خوش آمديد,
مهمان
|
|
باتوجه به اینکه هنر ازروح انسان سرچشمه میگیرد میتوان گفت باآنکه بعداز تولد یافتن هنری توسط انسان میتوان آنرا درتکنولوژِی وبااستفاده ازآن
انتشارداد و اینکه اثر هنر توسط انسان مانند گیاهی طبیعی واستفاده ازهمان هنر توسط تکنولوژی مانند کامپیوتر همانند گیاه مصنوعی میباشد تکنولوژی کثرت هنررابه وجود آورده و میدانیم هنرمندانی بودند که آثارآنها به دلیل تک بودن بسیار باارزش وشناخته شده بوده مانند خطاطان ونقاشانی که هنرشان مختص خودشان بوده وهنردوستان وهنرشناسان اگر میخواستند که هنری رابیاموزند باید سالها تلاش وکوشش مینمودند تاذره ای رابیاموزندا. اما اکنون اگر کسی فقط فن کار کردن باوسلیه ای مانند کامپیوتررابداند کافیست که هرهنری را به نمایش درآورد یعنی تکنولوژی باعث تکثیر هنرشده واما دربرداشتی دیگر میتوان گفت که همانگونه که اشاره شدهنر ازدرون انسان سرچشمه می گیردوهم چنان که اخلاق وتفکر درونی است ونمیتوان اخلاق یا تفکری خلق نمود پس نمیتوان هنری رابدون انسان که اراده خدادرآن دمیده شده آفرید. میتوان عنوان کرد که هنر ذاتی بوده اما تکنولوژی ... اصولاً ابزار و تكنولوژی در درون انسان هضم نميشود، بلكه به آن هجوم ميبرد. |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با سلام
کثرت پذیری در علم هنر یعنی اینکه استیل خاصی مسلط نباشد و بلکه تعدد فرم ها و استیل ها منعکس کننده تجزیه اقتصادی و اجتماعی در جهان هنر باشد که خود نشانگر تجزیه کل جامعه است. این وضع از نظر منتقدین مرتجع از قبیل هیلتون کرامر یک سقوط و انحطاط است ولی از نظر بسیاری از منتقدین دیگر یک آزادی سالم تلقی می شود روند غیر قابل توقف و غیر قابل برگشت هنر گذشته از آن جنبش فراگیر تک ماخذی آبستره اکسپسیونیزم به جنبش های متعدد کوچکتری که هرکدام دارای پیچیدگی و ظرفیت خود و در ریشه ماهیت تفاوت دارند تجزیه شده است . حتی مخاطبین هنر از لحاظ فیزیکی تجزیه شده اند. آن گردهم آیی مردم برای شنیدن و یا دیدن آثار هنری امروزه به گروههای یکی دو نفره خصوصی تبدیل شده است . با تشکر |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
کثرت پذیری در هنر یعنی اینکه استیل خاص مسلط نباشد. و تعداد فرمها و استیلها منعکس کننده تجزیه اقتصادی و اجتماعی در جهان هنر باشد .که خود نشانگر تجزیه کل جامعه است.این وضع از نظر منتقدینی چون " هیلتون کرامر " یک سقوط و انحطاط است ولی طبق نظر بعضی دیگر از منتقدین یک آزادی سالم تلقی میشود. روند غیرقابل توقف و غیر قابل برگشت هنر ، گذشته از جنبش فراگیر تک مآخذی آبستره اکسپرسیونیزم به جنبشهای متعدد کوچکی که هرکدام دارای پیچیدگی و ظرفیت خود و در ریشه ماهیت متفاوت دارند تجزیه شده است . حتی مخاطبین هنر از لحاظ فیزیکی تجزیه شده اند. آن گردهمایی مردم برای شنیدن و یا دیدن آثار هنری امروزه تبدیل به گروههای یکی دو نفره شده است.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
یعنی استیل یا روش خاصی مسلط نباشد بلکه تعدد فرمها و استیل ها منعکس کننده ی تجزیه ی اقتصادی و اجتماعی در جهان هنر باشد و این وضع از نظر منتقدین یک سقوط و یک انحطاط است ولی از نظر بسیاری دیگر یک آزادی سالم تلقی می شود.
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
با سلام
کثرت پذيري در علم هنر،يعني اينکه استيل خاصي مسلط نباشد، و بلکه تعدد فرمها و استيلها منعکس کننده تجزيه اقتصادي و اجتماعي در جهان هنر باشد، که خود نشانگر تجزيه کل جامعه است. اين وضع از نظر منتقدين مرتجع از قبيل «هيلتون کرامر» يک سقوط و يک انحطاط است ولي از نظر بسياري از منتقدين ديگر يک آزادي سالم تلقي ميشود. روند غير قابل توقف و غير قابل برگشت هنر، گذشته از آن جنبش فراگير تک ماخذي آبستره اکپسيونيزم، به جنبشهاي متعدد کوچکتري که هر کدام داراي پيچيدگي و ظرفيت خود، و در ريشه ماهيت تفاوت دارند تجزيه شده است. حتي مخاطبين هنر از لحاظ فيزيکي تجزيه شدهاند. آن گردهم آئي مردم براي شنيدن و يا ديدن آثار هنري امروزه به گروههاي يکي دو نفره خصوصي تبديل شده است. با تشکر |
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|
|
یعنی استیل خاصی مسلط نباشدوبلکه تعدد فرمها واستیلها منعکس کننده تجزیه اقتصادی واجتمای درجهان هنر باشد کهخود نشانگر تجزیه کل جامعه است اینو ضع از نظر منتقدین مرتجع از قبیل <<هیلتون کرامر >> یک سقوط ویک انحطاط است ولی از نظر بسیاری از منتقدین دیگر یک ازادی سالم تلقی میشود .روند غیر قابل توقف وغیر قابل برگشت هنر گذشته از ان جنبش فراگیر تک ماخذی ابستره اکسپرسیونیزم به جنبشهای متعدد کوچک تری که هر کدام دارای پیچیدگی وظرفیت خود ودر ریشه ماهیت تفاوت دارند .تجزیه شده است . حتی مخاطبین هنر ازلحاظ فیزیکی تجزیه شده اند ان گرد همایی مردم برای شنیدن ویا دیدن اثار هنری امروزه به گروه های یکی دو نفره خصوصی تبدیل شده است
|
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
|