اولین تغییر عمده در سیستم انرژی را در فرهنگ بشری پدید آورد که خود سطح کنترل تکنیکی بر تولید مواد غذایی را بالا برد این تغییر نوعی سیستم انتقال انرژی بصورت شخم زدن و دریات دانه های غذایی از آن و پرورش دامها و تولید گندم و جو پایه نوعی سیستم اقتصادی بود .

انقلاب نوسنگی اولین تغییر عمده در سیستم انرژی را در فرهنگ بشری پدید آورد ، این انقلاب نوعی سیستم انتقال انرژی بصورت شخم زمین و و پرورش دامها و استفاده از آنها بود . تولید گندم و جو پایه سیستم اقتصادی عصر نوسنگی بوده است . در اواسط نوسنگی استفاده از میوه جات و کشت برخی سبزیجات متداول گردید که انسان را تا حد قابل ملاحظه ای در تولید مواد غذایی مورد نیازش توانا ساخت . انسان آموخت که مازاد بر مصرف خود را انبار کرده و در روزگار تنگی به مصرف رساند . این شرایط انسان را به اسکان سوق داد و اساس تجمع آتی فراهم شد . کمکم ابزارها پیچیده شد . همه موارد فوق که در ارتباط با افزایش مصرف انرژی و تولید بیشتر بود سبب افزایش شمار جمعیت گردید .

انقلاب نوسنگی اولین تغییر عمده در سیستم انرژی را در فرهنگ بشری پدید آورد ، این انقلاب نوعی سیستم انتقال انرژی بصورت شخم زمین و و پرورش دامها و استفاده از آنها بود . تولید گندم و جو پایه سیستم اقتصادی عصر نوسنگی بوده است . در اواسط نوسنگی استفاده از میوه جات و کشت برخی سبزیجات متداول گردید که انسان را تا حد قابل ملاحظه ای در تولید مواد غذایی مورد نیازش توانا ساخت . انسان آموخت که مازاد بر مصرف خود را انبار کرده و در روزگار تنگی به مصرف رساند . این شرایط انسان را به اسکان سوق داد و اساس تجمع آتی فراهم شد . کمکم ابزارها پیچیده شد . همه موارد فوق که در ارتباط با افزایش مصرف انرژی و تولید بیشتر بود سبب افزایش شمار جمعیت گردید .

در دوره نوسنگی چه تغییراتی ایجاد شد؟

انقلاب نوسنگي اولين تغيير عمده در سيستم انرژي را، در فرهنگ بشري پديد آورد که به نوبه خود سطح کنترل تکنيکي بر توليد مواد غذايي را بالا برد.
اين انقلاب نوعي سيستم انتقال انرژي به صورت شخم زمين و دريافت دانه‌هاي غذايي از آن و پرورش دامها و استفاده از آنها بود. توليد گندم و جو سيستم اقتصادي عصر نوسنگي بوده است. استفاده از ميوه‌جات و کشت برخي سبزيجات متداول گرديد و پيوند آنها نوعي اقتصاد خاص پديد آورد که انسان را تا حد قابل ملاحظه‌اي در توليد مواد غذايي مورد نيازش توانا ساخت.
در اين دوره انسان صد در صد چشم به طبيعت ندوخت، بلکه خود آنچه را که مي‌خواست مي‌کاشت و بر مي‌داشت. آموخت که مازاد بر مصرف خود را انبار کند . اين شرايط کم‌کم انسان را به اسکان سوق داد کم‌کم ابزارهاي مورد استفاده در دوران نوسنگي پيچيده‌تر شد. انسانها آموختند که برخي از ابزارهاي ساخته شده، چون آلات برّنده را با ابزارهاي خاص و سنگهاي خاص صيقل دهند. همه موارد فوق که در ارتباط با افزايش مصرف انرژي و توليد بيشتر بود سبب افزايش شمار جمعيت گرديد.

انقلاب نوسنگی تقریبا اولین تغییر عمده در سیستم انرژی را در فرهنگ بشری پدید آورد که به نوبه خود سطح کنترل تکنیکی بر تولید مواد غذایی را بالا برد این انقلاب نوعی سیستم انتقال انرژی به صورت شخم زمین و دریافت دانه های غذایی از آن و پرورش دامها و استفاده از آنها بود لازم به ذکر است که تولید گندم و جو پایه نوعی سیستم اقتصادی عصر نویسندگی بوده است . در اواسط این عصر استفاده از میوه جات و کشت برخی سبزیجات متداول گردید و پیوند آنها نوعی اقتصاد خاص پدید آورد که انسان را تا حد قابل ملاحظه ای در تولید مواد غذایی مورد نیازش توانا ساخت در این دوره دیگر انسان فقط به طبیعت چشم نداشت و با حرکت خویش آنچه را که می خواست می کاشت و بر می داشت و آموخت که مازاد مصرف را انبار کند . این شرایط کمکم انسان را به اسکان سوق دادو کمکم ابزار مورد استفاده پیچیده تر شد انسانها آموختند که برخی ابزارهای ساخته شده چون آلات برنده را با ابزارهای خاص صیقل دهندو همه این موارد در ارتباط با افزایش مصرف انرژی و تولید بیشتر بود که سبب افزایش جمعیت شد.

بسمه تعالي
در دوره نوسنگی چه تغییراتی ایجادشد

انقلاب نوسنگي تقريبا اولين تغيير عمده در سيستم انرژي را، در فرهنگ بشري پديد آورد، که بنوبه خود سطح کنترل تکنيکي بر توليد مواد غذائي را بالا برد. اين انقلاب نوعي سيستم انتقال انرژي بصورت شخم زمين و دريات دانه‌هاي غذائي از آن و پرورش دامها و استفاده از آنها بود. لازم به ذکر است که توليد گندم و جو پايه نوعي سيستم اقتصادي عصر نويسندگي بوده است. در اواسط عصر نوسنگي اسفاده از ميوه‌جات و کشت برخي سبزيجات متداول گرديد و پيوند آنها نوعي اقتصاد خاص پديد آورد که انسان را تا حد قابل ملاحظه‌اي در توليد مواد غذائي مورد نيازش توانا ساخت. در اين دوره، ديگر انسان صد در صد چشم به طبيعت ندوخته، بلکه خود با حرکت خويش آنچه را که مي‌خواست مي‌کاشت و بر مي‌داشت. آموخت که مازاد بر مصرف خود را انبار کرده و در روزگار تنگي به مصرف رساند. اين شرايط کم‌کم انسان را به اسکان سوق داده، اساس نقاط تجمع آتي فراهم آمد. کم‌کم ابزارهاي مورد استفاده در دوران نوسنگي پيچيده‌تر شد. انسانها آموختند که برخي از ابزارهاي ساخته شده، چون آلات برنده را با ابزارهاي خاص و سنگهاي خاص صيقل دهند. همه موارد فوق که در ارتباط با افزايش مصرف انرژي و توليد بيشتر بود سبب افزايش شمار جمعيت گرديد.