دوشنبه, 31 ارديبهشت 1403

 



موضوع: (موضوع كنفرانس امروز من) سواد رسانه‌ای چیست؟

(موضوع كنفرانس امروز من) سواد رسانه‌ای چیست؟ 10 سال 9 ماه ago #23996

سواد رسانه‌ای چیست؟
سواد رسانه‌ای (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شد
به دیگر سخن، هدف اصلی سواد رسانه‌ای می‌تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید که آیا بین محتوای یک رسانه - به مثابه محصول نهایی- با عدالت اجتماعی رابطه‌ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده یک مضمون رسانه‌ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه‌ ازعدالت را طرف توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه‌ به جای تسلیم‌بودن و یا تسلیم‌شدن به رابطه یکسویه و انفعالی، رابطه‌‌ای فعال‌تر وتعاملی‌تر داشته باشد.
ممکن است بر این گمان باشیم که در استفاده از رسانه‌ها از مهارت‌های کافی برخوردار هستیم، در حالی که اینجا، موضوع سواد رسانه‌ای می‌تواند به مهارت‌های یک ملوان تازه‌کار و یا یک ملوان ماهر شبیه باشد. ملوان تازه‌کار هم به دریا می‌رود؛ اما ممکن است دیگر رنگ ساpل را نبیند. برخلاف ملوان تازه‌کار، ملوان ماهر ممکن است حتی در شرایطی که دریا توفانی است اصلا عزم آب نکند و اگر هم برود به‌خوبی می‌داند تا چه عمقی باید پیش رفت و چگونه با امواج مقابله و از آنها عبور کند و به ساحل بازگردد.
ضرورت سواد رسانه‌ای
تا اینجا باید تا حدودی مشخص شده باشد که چرا به سواد رسانه‌ای نیاز داریم. امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه‌ای قرار دارد، فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است و وقتی به عنوان مثال تلفن همراه یک نفر به صدا درمی‌آید این اطلاعات موجود در فضا است که پل ارتباط او با تماس‌گیرنده شده است، یا زمانی که یک مودم می‌تواند افراد را به جهان بی‌انتهای اینترنت بکشاند، نشانه‌ای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان و یا حالا که میلیون‌ها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه‌ تلویزیونی بر زمین و زمان می‌بارد همه نیاز دارند به اینکه در برابر چنین فضایی، چتری برسر بگیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند، همه نیاز دارند به اینکه در انتخاب‌هایشان بیشتر دقت کنند، درست مثل اینکه حالا مردم در مورد تغذیه خودشان عمل می‌کنند. چون مردم اکنون باسوادتر شده‌اند؛ مراقب هستند که در غذایی که مصرف‌ می‌کنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد، در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت.
به عنوان مثال زمانی که در بزرگراه‌های اطلاعاتی حرکت می‌کنید، سواد رسانه‌ای می‌تواند به شما بگوید چه مقدار از وقتتان را در چه سایت‌هایی- اعم از شناخته‌شده و ناشناخته- و چه مقدار از آن را فرضا در چت‌روم‌ها بگذرانید. بنابراین می‌توان گفت که هدف سواد رسانه‌ای در نخستین گام‌های خود تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانه‌هاست. به این معنا که در برابر رسانه‌ها چه چیزهایی را از دست می‌دهیم و چه چیزهایی را به دست می‌آوریم و باز به عبارت بهتر؛ در مقابل زمان و هزینه‌ای که صرف می‌کنیم چه منافعی در نهایت به دست می‌آوریم.
پس یکی از اهداف اصلی سواد رسانه‌ای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تامین کند.
سه جنبه سواد رسانه‌ای
سواد رسانه‌ای یک موضوع متضلع است که قدرت درک مخاطبان از نحوه کارکرد رسانه‌ها و شیوه‌های معنی‌سازی در آنها را طرف توجه قرار می‌دهد و می‌کوشد این واکاوای را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند.
سواد رسانه‌ای را می‌توان بستر منطقی دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل‌های گوناگون رسانه‌ای و در همین حال تامین شرایط مصرف محتوای رسانه‌ای از منظر انتقادی دانست.
سه جنبه سواد رسانه‌ای عبارتند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست
ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانه‌ای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگین‌کمان رسانه‌هاست و سپس توجه با این نکته دیدن و خواندن و شنیدن عمدتا باید از موضع انتقادی باشد و سومین نکته اینکه به نقش دست‌اندرکاران و مالکان رسانه‌ها هم باید توجه داشت.
همین‌جا بد نیست یادآوری شود که تسلط به یک زبان خارجی؛ مهارت برای استفاده از کامپیوتر و مهارت‌های استفاده از فضای سایبر هم که خودشان جزو مهارت‌های سوادرسانه‌ای به شمار می‌آیند، می‌توانند به بهره‌وری مناسب‌تر از مباحث سواد‌ رسانه‌ای موجود در سایت‌های مختص این مبحث در اینترنت کمک کنند.
اما از آنجایی که بدون سواد رسانه‌ای، نمی‌توان گزینش‌های صحیح از پیام‌های رسانه‌ای داشت؛ به گمان من نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه‌ای در ایران باید به این امر کمک کنند.
نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده‌ها، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های مختلف می‌توانند مفهوم سواد رسانه‌ای را در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می‌کنند نیز می‌توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه‌ای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانه‌ای و انتشاراتی هم می‌توانند مفاهیم ساده شده‌ای از این بحث‌ را در دستور کار خود قرار دهند.
اگر نهادهای پیش‌گفته در این عرصه فعال‌تر شوند بضاعتی که از طریق سوادرسانه‌ای در اختیار ‌گذاشته می‌شود باعث می‌شود تا مخاصبان درک عمیق‌تری از آنچه می‌بینند، می‌شنوند و می‌خوانند داشته باشند. در حالیکه می‌توان فاقدان سواد رسانه‌ای را طعمه‌های اصلی در فضاهای رسانه‌ای به‌شمار آورد افراد دارای سواد رسانه‌ای نه تنها اسیر محصولات رسانه‌ای نمی‌شوند، بلکه قضاوت‌های صحیح‌تری از محیط پیرامون خود دارند.
یکی دیگر از اهداف سواد رسانه‌ای نشان‌دادن اضافه‌بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها هم نیازی به آنها ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارک‌ها وعلائم تجاری بین‌المللی را به‌خوبی می شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آنها نمی‌آید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد.
تاریخچه سواد رسانه‌ای در جهان و ايران
تاريخچه پيدايش سواد رسانه‌اي، به سال 1965 باز مي‌گردد. مارشال مك‌لوهان اولين بار در كتاب خود تحت عنوان "درك رسانه: گسترش ابعاد وجودي انسان"، اين واژه را بكار برد و نوشت: «زماني كه دهكدۀ جهاني تحقيق يابد، لازم است انسانها به سواد جديدي بنام سواد رسانه‌اي دست يابند».
اما "تئوری سواد رسانه‌ای‌شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد 1958 در انگلستان) مطرح شده است.
(بصيريان‌جهرمي، حسين و بصيريان‌جهرمي، رضا)
با این حال اصل اینگونه مباحث به دو- سه دهه اول قرن نوزده برمی‌گردد.
دهه‌هاي 1920 و 1930 را بايد دهه‌هاي پيوند و ارتباط اين حوزه؛ يعني حوزه سواد رسانه‌اي با تفكرات انتقادي دانست. در اين سالها، دپارتمان‌هاي دانشگاهي تحليل فيلم در سراسر ايالات متحده و انگلستان، كار خود را آغاز كرده و فيلم‌هاي روز را مورد تحليل قرار دادند. (جهرمی و جهرمي:43)
اينگونه از سواد، در كانادا به عنوان اولين كشور، به صورت رسمي از طرف نظام آموزش و پرورش پذيرفته و جزء برنامه‌هاي درسي مدارس گنجانده شد. (قاسمي، طهمورث)
برای اولین‌بار در سال 1929 گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت‌های خاص تحلیل و ارزش‌گذاری فیلم را به دانش‌آموزان بیاموزانند که این مسئله پس از سال 1990 نیز در آمریکا بطور جدی مورد توجه قرار گرفت.
کانادا یکی از قویترین جنبش‌های سواد رسانه‌ای را در دنیا دارد و سازمان "شبکه آگاهی رسانه‌ای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است. (دکتر حسین‌علی افخمی)
انگلستان و استرالیا در زمره پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه‌‏ای هستند.این رشد تا حدودی مدیون NGOها یا انجمن‌‏ها و مؤسسات سواد رسانه‌‏ای و سازمان‌هایی بوده است که از اعضای‏ آموزشگر تشکیل شده‏اند. همچنین، کانادا در مرحله بسیار پیشرفته‏ای از آموزش سواد رسانه‏ای است. برای مثال، در ایالت‏ اونتاریو از سال 1987 به این‏سو، گذراندن درس‏هایی در این رشته‏ در کلاس‌‏های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.
از میان پیشگامان این رشته نیل اندرسون/کانادایی، فرانک دابلیو بکر/امریکایی، جین بادریلارد/ فرانسوی، دیوید باکینگهام/انگلیسی، نوام چامسکی/امریکایی، استوارت هال/انگلیسی، مارشال مک‌لوهان/امریکایی، میدوری سوزوکی/ژاپنی، بریژیت تافت/دانمارکی و گریم ترنر/استرالیایی و... را می‌توان نام برد.
ایران
با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می‌رسد اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می ‌گذرد. به همین خاطر، در کشور ما مبحث فوق‌العاده جوانی محسوب می‌شود که عمر آن تنها به ‌3 الی ‌4 سال می‌رسد. مطالعه در زمینه سواد رسانه‌ای در کشور ما به نگارش چند مقالات و انجام مصاحبه با اساتید رشته ارتباطات و ترجمه تعداد محدودی جلد کتاب و انجام تحقیقات معدودی، محدود می‌باشد. (ندا تهرانی)
مفاهیم کلیدی در سواد رسانهای
برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانهای بخشی از برنامه آموزش مهارتهای زبانی (مهارتهای دوازدهگانه آموزش زبان) میباشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامههای آموزش سواد رسانهای فراهم میکند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.
1. همه رسانهها ساختارمند هستند.
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانهای ارائه میکند که بسیاری از تصمیمگیریها و نتایج را از عوامل تعیینکننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام‌های رسانهای است که پیشساخته هستند و حاوی نگرشها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشتهایی از واقعیت برای ما ارائه میکند. زمان تحلیل یک متن رسانهای به این نکات توجه میکنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟ و چگونه واقعیت را بازنمایی میکند؟
2. همه افراد پیامها را به سختی تفسیر میکنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وبسایت مشابهی میبینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشتهای مشابه مواجه نمیشوند. هر کسی میتواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزشها و عقاید به‌صورتهای مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانهای توجه میکنیم به: چگونه دیگران پیامها را به‌صورت متفاوتی درک میکنند؟
3. رسانه منافع تجاری دارد.
بیشتر رسانهها برای سود ایجاد شدهاند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهیهای تجاری بدیهیترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیامهای تبلیغاتی شکلهای زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (بطور مشخص کالایی را در برنامهها و فیلمها نشان میدهند)، حمایتکنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایتهای اشخاص مهم یا نامنویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانهای توجه میکنیم: چه کسی و چرا متن رسانهای را تولید میکند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر میکند؟
4. رسانه پیامهای ایدئولوژیک و ارزشی دارد.
تولیدکنندگان پیامهای رسانهای عقاید، ارزشها، باورها و تعصبهایی دارند. این عوامل میتوانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر گذارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانهای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بیطرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیامها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده میشود، میتواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانهای به این نکات توجه میکنیم: چه سبک زندگی، ارزشها ودیدگاههایی از این پیام بازنمایی یا چشمپوشی شده است؟ لازم است که پیامهای رسانهای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرفگرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.
5. هر رسانهای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.
هر رسانهای معنایی خلق میکنند که به‌صورت متفاوتی از واژگان، تکنیکها و سبکها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده میکنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو میشود، آن پیامی از زمان را نشان میدهد. لینک‌های داغ یا دکمههای جهتیابی نشان میدهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان‌نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیتها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده میکند. درهرزمان، ما ابزار تکنیکی را درک میکنیم. ما در درک زبان رسانههای مختلف روان و سلیس شدیم و میتوانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانهای توجه میکنیم: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارتهای سوادرسانهای ما را قادر میسازد نه‌تنها متون رسانهای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصر به‌فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش می‌یابد.
6. رسانه معانی تجاری دارد.
سواد رسانهای بر آگاهی از پایههای اقتصادی تولیدات رسانههای جمعی مبتنی است. شبکهها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه میدهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کردهاند و چگونه بینندگان را در گروههای بازاری ساماندهی کردهاند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخابهای زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامهها، مجلات، ایستگاههای تلویزیونی و شرکتهای نرم‌افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده میباشد).
7. رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.
یک بعد مهم از سواد رسانهای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه میباشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانههای جمعی تلاش میکند تا ارزشها و نگرشهای اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانهای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.
8. در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند.
رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مکلوهان با عنوان «رسانه پیام است» میباشد. یعنی هر رسانهای برنامه و جهتگیریهای تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوههای منحصربه فردی رمزگذاری میکند. بنابراین رسانههای مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشتها و پیامهای متفاوتی ایجاد کنند.
ثمرات سواد رسانه‌ای و تأثيرگذاري در حال و آينده جامعه
داشتن سواد رسانه‌ای- از سوی شهروندان در سطح کلان از سویی به شکل‌گیری گروههای فشار برای تحت‌تأثیر قراردادن سیاست‌های عمومی منجر می‌شود و از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری بر جهل انسانها را به گزینه‌ای عبث و بی‌اثر تبدیل خواهد کرد. در سطح خرد نیز سواد رسانه‌ای به تقویت مهارتهای حل ‌مسأله و شکوفایی خلاقیت انسانها کمک می‌کند و از افراد جامعه سوژه‌هایی فعال، مشارکت‌جو، منتقد، دیرباور، پرسشگر و مقاوم در برابر انواع پیشداوری‌ها، کلیشه‌ها و سایر تلقینات رسانه‌ای می‌سازد. (محمود شهابی، دانش ارتباطات)
بنابراین می‌توان گفت که سواد رسانه‌ای سبب می‌شود تا جهت‌یابی فرد با دوراندیشی و درایت و نیز درک موقعیت‌ها همراه شود. از همین رو همواره تحقیقات نشان داده است که افراد موفق‌تر انتخابهای برگزیده‌تری از رسانه‌ها دارند، زیرا آنها به گونه‌ای هدفمندتر و گزیده‌تر از رسانه‌ها در جهت تثبیت و ارتقا موقعیت خود بهره می‌گیرند.
به عنوان نمونه، یک تحقیق بر روی مدیران پانزده شرکت موفق در آمریکا نشان داد که این مدیران بیشتر از مدیران سایر شرکت‌ها مجلات تخصصی مربوط به حرفه خود را مطالعه می‌کنند، از سطح معلومات عمومی بالاتری برخوردارند و از نظردرک مفاهیم رسانه‌ها عملکرد بهتری دارند.
به عبارت دیگر می‌توان گفت دو تفاوت عمده در چگونگی بهره‌مندی باسوادان رسانه‌ای و عامه مردم وجود دارد، در حالی که مردم عادی بیش از شصت درصد اوقات بیداری خود را به استفاده از رسانه‌های نازل (مثلا فیلم فارسی، برنامه‌های مبتذل و بی‌مایه تلویزیونهای فارسی زبان، سایتهای اینترنتی سرگرم‌کننده، چت، وبلاگهای حاوی موضوعات زناشویی و سکسی، ترانه‌های بی‌معنی، و...) می‌پردازند، باسوادان رسانه‌ای بیشتر وقت خود را به رسانه‌های فرهنگ بالا (High Culture Media) می‌پردازند. (امید حبیبی‌نیا)
اصولاً سواد رسانه‌ای در جهت برخورد هدف‌مند با رسانه مطرح می‌شود. از این منظر به اعتقاد اکثر تحلیلگران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدف‌مند با رسانه از جمله دلایل بالارفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبان رسانه می‌باشد که می‌تواند منجر به ایجاد ارتباطات دوسویه و مشارکت‌جویانه با رسانه‌ها از یک‌سو و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه در راستای مباحث نقد، مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان باشد. (سواد رسانه‌ای، شماره 22)
یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام‌های رسانه‌ای، بالارفتن سطح آگاهی است که می‌تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم‌تر با رسانه‌ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می‌توانند از این طریق به مشروع‌سازی گزینه‌های سالم‌تر در رسانه کمک نمایند، چرا که یک شهروند فعال و باسواد می‌تواند در ایجاد تغییر اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس‌العمل خود را در برابر رسانه‌ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد. (دکتر سیدرضا صالحی‌امیری)
نتیجه‌گیری
شما می‌توانید برای کاهش تاثیر برنامه‌سازی رسانه‌ها بر خودتان کارهای زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی‌ها برای کاهش تاثیر برنامه‌سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش مهارت‌های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش معنای سطحی‌ای است که رسانه‌ها مدام عرضه می‌کنند. وقتی از این استراتژی‌ها تبعیت کنید، در برنامه‌ریزی آنچه شما را برمی‌انگیزد و نیز در کسب لذت بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه- به قیمت ازدست‌دادن ویژگی ناخودآگاهی- بیش از پیش قدرتمند خواهید شد. (جیمز پاتر)

منابع
- ارجمندی، غلامرضا (1384). مجله رشد آموزش علوم اجتماعی.
- بصيريان‌جهرمي، حسين و بصيريان‌جهرمي، رضا (1368). «درآمدي به سواد رسانه‌اي و تفكر انتقادي»، فصلنامۀ رسانه، 33.
- پاتر، جيمز (1998). نقل از دیویس (1992) 8 .
- تهرانی، ندا. سواد رسانه‌ای در روابط عمومی.
- جهرمی و جهرمي؛ ص43.
- حبیبی‌نیا، امید. سواد رسانه‌ای و رسانه‌های آلترناتیو.
- شکرخواه، یونس. سواد رسانه‌ای چیست؟
- شهابی، محمود. دانش ارتباطات.
- صالحی‌امیری، سیدرضا. ضرورت سواد رسانه‌ای. سواد رسانه‌ای شماره 22.
- قاسمي، طهمورث؛ «سواد رسانه‌اي رويكردي جديد به نظارت»، فصلنامه رسانه، 1368، ص95.
- كانسيداين، ديويد (1379) درآمدي بر سواد رسانه‌اي، ناصر بليغ، تهران، اداره كل تحقيق و توسعه صدا.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

(موضوع كنفرانس امروز من) سواد رسانه‌ای چیست؟ 10 سال 9 ماه ago #25735

merci khob bod
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.
مدیران انجمن: علی احمد الفتی