ارتباط نمادی یعنی برقراری ارتباط انسان با اطرافیان به وسیله نماد ها مثل بادی لنگوج =همان زبان بدن مثلا در سلام احوال پرسی ایرانی ها نفرات برای احترام دست خود را روی سینه می گذارند به نشانه ادب.

فرهنگ آرمانی وفرهنگ موجود یعنی بابودن یک فرهنگ تعریف شده از طرف قانون گذار بر عکس آن عمل می شود مثل ممنوع بودن سیگار کشیدن در مکان های عمومی ولی افرادی به این قانون عمل نمی کنند.

نسبیت فرهنگی یعنی فرهنگی که در یک جامعه وجود دارد با آموزه های ما در ارتباط باشد مثل اینکه در سفر یک توریست به یک کشور فرهنگ آن گردشگر با فرهنگ آن کشور در تضاد است و نمی توان آن فرهنگ موجو درآن کشور را در کشور های دیگر اجرا نمود.

تاخر فرهنگی یعنی اینکه قبل از فرهنگ سازی استفاده از یک وسیله مثل تلفن همراه تنها انسان ها به فکر استفاده نادرست از گوشی هستند تا استفاده بهینه مثل انتشار بلو توث های غیر مفید یا تبدیل شدن به یک وسیله برای آبرو ریزی دیگران.