30763

  • ندا اسدی
  • ندا اسدی's Avatar
  • آفلاين
  • دانشجو
  • ارسال ها: 23
  • Thank you received: 3
بسمه تعالی
تکنولوژی و فرهنگی


مفهوم فرهنگ :
فرهنگ از متن قدیمی اوستایی و پهلوی است که « فر به معنای پیش و جلو و هنگ به معنای کشیدن ، سنگینی و وقـار کـه در مجموع به مفهوم جلو کشیدن ، بیرون کشیدن یا پیش کشیدن معنی می شود » . اما ، ما در ادبیات فارسی چنین تعریفی از فرهنگ نداریم . ریشه کلمه فرهنگ از مصدر فرهیختن است به معنای ادب و تربیت مفهوم دیگری که در ادبیات فارسی از فرهنگ آمده در تاریخ بیهقی است . که وی در این تعریف می گوید . هر ولایتی را علمی خاص است ، رومیان را علم طلب هند را نجوم و حساب و پارسیان را علوم نفس و فرهنگ .
توجه :
واژه آهنگ که به معنی قصد و اراده می باشد . نیز از واژه هنگ آمده است . و همچنین به موزونی ساز و آواز هم هنگ گفته می شود .
در زبان عربی واژه فرهنگ به ثقافه یعنی فرهیخته و با دانش و خردمند معنی شده است .
لاتین :
آلمانی و ایتالیایی یعنی کولتور یعنی رشد و نمو
فرانسوی و انگلیسی یعنی کالچر یعنی تکنولوژی Culture
فرهنگ در دوران اخیر:
واژه فرهنگ در چند دهه اخیر که مجدداً وارد ادبیات فارسی شده است از ریشه دقیق کالچر است که در اصل به معنی کشت و زرع بوده است که در زبان ایتالیایی و آلمانی از آن استفاده شده است در ایران نیز واژه کالچر با واژه آموزش که به معنای edueatian بکار رفت که حتی امروزه به کارمندان آموزش و پرورش ، فرهنگی می گویند . که به همین معنی مرتبط است .
مفهوم تکنولوژی :
تکنولوژی ریشه یونانی دارد و از دو کلمه Techne و Logic است که تکنه به معنای هنر ، فنون و مهارت است و لوژیک در یونان قدیم به معنای علم و دانش می باشد. ترتیب تکنولوژی یعنی دو کلمه هنر و مهارت در دانش و علوم ترکیب می شود و این مفهوم نهفته در تکنولوژی است که انسان در تعامل با طبیعت به قوانین عام آن دست می یابد و با بازآفرینی این قوانین در محیط شرایط دلخواه کاربرد های مورد نظر خود را ایجاد می نماید.
تعریف فرهنگ :
عبارت است از مجموعه ای از دانش ، هنر ، باورها ، هنجارها ، آداب ، رسوم ، اعتقادات ، تکنیک ابزارها و هرآنچه را که انسان بعنوان عضوی از جامعه در فرآیند جامعه پذیری می آموزد .
تکنولوژی چیست :
عبارت است از مجموعه ای از تلفیق دانش ها و مهارت های فنی برای تولید کالا و خدمات مورد نیاز جامعه از راه ترکیب منابع تولید ( نیروی کار – زمین – سرمایه ) و مدیریت به جهت رفع آنچه را که مورد نیاز اوست .
انواع فرهنگ :
فرهنگ را بطور کلی به دو دسته تقسیم می کنند.
1 ) فر هنگ مادی
2 ) فرهنگ معنوی یا غیر مادی
فر هنگ مادی :
فرهنگ مادی به مجموعه پدیده هایی اطلاق می شود که محسوس و ملموس و ابزار و اشیایی که قابل اندازه گیری با موازین کمی و علمی است .
فر هنگ معنوی یا غیرمادی :
شامل موضوعاتی است که جنبه کیفی دارد و با موازین کمی قابل اندازه گیری نیست و به آسانی نمی توان آنها را ارزیابی نمود.
1 ) فرهنگ عام ولی خاص است .
فرهنگ از این جنبه که جزو معرفت بشری است در تمام جوامع انسانی وجود دارد . یعنی عام است . بعنوان مثال آموزش ، ازدواج ، تهیه مسکن ، لباس ، پوشاک و غذا در همه جوامع وجود دارد . اما هرجامعه ای خصوصیات خاص خود را در هریک از موارد فوق اعمال می کند .
2 ) فرهنگ متغیر ولی ثابت است .
فرهنگ همانند تمام پدیده های اجتماعی بنا بر مقتضیات در حال تغییر و تحول است . اما این تغییر به قدری کند می باشد که فقط در دراز مدت قابل تشخیص است .
3 ) فرهنگ اجباری ولی اختیاری است .
انسان از دو تولد از طریق خانواده ، جامعه و نهادهای اجتماعی ، ارزش ها و هنجارها ی جامعه را که در آن زندگی می کند می آموزد و بدین ترتیب با جامعه خود هم نوا می گردد . اما اعمال جامعه پذیری با اجبار و اکراه همراه نیست و فقط فرد از آن نظر که باید در جامعه زندگی کند مجبور است آنها را بیاموزد .
تاخر فرهنگی (پس افتادگی ) چیست ؟
ناهماهنگی در فرهنگ مادی ناهماهنگی در فرهنگ معنوی را به دنبال دارد . این پس افتادگی فرهنگ معنوی از فرهنگ مادی را تاخر فرهنگی می گویند . یعنی فرهنگ مادی زودتر در جامعه ظهور و بروز می نماید . ولی جامعه در پذیرفتن فرهنگ معنوی در مقابل تغییر، مقاومت نشان می دهد .
سرمایه از نظر اقتصاد دانان:
1 ) سرمایه طبیعی ( زمین ، معادن و ... )
2 ) سرمایه نیروی انسانی ( کار – نیروی کار )
3 ) سرمایه فیزیکی ( ساختمان ، ملزومات )
4 ) سرمایه فرهنگی
بوردیو در تعریف خود سرمایه فرهنگی را نیز اضافه می کند.
سرمایه فرهنگی :
عبارتست از مجموعه انواع مختلف کالاهای معمولی و غیر معمولی فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد شناخت و کاربرد این وسایل است .
کالای فرهنگی :
هرگونه کالایی را که بتواند به طور مستقیم و بلفصل اندیشه ای را یا احساسی را در هر غالب و صورت منتقل کند کالای فرهنگی است .
توجه :
محصول فرهنگی :
برآیند کالاهای فرهنگی محصول فرهنگی است . یعنی از کالای فرهنگی بدست می آید.
مثال :
کالای فرهنگی مانند ( کتاب ، نمایشنامه ، مجلات ، رایانه )
مثال :
محصول فرهنگی مانند ( موسیقی ، برنامه های نرم افزاری ، رمان )
ارتباط فرهنگ و تکنولوژی :
براساس تعریفی که از فرهنگ شده است ، ارتباط بین تکنولوژی و فرهنگ را می توان به شرح ذیل بیان کرد.
1 ) تکنولوژی بخش یا جزئی از فرهنگ است .
2 ) تکنولوژی سرمایه فرهنگی است . ( تعریف فوق الذکر )
3 ) تکنولوژی میراث فرهنگی است که موجب انتقال فرهنگ از نسلی به نسلی دیگر می شود.
4 ) تکنولوژی دارایی فرهنگی است .
مفهوم دارایی فرهنگی :
یعنی آنچه را که مجسم کنند ، ذخیره کنند ( موجودی ) ارزشها و سرمایه فرهنگی است .
ماهیت تکنولوژی :
در واقع پیدایش اولین لایه های تکنولوژی مربوط به زمانی بوده که انسان برای دفاع یا شکار و حفظ بقاء خود سنگ های عادی را تراشیده و بعنوان ابزار مورد استفاده قرار داده است . بعدها در نتیجه ابتکارات و اختراع خود توانسته نسبت به ساختن این ابزار به وسیله فلزاتی را کشف کرده بود مبادرت کند .
بطور کلی اگر بخواهیم سیر تحول تکنولوژی را در تکنولوژی قدیم نام ببریم می توانیم مراحل زیر را بعنوان اعصار تکنولوژی نام ببریم :
1- عصر سنگ 2 – عصر برنز (مفرغ)
3- عصر آهن 4 – عصر بخار
5- عصر الکتریسیته 6 – عصر هسته ای
7- عصر الکترونیک 8- عصر فضا
9- عصر اطلاعات 10- عصر بیو تکنولوژی
11- عصر نانو تکنولوژی
رویکردهای تکنولوژی :
نژی یکی از بزرگترین نظریه پردازان تکنولوژی در خصوص رویکردها به تکنولوژی عقیده دارد که تکنولوژی از دیدگاه افراد متفاوت مختلف است . مثلاً یک مهندس به تکنولوژی از دیدگاه ماشین و ابزار می نگرد و از دیدگاه یک اقتصاد دان تکنولوژی کاهش هزینه و افزایش بهره وری است و برای یک مردم شناس مفهوم فرهنگ و ادب دارد . وی معتقد است از نظر ادوار تاریخی تکنولوژی به دو دسته ساده و مدرن تقسیم می شود .
مثلاً برای انسان اولیه تکنولوژی ابزاری است که برای بقاء او لازم و ضروری است . اما امروزه تکنولوژی به ابزار و تکنیک های پیشرفته نظیر ماشین آلات ، تجهیزات و غیره اشاره دارد.
وی نیز تکنولوژی را از نظر عملی به دو دسته نرم افزاری و سخت افزاری تقسیم می کند . که بخش نرم افزاری آن به فرایندهایی اشاره دارد که نامحسوس و ناملموس است . و بخش سخت افزاری آن به فرآیندهای محسوس اشاره دارد .
نژی در پایان بحث خود از انواع تکنولوژی به تکنولوژی کوچک مقیاس و بزرگ مقیاس اشاره می کند . منظور او از تکنولوژی کوچک مقیاس کارکردهای محدود و محلی تکنولوژی است و تکنولوژی بزرگ مقیاس به برنامه ریزی در سطح وسیع که بر روی مسایلی را که اغلب جوامع به آن نیاز دارند تاکید می کند مثلاً صنایع بزرگ ، سدها ، طرحهای ملی و روش های سیاسی و دمکراسی .
کارکرد های تکنولوژی :
تکنولوژی بطور کلی دارای دو کارکرد است .
1- کارکرد نهان
2- کارکرد آشکار
که ارتباط بین فرهنگ و تکنولوژی در خصوص کارکردها با بررسی نقش تکنولوژی در تغییرات و ساختار اجتماعی است . این ارتباط ( ساختار اجتماعی ) در دو بعد متجلی می گردد.
1- کارکرد های مثبت تکنولوژی
2- کژ کارکردهای تکنولوژی ( منفی )
و هر یک از این دو صفت با 4 خاصیت تحلیلی متفاوت روبرو است . طبق نظریه آقای نژی کارکرد یعنی نتایج پیش بینی شده و قابل انتظار تکنولوژی است و کژ کارکردها یعنی نتایج منفی پیش بینی شده یا غیر قابل پیش بینی تکنولوژی است .
مثال کارکردها :
وقتی کشاورزی تراکتوری می خرد ، کارکرد آشکارش افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها است و کارکرد نهان آن موقعیت وجهه ای است که برای کشاورز به همراه دارد.
مثال کژ کارکرد :
وقتی که بزرگ راهی شناخته می شود کژ کارکرد آشکارش تخریب منابع طبیعی و زمین های کشاورزی است و کژ کارکرد پنهانش بیکاری نیروی انسانی است که در زمین کشاورزی مشغول بکار بوده است .
اجزاء تکنولوژی :
تکنولوژی را بعنوان عامل تبدیل کننده منابع تولید یعنی منابع طبیعی ( زمین ) نیروی انسانی ( منابع انسانی ) سرمایه ( منابع مالی ) به کالاها و خدمات را می توان به اجزاء ذیل تقسیم کرد.
1- ماشین آلات و ابزار تولید :
یعنی تکنولوژی نهفته در دستگاه ها و تجهیزاتی را که بخش سخت افزاری تکنولوژی نامیده می شود.
2- مهارت ها و تجربیات :
یعنی همان تکنولوژی نهفته در انسان شامل تخصص، مهارت ، نوآوری و ابتکارات که جنبه نرم افزاری تکنولوژی را تشکیل می دهد .
3- اطلاعات و دانش فنی :
یعنی تکنولوژی نهفته در انسان و آثار مکتوب شامل طرح ، نقشه ، مشخصات و محاسبات که بخش مغز افزاری تکنولوژی را تشکیل می دهد .
4- مدیریت و ساختار سازمانی :
که تکنولوژی نهفته در سازمانهاست شامل چارچوبهای سازماندهی و شبکه سازی که غالباً بخش پشتیبانی تکنولوژی را تشکیل می دهد .
ادوار تاریخی تکنولوژی و جامعه ( رنسانس )
1- دوره بخار تکنولوژی ماشین بخار 1770 – 1810
2- دوره فولاد تکنولوژی راه آهن 1810 – 1840
3- دوره برق ( الکتریسیته ) تکنولوژی الکتریک 1840 – 1950
4- دوره ارتباطات تکنولوژی سازمانها 1950 – 2000
مفهوم علم و تکنولوژی :
عصر ما ، عصر دانش نامیده می شود . یعنی ارزش هرچیزی در تقابل با دانش معلوم می گیرد و آنچه را که به دانش توجه شده است چیزی نیست جز واژه Science یعنی مجموعه ای از روش ها وابزار برای بررسی آنچه را که قابل درک و دریافت حسی است در اغلب فرهنگ ها علم مجموعه ای است از حقایق و واقعیت های اصولی و قواعد و مبانی تامین یافته مربوط به بیولوژی و فیزیولوژی یک پدیده و تکنولوژی به فن شناسی یا شناخت فنون و مهارت های فنی تعریف شده است . به عبارتی تکنولوژی کاربرد علم در حوزه فنون و مهارت های کاربردی است . در مجموع می توان گفت که علم به چراها پاسخ می دهده و تکنولوژی در جست جوی چطوری و چگونگی ارتباط بین پدیده ها پاسخ علمی می دهد .
مرزهای مشترک علم و تکنولوژی :
بطور کلی تکنولوژی برگرفته از علم است و همین تکنولوژی پس از رشد و تکامل می تواند در اختیار حوزه های مختلف علوم قرار بگیرد. بنابر این سیر تکامل تکنولوژی همواره مستلزم پیشرفت علوم و توسعه مرزهای دانش بشری است . بنابراین میتوان گفت علم و تکنولوژی لازم و ملزوم یکدیگر هستند . به همین منظور عاریت گرفتن تکنولوژی بدون مبنای علمی اگر چه مبین تحول و نوآوری است . اما همانند ساختمان بدون پی می باشد.
علم مقدم است یا تکنولوژی :
1- نظریه متعارف :
هیچ جامعه و فرهنگ و گروه انسانی وجود نداشته است و ندارد که در ارتباط خود با محیط طبیعی از ابزار و مصنوعات استفاده نکند . واضح است که اگر علم در درجه اول عبارت باشد از نظریه پردازی با کاربرد تجربه و مهارت مغایرت دارد و بدین ترتیب انسان اولیه از هیچگونه زمینه علمی لازم برخوردار نبوده و در واقع عمل یا پراکسیس بر علم از نظر تاریخی مقدم است .
بعنوان مثال به افکار عجیب دموکریت در خصوص شکل اتم ها بعنوان مزهایی چون شیرینی ، تلخی ، یا ترشی در اثر فقدان وسائل لازم برای تحقیق شکل اتم ها می توان اشاره کرد.
2- نظریه ایده آلیستی :
طبق دیدگاه ایده آلیستی علم مقدم بر تکنولوژی است ، بدین تعبیر که شرط ایجاد تکنولوژی بصیرت در مورد قوانین طبیعت است . یعنی توانایی کاربرد این معرفت در قلمرو مادی و ایجاد تکنولوژی در نتیجه تکنولوژی نتیجه علم است . همانطوری که آنچه را که در قالب رونسانس می شناسیم که از آن دوره بعنوان دوره احیا نام می برند . منظور آن است علمی وجود داشته است که دوباره ایجاد شده و به نو زایش رسیده است .
3- نظریه ماتریالیستی هایدگر :
از نظر هایدگر بایستی بین تکنولوژی پیشرفته ، تکنولوژی برتر و علم تفکیک قائل شد که مطابق نظریه وی از نظر وجودی تکنولوژی مقدم بر علم است . اما از نظر تاریخی علم مقدم بر تکنولوژی است که در این دیدگاه تکنولوژی قدیم از تکنولوژی جدید علم از دانش تفکیک می گردد.
تکنولوژی مناسب :
در باب تکنولوژی مناسب در کشورهای جهان بیش از چندین مطالب نوشته شده است . اما عمده بحث صاحب نظران در خصوص تکنولوژی مناسب در کشورهای در حال توسعه بیشتر از بحث تکنولوژی مناسب برای کشورهای پیشرفته است و آن به این دلیل است بنابر نظریه تکنولوژی متعارف که بیان می کند آن تکنولوژی مناسب است که متکی بر منابع علمی همان جامعه باشد . برهمین اساس مبحث تکنولوژی مناسب مصداق چندانی برای کشورهای پیشرفته ندارد.
مفهوم تکنولوژی مناسب :
بر پایه الگوی ساده ذهنی هر تکنولوژی در زمان و مکان کاربرد اولیه خود یک تکنولوژی مناسب محسوب می شود . و همچنین در زمان و یا مکان متفاوت در آینده در صورتی که عوامل محیطی و هدف ها همسان با خواستگاه اولیه آن باشد . یک تکنولوژی مناسب به شمار می رود . بنابر این سه حالت برای یک تکنولوژی مناسب وجود دارد .
1 – ممکن است عوامل محیطی تغییر یافته باشد .
2 – ممکن است هدفها تغییر یافته باشد.
3 – ممکن است هم عوامل محیطی و هم هدفها متفاوت بوده و یا تغییر یافته باشد.
مفهوم تکنولوژی مناسب در کشورهای در حال توسعه :
در خصوص تکنولوژی مناسب در کشورهای در حال توسعه دانشمندان تلاش کرده اند ملاک و محکی کلی بیایند . مثلاً آقای شوماخر در این خصوص می گوید تکنولوژی مناسب برای کشورهای در حال توسعه تکنولوژی میانه است . یعنی آن دسته از صنایعی که کمتر سرمایه برند و بیشتر از نیروی کار استفاده می کنند یا کاربر هستند . آنچه را که در انتقال تکنولوژی باید به آن توجه کرد ، این نکته است که انتقال علوم و تکنولوژی بطور انقلابی صورت نمی گیرد . بلکه نیازمند به یک رشد تکاملی است تا پابه پای تکنولوژی های نوین برسد.
در انتخاب تکنولوژی مناسب در کشورهای در حال توسعه باید به موارد زیر توجه کرد:
1 – جهت گیری های توسعه اقتصادی و استراتژیهای توسعه صنعتی ، مثلاً اگر برای کشوری استراتژی توسعه صادرات یا سیاستهای جایگزینی واردات مطرح باشد باید تکنولوژی را وارد کند که محصولات آن قابل رقابت با بازارهای جهانی باشد .
2 – وابستگی های سیاسی و استقلال ملی در انتخاب تکنولوژی مناسب یکی از مهمترین معیارها در کشورهای در حال توسعه این است که منافع اقتصادی کوتاه مدت باعث وابستگی هایی نشود که مقدرات توسعه آینده را به خارج از مرزها منتقل کند.
3 – ملاحظات مربوط به گروه های هدف چنانچه معیار معمول جهت پاسخ به یکی از نیازهای اساسی جامعه باشد . مثلاً ریشه کنی فقر ، افزایش ( ایجاد ) اشتغال با برابری اجتماعی بایستی به تکنولوژیهایی توجه کرد که در این جهت کاربرد داشته باشد .
4 – نظریات مربوط به جنبه تخریبی تکنولوژی چهارمین مبنا برای مناسب بودن تکنولوژی آرزوی دست یابی به تکنولوژی از طریق تکامل است نه انقلاب .
بطور خلاصه تکنولوژی مناسب باید دارای شرایط زیر در کشورهای در حال توسعه باشد:
الف ) با مبانی ارزش و فرهنگی جامعه مغایرتی نداشته باشد.
ب ) چرخه حیات زیستی را حفظ کند و طرفدار محیط زیست باشد.
ج ) بین ساختارهای تکنولوژیکی و فرهنگی و اجتماعی در جامعه توازن و تعادل برقرار باشد.
تکنولوژی میانه :
منظور از تکنولوژی میانه آن است که این تکنولوژی چیزی بین تکنولوژی صنعتی گران قیمت در کشورهای پیشرفته و تکنولوژی ارزان قیمت مثلاً ( حرف دستی ) در کشورهای در حال توسعه است . این نظریه توسط شوماخر برای کشورهای در حال توسعه مطرح شد به دو دلیل :
1 – در کشورهای در حال توسعه شرایط پیدایش تکنولوژی یا شرایط موجود همسان نیست .
2 – با توجه به محدودیت سرمایه در کشورهای در حال توسعه اجرای طرحهای با هزینه بالا امکان پذیر نیست و به جهت میروی کار ارزان مناسب تر است .
توجه داشته باشید تکنولوژی میانه زیانهایی را هم متوجه کشورهای در حال توسعه خواهد کرد .از جمله بهره وری کم وعدم کارآیی عدم رشد تکنولوژی را می توان نام برد.
جامعه و تکنولوژی :
تکنولوژی را میتوان از پدیده های مهم اجتماعی دانست ، زیرا پدیده های اجتماعی یعنی آنچه را که حاصل زندگی گروهی و اجتماعی است . پدیده ای نیست که توسط انسان های منزوی بوجود آمده باشند ، بلکه منشاء آن مدیون زندگی اجتماعی است . به عبارتی انسان ها در نتیجه آموزش ها و نیازهایی که جامعه به آنان القاء می کند ، دست به ایجاد تکنولوژی می کند .
بنابراین تکنولوژی حاصل زندگی اجتماعی است . در خصوص اینکه تکنولوژی چه تاثیری بر روی جامعه دارد نظریات متفاوتی مطرح شده که در این خصوص موضوع را از سه دیدگاه مورد بررسی قرار می دهد .
الف ) دیدگاه چند گونگی فرهنگی
ب ) دیدگاه واگرایی
ج ) دیدگاه همگرایی
الف ) دیدگاه چند گونگی فرهنگی :
از نظر جامعه شناسان این دیدگاه هر جامعه حتی در جریان صنعتی شدن بر مسیر خاص فرهنگی حود حرکت می کند . این دیدگاه تاکید دارد که تحولات صنعتی در هر جامعه در چارچوب نهادهای اجتماعی و نظام ارزش آن عمل می کند و تکنولوژی قادر به از میان برداشتن عناصر اصیل فرهنگی نخواهد بود . همانطورکه در صنایع ژاپن اتفاق افتاذ که بر خلاف جوامع دیگر با ساختار خاص فرهنگ خویش ظاهر شد و حتی در صنعت صاحب سبک و مدیریت خاص خویش گردید .
ب ) دیدگاه واگرایی :
واگرایی به معنای دور شدن می باشد و در قلمرو جامعه شناسی به ایجاد فاصله اجتماعی و اقتصادی میان جوامع اطلاق می شود . بنا به نظر جامعه شناسان این دیدگاه تکنولوژی براساس رابطه های سلطه جویانه و استیلا طلب از طرف جوامع صنعتی جوامع جهان را عملاً از هم دور می کند . چنین خصلت هایی براساس نظریه وابستگی است که اعتقاد دارد کشورهای جهان سوم بعنوان کشورهای اقماری به کشورهای صنعتی یا متروپل وابسته است و تکنولوژی به این وابستگی مساعدت می کند . و سبب می شود که دگرگونی های حاصل از تکنولوژی نه تنها به گسترش واقعی صنعت در جهان کمک نکند ، بلکه روابط سلطه جویانه را عمق بیشتری می بخشد . درنتیجه موجب تشدید نابرابریهای اجتماعی در جهان می گردد.
ج ) دیدگاه همگرایی :
همگرایی از نظر لغوی به معنای نزدیک شدن و در مقابل واگرایی است . این نظریه انشعابی از نظریه نوسازی است و مدعی است که اختلاف ها و تفاوت ها در بین جوامع همزمان با جریان صنعتی شدن از میان برداشته می شود و جامعه های مدرن با سایر جوامع با ویژگیهای ذهنی و رفتاری خاص دارند کـــه علی رقم گوناگونی جوامع را بسوی همگونی و همگرایی پیش برده و خودبه خود مشابهت پیدا می کند .
تکنولوژی و تغییرات اجتماعی :
با توجه به دیدگاه های مختلف در مورد رابطه تکنولوژی و تغییرات اجتماعی گاهاً دیدگاه های متناقض مطرح می شود. واقعیت آن است که هریک از این دیدگاه ها از منظر تحلیل خود به موضوع پرداخته و جوانب دیگر آنرا لحاظ نمی کند . مانند نورافکنی که یک قسمتی را یا بخشی از واقعیت را می نمایاند.
تعریف تغییر و تحول اجتماعی :
تغییر اجتماعی آن دسته از دگرگونی هایی است که در کوتاه مدت قابل روئیت است و به دو دسته کلی و جزئی تقسیم می شود .
تغییرا ت جزئی منظور آن دسته از دگرگونی هایی است که در بخشی از نظام اجتماعی رخ می دهد.
تغییرات کلی تغییری است که در کل پیکره نظام اجتماعی است .
اما تحول اجتماعی منظور مجموعه ای از فرآیندهایی است که در بلند مدت و در طول چند نسل و قرون متمادی قابل روئیت است .
نظریات تکنولوژی و تحولات اجتماعی :
بطور کلی نظریه های تکنولوژی و تغییرات اجتماعی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد.
1 – نظریه های خطی :
منظور از نظریه حطی آن است که حرکت جامعه بر روی خط مستقیم و رسیدن به یک نقطه تعالی پیش بینی شده است که میتوان در این خصوص از نظریات آگوست کنت و مارکس نام برد.
2 – نظریه های چرخشی :
از نظر نظریه چرخشی حرکت جامعه به گونه ای است که تمدن از مراحل پیدایش ، رشد ، تکامل به انحطاط می رسد . و به عبارتی نوعی تکرار تاریخ را در آن مشاهده می کنیم که میتوان در این خصوص از نظریات ابن خلدون و پارتو نام برد.
الف ) نظریات خطی
1- الف ) آگوست کنت :
نظریه خطی آگوست کنت را میتوانیم در قانون مراحل سه گانه وی مشاهده کنیم . از نظر آگوست کنت سیر تکامل تفکر بشر از مــــرحله ربانی به مرحله متافیزیکی ( مابعد الطبیعه ) و در نهایت به مرحله اثباتی می رسد .
در مرحله ربانی حکومت تحت سلطه الهییون یا کاهنان معابد است و واحد اجتماعی خانواده بوده و نوعی همبستگی شدید عاطفی در جامعه برقرار است .
در مرحله متافیزیک واحد اجتماعی دولت و ملت است و حاکمیت در اختیار سیاسیون و یا فلا سفه است . احساسات بر قاعده وجدان جمعی می باشد.
اما مرحله سوم که از نظر آگوست کنت که مرحله اثباتی نام دارد واحد اجتماعی جامعه جهانی است و حاکمیت در اختیار دانشمندان و علما است .
بنابر این از دیدگاه آگوست کنت سیر تکامل ، تفکر بشر در نهایت به علم و دانش می رسد و آنچه که سازمان دهنده اجتماع می باشد علم و تکنولوژی است . و بشر فقط در سایه تکنیک و فناوری است که بر مشکلات خود پیروز می گردد و بر طبیعت مسلط می شود .
2 – الف ) مارکس
براساس نظریه مارکس جامعه انسانی از مراحل اشتراکی یا کمون اولیه بعد فئودالیته (برده داری ) سرمایه داری (بورژوازی) عبور نموده و پس از ورود بـــه سوسیالیسم در نهایت به جامعه بدون طبقه یا کمونیسم می رسد.
آنچه را که در نظریه خطی مارکس در زندگی اجتماعی نقش ممتازی دارد ، توسعه تکنولوژی و روابط طبقات اجتماعی است . از دیدگاه مارکس در طول تاریخ دو طبقه همواره در مقابل یکدیگر قرار دارند و منشاء اساسی تضاد آنها در مالکیت خصوصی و ابزار تولید است . از دیدگاه وی تاریخ تمام جوامع نبرد طبقات است و نا برابری های اجتماعی نتیجه تضاد درون گروهی و ابزار و وسایل تولیدی است .
بطور کلی از دیدگاه مارکس اقتصاد زیربنا و بقیه امور بویژه فرهنگ ، اخلاق روبنا است .
ب ) نظریه های چرخشی
از دیدگاه نظریه چرخشی تحولات جوامع بصورت دورانی یا گردشی است . یعنی تمدن ها ، سرآغاز و سرانجامی دارد و حرکت جامعه به گونه ای است که تمدن از مراحل پیدایش به رشد و تکامل دست یافته و سرانجام به انحطاط می رسد. و این سیکل در روند تاریخی جوامع ادامه داشته و به نوعی تاریخ همواره در حال تکرار است .
از مهمترین نظریات گردشی میتوان به نظریه ابن خلدون و ویلفر دوپاره تو است .
ابن خلدون :
از دیدگاه ابن خلدون که در کتاب مقدمه خود آورده عامل اصلی تحولات در جوامع عصبیت ( قوم مداری ) است . هرچند که برای واژه عصبیت معادل مطمئنی وجود ندارد . اما می توان آن را با واژه همبستگی دورکیم نزدیک دانست . در مجموع عصبیت همان شجاعت ، همبستگی ، انسجام قبیله ای ، ارق ملی ، تعصب ، پیوندهای خونی است . ابن خلدون اعتقاد دارد که جوامع از مراحل تهاجم ، اوج ، تجمل به استبداد منتهی شده است و سپس روبه انحطاط می گذارد.
دوپاره تو :
تئوری پاره تو معروف به نظریه گردش نخبگان است . از نظر دوپارتو پیوسته نوعی جابجایی قدرت بین نخبگان قدیمی و نخبگان جدید صورت می گیرد ، که فقط این حالت است که جامعه در تعادل اجتماعی است . چنانچه این جریان تحرک فزاینده در جوامع وجود نداشته باشد . نتیجه اش انقلابی خواهد بود که نخبگان جدید درصدد کسب قدرت از نخبگان قدیم هستند.
از دیدگاه پاره تو گروهی را که قدرت را در دست دارند ( نخبگان قدیمی ) که اجازه ورود به قدرت را به نخبگان جدید نمی دهند ، مرتجع یا روباه صفت نامیده می شوند . و نخبگان جدید را ، وی افراد حادثه جو یا شیر صفت می نامد.
بدین ترتیب پاره تو در نظریه گردش نخبگان خود اقتدار و حاکمیت ارثی اشراف را مورد تردید قرار داده و معتقد است سیر طبیعی جوامع فقط با تعامل و راه یافتن نخبگان بر قدرت خواهد بود .
تکنوپولی :
همانطور که براساس نظریه های توسعه ادوار تاریخی فرهنگ و تکنولوژی بیان کردیم که اعتقاد به نظریات چند گونگی فرهنگی (فرهنگ گرایی نسبی ) همگرایی و واگرایی معتقد بود که تغییرات تکنو لوژیکی در چهارچوب نظام ارزشی و فرهنگی است و از طرفی به جهت خصوصیات رفتاری فرهنگ و تکنولوژی جامعه به سوی وحدت و همگنی پیش خواهد رفت و یا بی دلیل سلطه جویی فرهنگ نابرابری در جوامع به وقوع می پیوندد.
نیل پستمن ، جامعه شناس امریکایی اعتقاد دارد تبادل فرهنگ و تکنولوژی و تاثیرات متقابل بین آنها در طول تاریخ به 3 شکل زیر بوده است .
1 ) دوره فرهنگ ابزار :
از دیدگاه پستمن فرهنگ ابزار دوره ای است که رابطه انسان با تکنولوژی را فرهنگ تعیین می کند . براین اساس کم و کیف استفاده از ابزار آلات و تجهیزات صنعتی و تکنولوژیکی در چهارچوب مبانی سیستم عقیدتی و تعالیم مذهبی است .
یعنی عنان پیشرفت و توسعه تکنولوژی نحوه استفاده از آن در دست فرهنگ است . و جامعه وحدت و همگنی خود را از مبانی ماورایی و متافیزیکی می گیرد .
از این دیدگاه دوره فرهنگ ابزار از ابتدای تاریخ تا اوایل قرون وسطی است .
از مصنوعات این دوره می توان به دوربین نجومی و سیستم عکاسی ساختن پلها و راه سازی و ساعت اشاره کرد.
در مرحله فرهنگ ابزار تکنولوژی خادم فرهنگ است یعنی به عنوان نوعی خدمتگزار در فرهنگ جهت پیشرفت و توسعه جامعه عمل می کند.
2 ) تکنو کراس
در یک جامعه تکنو کرات ابزارآلات نقش کلیدی در جهان اندیشه های فرهنگی آن جامعه برعهده دارند و همه شرایط تا حدود زیادی تابع خواسته ها و ضوابطی است که تکنیک و سیر تحولات آن تعیین می کند . اما نقش تکنیک هنوز به آن حدی نرسیده است که موجب تغییر در ساختار فرهنگی و تحول آن شده است . هنوز مبانی ماورائی جای خود را در فرهنگ حفظ کرده و مردم آن جامعه بر این باورند که تکنولوژی همچنان در استخدام بشریت خواهد بود .
مهمترین وسیله ای که در این دوران ابداع شده است ، دستگاه چاپ بود که در واقع فرهنگ شفاهی را به فرهنگ مکتوب تبدیل کرد و عنان ارابه فرهنگ به دست کتاب افتاد ، به همین دلیل سطح سواد در جامعه رشد کرده و منجر به ظهور طبقه روشنفکر شد.
فرهنگ تکنوپولی :
وجه بارز فرهنگ تکنو پولی قرار دادن تکنولوژی بجای خدا است و لذا تکنولوژی ویژگی خدایگونه دارد . بدین معنا که فرهنگ اعتبار خود را از تکنولوژی می گیرد و این راه الزاماً به فروپاشی و نابودی باورها و عقاید سنتی است .
به عبارتی دیگر تکنوپولی یا تسلیم فرهنگ به تکنولوژی نظامی است که در آن جامعه انسانی سیستم ایمنی خود را از دست می دهده و در مقابل هجوم سیل اطلاعات هیچ گونه دفاعی ندارد و در واقه سیستم جامعه انسانی دچار نوعی ایدز فرهنگی می گردد.
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات :
فناوری اطلاعات به اختصار انگلیسی IT است که به مفهوم مطالعه ، طراحی ، توسعه ، پیاده سازی ، پشتیبانی یـــا مدیریت سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر رایانه خصوصاً نرم افزارها ، سخت افزارها و یا شبکه می باشد .
به عبارتی تعریف فناوری اطلاعات عبارت است از فرآیند تبدیل ، ذخیره ، حفاظت ، پردازش و بازیابی اطلاعات به شکلی مطمئن .
عناصر تکنولوژی اطلاعات :
1 ) انسان یا منابع انسانی ،که مفاهیم و اندیشه و نوآوری را در اطلاعات تامین می کند.
2 ) ابزار ، که شامل نرم افزار ، سخت افزار ، شبکه می باشد.
3 ) ساختار ، اعم از سازمانی یا فرا سازمانی
4 ) مقررات و روشها ، که به سازو کار معروف است
فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT :
فناوری اطلاعات و ارتباطات به اختصار ICT یا فاوا عبارت است از تمام فناوریهای پیشرفته نحوه ارتباط و انتقال داده ها در سامانه های ارتباطی است . اعم از سامانه های مخابراتی و یا الکترونیکی که امروزه دولت الکترونیک و یا تجارت الکترونیک از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهره می گیرد.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: سعیده حاج علی
مدیران انجمن: سعیده حاج علی